eitaa logo
اندکی تفکر
32.6هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
83 فایل
❣️مدیر @EidQadir ❣️تبلیغ @ttafakor1400 ❣️ثبتنام دوره‌ها @ttafakor_mostafa ❣️چله‌تفکر👈 رهایی‌از افکار منفی، رهایی‌از گناه، تقویت‌ اراده‌، بهبود پرش ذهن و حواس‌پرتی و... ❣️تربیت فرزند 👈 زیر ۱۴سال توضیحات بقیه دوره‌ها👈پیام سنجاق شده درکانال
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ می‌چرخه؟ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ می‌ساﺯﯾﻢ. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ می‌رﺳﻮﻧﻪ. گفتند: ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ می‌کنم، ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ‌ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ می‌دم، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ نمی‌ذاره ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ. گفتند: ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ. ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ، می‌رسونه. گفتند: ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ. ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ، ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ. گفتند: ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ، ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ می‌رﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ، ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی می‌رﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ؟ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجر یهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟ 🌷 @ttafakor
فکر، ریشهٔ تصمیمات و گرایش‌هاست. برای اینکه بخواهیم ملتی را درست کنیم، باید فکرش را درست کنیم و اگر بخواهیم خراب کنیم، باید فکرش را خراب کنیم. استعمار غربی که هدفش مطیع ساختن ملت‌هاست، اندیشه‌های زنده و نیروبخش را میگیرد حیات و مرگ یک جامعه، به حیات و مرگ فکر آن جامعه بسته است. یادداشت‌های استادمطهری، ج۱، ص۱۵۸ 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چه آید به سرم باز بگویم گذرد وای ازین عمر که با می‌گذرد، می‌گذرد. 🌷 @ttafakor
خواب حرفه‌ای چیست؟ عقیده بر این است که انسانِ در حال غرق شدن به خواب می‌رود، یعنی حس می‌کند که در حال شنا است، اما خواب است و دارد غرق می‌شود! ▪️همین مورد را در هنگام رانندگی هم می گویند. آنهایی که در حال رانندگی خواب هستند فکر می کنند بیدارند و دارند با دقت رانندگی می کنند، اما خواب هستند و خواب بیداری می‌بینند! ● از وقتی این مطالب را شنیده‌ام در رانندگی‌ام بیشتر دقت می‌کنم و به محض اینکه کمی خواب به سراغم می‌آید، ماشین را پارک می‌کنم و اصلا ریسک نمی‌کنم. الآن که دقت می‌کنم، می‌بینم این حس در برخی موارد دیگر هم صادق است که موضوع این یادداشت است: ▪️یکی از آفت‌هایی که هر حرفه را تهدید می‌کند، خواب حرفه‌ای است. خواب حرفه‌ای عبارت است از حسی که به هر یک از ما دست می‌دهد و فکر می‌کنیم که کارمان را به بهترین نحو انجام می‌دهیم، در حالی‌که بر اثر روزمره‌گی به خواب فرو رفته‌ایم و روز به روز، احتمال غرق شدن یا واژگون شدن را بالا می‌بریم. ▪︎راننده سرویس بچه‌های دبستان که روزهای اول با وسواس کودکان را سوار می‌کرد و با دقت رانندگی می‌کرد، کم کم بچه‌ها را به عنوان کالاهای روزمره می‌بیند و بی‌توجه به اینکه اینها هنوز هم، چشم و چراغ والدینشان هستند، در هیاهوی شهر می‌راند. ▪︎معلمی که در ایام نخست خود را در جایگاه تعلیم و تعلم می‌دید و شغل خود را با شغل انبیاء مقایسه می‌کرد، اندک اندک دانش آموزان را نمی‌بیند و فقط به حقوق و اقساطش می‌اندیشد و گذران روزهای عمر. ▪︎پزشک سوگند خورده و پر انرژی سال‌های اولین