📝احادیثی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها
سَألْتُ اَبَا الْحَسَن ِالر ِّضَا(ع) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِمُوسَى بْن ِجَعْفَر (ع)، فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ.
🌷 راوى گويد از امام رضا(ع) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسيدم.
آن حضرت فرمود:
( هركس قبرش را زيارت كند، بهشت بر او واجب مى شود .
📚بحار ، ج102 ، ص265 .
كامل الزیارة:
🌷عن ابن الرضا علیهماالسلام قال:
من زار قبر عمتى بقم فله الجنة
امام جواد - كسى كه عمه ام را در قم زیارت كند پاداش او بهشت است .
🌷امام رضا(علیه السلام) فرمود:
(مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.)
(هر كس معصومه را در قم زیارت كند، مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.)
📚(ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 32)
🌷امام رضا(علیه السلام) در روایتى دیگر مى فرماید:
هر كس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در (قم) زیارت كند كه ثواب زیارت مرا در مى یابد.
📚(زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 3)
امام صادق (علیه السلام):
من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة
( کسی که ( فاطمه معصومه ) را زیارت کند ( در حالی که معرفت به حق او داشته باشد ) پاداش او بهشت است) .
📚(بحار ج 48 صفحه 3ظ 7)
#حدیث
📚 نکته های طلایی 📚
🙏 با انتشار مطالبِ ارزشمندِ رسانه قرآن و عترت، می توانید در فرهنگ سازی جامعه اسلامی نقش بزرگی داشته باشید.
متن مجریگری ولادت امام رضا علیه السلام
به نام آنکه از نام ونشان وگمان برتر است
الهی !
نه شناخت تو را توان ، نه ثنای تو را زبان
نه دریای جلال و کبریای تو را کران
پس تو را مدح و ثنای چون توان ؟
تو را که داند، که تو را تو دانی تو، تو را نداند کس ، تو را تو دانی بس .
میلاد هشتمین حجت سرمد، نگین درخشان وطن ، السلطان باالحسن،شمس الشموس،خسرو اقلیم توس،شاه انیس النقوس حضرت علی بن موسی الرضا برتمامی پیروانش به ویژه شما بزرگواران مبارک باد.
السلام ای حضرت سلطان عشق
یاعلی موسی الرضا ای جان عشق
السلام ای بهرعاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت
قلب مدینه لبریز ازشکوفایی بود و تپش عشق، نبض افق را متحول ساخته، تبلور ثانیه ها طلوع را بشارت می داد.
کروبیان عالم قدس به همراه شش ولایت در انتظار درخشش هشتمین نجم منیر سعادت از دامان مطهره ی نجمه ی طاهره بودند.
سرانجام در سپیده دم ملکوتی یازدهم ذیقعده ، آن سلاله ی نور طالع گردیده و گهواره ی معنویت از درخشش آفتاب رضوی غرق روشنایی شد در حالی که عطر گل محمدی به همراه انفاس مسیحاییش ذایقه ی عشق را می نواخت.
او آمد در حالی که همه می دانستند که خیل مژگانش به هیج کس رحم نمی کند و جذبه ی نگاهش سپاه اشک را به غارت سرمایه ی دل خواهد فرستاد. آمد تا سنگ صبور سینه های افگار باشد. آمد تا پرنده ی دل هر روز به هوای کویش از آشیانه پر گرفته، مشتاقانه آوای عشق سر دهد و دیدگان به دنبال نسیمی از سوی دیارش ساعتها به سوی افق خیره مانده، مسیر کوج پرستوها را دنبال کند. آمد تا با وسعت دریایی سینه اش به نوای سرمستان کوی دوست گوش فرادهد که دردمندانه فریاد می کنند:
ای غریب محبوب ، ای شکوفه ی درخت امید، ای فروغ دیده ی خورشید، تو که از شور و حال قلبهای شکسته مان خبر داری. تو که زمزمه ی فریادهای ملتمسانه مان را بارها شنیده ای ، تو که بارها نماز اشک را بر ساحل دیدگان بارانی مان دیده ای.
چه شود اگر لحظه ای بر کویر دردمندیمان بباری تا نیلوفر بی جان احساس به میمنت حضورت دوباره جان گیرد؟
چه شود اگر ذره ای از غبار کویت را توتیای دیدگان ظلمانیمان گردانی؟ شاید روشنایی گیرد.
چه شود اگر لحظه ای دست نیازمندیمان را بگیری تا تمام زندگی را فدای آن لحظه سازیم؟
ای راهب کلیسا کمتر بزن(دیگر مزن) به ناقوس
خاموش کن صدا را نقاره میزند طوس
آیا مسیح ایران کم داده مرده راجان ؟
بردار جان خود را با ما بیا به پابوس
آنجا که خادمینش از روی زایرینش
گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
بچه های بهشت" الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ "
🔴چرا ولیفقیه، خودشان مشکلات را حل نمیکنند؟!!
برخی شاید این سوالها را بپرسند و یا حداقل در ذهنشان خطور کرده باشد که:
2⃣ چرا رهبری که از همهی مشکلات آگاهی دارند و میدانند که در کشور چه میگذرد اما کاری نمیکنند و درصدد حل آنها نیستند؟
اگر نمیتوانند، پس رهبری به چه دردی میخورد؟
2⃣ رهبری که این همه قدرت دارند، چرا با این انحرافات برخورد قاطع نمیکنند؟
🇮🇷 🇮🇷
✅در پاسخ باید گفت:
آیا انتظار داریم که رهبری،
❗️به جای مجلس، قانون تصویب کند؟
❗️به جای دولت، کار قوه مجریه نماید؟
❗️به جای دستگاههای اطلاعاتی، تحقیق کند؟
❗️به جای قوه قضاییه و دستگاه دادگستری، خودش متهمین را دستگیر و مجازات نماید؟
❗️به جای رییس صدا و سیما، کارگردان و هنرپیشه بیاورد و فیلم و سریال بسازد؟
❗️به جای مدیریت نظام بانکی، وارد عملیات اقتصادی و جلوگیری از وامهای کلان یا جابجایی دلارها بشود؟
❗️به جای شهرداریها وارد صحنه شود و مشکلات شهری را بررسی کند؟
❗️به جای دستگاههای اقتصادی و بازرگانی و گمرکات، واردات و صادرات را کنترل کند؟
و ده ها مورد دیگر ...
⁉️آیا این کارها ممکن است؟؟
⁉️آیا نخواهند گفت که پس قانون اساسی، تعریف جایگاهها و شرح وظایف و تشکیلات حکومتی یعنی چه؟!
پس کی در این مملکت چه کاره است؟!
⁉️آیا شالوده نظام از هم نمیپاشد؟
⁉️آیا رهبری میتواند از آسمان یک تعداد نیروی صالح، متقی، متخصص و کارآمد بیاورد؟!
⁉️آیا میتواند (یا عاقلانه است که) به جای مردم، رئیسجمهور و نمایندگان مجلس را -که بازوهای مردمی رهبری هستند- انتخاب کند؟
بعد، از کجا انتخاب کند؟!
از فرشتگان عرش، یا از همین مردم؟!
🔶پس؛ «رهبری»،
رئیسجمهور، مجلس، دادگستری، بانک مرکزی، وزیر اطلاعات، شهرداری و... نیست،
✔️بلکه ایشان رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و بدیهیات عقلی روشن است.
