تو به محسن شکاری افتخار کن. من به محسن حججی. عاقبت هرکدوممون هم بشه مثل محسنهامون قبول؟
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
#روایت
امام حسین _علیه السلام_ میفرماید:
يَابْنَ آدَمَ تَفَكَّرْ وَقُلْ اَيْنَ مُلُوكُ الدُّنْيا وَاَرْبابُهَا الَّذينَ عَمَرُوا وَاحْتَفَرُوا أَنْهارَها وَغَرَسُوا أَشْجارَها وَمَدَنُوا مَدائِنَها، فارَقُوها وَهُمْ كارِهُونَ.
اى فرزندآدم! انديشه كن و بگو:
كجايند پادشاهان جهان و صاحبان دنيا كه آن را آباد كردند و نهرها كندند و درختان را كاشتند و شهرها را بنا كردند و بعد با ناخرسندى از آنها جدا شدند.
به نقل ارشاد القلوب، ج ١، ص ٢٩
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
دنیا آنقدر جذابیتهای رنگارنگ دارد که تا آخر عمر هم بدوی چیزهای جدیدی هست که هنوز میتوانی حسرتشان را بخوری، پس یک جاهایی در زندگی ترمز دستیات را بکش، بایست و زندگیکن. حواست به داشتههات باشه. #کانال_اندکی_تفکر 🌷 @ttafakor
#تجربیات_مشاوره
هشت سالشه، بابا مامانش بهش توجه نمیکردن، ببینین چی نوشته.
این بیتوجهی را الان اینگونه پاسخ داده، اما در آینده که سنش بالاتر رفت، واکنش دیگری از خود بروز خواهد داد. خیلی از کسانی که به راحتی به جنس مخالف اعتماد زودهنگام میکنند و دلبسته و عاشق میشوند و در ادامه شکست عشقی میخورند، ریشهیابی که میکنیم، والدینی داشتند که به فرزندنشان توجه کافی را نداشتند.
#کانال_اندکی_تفکر
#مصطفی
🌷
@ttafakor
#جهاد_تبیین
اگه از اراجیف بعضی دزدان لباس روحانیت و نسبتهای ناروای این جماعت بزدل به نظام و انقلاب اسلامی در تعجبید، عارضم حضور شما که اصلا تعجب نکنید، دستبوسی شاه و ملکه، رسم این دزدان چراغ بدست بوده و هست.
#دزدان_چراغ_بدست
#شبکه_نفوذ
#لباس_مقدس_روحانیت
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
#عکس_مفهومی
خودتی یا دیگری؟
دنیا، دنیای بردگی فکری است.
دشمن به جای حمله به جسم، به افکار حمله میکند. حمله به فکر از این جهت خوبه که فرد با جسم سالم میشود پیاده نظام دشمن در هر کجای دنیا که باشد. فکری خیلیها الان جسم سالم دارند اما فکرشان نابود و یا مجروح هست.
#کانال_اندکی_تفکر
#مصطفی
🌷
@ttafakor
#روایت
امام علی _علیهالسلام_:
#برنامه_ريزى درست، دارایی اندک را افزايش مىدهد؛ و برنامه ريزى نادرست، ثروت بسيار را نابود مىكند.
به نقل از غررالحكم، حدیث ۴۸۳۳
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_ویژه
زنی که به خاطر کشف حجابِ توسط رضاخان ۷ سال از خانه خود خارج نشد و هنگام مرگش امام زمان _عج الله تعالی فرجه الشریف_ بر بالین اون حاضر شد.
#حجاب
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
#تلنگر
کسی که #انصاف نداشته باشد،
حرف حساب هم حالیش نمیشود.
انصاف چیزی هست که دشمنان اباعبدالله الحسین _علیه السلام_ نداشتن.
🔺 بعضی از مردم نسبت به مسئولین خیلی گلایهها و انتقادات دارند، اما وقتی به زندگی خود او نگاه میکنی، میبینی اگر او هم جای بعضی از مسئولین بود، همین خرابکاریها را انجام میداد؛ چون آن مسئول نالایق، انصاف ندارد و این شخص منتقد هم انصاف ندارد.
🔺 اگر دقت کنید، مثالهای زیادی اطرافتان پیدا میکنید؛ مثلا طرف کارخانهدار هست و بیش از حد، روی قیمت اجناس بالا میکشد، یا به کارگران حقوق مناسب نمیدهد، یا صاحبخانه هست و اجاره زیاد و غیر معقول میگیرد و... .
🔺 تو شناگر ماهری هستی و فرقی با برخی از مسئولین نداری؛ منتهی فعلا آب نیست، شنا کنی. البته فعلا در حد خودت، داری همان روند را پیش میری؛ اما چون موقعیت اجتماعیت کوچک است، نقصت همخیلی به چشم نمیاد و وقتی موقعیت اجتماعیت بیشتر شد، آن وقت کار اشتباهت هم بیشتر به چشم خواهد آمد.