به تدریج با بیماری و درد بیماران خو می‌گیرد و یادش می‌رود که گر چه او همان پزشک دیروزی است، اما این بیمار، بیمار امروزی است و این بیمار، نمی‌داند که تو برای بیماران قبل، چقدر جان‌فشانی کرده‌ای. او فقط از تو التیام می‌خواهد برای خودش، بدون توجه به دیروز و فردا. ▪︎هنرمند طرّاحی که اولین سفارشاتش را با خلاقیت و هنرآفرینی زیاد انجام می‌داد، آرام آرام همه مراجعین را به یک چشم می‌بیند و کارهایش بدون نو آوری ارائه می‌گردد. ▪︎مدیر لایق کارخانه‌ای که تمامی همت خود را برای ایجاد کار، بکار بسته، کم کم می‌اندیشد که رسالت خود را به پایان رسانده، دیگر کارگران خود را نمی‌بیند؛ گویی فراموش کرده که حیات کارخانه‌اش به تلاش این کارگران وابسته است. ■ ای کاش قطعه اول اصول حرفه‌ای را توی جیب‌مان نگه داریم تا به خواب‌ حرفه‌ای نرویم. 🌷 @ttafakor
میدونی ، چه آثار و فوائدی داره؟ ۱. کمک می‌کنه نقص‌هات رو پیدا کنی؛ استعدادهات رو کشف کنی؛ ۲. راه حل برون رفت از مشکلات رو بیابی؛ ۳. اهم و مهم برنامه زندگی‌ت را پیدا کنی و به خاطر مهم، غافل از اهم (مهم‌تر) نشی؛ ۴. عمق خوشی‌ها و آرامش‌ت رو بیشتر کنی؛ ۵. متوجه شی چه کارهای آرامش‌ت رو تضعیف می‌کنه؛ ۶‌. قدرت روحی و ارده‌ت بیشتر میشه؛ ۷. متوجه شی چه کارهای اراده‌ت رو تضعیف می‌کنه؛ ۸. متوجه شی شیطان از چه روزنه‌هایی قصد ورود به قلب‌ت رو داره؛ ۹. متوجه شی از چه راه‌های توانایی خوب شدن خودت رو داری؛ ۱۰. کمک می‌کنه به سمت بی‌هویتی و پوچی سوق پیدا نکنی؛ ۱۱. کمک می‌کنه چه طوری و با چه کاری مبارزه با نفس کنی؛ ۱۱. و در نتیجه به حکمت و بصیرت میرسی. همه‌ی اینها و خیلی نکات دیگه، از برکات خلوتدل هست. خلوت دل رو دست کم نگیر و هیچ روزی را بدون خلوت دل نگذرون که زندگی بدون آن، رنگ و لعاب‌ش را از دست می‌ده. 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام: در خلوت کردن برای عبادت خدا، گنجینه‌های پر سودی است. فی الانفِراد لِعِبادَهِ اللّهِ کُنوزُ الأرباحِ به نقل از میزان‌الحکمه، جلد۷ 🌷 @ttafakor
کسانی که به جایی رسیدن: ۱. با خودشان خلوت دل داشتن؛ ۲. مراقبِ خلوت دل شان بودند تا کمرنگ یا قاطی به مسائل دیگر نشود. بدون خلوت دل، ره به جایی نبری 🌷 @ttafakor
🔹 همه با روحیات سالم به دنیا می آیند و هیچ کس مجبور به گناه کردن نیست. اگر الان حال روحیت خوب نیست، افسرده و پریشان هستی، بدون که با اراده و انتخاب خود از روی ریل قطار خارج شدی. مشکلاتت را گردن زمین و آسمان ننداز، چون مشکل تو در انتخاب مسیر و عدم صحیح از اراده وآزادی که خدا بهت داده، میباشد. 🔹 درد در توست و دوا نیز در توست. بشین یه گوشه خلوت دل کن و مسیرهایی را که جاده خاکی رفتی، شناسایی کن و برگرد. تو میتونی برگردی به شرطی که خلوت د‌ل و اندیشه داشته باشی. خلوت دل، سبب خودشناسی هست خودشناسی مقدمه خودسازی هست 🔹 تا خودت را نشناسی، استعدادهایت را هم نخواهی شناخت و تا از ظرفیت خود آگاه نشی، در خودسازی هم موفق نخواهی بود. به اندرون جهان خویش پرداز که هر چه خواهی در اندرون توست. 🌷 @ttafakor
کیف مدرسه‌ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات، نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ‌های هرکدوم خراب شده بود. کاغذ رسید‌ رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه، تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد، برای تحویل کیف‌ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی‌گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید! از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیحِ صلوات رو حتما می‌خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده‌اید و کار کرده‌اید. گفت: این نذر چند سال منه. هر صدتا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته‌ قبض‌هاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی ته‌فیشِ قبض‌ها نوشته شده بود: میهمان امام زمان! گفت: این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبض‌ها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون. اون شب رو تا مدت‌ها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر می‌کردم. به این فکر کردم که اگر همه ما در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میافته. 🌷 @ttafakor