نیاز کشور و نظام را میبیند و به همراه تبیین و تشریح به مسئولین و مردم منتقل میکند.
✔️رهبری در جامعه، گِرا میدهد، همانند دیدهبانی که در جنگ با دشمن، گِرا میدهد تا نیروها اقدام کنند و درست عمل کنند،
حال اگر گِرا درست باشد اما نیروها درست عمل نکنند تقصیر کیست؟!
🔺به مردم میگویند:
در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند،
به کسی رأی دهند که دارای چنین امتیازاتی باشد،
همین طور در انتخاب نمایندگان،
حالا اگر مردم به هر دلیلی آن طور که باید رعایت نکردند،
"رهبری باید بیاید و عواقب انتخاب غلط یا دست کم غیر اصلح مردم را به دوش کشیده و جبران کند؟!"
🔶رهبری،
✔️به مجلس و به دولت، خط مشی میدهد
✔️خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ابلاغ میکند.
‼️مردم، الان، خیلی انتظاراتِ بیجا از ولایتفقیه دارند،
راحت انتظار دارند ولیفقیه جای اندیشهی مردم، بیاید و خرابیها را اصلاح کند، این کار را حضرت علی(ع) هم نکرد، پیغمبر هم نکرد.
⭕️⁉️چرا مردم از ولیفقیه انتظار دیکتاتوری دارند؟؟!
2⃣ درجواب سوال دوم باید گفت که:
✔️قدرت و نفوذ رهبری و امام در جامعه، به اندازهی آگاهی، #بصیرت و بینش مردم است نه بیشتر.
🔺اگر مردم بصیرت و آگاهی کافی را نداشته باشند، رهبر، حتی اگر امیرالمومنین(ع) باشد قدرتی ندارد.
همانند جنگ صفین، وقتی سپاهیانِ خود امام، بصیرت کافی نداشتند، مالکاشتر را از یک قدمی خیمهی کفر برمیگردانند و امام، دیگر قدرتشان نافذ نیست و تسلیم بیبصیرتی مردم میشوند.
🔺وقتی در جنگ احد، غالب نیروها تدبیر و استراتژی پیامبر(ص) را از جان و دل درک نمیکنند و نادیده میگیرند، جنگ برده را میبازند...!
🔺وقتی مردم به دلیل عدم آگاهی، مغلوب دسیسههای معاویهها میشوند، رهبری همانند امام حسن(ع)، مجبور به مصالحه با معاویه میشود.
🔺وقتی هنوز مردم آمادگی کافی در خود را ایجاد نکردهاند، هیچ امامی بعد از امیرالمومنین(ع) نمیتواند حکومت اسلامی تشکیل دهد و تا این آمادگی در مردم ایجاد نشود امام زمان هم برای تشکیل حکومت عدل نخواهد آمد و علت غیبت هزار و اندی سالشان به دلیل عدم آمادگی آحادِ ملتهاست...
💢پس؛
✅قدرت رهبری در جامعه و حاکمیت،
به اندازه بصیرت مردم است نه بیشتر...
لطفا تا ميتوانيد این پست را جهت #روشنگری منتشر کنید🙏
🆔 @j_shobheh 👈 کلیک
💐ترجمه و بیانی نوین از قرآن کریم 💐
🌺 فَأَزَلَّهُمَا اَلشَّيْطٰانُ عَنْهٰا فَأَخْرَجَهُمٰا مِمّٰا كٰانٰا فِيهِ وَ قُلْنَا اِهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي اَلْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتٰاعٌ إِلىٰ حِينٍ / بقره 36 🌺
🍀 ترجمه کلمه به کلمه 🍀
🌴 پس لغزاند آن دو را شیطان از آن، پس خارج کرد آن دو را از آنچه بودند در آن و گفتیم پایین بروید، برخی از شما برای برخی (دیگر) دشمنند و برای شما در زمین قرارگاه و کالایی است تا زمانی.
🍀 بيان آيه بر پايه آيات و روايات 🍀
🌴 و شیطان با قسم جلاله آدم و حواء را فریب داده، باعث لغزش آنها نسبت به حقیقت بهشت شد. شیطان با وعده کمال، آنها را از آنجا و آنچه در آن بودند به سوی درختی شبیه درخت ممنوعه خارج کرد و آنها از آن خوردند و گفتیم: ای آدم و حواء و ای فرزندان آدم! حال که ویژگی انسان و شیطان را فهمیدید، از این جایگاه پایین بروید و بدانید: برخی از شما، نیرنگ شیطان را خورده، با یکدیگر دشمن خواهید شد و برای شما در زمین قرارگاهی است، برای زندگی و مرگ، و تا زمان مشخصی، از زمین بهره مند خواهید شد.
@atremalakut
هدایت شده از محمد جهانی
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
🌻امام علی علیه السّلام🌻
👈 من رَكِبَ الباطِلَ اَذَلَّهُ مَركَبُهُ. مَن تَعَدَّى الحَقَّ ضاقَ مَذهَبُهُ.
💐 كسى كه بر باطل سوار شود، مَركبش او را ذليل خواهد كرد. كسى كه از راه حق منحرف شود راه بر او تنگ خواهد شد.
🌹هر روز با عکس نوشته های زیبا و آموزنده قرآنی در آیه نما🌹
👉 @ayehnama
سالها منتظرِ سیصدواندی مرد است /// علیاکبر لطیفیان
با کدام آبرویی روز شمارش باشیم؟ /// عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟
با کدام آبرویی روز شمارش باشیم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟
کاروان سحرش بهر همه جا دارد
تا که جا هست، چرا گرد و غبارش باشیم؟
سالها منتظرِ سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سالها در پی کار دل ما راه افتاد
یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم
ما چرا؟ خوبترینها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...
روحانی شهید سیدموسی حسینی
از سخنان گوهربار روحانی شهید سید موسی حسینی این است: «هدف از رفتنم به جبهه، حفظ و حراست از دین مبین رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است. من نمیتوانم در خانه باشم؛ در حالیکه بهترین دوستانم به شهادت رسیدند و اسلام در خطر است.»...
از سخنان گوهربار روحانی شهید سید موسی حسینی این است: «هدف از رفتنم به جبهه، حفظ و حراست از دین مبین رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است. من نمیتوانم در خانه باشم؛ در حالیکه بهترین دوستانم به شهادت رسیدند و اسلام در خطر است.»
تولد این مجاهد والامقام به سال 1349ش در یکی از روستاهای شهرستان بهشهر اتفاق افتاد. پس از آنکه تحصیلات ابتدایی و سال اول راهنمایی را بهعنوان شاگرد اول به پایان برد، به فراگیری علوم حوزوی گرایش پیدا کرد و به حوزه علمیه کوهستان رفت.
▪️ خصوصیات شهید از زبان والدین
از کودکی اهل مسجد بود، برای نمازگزاران مقدمات نماز جماعت را فراهم میکرد و با صدای دلنشین اذان میگفت. با قرآن انس داشت و در مسابقات قرآن به خاطر صدای زیبایش چندینبار جایزه گرفت. مردم به او بسیار علاقهمند بودند. نوروز که میشد عدهای او را به منزلشان میبردند، زیرا وجودش را باعث برکت و موفقیت اهل خانه میدانستند. پس از شهادت بر سر مزارش میآمدند و عاشقانه ابراز محبت میکردند.