به کار اشتباه کوچکت حساس باش.
#کانال_اندکی_تفکر
#مصطفی
🌷
@ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حقایق_دنیا
نگاه نکنید امروز روی دیوار سفارت روباه پیر شعار مینویسید و سفیر مجبور است آن را تمییز کند؛ یک زمانی انگلیسیها در همین ایران ما سر در باشگاه مینوشتد: ورود ایرانی و سگ ممنوع و حکومت پهلوی جرأت نداشت چیزی بگوید.
پ.ن: میشناسید این شخصیت کیه که داره این حرفا رو میزنه؟ بعدا نگید آخوندا این حرفا را در آوردند. اینا را وزیر شاه داره میگه
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
#عکس_مفهومی
ننگ با رنگ پاک نمیشه
کشتن ۹میلیون ایرانی توسط انگلیسیها. تاریخی که سانسور شد تا مردم از #حقایق_دنیا بیخبر باشند و دشمنان بتوانند همچنان سر مردم کلاه بذارند. فیلم یتیم خانه ایران را اگر ندیدید، سفارش میکنم حتما ببینید.
#کانال_اندکی_تفکر
#مصطفی
🌷
@ttafakor
#حقایق_دنیا
طبق نقل، جک استراو در کتاب خاطرات خودش میگه که در طول قرن ۱۹ و ۲۰، ما با رشوه و فریب، ایران را به انجام خواستههایمان مجبور کردیم و هر وقت هم که اینها نتیجه نداد، در این کشور نیرو نظامی پیاده کردیم!
حالا فهمیدید اینایی که دیوار سفارت روباه پیر رو رنگ زدن کیا هستن؟
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
#داستان
عابدی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازهاش همه جا پیچیده بود.
عابد روزی به آبادی دیگری رفت و برای خرید نان به نانوایی مراجعه کرد. چون لباس درستی نپوشیده بود، نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت و به نانوا گفت: این مرد را می شناسی؟ نانوا گفت: نه. مرد گفت: فلان عابد بود. نانوا گفت: من از مریدان او هستم. سپس به دنبال عابد دوید و گفت: میخواهم شاگرد شما باشم؛ اما عابد قبول نکرد. نانوا گفت: اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام میدهم. عابد قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد گفت: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی را نان دادی!
#روایت
امام جعفرصادق _عليهالسلام_:
«عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.»
به نقل از وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۶۰
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
#داستان_بزرگان
حاج آقا باید برقصه!!!😄
چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاههای بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشمتان روز بد نبیند… آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند😳 که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند.
وضع ظاهرشان فوقالعاده خراب بود. آرایش آنچنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود. اخلاقشان را هم که نپرس… حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمیدادند، فقط میخندیدند و مسخره میکردند و آوازهای آنچنانی بود که...از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...دیدم فایدهای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست...باید از راه دیگری وارد میشدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید… اما… سخت بود و فقط از شهدا برمیآمد..
سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند و گفتند: حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟ گفتم: آره!! گفتند: حالا چه شرطی؟ گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی میبرم و معجزهای نشانتان میدهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راهتان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هر چه شما بگویید. گفتند: با همین چفیهای که به گردنت انداختهای، میایی وسط اتوبوس و شروع میکنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برقگرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آنها سپردم و قبول کردم. دوباره همهشون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...در طول مسیر هم از جلف بازیهای این جماعت حرص میخوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک میخواستم...میدانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آنها بیحفاظ است…از طرفی میدانستم آنها اگر بخواهند، قیامت هم برپا میکنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همهشان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آنها که دستبردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخیهای جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خندههای بلند دست برنمیداشتند و دائم هم مرا مسخره میکردند.
کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت:
پس کو این معجزه حاج آقا! ما که اینجا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگهای نمیبینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچهها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد…
عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمیشود!
همه اون دخترای بیحجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت میداد... همهشان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه میزدند …
شهدا خودی نشان داده بودند و دست همهشان را گرفته بودند. چشمهاشان رنگ خون گرفته بود و صدای محزونشان به سختی شنیده میشد. هرچه کردم نتوانستم آنها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آنجا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آنها را از بهشتیترین خاک دنیا بلند کردم...به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسریها کاملا سر را پوشاندهاند و چفیهها روی گردنشان خودنمایی میکند.
هنوز بیقرار بودند…
چند دقیقهای گذشت…
همه دور هم جمع شده بودند و مشورت میکردند...
پرسیدم: به کجا رسیدید؟
چیزی نگفتند.
سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کردهاند و به جامعه الزهرای قم رفتهاند.
آری آنان سر قولشان به شهدا مانده بودند..
#شهیدانه
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor