هر بلائی کز تو آید، رحمتی است هر که را فقری دهی، آن دولتی است زان به تاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند تا که با لطف تو پیوندم زنند گر کسی را از تو دردی شد نصیب هم سرانجامش تو گردیدی طبیب هر که مسکین و پریشان تو بود خود نمیدانست و مهمان تو بود رزق زان معنی ندادندم خسان تا ترا دانم پناه بی‌کسان ناتوانی زان دهی بر تندرست تا بداند کآنچه دارد زان تست زان به درها بردی این درویش را تا که بشناسد خدای خویش را من به مردم داشتم روی نیاز گرچه روز و شب در حق بود باز بر در دونان چو افتادم ز پای هم تو دستم را گرفتی، ای خدای #پروین_اعتصامی 🔖🕊🖊@ttaasian

هر آن‌ کس که او شاد شد از خِرد جهان را به کردار بد نسپرد رهاند خِرد مرد را از بلا مبادا کسی در بلا، مبتلا... #فردوسی 🔖🕊🖊@ttaasian

#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی 🔖🕊🖊@ttaasian

‏من میروم زِ کویِ تو و دل نمی رود ... #محمدرضا_شفیعی‌کدکنی 🔖🕊🖊@ttaasian

سست بودم ولی به چشمانت می‌توان تکیه کرد همچون کوه #محمدجوادجلالی 🔖🕊🖊@ttaasian

مرا به اسم صدا کن که من صدایت را دوباره قاب کنم بر دلم بیاویزم... #امیرحسین_پورعزیز 🔖🕊🖊@ttaasian

عرض تبریک دارم خدمت شاعر توانمند جناب آقای علی داج لیری برای چاپ کتابشون انشاالله قلم و اندیشه تون پر از نور و برکات✨🌸 از اینکه افتخار همکاری با شما در یکی از غزل ها رو داشتم بسیار خوشحالم موفق باشید.🥰 🔖🕊🖊@ttaasian

من غم انگیز ترین شعر جهانم تو نخوان! درد و اندوه برآید ز لسانم ،تو نخوان! صفحه قلب مرا لکّه آلوده نبود حال، غم می چکد از لایِ رُمانم، تو نخوان! از کنارم بگذر قیمت این جلد مپرس جنس بنجل شده‌ام مفت گرانم ،تو نخوان! از تو هر لحظه نوشتم که ز یادم نروی نام تو حک شده بر روح و روانم، تو نخوان! مثل یک قاصدک از شوقِ تو رقصید قلم تا پیام دل خود را برسانم، تو نخوان! رنگ خون دارد اگر دفترِ غمبار دلم شد دواتِ غزلم جوهر جانم، تو نخوان! باز هم ظرفِ مرا دست ظریف تو شکست من تو را تا به ابد یار بخوانم، تو نخوان! شعر من لایقِ چشمان پر از مهر تو نیست دل بریدن ز غمت را نتوانم، تو نخوان! #غمِ_قلم #شعر_مشترک #علی_داج_لیری #نسترن_داودی #غزل #عاشقانه مرداد /۱۴۰۳ 🔖🕊🖊@ttaasian

قاصد برسان مُژده ی دیدار و دِگَر هیچ... #حزین‌_لاهیجی 🔖🕊🖊@ttaasian