[Forwarded from سروش]:
اخبار ایران را نگاه می کردم ،که در خصوص تجمع عشایر سوریه که از حلب تا رقه هستند ، مبنی بر متحد شدن شان در مقابل هر نیروی خارجی نشان می داد که همگی پیمان اتحاد در این خصوص امضا می کردند و حدودا چهار هزار از سران طوایف و عشایر ان منطقه بودند ،که توسط ارتش سوریه و محور مقاومت تسلیح شده بودند،و بعضی از سران طوایف از حسکه که امروز توسط امریکا بمباران شده بود ،امده بودند،البته قابل به ذکر است عشایر سوریه حدود هشت میلیون نفر می باشند که نیروی قابل توجه ای است وارایش نیروهای همسو با محور مقاومت در اینده نقش قابل توجه ای بازی خواهند کرد ----این ارایش نیروها چیزی نیست جزچیدن پازلهای تحقق وعده دوم سوره اسراء مبنی بر نابودی اسراییل
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ دست پنهان یهود در شهادت ائمه علیهمالسلام
💠 عنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي اَلْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي اَلْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ» قَالَ قَتْلُ أَمِيرِاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ طَعْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً» قَتْلُ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ...
✍ درباره آيه 4 سورهی اسراء از امام صادق عليهالسّلام روايت شده كه فرمودند:
🔸 عبارتِ «وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي اَلْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي اَلْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ»
🔹 به كشتن امام على عليهالسّلام و نيزه زدن به امام حسن عليهالسّلام نظر دارد،
🔸 و عبارتِ «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً»
🔹 حاكى از كشته شدن امام حسين عليهالسّلام است...
📚 منابع: کامل الزیارات، ج1، ص62 - الکافی، ج8، ص206
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
واما در خصوص پست بالا خدمت دوستان عرایضی دارم که در پست تکمیلی به خدمت دوستان خواهم گفت
درپی تفسیر اندیشکده مطالعات یهود به چند مورد اشاره می کنیم 1-اگر فساد اول را شهادت علی ع بدانیم باید سرکوب اول را چه بدانیم و توسط چه گروهی انجام شد و مصداق تاریخی ان کجاست ؟2-بین دو فساد مصداق اینکه چگونه یهود با اموال و بنین برسرکوب گران بار اول که مصداقش معلوم نیست پیروز شدند؟3-فساد دوم را اگر نیزه زدن به امام حسن ع نسبت دهیم ،مصداق سرکوب در تاریخ چگونه بوده است4-مگر نه اینست که دو سرکوب باید در بیت المقدس اتفاق بیفتد ،ایا اینگونه شد؟5-مگر در ایه 104اسراء نمی گوید که در سرکوب اخر یهود را از بیت المقدس پراکنده می کنیم ،پس چرا اکنون در اوج قدرت در بیت المقدس حضور دارند
#فرقه_های_فعال_صوفی_در_شیعه👇👇👇
1. #گنابادیه📌
فرقه #صوفی_گنابادیه، فعال ترین فرقه صوفی شیعی است. این فرقه، از فرقه های انشعابی شاه #نعمت اللهیه است. در خراسان جنوبی در شهر گناباد، تهران، یزد، #بروجرد و... بین سه تا چهار میلیون پیرو دارد.
2. #شاه_نعمت_اللهیه📌
پیروان این فرقه در #کرمان و #ماهان هستند که البته فعالیت زیادی ندارند.
3. #نوربخشیه📌
این فرقه پیرو #سید_محمد_نوربخش شاگرد ابن فهد حلی است که از قرن هشتم به بعد، فعالیت دارد. حدود پنجاه هزار در شمال #پاکستان پیرو دارد. در ایران نیز پیروانی دارد.
4. #ذهبیه📌
این #فرقه در #دزفول به نام #احمدیه مشهور و فعال است که در آن جا حسینیه ای نیز به نام این فرقه موجود است.