اهل قناعت و صرفهجویی بود و در کارهای خانه زیاد کمک میکرد. به انجام واجبات و ترک محرمات مقید و اهل نماز شب بود. با وجود آنکه خودش از لحاظ مالی در وضعیت مناسبی نبود، ولی به نیازمندان توجه داشت.
▪️ عروج ملکوتی
روحیه شهادتطلبی را از اجداد طاهرینش به ارث برده بود و به آن علاقه داشت. در وصیتنامهاش نوشت: «سلام بر حضرت امام حسین علیه السلام معلم شهادت، معلمی که درس شهادت را به ما آموخت. معلمی که به ما آموخت زیر بار ظلم نرویم».
این روحانی مجاهد در دومین اعزامش، به همراه کاروان سپاهان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مناطق جنگی رفت و یکی از شرکتکنندگان عملیات بزرگ کربلای پنج در شلمچه بود. عاقبت در سال 1365 در همین منطقه بر اثر اصابت تیردشمن، سرش از بدن جدا شد و به خیل شهیدان پیوست. پیکر مطهرش، پس از حدود چهل روز به بهشهر منتقل شد. نوشتهاند که در اثر گذشت زمان، قابل شناسایی نبود، شهید بزرگوار از طریق خواب، خودش را به یکی از نزدیکان معرفی کرد و بدینسان در زادگاهش دفن شد.
▪️ بخشی از وصیتنامه
امت حزبالله! پشتیبان ولایت فقیه باشید.
الآن که اسلام در خطر است، اگر دو تا مرد در یک خانهای باشند، یک نفر باید به جبهه برود و از فرمان نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اطاعت کند.
تهیه و تنظیم: علیاکبر بخشی
بانک مرکزی متولی پول ملی است، شما میتوانید متولی پول بینالمللی باشید. منتهی پول بینالمللی شما، بهتدریج پول ملی بانک مرکزی را بدون هیچ زحمتی از گردش خارج میکند.
مرحوم آیةالله محیالدین حائری شیرازی از اساتید حوزه علمیه، در یادداشتی به راهکارهای عملی تخلص از ربا و تأسیس پول اسلامی پرداخته است که متن این یادداشت تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
پول اسلام «مال» است اما پول رایج جهانی، مال نیست بلکه «اعتبار» است. قرض بیبهره در پولی که مال است، میسر است. پولی که اعتبار است، امکان قرض بدون بهره در آن نیست؛ چون وقتی از اعتبار کم میشود، از مالیت کم شده و به قرضدهنده ظلم شده است. ولی وقتی پول، مال باشد اگرچه آن مال در بازار گرانتر یا ارزانتر شده باشد، از مالیت کم نشده است.
اگر مالی را دهساله و صدساله و بیشتر قرض دهید نیز از مالیت کم نمیشود. صدسال قبل یکتن برنج قرض کردهاید و امسال پس میدهید؛ نه به شما ظلم شده است و نه به طرف مقابل. قرآن میگوید: «لکم رئوس اموالکم لا تظلمون و لا تظلمون». چون این برنج، مال است و در طی این صدسال فرق نکرده است. ما نمیگوییم پشتوانه پول، طلا باشد؛ ما میگوییم پشتوانه پول، کالا باشد، اما مقدار پشتوانه کالا با طلا وزن شود. وقتی مقدار کالای پشتوانه را روی پول ننوشتهاید، پول مال نمیشود بلکه اعتبار است. ولی وقتی روی پول، مقدار پشتوانه کالا را مینویسید، پول، کالا میشود. شما در مقابل اسکناس، کالا تعهد کردهاید، اما مقدار کالا را با طلا مشخص میکنید. طلا پشتوانهی پول اسلامی نیست. طلا، سنگ وزنه است نه پشتوانه، لذا لازم نیست به اندازه اسکناس، طلا در خزانه انبار کنیم. لازم نیست اگر کسی اسکناس آورد، طلا دریافت کند. به او میگویید ما تعهد کردهایم تا به این اندازه طلا به شما کالا بدهیم.
اگر شما بخواهید دینار اسلام را احیا کنید، روی پول این جمله را مینویسید: «ما در مقابل این اسکناس، به مراجعهکننده به اندازه ارزش سهدهم گرم طلا، کالا میدهیم»، در این صورت اسکناس شما دینار است. هزاردینار به کسی قرض میدهید و او دهسال دیگر هزار دینار به شما میدهد، این میشود قرضالحسنه. اما حجم اسکناس مجاز، به اندازه تولید ناخالص ملی شما است.
دارایی کشور را بر ارزش اسکناس تقسیم میکنیم تا حجم اسکناس مجاز مشخص شود. چه بانکها تعطیل شود و این پول رایج از گردش خارج شده باشد، چه نشده باشد، شما میتوانید کارتان را شروع کنید و اعلام کنید که مقدار کالای مورد تعهد در اسکناس، به قیمت طلای رایج جهانی اندازهگیری میشود. اینکه تأکید میکنم طلای رایج جهانی، برای آن است که پول، قدرت بینالمللی پیدا کند و پولِ بینالملل اسلام باشد. بانک مرکزی متولی پول ملی است، شما میتوانید متولی پول بینالمللی باشید، منتهی پول بینالمللی شما، بهتدریج پول ملی بانک مرکزی را بدون هیچ زحمتی از گردش خارج میکند. شما طرح جنگتان را به دانشگاههای جنگ عالم و حتی وابستههای نظامی عالم عرضه نکردید؛ اگر کرده بودید به شما میخندیدند و شما را دست میانداختند. آنها وقتی «خروجی» کار را ببینند، آنگاه سر تعظیم فرود میآورند. در مسئله پول هم همین اتفاق میافتد، منتظر نظر موافق آنها نباشید.
والسلام/ محیالدین حائری شیرازی
نوشتاری از آیةاللهالعظمی صافی به مناسبت عید سعید غدیر خمنوشتاری از آیةاللهالعظمی صافی به مناسبت عید سعید غدیر خم
غدیریان منتظر، بایستگیها و شایستگیها
سلام و درود بر غدیریان که در طول اعصار، در بیش از چهارده قرن، همواره در تمسک به قرآن و عترت پایداری کرده، در برابر ظلمها، ستمگریها، استکبار، استضعاف و استعلای جباران، عرض وجود نموده و ثابت و مقاوم در سنگر ولایت، این حصن حصین الهی، از اسلام و مقاصد اسلام، از حق و عدالت دفاع نمودهاند. ...
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أمیرالمؤمنین و الأئمة الطاهرین علیهمالسلام
سلام و درود بر غدیریان که در طول اعصار، در بیش از چهارده قرن، همواره در تمسک به قرآن و عترت پایداری کرده، در برابر ظلمها، ستمگریها، استکبار، استضعاف و استعلای جباران، عرض وجود نموده و ثابت و مقاوم در سنگر ولایت، این حصن حصین الهی، از اسلام و مقاصد اسلام، از حق و عدالت دفاع نمودهاند.
▪️ چند توصیه به غدیریان منتظر
گوارا باد بر شما این افتخارات بزرگ ای پسران و دختران ابوذر، عمار، حجر، رشید و میثم تمار و ای پاسداران و وارثان خون شهدای بدر، احد و شهدای کربلا، ای مردان رشید، و ای جوانان سربلند، و ای بانوان عفیف و فداکار، و در یک کلمه ای غدیریان!
▪️ گذشتههاى پر افتخار خود را فراموش نکنید.
به خود ببالید و بنازید و گذشتههای پر از عزت، افتخار، شهامت و فداکاری در راه حق و استقامت خود را فراموش نکنید. شما چه خونهای پاک و چه جوانهای پاکبازی را برای اسلام و دین نثار کرده و قربانی دادهاید.
▪️ به آداب و سنن اسلامى ملتزم باشید.
ما همه مسلمان و شیعه اهلبیت علیهمالسلام هستیم. جاهلیتهای قبل از اسلام، جاهلیت عرب، جاهلیت عجم، همه ملیگراییها و در یک عبارت جاهلیت اولی را پشت سرگذارده و به آگاهی اسلامی و رشد و شعور ایمانی رسیده، از محمد و علی و از تهلیل و تکبیر و از قرآن و توحید، هویت، فرهنگ و شخصیت گرفتهایم، این هویت را باید با التزام به آداب و سنن اسلامی حفظ کنیم. مبارزه شیعیان با جاهلیت، ارتداد و ارتجاع، از صفحات زرین و درخشان تاریخ اسلام است.
▪️ استقلال و هویت اسلامى را حفظ کنید.
جوانان عزیز، غیرتمندان شکستناپذیر!
شما در طول تاریخ پر از حوادث اسلام، همواره افتخار آفرین بودهاید. امید آن است که بیشترین یاوران امام زمان ارواح العالمین له الفداء هم شما باشید. این شمایید که باید سنگرها را نگهدارید. در هر شرایط و در هر کجا هستید، در دانشگاهها، در مراکز تعلیم و تربیت، در جوامع فرهنگی، در سازمانها و نهادها، روش، رفتار، آداب، لباس و کل مظاهر اجتماع، استقلال و هویت اسلامی را حفظ کنید.
▪️ تمدن اسلامى را گسترش دهید.
برای ترقی، تعالی و بازیابی عزت، مجد و عظمتهای دیرین اسلامی تلاش کنید. تمدن و فرهنگ اسلامی را که چهارده قرن در جهان درخشیده، گسترش دهید. نسل معاصر مسلمان، بهخصوص نسل جوان، در برابر اسلام و این تمدن عظیم و پهناور محمدی مسئول است.
این تمدنی است که با تمام کوششهایی که ابر طاغوتیان شرق و غرب برای محو آن دارند، اکنون همه شئون زندگی بیش از یک میلیارد جمعیت جهان زیر پوشش آن قرار دارد و اندیشه احیای آن، خواب آرام را از دشمنان اسلام میگیرد و برای مقابله با اسلامگرایی، لاییکگرایی را تشویق و ترویج مینمایند، و تمدنهای استبدادی و فرهنگهای قبل از اسلام را در جوامع اسلامی مطرح میکنند، زیرا از احیای اسلام و خودآگاهی مسلمانان ترس و وحشت دارند و با انواع توطئهها، ترفندها و سیاستها، نهضت اسلامگرایی، عزتخواهی و استقلالطلبی مسلمانان را میکوبند.
در کشورهای مختلف اسلامی، به بهانه ملیت و مردمسالاری تلاش میکنند که این آگاهی اسلامی را سرکوب و صدای اسلام، اذان و تکبیر را خاموش، شعائر دین، حجاب، چادر بانوان و سنتهای اسلامی را منسوخ سازند و غربگرایی را در مظاهر فسق و فجور، ترویج موسیقی، نوازندگان، خوانندگان جشنوارهها و مسابقات مبتذل رایج نمایند.
▪️ در مقابل اسلامزدایى دشمن به هوش باشید.
شما ای شیعیان علی، ای جوانان غدیری و ای بانوان زهرایی و زینبی!
به هوش باشید. به هوش باشید که دشمن ما و به اصطلاح ابرقدرتهای جهان، در هیچ سیاستی مثل سیاست اسلامزدایی و مبارزه با اسلامگرایی اتفاق نظر ندارند و با نقشههای دقیق و حسابشده از جمله فشار اقتصادی میخواهند این میل به اسلام و بازگشت به اسلام را منکوب و سرکوب کنند.
به هوش باشید و دین خدا را یاری نمایید و با توکل و اعتماد به خدا، از فتنههای بزرگ آخرالزمان خود را بیمه نمایید.
▪️ از رجوع و استقبال به جاهلیت اولى و آینده بپرهیزید.
نه به سوی جاهلیت اولی برگردید و نه از جاهلیت آینده، که همین مکتبهای لاییکی است، استقبال نمایید. باید نشان بدهیم و ثابت کنیم که دین، ملیت، قانون، سیاست، نظام، حکومت، فرهنگ و دنیا و آخرت ما اسلام است:
«لانبتغی غیره؛ لانظاماً و لاسیاسةً و لاوطناً» و «من یبتغ غیر الإسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین» (1)
▪️ على علیهالسلام را الگوى خویش قرار دهیم.
بیایید در غدیر، خود را به امام علی علیهالسلام و به رفتار، گفتار و به اخلاق ایشان عرضه کنیم. از آن حضرت درس و سرمشق بگیریم.
آیا در کمک به مستضعفان و محرومان در راه علی میرویم؟ آیا در لباس و غذا، در مظاهر زندگی، در سادهزیستی و بیتکلفی، نشانی از علی علیهالسلام داریم؟ آیا میخواهیم با این تجملپرستیها و اسراف و تبذیرها، با این جدا بودن از طبقات محروم، شیعه راستین علی علیهالسلام باشیم؟
اگر عدالت علی علیهالسلام، زهد علی علیهالسلام، شجاعت علی علیهالسلام، حلم و صبر علی علیهالسلام، حقپرستی علی علیهالسلام، تواضع علی علیهالسلام و سایر فضایل بزرگ علی علیهالسلام ما را شیفته و دلباخته او کرده است، باید از این اخلاق بیبهره نباشیم. خود آن حضرت فرمود: «ألا و إن لکل مأموم إماماً یقتدی به و یستضیء بنور علمه» (2)
▪️ پیرو مکتب علوى و فاطمى باشید.
سعادت ما و ترقی و تعالی ما، در پیروی از مکتب علی و فاطمه زهرا؟عهما؟ است؛ همان بانویی که وقتی این سؤال مطرح شد که برای زن چه روش و سیرهای بهتر و شایستهتر است؟ (3) آن جواب تاریخی را داد که تا قیامت سرمشق زنان مؤمنه شد. همان بانویی که به اقتضای آن ضرورت بسیار بزرگ، وقتی لازم شد به مردم هشدار دهد و خطر ارتجاع و ارتدادی که پیش آمده بود را گوشزد کند و اصول احکام، معارف اسلام و مبانی دین مبین را ابلاغ کند و زحمات پدر بزرگوارش و هدایتهای او را بیمه نماید، با آن جلال و شکوه، در حالیکه خواتین و خانمهای معظمه، پروانهوار شمع وجودش را احاطه کرده بودند، در آن شرایط سخت هم از پشت پرده با مردم سخن گفت.
اگر از دنیا هرچه بگذرد و هر چه در صنایع و تکنیک پیش برود و کفر لاییک و انکار حاکمیت الله جهانگیر شود، خط شیعه، خط علی و زهرا است و در یک کلام، حرفش، کلامش، قانونش و میل دلش، همه تابع اسلام است.