در تنهایی مراقب افکارت؛ در خانواده مراقب رفتارت و در جامعه مراقب گفتارت باش 🌷 @ttafakor
میانبر رسیدن به خدا، نیّت است. کار خاصی لازم نیست بکنیم، کافی‌است کارهای روزمره‌مان را به خاطر خدا انجام دهیم. اگر تو این کار زرنگ باشید، شک نکنید شهید بعدی شمایید. شهید محمدابراهیم‌ همّت 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اطلاعات تاریخی در رابطه با حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها، دختر امام حسین علیه‌السلام: طبق نقل، مادرش رباب، دختر امرؤ القیس است. نامش را امینه، امیمه و آمنه ذکر کرده‌اند و سکینه لقب او است. سکینه در کربلا حضور داشت و در آن زمان از زنان رشید اهل بیت علیهم‌السلام به شمار می‌رفت. وی از نظر جمال، کرامت، ادب و سخاوت، دارای جایگاه والایی بود و به جهت آگاهی‌اش به شعر و ادب، خانه‌اش محل تجمع ادیبان و شاعران بود. سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن و پسر عموی اوست که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسید. از زمان ولادت حضرت سکینه علیها‌السلام اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به فرمایش امام حسین علیه‌السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» در می‌یابیم که او در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است. آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال ۱۱۷ ق. در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت. خواهر سکینه، فاطمه و برادرانش امام زین‌العابدین، حضرت علی اکبر و عبدالله (علی‌اصغر) علیهم‌السلام‌اند. 🌷 @ttafakor
من‌سخت‌ترین‌کار زندگی‌ام درس‌خواندن است از درس متنفرم! اما چه می‌شود کرد که این درس خواندن تکلیف من است و قطعاً همه تکلیف‌های انسان سخت و طاقت‌فرساست، پس من برای مبارزه با نفسم، می‌جنگم و درس می‌خوانم و این تلخی و سختی را تحمل می‌کنم تا تکلیفم را انجام داده باشم. 🌹شهید دکتر مصطفی چمران 🌷 @ttafakor
اندکی تفکر
#مبارزه_با_نفس من‌سخت‌ترین‌کار زندگی‌ام درس‌خواندن است از درس متنفرم! اما چه می‌شود کرد که این در
شهدا یه شبِ به مقام شهادت نرسیدن، بلکه سال‌های سال، مبارزه با نفس، خودسازی و تفکر، برنامه زندگی‌شان بوده. اگر شهادت را دوست داری، ببین آیا مبارزه با نفس، جزو برنامه روزانه‌ت هست یا نه. حجاب برای بعضیا شاید سخت باشه، مخصوصا در گرما، با مبارزه با نفس، حجاب بر سر کن و خودت را به مقام شهادت نزدیک کن. اگر دلبری نکردن از جنس مخالف و لباس جذاب نپوشیدن در جایی که نامحرم هست، برایت سخته، با مبارزه با نفس، نفس خود را سرکوب کن تا قدمی بزرگ به سوی شهادت برداشته باشی. شاید یکی اعتیاد به مجازی و گروه چت مختلط داره، مبارزه با نفس کن و زمان استفاده از مجازی را کم کن و بودن در گروه مختلط را که سبب دوریت از خدا شده، قطع کن شاید اعتیاد به دیدن فیلم‌ و عکس‌های حرام داری، مبارزه با نفس کن، مبارزه با این لذّت آنی که همراه با درد و امراض عمیق روحی هست. مبارزه با نفس کن تا لذّت تفکر را بچشی مبارزه با نفس کن تا اراده‌ت قوی شود تا وقتی اهل تبعیّت از هوس باشی انتظار نداشته باش طعم شیرین و لذّت واقعی و فراوان تفکر را درک کنی. اگر از فکر کردن لذّت نمی‌بری اگر حال اندیشیدن نداری یه علت مهم آن این است که درگیر هوس و تابع دستورات آن هستی 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: از گذشته‌های دنیا برای باقیماندهٔ آن عبرت‌ آموز، زیرا پاره‌های دنیا شبیه یکدیگرند. به نقل از ، قسمتی از نامه۶۱ 🌷 @ttafakor