2_ #مذاهب_فقهی📌
بنابر آمار رسمی سالنامه جهانی، فیشر، به سال 2007 میلادی، جمعیت مسلمانان یک میلیارد و سیصد و شصت و دو میلیون نفر بوده که حدود 85% اهل سنت و 15% شیعیان هستند. اما شماری این آمار را دقیق نمی دانند و آمار شیعیان را بالای 20% بیان می کنند.
1. #حنفی📌
فقه حنفی حدود چهارصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. شبه قاره هند، آسیای میانه و ترکیه بیش تر حنفی اند؛ زیرا فقه حاکم در زمان سامانیان، غزنویان و امپراتوری عثمانی فقه حنفی بوده است. در ایران، اهل سنتی که در شرق زندگی می کنند، پیرو فقه حنفی و آنان که در غرب، می زیند، پیرو فقه شافعی هستند. در استانهای گلستان، خراسان، سیستان و بلوچستان حنفیان حضور دارند.
2. #شافعی📌
فقه شافعی حدود سیصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. بیش تر مصریان بر این مذهب اند. دانشگاه الازهر بر مبنای فقه شافعی و کلام اشعری است. اندونزی و مالزی، بیش تر شافعی اند. البته به صورت پراکنده نیز در #جهان_اسلام پیرو دارد. کردها شافعی هستند. صلاح الدین ایوبی، مؤسس سلسله ایوبیان کرد شافعی بود. از آن زمان دانشگاه الازهر تاکنون بر اساس فقه شافعی تدریس می کند. احمد الطیب رئیس کنونی الازهر شافعی و اشعری است. اهل سنت استانهای گیلان، اردبیل، آذربایجان، کردستان، هرمزگان شافعی مذهب اند. در فلسطین، مردمان نوارغزه، شافعی و از نظر فقهی با مصریان هم مذهب اند.
3. #مالکی📌
فقه مالکی، حدود صد و پنجاه میلیون پیرو دارد. شمال آفریقا، الجزایر، لیبی، مغرب و... مالکی مذهب هستند. در فقه مالکی تکتف (بستن دستها در نماز) استحبابی ندارد؛ لذا مانند شیعیان با دست باز نماز می خوانند.
4. #فقه_حنبلی📌
فقه حنبلی، حدود پنجاه #میلیون پیرو دارد. در عربستان وهابیان، حنبلی اند و در #سوریه، لبنان، اردن و کرانه باختری، پیروان فقه حنبلی به گونه پراکنده وجود دارند.
برابر آماری که از پیروان #مذاهب_فقهی اهل سنت یاد شد، در مجموع مسلمانان سنی یک میلیارد بوده که در ایران حدود هفت میلیون سنی داریم که حدود چهار میلیون #شافعی و سه میلیون حنفی در چهارده استان پراکنده اند.
🌐eitaa.com/joinchat/1524760576C064e1bdcc3
💠شبکه ادیان
پنجره ای رو به آگاهی 🌅
🔴 آیا ایران و روسیه با هم اختلاف دارند / بخش دوم
🔻مواضع اولیه روسیه در قبال سوریه که با ناامیدی سران دمشق همراه شده بود هرچند موضع اصلی رییس جمهور پوتین نبود و برگرفته از سیاستهای کلی باقی مانده از دوران مدودف ارزیابی میشود، اما خود عاملی بود تا ایران برای باقیماندن متحد قدیمی اش در عرصه سیاست و قدرت در سوریه دست به کار شود. اما با روی کار آمدن پوتین سیاستهای کلی تغییر کرد. آن دوره در ایران سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مسئولیت پرونده سوریه را هم به عنوان بخشی از مجموعه کارهایی که همراه با مذاکرات هسته ای در دست داشت، مدیریت می کرد. او در سفر های مختلفی که به روسیه داشت به خصوص در دوره انتخابات ریاست جمهوری که منجر به پیروزی مجدد پوتین شد با ارائه اطلاعات دقیق از نقش آفرینی و سیاست های تخریبی سفیر جدید آمریکا در مسکو باعث شده تا اعتماد روسها را نسبت به ایران بیش از پیش جلب کند.