ایمان شیعه برگرفته از این حدیث است که از حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت است و ما این نوشتار را به آن ختم میکنیم: «لا یکون العبد مؤمناً حتى یکون هواه تبعاً لما جئت به و لا یزیغ عنه» (4).
▪️ پینوشتها
1. آلعمران/85.
2. نهجالبلاغه/صبحی صالح/نامه45.
3. اشاره به روایت «خیر للنساء أن لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال» (وسایلالشیعه/20/باب129/ح25510).
4. فتحالباری، ابنحجر عسقلانی/13/245.
«رد مظالم» در لغت به معنای تبرئه از حقوق دیگران است
ولی در اصطلاح فقهی به صدقهای گفته میشود
که شخصی از طرف مالک پرداخت میکند
که البته همراه با ضوابط خاصی است
▪️ اهمیت رد مظالم
مرحوم شیخ حر عاملی (1033- 1104) صاحب کتاب «وسایلالشیعة إلی تحصیل مسایل الشریعة»، فصلی را در این اثر ارزشمند تحت عنوان: «بَابُ وُجُوبِ رد الْمَظَالِمِ إِلَى أَهْلِهَا وَ اشْتِرَاطِ ذَلِکَ فِی التَّوْبَةِ مِنْهَا فَإِنْ عَجَزَ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لِلْمَظْلُومِ» باز نموده است. (1)
▪️ شرایط و ضوابط رد مظالم
□ اقباض
یکی از نکاتی که پیرامون هر صدقه و از جمله رد مظالم، توجه به آن حائز اهمیت است، مسئله «اشتراط اقباض» است؛ یعنی صدقه آنگاه صدقه تلقی میگردد که بهدست فقیر یا وکیل وی برسد.
بر این اساس، کنار گذاشتن مال بهعنوان رد مظالم، رد مظالم محسوب نمیگردد و تا وقتی بهدست خود فقیر یا وکیل خاص یا عام او (مجتهد جامعالشرایط) نرسیده، ذمه شخص، مشغول است.
□ توبه و رد مظالم
بر طبق روایات، توبه آنگاه پذیرفته میشود که توبهکننده، خود را از «مظالم عبادالله» خارج نماید.
شخصی میگوید: خدمت امام باقرعلیهالسلام رسیده و عرض کردم: «إِنِّی لَمْ أَزَلْ وَالِیاً مُنْذُ زَمَنِ الْحَجَّاجِ إِلَى یَوْمِی هَذَا فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَةٍ؟» حضرت سکوت کرده و پاسخ ندادند. وقتی من سؤال خود را تکرار کردم، إمام باقرعلیهالسلام فرمودند: «لَا، حَتَّى تُؤَدِّیَ إِلَى کُلِّ ذِی حَقٍّ حَقَّهُ.» (2)
شخص دیگری در حضور امیرالمؤمنینعلیهالسلام از خداوند طلب مغفرت کرد، آن حضرت، او را مورد عتاب قرار داده و شش شرط برای توبه معرفی نمودند که یکی از آنها این است: «أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَى الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ.» (3)
□ مصرف
مصرف «رد مظالم» منحصر است به «فقرای شیعه»؛ بنابراین، صرف آن در امور خیریه مانند پلسازى و مسجد و نظایر اینها جایز نیست. (4)
تذکر: فقها در باب کفاره روزه فرمودهاند لازم است کفارهای که به فقیر داده میشود، فقط در «طعام» مصرف گردد. اینک تذکر این مطلب را لازم میدانیم که در باب «رد مظالم» رعایت چنین امری لزومی ندارد، بلکه فقیر میتواند رد مظالم را در هر یک از مخارج ضروری خود مصرف کند، بله رعایت یک نکته لازم میباشد و آن، این که فقیر، رد مظالم را در «معصیت» مصرف نکند؛ چراکه قرآن میفرماید: «لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان.» (5)
□ واجبالنفقه
انسان نمیتوان رد مظالم را به اشخاص واجبالنفقه (مانند زوجه، فرزندان و پدر و مادر) خود بپردازد؛ زیرا لازم است رد مظالم به افراد فقیر پرداخت شود و از آنجا که نفقه افراد ذکر شده بر انسان واجب است، آنها دیگر فقیر نخواهند بود.
□ موارد
موارد «رد مظالم» بسیار است به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1- مال پیدا شده (لُقَطَة) که صاحب آن را نمیشناسد و از پیدا شدنش مأیوس است.
2- مالی که قرض کرده و طلبکار را فراموش کرده یا به او دسترسی ندارد.
3- آنچه انسان در بین اموال خود مییابد و یقین دارد که مِلک خودش نیست.
4- مالی را که شخصی غصب کرده و صاحب آن را پیدا نمیکند.
5- شخصی در خدمت «ظَلَمة» بوده و به دستور او اموالی را از مردم گرفته است، ولی صاحبان آنها را پیدا نمیکند.
6- زرگری که میداند خردههای طلا و نقره بجا مانده در محل کار، مال مردم است و صاحبان آنها راضی نیستند، ولی آنها را نمیشناسد، و همچنین است همه ارباب حرفهها که مقداری از مال، نزد آنان میماند و دارای ارزش میباشد و صاحبان آن را نمیشناسند. در این مورد اگر در ابتدای قرار داد، شرط عفو کنند، دیگر نیاز به رد مظالم نیست.
7- مالیکه از مراجعهکنندگان یا میهمانان در محل کار یا منزل و...، جا مانده است و مالکش معلوم نیست.
آنچه ذکر نمودیم از باب مثال و نمونه بود وگرنه مصادیق رد مظالم زیاد است.
□ قائممقام شدن ورثه
رد مظالم در جایی متصور است که صاحب اصلی یا ورثه او شناخته نمیشوند یا دسترسی به آنان ممکن نیست.
بر این اساس، اگر مالک اصلی از دنیا رفته، ولی ورثه او زنده و دسترسی به آنان ممکن میباشد، لازم است آن مال را به ورثه پرداخت کند و نوبت به رد مظالم نمیرسد.
□ سید و غیرسید
در باب صدقات (بهطور کلی)، چنانچه صدقهدهنده غیرسید و دریافتکننده سید باشد، دو مسئله اتفاقی و یک مسئله اختلافی وجود دارد.
اما دو مسئله اتفاقی:
الف) زکات
در باب زکات، دیدگاه همه فقها بر این است که غیر سید نمیتواند زکات (اعم از زکات مال و فطره) را به سید بپردازد.
ب) صدقات مستحبی
باور همه عالمان فقه بر این قرار گرفته که صدقات مستحبی را غیر سید میتواند به سید بپردازد، مشروط بر اینکه همراه با توهین نباشد.
اما مسئله اختلافی در باب صدقات، صدقه واجب غیرزکات (مانند رد مظالم و کفارت) است که برخی از فقها پرداخت چنین صدقهای را از سوی غیر سید به سید جایز نمیدانند و برخی دیگر اجازه میدهند.
بنابراین، لازم است در این زمینه احتیاط صورت گرفته و چنانچه پرداختکننده رد مظالم، غیر سید است آن را به سید نپردازد یا اینکه به رساله مرجع تقلید خودش مراجعه نموده و کسب تکلیف کند.
