eitaa logo
اندکی تفکر
38.3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
83 فایل
❣️مدیر @EidQadir ❣️ثبت‌نام دوره‌ها @ttafakor_mostafa ❣️چله‌ تفکر 👈 تکنیک‌های رهایی‌ از افکار منفی، گناه و استرس | تقویت‌ اراده‌ و اعتماد به نفس ❣️تربیت فرزند👈 زیر ۱۴سال ❣️خواستگاری 👈انتخاب همسر ایده‌‌آل توضیح بقیه دوره‌ها👈پیام سنجاق شده در کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
: یک علت افسردگی و احساس بی فایده بودن و اینکه فکر میکنیم دنیا، عالمِ ‌پوچی هست و احساس نشاط نداریم و.. به نظرتان چیه؟ بنده: اگر برنامه ریزی نداشته باشیم، شیطان، نفس، دنیا، دوست، اطرافیان، دشمن، فضای مجازی و... برایمان برنامه ریزی می کنند. برنامه ریزی آنان، طبق ذائقه و سلیقه و فکر خودشان هست، نه بنده. 🔵 تو ناچاری در حال حرکت باشی و اما جهتی که میتوانی حرکت کنی، به اختیار توست، باید به سمتی حرکت کنی و حال اگر سمت خدا نری، ناچاری سمت شیطان بری و سمت شیطان رفتن یعنی زندگی بی برکت با تمام سختی های ممکن؛ مثل افسردگی و غم و... . 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: اگر می‌خوای کسی رو بشناسی در سه موقعیت بشناس ... 🌷 @ttafakor
تماشای تلویزیون و فیلم، حین وعده‌های غذایی چه تاثیری در رشد شناختی کودکان دارد؟ مطالعه جدید مانند مطالعات قبلی، رابطهٔ منفی بین زمان قرار گرفتن در معرض نمایشگرها و رشد را نشان می‌دهد. نتایج مطالعه همچنین نشان داد که جدا از مدت زمان قرار گرفتن در معرض نمایشگرها، روشن بودن تلویزیون در طول وعده‌های غذایی خانواده، در سن ۲ سالگی کودک، با نمرات عملکرد ضعیف‌تر رشد زبان در همان سن مرتبط است. این کودکان همچنین در ۳.۵ سالگی رشد کلی شناختی ضعیف‌تری داشتند. شوآی یانگ، اپیدمیولوژیست و نویسنده اصلی مطالعه در بیانیه مطبوعاتی می‌گوید: «تلویزیون با جلب توجه اعضای خانواده در کیفیت و کمیت تعاملات بین والدین و فرزندان اختلال ایجاد می‌کند.» وی اضافه می‌کند: «علاوه بر این، تلویزیون یک صدای پس زمینه را روی بحث‌های خانوادگی در حین وعده غذایی اضافه می‌کند؛ بنابراین رمزگشایی صداها را برای کودک دشوار و درک و بیان کلامی را محدود می‌کند.» 🌷 @ttafakor
میدونی که باید تغییر کنی؛ اما چرا نمی‌کنی؟! چون هنوز داری از کار اشتباهت لذّت می‌بری 🌷 @ttafakor
پیرمردی نارنجی‌پوش در حالی‌که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت: خواهش می‌کنم به داد این بچه برسید. یک ماشین بهش زد و فرار کرد. بلافاصله پرستار گفت: این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید. پیرمرد گفت: اما من پولی ندارم، پدر و مادر این بچه رو هم نمی‌شناسم. خواهش می‌کنم عملش کنید، من هرجور شده پول رو تا شب براتون میارم. پرستار گفت: با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید. پیرمرد پيش دكتر رفت؛ اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت: این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه. صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می‌اندیشید. گاهی اوقات تا اتفاقی برای خودمان پیش نیاید، به فکر ابعاد مختلف آن نیستیم. 🌷 @ttafakor
نگران خودتان باشید، نه ! در تربیت اولاد، آنچه را که در حد قدرتتان است، انجام بدهید و برای آن قسمتی که خارج از قدرتتان است، اصلاً نگران نباشید و کار را به خداوند بسپارید. گاهی مثلاً شما با برادرتان سر تخت را می‌گیرید و در تابستان آن را در حیاط می‌گذارید. اگر او آدم سالم و قوی و فعالی باشد، شما نگران آن سرِ تخت که او گرفته، نیستید؛ چون می‌دانید که او چاپک است و قشنگ می‌تواند ببرد؛ بلکه نگران این طرفی هستید که خودتان گرفته‌اید که مبادا پایتان بلغزد و به زمین بخورید. آن سرِ تربیت را خدا گرفته و هر قسمتی که شما نمی‌توانید و از عهده‌تان خارج است، سهم خداست. شورِ آن قسمتی را نزنید که خدا گرفته؛ بلکه شورِ آن قسمتی را بزنید که خودتان گرفته‌اید. نگران خودتان نباشید؛ بلکه نگران خودتان باشید. آن چیزی که می‌توانید و برایتان ممکن است را اگر نکنید، برایتان خطرناک است؛ اما آن چیزی که نمی‌توانید، جزء وظایف شما نیست. اینکه خدای تعالی جزء وظایف شما نگذاشته یعنی چی؟ یعنی آن را جزء وظایف خودش گرفته و خودش عمل می‌کند: ((لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها)) آیت الله حائری شیرازی 🌷 @ttafakor