🔻این جلب و جذب اعتماد در ماهها و هفتههای بعد بسیار کارساز بود چرا که میخائیل بوگدانف که تا پیش از این مسئولیت پرونده سوریه را در اختیار داشت از این پرونده برکنار و پوتین یک فرد ملی گرای معتمد خود را مسئول این پرونده کرد، در ایران نیز یک مسئول خاص برای پرونده سوریه انتخاب شد تا ارتباطات و رایزنی ها برای پیگیری امور بیشتر شود. آن روزی که ایران و روسیه تصمیم گرفتند تا مانع از سقوط نهایی بشار اسد در دمشق شوند، عملا یکی از مهمترین و بی نظیرترین ائتلاف های ضدتروریستی در منطقه و جهان شکل گرفت. اما همانگونه که در گزارش های پیشین مورد تاکید قرار دادیم نگاه ایران و روسیه در سوریه همواره متفاوت بود نه تنها در سه موضوع با هم اشتراک دیدگاه داشتند.
🔻 حفظ حاکمیت سوریه با ممانعت از سقوط آن، مبارزه با تروریسم تکفیری داعش و القاعده که خطری بالقوه برای هر دو کشور به شمار میرفت و در نهایت نیز مقابله با طرح ها و برنامه های آمریکا در سوریه که در صدد بود تعریف دیگری در حوزه مبارزه با تروریسم با ائتلاف سازی مد نظر خود ارائه دهد، سه مساله محور اصلی مورد توافق دو کشور در کوتاه مدت و میان مدت بود. در سایر محورها نمی شد هماهنگی کامل میان تهران و مسکو مشاهده کرد. سران کرملین به این فکر میکردند که شاید سوریه میدانی برای معامله با غرب در اوکراین باشد و همچنین آنها بر این باور بودند که در صورت نزدیکی بیشتر به ایران می توانند مانع از افتادن تهران در آغوش غرب گردند. مجموعه این نگاهها اما در حوزه منافع راهبردی کلان مانند حوزه های اقتصادی و سیاسی دراز مدت نمیتوانست هماهنگ باشد.
🔻همانگونه که اشاره کردیم که روابط ایران و روسیه در سوریه مبنی بر دفاع از منافع مشترک جهت سرکوب تروریسم مورد حمایت دشمن مشترک در خاک یک دوست راهبردی در این منطقه بسیار مهم در غرب آسیا است، حتی اگر روسها در بی وفایی، نامردی و منفعت طلبی دست بلندی داشته باشند اما به خوبی به این نکته واقف هستند که بدون حمایت و حضور ایران و نیروهای رزمی عمل کننده آنها که عموماً از فرزندان سوریه و سایر نیروهای عقیدتی حاضر در شام هستند نمیتواند اهداف و منافع خود را تامین کنند. از این رو بنده به شدت مخالف این مسئله هستم که روسها در سوریه ایران را دور زده و بدون مشورت تهران در حال پیگیری مسائل و مواضع خود باشند.
K.J
@syriankhabar
[Forwarded from سروش]:
http://www.qudsonline.ir/news/604132/%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%86-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%B1%D8%AF
در اردن چه می گذرد؟
این تظاهرات ابتدا جنبه اقتصادی و رفاهی داشت و مردم در اعتراض به افزایش ٤٥ درصدی قیمت حامل های انرژی وافزایش مالیاتها، در برابر ساختمانهای دولتی در شهرهای مختلف اردن تجمع کردند.
پادشاه اردن پس از استعفای کابینه، عمر الرزاز وزیر آموزش عالی را مامور
تشکیل کابینه جدید کرد اما گزارش ها نشان می دهد که اغلب اعضای پارلمان اردن موافق نخست وزیری عمر الرزاز نیستند.
