eitaa logo
اندکی تفکر
31.7هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
83 فایل
❣️مدیر @EidQadir ❣️تبلیغ @ttafakor1400 ❣️ثبتنام دوره‌ها @ttafakor_mostafa ❣️چله‌تفکر👈 رهایی‌از افکار منفی، رهایی‌از گناه، تقویت‌ اراده‌، بهبود پرش ذهن و حواس‌پرتی و... ❣️تربیت فرزند 👈 زیر ۱۴سال توضیحات بقیه دوره‌ها👈پیام سنجاق شده درکانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فرصت‌ها را غنیمت شمارید💎 همراه علم الهدی از پایگاه سپاه بیرون رفتیم. در بین راه به قبرستانی رسیدیم. حسین گفت: «آرام راه بروید.» سپس عباراتی عربی از خواند و بعد، آن را ترجمه و تفسیر کرد. آن خطبه این بود: حضرت علی علیه‌السلام به یارانش که از کنار قبرستانی عبور می‌کردند، فرمود: «آیا می‌دانید که مرده‌ها با شما صحبت می کنند؟» یاران گفتند: «نه!» امام فرمود: «آنها دارند به شما می‌گویند که ما فرصت را از دست دادیم، ولی شما فرصت دارید. فاصله ما با شما یک متر بیشتر نیست، اما ما فرصت را از دست داده‌ایم. اکنون نه راه بازگشت داریم و نه راهی برای انجام عمل خیر. پس قدر این فرصت را بدانید و آن را غنیمت شمرده و از آن استفاده کنید...» و چنان این سخنان را بیان می‌کرد که گویی از طرف امیرالمؤمنین علیه‌السلام مأمور به بیان این مطالب است. 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: فی تَقَلُّبِ الأَحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ در دگرگونی‌های روزگار، گوهر مردان شناخته می‌شود. به نقل از حکمت ۲۱۷ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی _علیه‌السلام_: در برخورد با سخنانِ ديگران تقوا پيشه كن و فوراً گفتار آن ها را نفى نكن، درست بينديش، اگر گفتار صحيحى است، بپذير و جدال نكن. از روى حسادت به نفى سخنان صحيح ديگران اقدام مكن. بخشی از حکمت ۴۵۸ 🌷 @ttafakor
۴۸ امیرالمومنین امام علی ‌_علیه‌السلام_: هیچ ثروتی چون ، هیچ فقری چون نادانی نیست. هیچ ارثی چون ادب، هیچ پشتیبانی چون نیست. به نقل از ، حکمت۵۴ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: امروز در محیط و زمانه‌ای زندگی میکنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگ را، زیرکی می پندارند و افراد جاهل آنان را اهل تدبیر می‌خوانند. به نقل از ، خطبه ۴۱ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام على عليه السلام: تا سخن را به زبان نياورده اى، سخن در بند توست. همين كه آن را به زبان آوردى، تو در بند سخن در مى آيى. به نقل از ، حکمت ۳۸۱ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ زبان (مانند حیوان) درنده‌ای است که اگر رهایش کنی (به صاحب خود و دیگران) گزند می‌رساند. به نقل از ، حکمت ۶۰ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: مبادا جز حق، با تو اُنس بگیرد لا یؤنِسَنَّک اِلاَّ الحَقُّ به نقل از ، قسمتی از خطبه۱۳۰ 🌷 @ttafakor
آقا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: با آنچه در گذشته دیده و شنیده‌ای؛ برای آنچه هنوز نیامده کن. به نقل از ، نامه۳۱ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السّلام : كسى كه ناراحتى‌هايش را (نزد اين‌ و‌ آن، بدون هيچ فايده‌ای) فاش كند، به ذلّت خويش راضى شده است. 📚 به نقل از ، حکمت۲ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: وَ لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ هیچ علم و دانشى همچون نیست. به نقل از ، حکمت ۱۱۳ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: از گذشته‌های دنیا برای باقیماندهٔ آن عبرت‌ آموز، زیرا پاره‌های دنیا شبیه یکدیگرند. به نقل از ، قسمتی از نامه۶۱ 🌷 @ttafakor
آقا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ. از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چرا كه شاهد، همان حاكم و دادرس است. 📚 به نقل از ، حکمت ۳۲۴ 🌷 @ttafakor
﴿امیرالمومنین علی علیه‌السلام﴾: روزگاری خواهد آمد که مردم به گناه کردن خود افتخار می‌کنند و از پاکدامنی تعجب می‌کنند. به نقل از ، خطبه ۱۰۸ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: گر کوه‌ها متزلزل شوند، تو پایدار بمان. دندان‌ها را به هم بفشر و سرت را به عاریت به خداوند بسپار و پای‌ها، چونان میخ در زمین استوار کن و تا دورترین کرانه های میدان نبرد را زیر نظر گیر و صحنه‌های وحشت خیز را نادیده بگیر و بدان که پیروزی وعده خداوند سبحان است. به نقل از ، خطبه ۱۱ 🌷 @ttafakor
بعضیامی‌پرسند: کی‌گفته محجبه‌ها فرشته‌اند؟ امیرالمومنین علی علیه‌السلام: همانا عفیف و پاکدامن، فرشته‌ای از فرشته‌هاست. به نقل از ، حکمت۴۷۶ 🌷 @ttafakor
امام علی _علیه‌السلام_ فرمودند: فقر، دین انسان را ناقص، و او را آشفته، مردم را نسبت به او، و او را نسبت به مردم بدبین می‌سازد. از دست رفتن دین، سبب نابودی امنیت است و با ترس و وحشت، زندگی مفهومی ندارد، و زوال عقل سبب زوال زندگی است و جامعه بی‌خرد را جز با مردگان نتوان قیاس کرد. به نقل از ، حکمت۳۱۹ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى، وَ رُبَّ مُبْتَلىً مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى بسيارند افرادى كه مشمول نعمت خداوند هستند؛ اما اين نعمت مقدمهٔ بلا و هلاكت ايشان است و چه بسيارند كسانی كه در بلا و سختى قرار دارند؛ اما اين بلا وسيله‌اى براى آزمايش و تكامل آنهاست» به نقل از ، حکمت۲۷۳ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: پایان لذّتها و برجای ماندن تلخی‌ها را به یاد آورید. أُذْکُرُوا انقِطاعَ اللَّذّاتِ وَبَقاءَ التَّبِعاتِ به نقل از حکمت ۴۳۳، 🌷 @ttafakor
﴿امیرالمومنین علی علیه‌السلام﴾: روزگاری خواهد آمد که مردم به گناه کردن خود افتخار می‌کنند و از پاکدامنی تعجب می‌کنند. به نقل از ، خطبه ۱۰۸ 🌷 @ttafakor
امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: از گذشته‌های دنیا برای باقیماندهٔ آن عبرت‌ آموز، زیرا پاره‌های دنیا شبیه یکدیگرند. به نقل از ، قسمتی از نامه۶۱ 🌷 @ttafakor
امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام دنيا چون مار خوش خط و خالی است كه ظاهرش نرم و زيباست و باطنش پر از زهر كشنده. نادان فريب خورَد و بدان روی آرد، ولی عاقلِ فهميده از آن گريزد. 📚 به نقل از ، حکمت۱۱۵ 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