□ اجازه مجتهد جامع الشرایط
یکی از نکات مبحث «رد مظالم» این است که «اجازه مجتهد جامع الشرایط» برای این أمر، لازم میباشد؛ زیرا رد مظالم، تصرف در مال «مجهول المالک» به شمار میرود و حال آنکه کسی نمیتواند در مجهول المالک تصرف کند؛ مگر مجتهد جامع الشرایط که او در این زمینه «ولایت» دارد. بنابراین، لازم است رد مظالم به مجتهد جامع الشرایط پرداخت گردد یا با اجازه او به فقیر داده شود.
□ قصد قربت
امام کاظمعلیهالسلام، ضمن حدیثی فرمودند: «لَا صَدَقَةٌ إِلَّا مَا أُرِیدَ بِهِ وَجْهُ اللَّهِ وَ ثَوَابُهُ.» (6)؛ بنابراین، شرط صحت هر صدقه و از جمله «رد مظالم»، «قصد تقرب الی الله» میباشد در غیر این صورت، صدقه محقق نخواهد گردید.
□ اقسام مخلوط شدن مال حلال به حرام
در کتب فقهی، اختلاط مال حلال به حرام، به سه قسم تقسیم میشود که یکی از آنها اصطلاحاً «رد مظالم» است؛ اینک آن ها را بررسی میکنیم:
1- صاحب مال را میشناسد؛ در این صورت باید مال را به صاحبش پرداخت کند (نه به شخص دیگر)؛ نهایت امر این است که چنانچه مقدار بدهکاری معلوم باشد همان مقدار را باید پرداخت کند و اگر مقدار آن معلوم نیست با او مصالحه کند.
2- صاحب مال را نمیشناسد؛ ولی مقدار بدهکاری را میداند، در این مورد، باید «رد مظالم»، پرداخت شود؛ بدین معنی که از طرف صاحب مال، صدقه دهد.
3- صاحب مال را نمیشناسد و مقداری بدهکاری هم معلوم نیست. در این صورت باید «یک پنجم» مال بهعنوان «خُمس» به مرجع تقلید پرداخت گردد، آنگاه میتواند در بقیه مال، تصرف کند. (7)
تذکر: اگر خمس مال حلال مخلوط به حرام را بدهد و بعد بفهمد که مقدار حرام بیشتر از خمس بوده، چنانچه مقدار زیادى معلوم باشد، بنابر احتیاط واجب، مقدارى را که مىداند از خمس بیشتر بوده، از طرف صاحب آن صدقه دهد.(8)
□ پیدا شدن مالک
چنانچه بعد از پرداخت صدقه، صاحب مال پیدا شود و مال خود را طلب کند، بر کسی که رد مظالم نموده، واجب میباشد تا مال وی را بپردازد.
□ دوران کودکی
در احکام وضعیه و از جمله ضمان، فرقی بین کودک و بالغ نیست؛ پس اگر شخصی در دوران کودکی، مالی را از دیگری تلف کرده، ضمان و بدهی از او مرتفع نمیگردد. بر این اساس، کسی که به حد بلوغ رسیده و میداند در زمان کودکی، اموالی را از دیگران تلف نموده، لازم است به آنچه در سطور بالا آوردیم (سه قسم مذکور) توجه نماید.
□ وجوب و استحباب
رد مظالم به دو قسم واجب و مستحب تقسیم میگردد؛ زیرا اگر شخصی یقین به تعلق رد مظالم دارد، رد مظالم واجب خواهد بود، ولی اگر یقین به این امر ندارد بلکه احتمال میدهد، پرداخت رد مظالم برای وی مستحب میگردد؛ چراکه او در این صورت احتیاط میکند «و الإحتیاط حسن علی کل حال».
□ لزوم وصیت
چنانچه شخصی نشانههای مرگ را در خود مشاهده کرد، لازم است در مورد حق الله و حق الناس و از جمله «رد مظالم» وصیت نموده تا مقروض به خدا و مردم از دنیا نرود.
همه مراجع تقلید نوشتهاند: وقتی نشانههای مرگ برای شخصی ظاهر میشود، بر او واجب است:
1- امانتهایی که نزد او است را به صاحبانش برگرداند.
2- حقوق خدا را ادا نماید؛ مثلاً نماز، روزه، کفارات و غیر اینها را بهجا آورد.
3- حقوق مردم را ادا کند؛ مثلاً قرضهایی که موعد آن فرارسیده و برایش مقدور است، پرداخت نماید.
4- چنانچه امکان انجام امور مذبور از سوی خودش نیست، وصیت کند تا برای او انجام دهند، علاوه بر آن، دو شاهد عادل را حاضر نموده نزد آنان اعتراف بر دیون و حقوق مذکور نماید تا بعداً ورثه نتوانند منکر شوند؛ بهخصوص در مورد قرضها، خسارتهایی که بر دیگران وارد نموده و خمس و زکاتی که بر او تعلق گرفته است.
5- در مورد واجبات بدنی از قبیل نماز و روزه، وصیت کند شخصی را اجیر نمایند تا از طرف او بجا آورد، البته این حکم در صورتی است که پسر بزرگتری ندارد تا از طرفش انجام دهد یا دارد، ولی اطمینان به انجام دادنش ندارد یا عمل او را باطل میداند. (9)
□ فوت اشخاص و رد مظالم
در مورد رابطه فوت شخص و رد مظالم به نیابت از متوفی، سه قسم دارد که به آن توجه شود:
1- مسلم است که چه مقدار از رد مظالم بر مال میت تعلق گرفته، در این صورت باید همان مقدار از اصل مال برداشته شود و بهعنوان رد مظالم پرداخت گردد. در حکم مزبور، فرقی نیست که میت وصیت کرده باشد یا نه.
9ـ این عبارت با اندک تفاوتی در همه کتابهای فقها وجود دارد: «إذا ظهرت للإنسان أمارات الموت یجب علیه إیصال ما عنده من أموال الناس من الودائع و البضائع و نحوها إلى أربابها، و کذا أداء ما علیه خالقیا کقضاء الصلوات و الصیام و الکفارات و غیرها، أو خلقیا إلا الدیون المؤجلة، و لو لم یتمکن من الإیصال و الإتیان بنفسه یجب علیه أن یوصی بإیصال ما عنده من أموال الناس إلیهم، و الاشهاد علیها خصوصا إذا خفیت على الورثة، و کذا بأداء ما علیه من الحقوق المالیة خلقیا کالدیون و الضمانات و الدیات و أروش الجنایات أو خالقیا کالخمس و الزکاة و الکفارات و نحوها، بل یجب علیه أن یوصی بأن یستأجر عنه ما علیه من الواجبات البدنیة مما یصح فیها الاستیناب و الاستئجار کقضاء الصلاة و الصوم ان لم یکن له ولی یقضیها عنه، بل و لو کان له ولی لا یصح منه العملأو کان ممّن لا یوثق بإتیانه أو یرى عدم صحة عمله».
10ـ نساء/11
11ـ اقبال الاعمال/551
2- خود میت وصیت کرده که فلان مقدار از اموال وی بهعنوان رد مظالم قطعی و یقینی پرداخت شود، در این صورت نیز رد مظالم از أصل مال وی پرداخت میگردد.