اندکی تفکر
#سخنان_گوهربار_مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: از گذشته‌های دنیا برای باقیماندهٔ آن عبرت‌ آموز،
تنها راه رسیدن به این مرحله که بتوان اهل عبرت بود، اهل فکر شدن و یاد گرفتن‌ راه‌های استفاده از فکر است. کمک میده به شما تا راه‌های استفاده از فکر را بیاموزید. مسئول ثبت‌نام دوره تفکر و خواستگاری:👇 @EidQadir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلامتی کمیاب است، بطوری که محل بدست آوردن آن پنهان شده. اگر بتوان آن را بدست آورد، ممکن است در گمنامی باشد. اگر در گمنامی نیافتی، ممکن است در خاموشی باشد. اگر به جستجویش در خاموشی رفتی و نیافتی، ممکن است در خلوت پیدا کنی. و اگر در خلوت‌گزینی نیافتی، ممکن است در میان سخنان گذشتگان پاک، جایش را پیدا کنی. سعادتمند کسی که در دل خود، خلوتی بیابد که به آن اشغال ورزد. 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قبرستان زیاد برید، اونا هم نمی‌دانستند که یک روزی میخوان از دنیا برن 🌷 @ttafakor
آقا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ. از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چرا كه شاهد، همان حاكم و دادرس است. 📚 به نقل از ، حکمت ۳۲۴ 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر چادری که بخاطر مسخره شدن چادرش را برداشت و جواب استادش به او😂 ✔️صبر در راه حق 🌷 @ttafakor
بسیار زیبا نواختن برای خدا در زمان‌هاى قديم، مردی ساز-زن و خواننده‌‌ای بود؛ بنام"برديا" که با مهارت تمام، همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی می‌نواخت و وقتی برای رزرو نداشت. بردیا چون به سن شصت سال رسید، روزی در دربار شاه می‌نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می‌لرزند و توان ادای نت‌ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش، می‌لرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش، ناهنجار می‌شود. عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید. بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمی‌توانست کار کند و برای‌شان خرجی بیاورد، بسیار آشفته شدند. بردیا سازش را که همدم لحظه‌های تنهاییش بود، برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد. در دل شب، در پشت دیوار مخروبه قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود، سازش را برای اولین بار، بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت. بردیا می‌نواخت و خدا خدا می‌گفت و گریه می‌کرد و بر گذر عمرش و بر بی‌وفایی دنیا اشک می‌ریخت و از خدا طلب مرگ می‌کرد. در دل شب، به ناگاه دست گرمی را بر شانه‌های خود حس کرد، سر برداشت تا ببیند کیست. شیخ سعید ابو الخیر را دید، در حالی که کیسه‌‌ای پر از زر، در دستان شیخ بود. شیخ گفت: این کیسه زر را بگیر و ببر در بازار شهر، دکّانی بخر و کارى را شروع کن. بردیا شوکه شد و گریه کرد و پرسید: ای شیخ! آیا صدای ناله من تا شهر می‌رسید که تو خود را به من رساندی؟ شیخ گفت هرگز؛ بلکه صدای ناله مخلوق را قبل از این که کسی بشنود، خالقش می‌شنود و خالقت مرا که در خواب بودم، بیدار کرد و امر فرمود کیسه زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم که مخلوقی مرا می‌خواند، برو و خواسته او را اجابت کن. بردیا صورت در خاک مالید و گفت: خدایا عمری در جوانی و در شادابی‌ام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر، اما چون دستانم لرزید، مرا از خود راندند و فقط یک بار برای تو زدم و خواندم؛ اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی. تو تنها پشتیبان ما در این روزگار غریب و بی‌وفا هستی. به رحمت و بزرگیت سوگندت می‌دهیم که ما را هیچ وقت تنها نگذار و زیر بار منت ناکسان قرار نده. 🌷 @ttafakor