تظاهرات مردمی به تدریج به سمت طرح مسائل سیاسی و درخواست از پادشاه برای انحلال پارلمان سوق داده شد تا جائی که فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در اردن از اواخر هفته گذشته تقریبا متوقف شده است.
این تظاهرات بزرگترین تظاهرات پادشاهی اردن از سال ۱۹۸۹ تا کنون بوده که
اگر ادامه یابد نظام پادشاهی اردن را با یک چالش جدی مواجه خواهد ساخت.
اما صرف نظر از تظاهرات مردمی در اردن اکنون این سوال مطرح است که چه
قدرت هائی در پشت این تظاهرات گسترده مردمی قرار دارند.؟.
تجزیه و تحلیل رخدادهای اخیر منطقه نشان می دهد که آمریکا، عربستان، مصر، رژیم
صهیونیستی و امارات متحده در صدد ناامن کردن اردن برآمده اند.
دلیل این امر این است که عبدالله دوم پادشاه اردن اخیرا نسبت به انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس انتقاد کرده و بشدت با طرح"معامله قرن" که از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان ارائه شده، مخالفت کرد.
به موجب این طرح تشکیلات خودگردان از بیت المقدس به عنوان پایتخت فلسطین چشم پوشی وبه شهر "ابو دیس" به عنوان پایتخت آینده دولت فلسطین اکتفا و در عین حال موضوع بازگشت آوارگان فلسطینی به اراضی اشغالی برای همیشه نادیده گرفته شود.
تا قبل از طرح معامله قرن، عربستان، امریکا وامارات متحده سالانه حدود ۶ میلیارد دلار کمک مالی در اختیار اردن قرار می داندند اما از سال گذشته
که اختلافات عربستان و مصر با قطر شدت گرفت این کمک ها قطع شد.
علت این امر این بود که اردن حاضر نشد روابط خود را با قطر و ترکیه قطع کند که این موضوع خشم عربستان، امارات و مصر را بر انگیخت.
از سوی دیگر شرکت پادشاه اردن در نشست اضطراری سران کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی در استانبول ترکیه برای بررسی حوادث اخیر فلسطین موجب شد تا عربستان به تحریک قبایل اردن برای طرح مسائل رفاهی بپردازد.
اگر چه مطالبات مردم اردن کاملا مشروع است اما حضور قبایل شرق اردن درمیان تظاهرات اهالی امان پایتخت اردن هیچگونه تردیدی باقی نمی گذارد که عربستان سعودی در پشت این تحریکات قرار دارد.
از آنجائی که حجم بدهی های خارجی اردن از ۴۰ میلیارد دلار تجاوز کرده و دولت اردن باید در یک فرایند زمانی ۵ ساله این بدهی ها را به صفر
برساند و نیز افزایش نرخ بیکاری تا۲۰ درصد، لذا دولت اردن با یک بحران اقتصادی شدید در آینده مواجه خواهد شد.
تنها دو راه در برابر پادشاه اردن وجود دارد نخست پیوستن به طرح معامله قرن و چشم پوشی از بیت المقدس به عنوان پایتخت فلسطین یا دست و پنجه نرم کردن با بحران های نفس گیر اقتصادی.
به نظر می رسد حاکمیت پادشاهی اردن با یک خطر جدی مواجه است زیرا در طرح مشترک آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان، امارات و مصر دگرگونی در ساختار حاکمیت اردن مورد توجه قرار دارد.
در این طرح پس از تغییر حاکمیت سیاسی در اردن، قرار است ساکنان فلسطین در یک فرایند زمانی ۱۰ ساله از کرانه غربی و نوارغزه به اردن انتقال داده شوند
اما آیا انگلیس که هم پیمان سنتی اردن تلقی می شود اجازه خواهد داد کهنظام پادشاهی اردن پس از نزدیک به یکصد سال رابطه تنگاتنگ با انگلیس
دچار فروپاشی شود؟.
قطعا این امر به قدرت نفوذ انگلیس بر آمریکا، شرکای اروپائی و منطقه ای خود دارد اما در "تونل های تاریک سیاسی" هیچ اتفاقی قابل پیش بینی نیست..