تقصیر شماست... در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی، گاه و بیگاه خاطرات و تجربه‌هایی از سال‌های زندگی در ایالت اوهایو نقل می‌كرد و این گفته‌ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می‌گفت: یک روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده، مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم ریچارد نیكسون - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان، كلاس‌ها در آمفی تئاتر برگزار می‌شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می‌آمد، دیگر فرصت آشنایی با یكایک دانشجویان را نداشت؛ اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می‌پرسید. در یكی از همان جلسات نخست، به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم، از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد، قدری درباره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود، همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه‌السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او، ترجمه انگلیسی را تهیه كردم و هفته‌های بعد، به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت‌وگویی پیش نیامد و من هم تصور می‌كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل، تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم، در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد. با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم، با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته‌اش، بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه‌ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می‌بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم، خبر و تصویر دردناک خودسوزی یک جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می‌دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی‌گری و موسیقی‌های اعتراضی و آسیب‌های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می‌شنیدم و با خود می‌گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج‌البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده، در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی‌بن‌ابیطالب، به مالک اشتر را كپی گرفته‌ام و هر روز می‌خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه، مرور می‌كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می‌پرسد: این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه‌ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی‌توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می‌دانی درد امثال این جوان كه زندگی‌شان به نابودی می‌رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی‌شناسند! آری، تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته‌اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده‌اید! دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور، نهج البلاغه است. این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره باران غدیر در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم، چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: شما در معرفی امام علی و نهج‌البلاغه موفق نبوده‌اید! باید پیام‌های امام علی را چون سیم‌كشی برق و لوله‌كشی آب به دسترس یكایک انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند. به عشق امیرالمومنین نشر دهید... 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
تقصیر شماست... در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی، گاه و بیگاه خاطرات و تجربه‌هایی از سال‌های زندگی در ایالت اوهایو نقل می‌كرد و این گفته‌ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می‌گفت: یک روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده، مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم ریچارد نیكسون - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان، كلاس‌ها در آمفی تئاتر برگزار می‌شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می‌آمد، دیگر فرصت آشنایی با یكایک دانشجویان را نداشت؛ اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می‌پرسید. در یكی از همان جلسات نخست، به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم، از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد، قدری درباره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود، همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه‌السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او، ترجمه انگلیسی را تهیه كردم و هفته‌های بعد، به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت‌وگویی پیش نیامد و من هم تصور می‌كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل، تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم، در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد. با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم، با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته‌اش، بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه‌ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می‌بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم، خبر و تصویر دردناک خودسوزی یک جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می‌دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی‌گری و موسیقی‌های اعتراضی و آسیب‌های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می‌شنیدم و با خود می‌گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج‌البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده، در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی‌بن‌ابیطالب، به مالک اشتر را كپی گرفته‌ام و هر روز می‌خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه، مرور می‌كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می‌پرسد: این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه‌ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی‌توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می‌دانی درد امثال این جوان كه زندگی‌شان به نابودی می‌رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی‌شناسند! آری، تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته‌اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده‌اید! دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور، نهج البلاغه است. این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره باران غدیر در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم، چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: شما در معرفی امام علی و نهج‌البلاغه موفق نبوده‌اید! باید پیام‌های امام علی را چون سیم‌كشی برق و لوله‌كشی آب به دسترس یكایک انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند. به عشق امیرالمومنین نشر دهید... 🌷 @ttafakor
﴿امیرالمومنین علی علیه‌السلام﴾: روزگاری خواهد آمد که مردم به گناه کردن خود افتخار می‌کنند و از پاکدامنی تعجب می‌کنند. به نقل از ، خطبه ۱۰۸ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624