تذکر: در دو مورد مزبور، فرقی نیست بین این که ورثه میت، راضی به پرداخت رد مظالم باشند، یا نه و نیز فرقی نیست بین اینکه مقدار رد مظالم به مقدار ثلث ترکه میت باشد یا بیشتر؛ چراکه رد مظالم قطعاً، نوعی «دِین» محسوب میگردد و دِین مقدم بر «ارث» است. قرآن مجید میفرماید: «مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصی بِها أَوْ دَیْن.» (10)
3- یقین به تعلق ذمه میت به رد مظالم وجود ندارد، در این صورت پرداخت رد مظالم حرام است؛ زیرا اموال میت پس از فوتش در ملک همه ورّاث خواهد بود؛ بله اگر همه ورثه توافق کنند که رد مظالم پرداخت کنند، اشکال وجود نخواهد داشت؛ زیرا در این صورت در اموال خود تصرف میکنند «و الناس مسلطون علی أموالهم».
□ غیر مال
آنچه تاکنون ذکر کردیم، پیرامون «رد مظالم مالی» بود، اکنون مناسب است در پایان، سخنی در مورد رد مظالم غیرمالی هم مطرح شود.
مظالم غیر مالی، در مورد ضایع کردن هرگونه حقی است که در اعتبار عقلا، «حق الناس» به شمار میرود، مانند اینکه:
1- آبروی دیگری را بهوسیله لفظ، اشاره، هجو یا به هر شکل دیگری برده است.
2- از دیگری غیبت نموده و عیب مخفی او را فاش کرده است.
3- در زندگی کسی دخالت بیجا نموده است.
4- مانع استراحت او شده است.
5- ایجاد آلودگی (اعم از صوتی، بهداشتی و...) نموده و سبب آزار مردم شده است.
6- کتاب یا مقالهای را که از دیگری بوده، به نام خود چاپ کرده است.
7- در اماکن عمومی، جایی که در اولویت دیگری بوده اشغال کرده است.
و...
راه خروج از اینگونه مظالم این است که اگر کسب رضایت از صاحب حق، ممکن است و سبب فتنه نمیگردد، اقدام به طلب حلیت کند و خود را از حق الناس برهاند و چنانچه ممکن نیست یا سبب فتنه میشود، برای «ذوی الحقوق» طلب مغفرت و آمرزش کند.
خداوند همه ما را از مظالم عباد، خارج نماید.
در پایان مناسب میباشد دعایی را که سیدبن طاوس (589-664) از إمام صادقعلیهالسلام در کتاب گرانسنگ «اقبال الاعمال» پیرامون خروج از «مظالم عباد» ذکر کرده است مطرح نماییم:
«... اللَّهُمَّ وَ أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهُ بِهَا فِی مَالِهِ أَوْ سَمْعِهِ أَوْ بَصَرِهِ أَوْ قُوَّتِهِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ رَدَّهَا عَلَیْهِ وَ لَا تَحِلَّتَهَا مِنْهُ فَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا شِئْتَ ثُمَّ تَهَبَ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً یَا وَهَّابَ الْعَطَایَا وَ الْخَیْرِ اللَّهُمَّ وَ لَا تُخْرِجْنِی مِنَ الدُّنْیَا وَ لِأَحَدٍ فِی رَقَبَتِی تَبِعَةٌ وَ لَا ذَنْبٌ إِلَّا وَ قَدْ غَفَرْتَ ذَلِکَ لِی بِکَرَمِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین.» (11)
..................................................................
▪️ پینوشتها
1ـ وسایلالشیعه/16/52
2ـ وسایلالشیعه/16/52
3ـ وَ قَالَعلیهالسلام لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَى تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَى الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى کُلِّ فَرِیضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَهَا فَتُؤَدِّیَ حَقَّهَا وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِالَّذِی نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِیبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ یَنْشَأَ بَیْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِیدٌ وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِیقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِیَةِ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ. (نهجالبلاغة، کلام 417)
4ـ جامعالاحکام، آیةالله صافی/1/161
5ـ مائده/2
6ـ کافی/7/443
7ـ توضیح المسایل محشی/2/47 - علمای فقه میفرمایند: در هفت چیز خمس واجب مىشود: 1- منفعت کسب 2- معدن 3- گنج 4- مال حلال مخلوط با حرام 5- جواهرى که بهواسطه غواصى یعنى فرو رفتن در دریا بهدست مىآید 6- غنیمت جنگ 7- زمینى که کافر ذمى از مسلمان بخرد.
8ـ توضیح المسایل محشی/2/49
کيش مهر
همي گويم و گفتهام بارها
بود کيش من مهر دلدارها
پرستش به مستي است در کيش مهر
بروناند زين جرگه هشيارها
به شادي و آسايش و خواب و خور
ندارند کاري دلافگارها
به جز اشک چشم و به جز داغ دل
نباشد به دست گرفتارها
کشيدند در کوي دلدادگان
ميان دل و کام، ديوارها
چه فرهادها مرده در کوهها
چه حلاجها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مهر يار
مگر تودههايي ز پندارها
ولي رادمردان و وارستگان
نبازند هرگز به مردارها
مهين مهر ورزان که آزادهاند
بريزند از دام جان تارها
به خون خود آغشته و رفتهاند
چه گلهاي رنگين به جوبارها
بهاران که شاباش ريزد سپهر
به دامان گلشن ز رگبارها
کشد رخت، سبزه به هامون و دشت
زند بارگه، گل به گلزارها
نگارش دهد گلبن جويبارها
در آيينه آب، رخسارها
رود شاخ گل در بر نيلفر
بر قصد به صد ناز گلنارها
درد پرده غنچه را باد بام
هزار آورد نغز گفتارها
به آواي ناي و به آهنگ چنگ
خروشد ز سرو و سمن، تارها
به ياد خم ابروي گلرُخان
بکش جام در بزم ميخوارها
گره از راز جهان باز کن
که آسان کند باده، دشوارها
جز افسون و افسانه نبود جهان
که بستند چشم خشايارها
به اندوه آينده خود را مباز
که آينده خوابي است چون پارها
فريب جهان مخور زينهار
که در پاي اين گل بود خارها
پياپي بکش جام و سرگرم باش
بهل گر بگيرند بيکارها https://eitaa.com/tth_ir
آيةاللهالعظمي حاج سيداحمد خوانساري (قدس سره) به دليل بيماري زخم معده، به دستور پز شک معالج، در بيمارستان بستري شدند. چون سالخورده و ضعيفالبنيه بودند و در وقت بستريشدن 98 سال از عمر شريفشان ميگذشت، تحمل جراحي بدون بيهوشي ممکن نبود، از طرفي معظمله نيز اجازه بيهوش کردن را نميدادند، زيرا معتقد بودند که در هنگام بيهوشي، تقليد مقلّدين اشکال پيدا ميکند. دکتر معالج به ايشان گفت: طبق آزمايشها و عکسبرداريها، بايد حتماً عمل جراحي صورت گيرد.