[Forwarded from سروش]:
روند افول آمریکا در حال سریع شدن است
http://shakeri.net/3506
باسمه تعالی
چندی پیش یکی از دوستان، که مقالهای که ۲ سال پیش در وبلاگ تحت عنوان «چرا تا به حال فروپاشی آمریکا رخ نداده است؟» نوشته بودم را خوانده بود، چنین بحث میکرد که آمریکا با داشتن یکچهارم اقتصاد دنیا، هنوز فاصله زیادی با فروپاشی دارد و تا دهها سال دیگر هنوز قدرت مطرح دنیا باقی خواهد ماند. جواب من این بود که اگر فقط رسانههای غربی را به عنوان مرجع معتبر خبر فرض کنیم و خود را محدود به اخباری که از آنها پخش میشود کنیم، به نتیجهای غیر از این نخواهیم رسید. اما اگر روایتهای متفاوت هر خبر را از بقیه منابع خبری دنیا جمع کنیم و آن را با دقت تحلیل کنیم، به جمعبندی دیگری خواهم رسید.
بعضی خبرها هم شنیده میشود که قابل راستیآزمایی و معتبر است، اما در رسانههای ایرانی چندان بازتاب ندارد و درست تحلیل نمیشود. به عنوان نمونه شکست تحقیرآمیز دیپلماتیک آمریکا در نشست عصر جمعه ۱۰ خرداد شورای امنیت، بازتاب چندانی نداشت.
در این روز کویت قطعنامهای را پیشنهاد کرد که خواستار محافظت از مردم فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه بود و حمایت 10 عضو شورای امنیت را به همراه داشت. اما آمریکا آن را وتو کرد. بعد از آن نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، پیش نویس قطعنامهای را برای رای گیری پیشنهاد کرد که در آن حماس را برای تهدید اسرائیل محکوم کرده، و مسئول وقایع اخیر معرفی میکرد. اما هیچکس غیر از خودش به آن رأی مثبت نداد.
خانم هیلی زحمت زیادی کشید تا رأی بقیه اعضای شورا را با خود همراه کند. خبرنگاران فیلم او را وقتی که با خواهش و التماس سعی میکرد رای نماینده پرو و یک کشور دیگر را جلب کند، گرفتند. در پایان رایگیری، ریاض منصور نماینده فلسطین، چنین بیان کرد که
«تا بحال در تاریخ سازمان ملل سابقه نداشته که یک کشور قطعنامهای را پیشنهاد کند که تنها خودش به آن رأی دهد. اگر این نهایت شکست و تحقیر حساب نشود، پس بفرمایید که شکست چیست؟»
زمانی بود که کشورهای کوچک، مثل کویت و بولیوی و پرو، جرأت اینکه برخلاف نظر آمریکا قطعنامهای پیشنهاد دهند و یا به قطعنامه آمریکا رأی مخالف دهند، را نداشتند. اما زمان عوض شده و نه تنها آمریکا اعتبار قدیمش را از دست داده، بلکه متحدان سنتی هم چندان اعتباری برای او قائل نیستند. مسائل اقتصادی تنها نقطه ضعف آمریکا نیست و در زمینه نظامی نیز آمریکا اعتبار سابق خود را ندارد. بطوریکه بسیاری از متحدان آمریکا برای تهیه تجهیزات پیشرفته نظامی، مانند رادار و هواپیمای جنگی، به سراغ دیگر عرضهکنندگان این تجهیزات میروند.