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابتدا کلیپ را ببین و سپس فکر کن چه کاری هست که اگر انجام بدی، تمام خوبی‌هات را از بین می‌برد؟ 🌷 @ttafakor
🌿 حرفهایت را از صافی رد کن شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت: گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…، همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟ آن شخص گفت: کدام سه صافی؟ همسایه گفت: اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟ شخص گفت: نه، من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است. همسایه سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم، یعنی خوشحالی گذرانده‌ای. یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، باعث خوشحالی‌ام می‌شود؟ گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند. همسایه گفت: بسیار خب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم یعنی فایده، رد شده است؟ آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟ شخص گفت: نه، به هیچ وجه!همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌‌کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی. ‎‎‌‌‎ 🌷 @ttafakor
بعضیا به بهانهٔ کسب تجربه، داخل چاه رفتن، اما متاسفانه دیگر نتوانستن بیرون بیان و از بین رفتن فکری که به تو میگه: بهتره خودت تجربه کنی تا بفهمی چی به چیه، فکر درستی نیست، وگرنه خدا تو را از این همه کار، نهی نمی‌کرد، بلکه می‌فرمود: برو تجربه کن و بعد خودت تصمیم بگیر. خدا اجازهٔ تصمیم‌گیری در همه مسائل زندگی را بهت نداده، خیلی جاها خودش راه را برات با واجب و حرام کردن مشخص کرده؛ در واقع این واجب و حرام‌ها میدونی مثل چی می‌مونه؟ تصور کن در جاده داری رانندگی می‌کنی، علائم رانندگی به شما کمک می‌کنه که کجا دور بزنی، کجا سرعت را کم کنی، کجا بایستی، کجا مسیر اصلی هست و کجا انحرافی؛ یا این فلش‌های شب‌نما که در شب حالت نمایان بیشتری دارند، این فلش‌ها به شما کمک می‌کنه مسیر آسفالت را گم نکنی که بری توی خاکی و بعدش هم چپ کنی. علائم رانندگی کمک می‌کنه تصادف نکنی، مسیر اصلی را گم نکنی، با سرعت مطمئنه حرکت کنی و از سفر لذّت ببری. دستورات خدا مثل نقشهٔ گنج میمونه که با عمل به تک‌تک ‌آن‌ها به خودِ گنج می‌رسیم و گنج واقعی، همان کمال بندگی است. 🌷 @ttafakor
ملانصرالدین و نکته‌ای نغز ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭستای‌شان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﻼ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ، به هر ﺯﺣﻤﺘﯽ که شد، ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢﮐﺮﺩﻩ و ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﺭﺳﺎندند. ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ، ﻣﻼ ﺩﺭ حالی‌که ﺳﮑﻪ‌ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺻﺪﺍ ﻣﯽکرد، ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ رفت ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ کرد. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪ و به مردم گفت: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ! ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ که از این کار و حرف ملا، گیج و گنگ شده بودند، با تعجب گفتند: ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ مرامی‌ست! ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و گفت: من به این سکه‌ها نیازی ندارم، چون کارشان را کردند! و یه ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ و آن اینکه ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮف‌هاﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ؛ چون برایش بهایی پرداخت کرده بودید. 🌷 @ttafakor
نزدیک‌ترین افراد زندگی‌‌ات تو رو با چه خصلتی می‌شناسند؟!🤔 🌷 @ttafakor