آيةاللهالعظمي خوانساري(قدس سره) فرمودند: مانعي ندارد؛ عمل جراحي را هر وقت خواستيد، شروع کنيد، ولي قبل از آن به من خبر دهيد که با تلاوت قرآن و توجه به آن، مشکل بيهوش کردن حل شود. دکتر جراح پذيرفت و لحظاتي بعد گفت: ما آماده هستيم که دست به کار شويم. آيةاللهالعظمي خوانساري فرمودند: هر وقت من شروع به خواندن کردم، شما هم شروع کنيد.دکتر تعريف ميکرد تا ايشان شروع به خواندن سوره انعام کردند، چاقوي جراحي را روي بدنشان گذاشته و دست به کار شديم. چنان بيحرکت بودند که گويا در حال بيهوشي کامل هستند. بعد از پاره کردن و دوختن و اتمام کار، گفتم: حضرت آقا! کار ما تمام شد. ايشان قرآن را بستند و فرمودند: صدقاللهالعليالعظيم. گفتم: آقا دردتان نيامد؟ فرمودند: مشغول قرآن بودم، نفهميدم.
منبع: هزار و يک حکايت اخلاقيhttps://eitaa.com/tth_ir
گفتاري از حضرت آيةاللّه مشکينى(ره)حضرت آيةاللّه مشکينى(قدس سره)
اقسام توبه
بکوشيد تا از شما گناه سر نزند؛ بکوشيد تا آنچه خداوند دستور داده را بهجا آوريد و آنچه را که نهى فرموده، انجام ندهيد. خير دنياى شما و سعادت آخرت شما در تقواست و اگر از اينکه خودتان را بر تقوا وادار کنيد عاجز هستيد، و قدرت بر نفس نداريد، از خدا بخواهيد تا در مبارزه با نفس شما را يارى کند. اگر خداى ناخواسته گناه کرديد و ...
بسماللّهالرحمنالرحيم
بکوشيد تا از شما گناه سر نزند؛ بکوشيد تا آنچه خداوند دستور داده را بهجا آوريد و آنچه را که نهى فرموده، انجام ندهيد. خير دنياى شما و سعادت آخرت شما در تقواست و اگر از اينکه خودتان را بر تقوا وادار کنيد عاجز هستيد، و قدرت بر نفس نداريد، از خدا بخواهيد تا در مبارزه با نفس شما را يارى کند. اگر خداى ناخواسته گناه کرديد و گناهانى داريد، بايد فوراً توبه کنيد. اگر توبه تأخير افتاد، يک گناهى نيز براى تأخير نوشته مىشود. در حقيقت، توبه از گناه يکى از واجبات است و شما توبه کنيد از گناهانتان.
توبه سه نوع است:
اول، توبه قلبى که اين قسم راحت است؛ يعنى انسان در قلبش پشيمان باشد و خداوند همين را نيز مىپذيرد.
توبه دوم، لسانى است؛ اينکه انسان پس از گناه استغفار کند و با خواندن دعا از درگاه خداوند طلب عفو و آمرزش نمايد.
سوم، توبه عملي؛ عمده، توبه عملى است و عبارت از اينکه انسان در عمل توبه کند و اين در دو مورد است؛ يکى در آن گناهانى که قضا و کفاره دارد. در اينجا توبهاش اين است که قضايش انجام و کفارهاش هم بايد پرداخت شود و الا صرف گفتن اينکه: اى خدا، گناه کردم و استغفراللّه بگويد، نتيجه نمىدهد و مفيد نيست. ديگرى، توبه براى حقالناس است. در اينجا هم توبه، توبه عملى است. شما يک مالى را تلف کردى، توبهاش اين است که مالى که تلف کردهاى را جبران کنى و از صاحبش معذرت بخواهى. بکوشيد تا حقوق مردم در ذمهتان نماند. کارى کنيد تا زمانى که به عالم آخرت منتقل شديد، طلبکارى به دنبال شما نيفتد و اين خيلى سخت است. آنجا طلبکار از انسان نمىگذرد. اگر طلبکار پدر باشد حاضر است پسر به جهنم برود تا طلبش را از او بگيرد و برعکس؛ لذا ضربالمثل است که: «الغريق يتشبث بکل حشيش»؛ انسان در عالم برزخ مثل غريقى است که اگر روى آب يک چوبى هم ببيند، به سوى آن دست دراز مىکند تا شايد نجات يابد. اميدوارم در عمل توبه کنيد.
مرحوم علامه طباطبايى(قدس سره) اين نکته جالب را درباره توبه فرمودند که: «توبةالعبد بين توبتى الرحمن»؛ هر انسانى که مىخواهد توبه کند، توبهاش وسط دو توبه خداست. معنايش اين است که توبه به معناى «رجوع» است. گناهکار که مىخواهد توبه کند، در واقع مىخواهد به سوى خدا بازگردد و اين در حالى است که اول خدا به شما مراجعه و توجه مىکند و توبه را به قلب شما مىاندازد و اين لطف خداست که انسان توبه مىکند.
حقتعالى ميل غفارى کند
بنده رو در گريه و زارى کند
مىدانيد چرا يک وقت دلتان مىخواهد گريه کنيد؟ چون خدا اول به شما مراجعه کرده است. او لطفش شامل حال بنده مىشود؛ آنگاه بنده به سوى خدا برمىگردد و در اينصورت خدا مىگويد: پذيرفتم؛ خوش آمدى.
خدايا! توفيق بده ما جزو توابين باشيم.
والسلامعليکم ورحمةالله وبرکاتهhttps://eitaa.com/tth_ir
در قرآن کریم مکرر امر به انفاق شده است، این مسئله یک وظیفه برای مسلمین است، اما باید این کار و هر عمل خیر دیگری را فقط برای رضای خدا انجام داد، در این صورت قدرنشناسی فرد محتاج منجر به ناراحتی نمیشود و اجر آن در پیشگاه الهی محفوظ است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ؛ فصلت/34
هرگز نیکی و بدی یکسان نیستند، پس بدی را با نیکوترین خصلت دفع کن.
▪️ حکایت
روزی عالم ربانی و دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم آیةالله شیخ جعفر کاشفالغطاء؟ق؟، مبلغی بین فقرای اصفهان تقسیم کرد. پساز اتمام پول، به نماز جماعت ایستاد. بین دو نماز که مردم مشغول خواندن تعقیبات بودند، فقیری وارد مسجد شد، مقابل امام جماعت ایستاد و گفت: ای شیخ! به من کمک کن.
شیخ فرمود: قدری دیر آمدی، متأسفانه چیزی برایم باقی نمانده است. آن شخص بیادبانه و با کمال جسارت، آب دهان خود را به محاسن شیخ انداخت! شیخ برخاست و در حالی که دامن خود را گرفته بود، در میان صفوف نمازگزاران چرخید و گفت: هرکس ریش شیخ را دوست دارد، به این فقیر کمک کند.
مردم که ناظر این صحنه بودند، اطاعت نموده و دامن شیخ را پر از پول کردند. سپس همه پولها را آورد و به آن فرد داد و به نماز عصر ایستاد.1
به پوشیدن ستر درویش کوش
که ستر خدایت بود پردهپوش
مگردان غریب از درت بینصیب
مبادا که گردی به درها غریب
بزرگی رساند به محتاج، خیر
که ترسد که محتاج گردد به غیر
به حال دل خستگان در نگر
که روزی دلی خسته باشی مگر
درون فروماندگان شاد کن
ز روز فروماندگی یاد کن
نه خواهندهای بر در دیگران
به شکرانه، خواهنده از در مران 2
.................................................................
1. خبرگزاری حوزه، با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهای تبلیغی؛
2. سعدی شیرازی، بوستان، باب دوم در احسان.
یوسف مولاییhttps://eitaa.com/tth_ir