چرا چین به تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا تبدیل شده؟
خبرهای نگرانکننده برای آمریکا فقط محدود به اینها نیست. واقعیت پشت پرده جنگ تجاری آمریکا با چین، خبرهایی است که کسی آن را منعکس نمیکند. به عنوان نمونه روز ۱۸ ماه می، خبری را در خبرگزاری RT دیدم مبنی بر اینکه کمیته اطلاعات کنگره آمریکا، House Intelligence Committee، چین را جدیترین تهدید نسبت به امنیت و ارزشهای آمریکا اعلام کرد. اما این خبرگزاری فقط به ذکر مواردی، مانند کسری تراز تجاری، بسنده کرد که قبلاً برای همه واضح بود؛ و توضیح نداد که چین چه کرده که تهدید مستقیم و فوری محسوب شده است.
چین با داشتن ۲۰٪ جمعیت دنیا، فقط ۸٪ زمینهای قابل کشت را دارد. بنابراین در کشورهای دیگر به دنبال خرید و یا اجاره زمینهای کشاورزی میرود. یکی از بزرگترین سرمایهگذاری های چین در آمریکا، خرید زمینهای قابل کشت است. آمار سال ۲۰۱۴ نشان میدهد که تا آن سال ۱۱ میلیون هکتار از زمینهای کشاورزی مرغوب در آمریکا به تملک کشورهای خارجی درآمده بود؛ و این رقم بیش از مساحت ایالت تنسی است[1]. چین در سال ۲۰۱۳ بزرگترین شرکت کشاورزی، به نام Smithfield foods را خریده و خرید شرکتهای بزرگ دیگر و سرمایهگذاری در این زمینه را از آن زمان ادامه داده است. طبعا در کنار این زمینها، واحدهای مسکونی زیادی را برای اِسکان کارمندان خود خریداری کردهاند. در سالهای اخیر حدود ۴۰ هزار واحد مسکونی در سال توسط چینیها خریداری شده اند[2]. تا اینجای کار نکتهای که چندان نگران کننده باشد، وجود ندارد. اما نکته نگران کننده این است که چین برای اداره املاک خود، دهها هزار افسر ارتش و پلیس و مقامات اطلاعاتی و اداری غیر بازنشسته را فرستاده است. این افراد در آنجا خانه خریدهاند و فرصت کافی برای یادگیری زبان و آشنایی با جامعه داشته اند[3]. آنچه که ظاهراً کمیته اطلاعات کنگره را نگران کرده، این است که چین در زمینهای صدها مزرعه بسیار بزرگ خود، ۳۷۰ ساختمان ساخته که تنها مصرفی که میتوان برای آن فرض کرد زندان، و یا به اصطلاح Concentration camp، است. اگر این خبر آخر درست باشد، به
[Forwarded from سروش]:
این معنی است که چین گرفتار شدن آمریکا در گرداب مشکلات داخلی را نزدیک میبیند و در حال برنامه ریزی برای بسط سلطه خود در آن سرزمین و حتی حمله زمینی و اشغال سرزمین آمریکا است و برای دستگیری و کنترل حدود ۵۰۰ هزار نفر از نخبگان جامعه، ساختمانهایی را از قبل آماده کرده است. از حالا هم کادر مدیریت آینده جامعه در آمریکا را آماده کرده است.
مشکل مکزیک
انتخابات ریاست جمهوری مکزیک در اول جولای برگزار میشود. در این دوره کاندیدایی که برنده شدنش حتمی است، فردی است به نام Andrés Manuel López Obrador که به ALMO معروف است. او یک کمونیست است که به خاطر وضع نابسامان آن کشور و ناامیدی مردم از بهبود اوضاع، و وعده تغییر شرایط، توانسته آراء مردم را جلب کند. روی کار آمدن یک دولت کمونیست در مکزیک، کابوس آمریکا حساب میشود. چون از همین حالا بازار سهام مکزیک شروع به سقوط کرده و سرمایهها در حال فرار از این کشور هستند. جمع این شرایط به این منجر میشود که در آینده نزدیک میلیونها نفر دیگر در این کشور شغل خود را از دست بدهند و بنابراین به همسایه شمالی برای پیدا کردن شرایط بهتر زندگی هجوم ببرند.
مکزیک در سالهای اخیر گرفتار مشکل کارتلهای مواد مخدر و اغتشاش و بینظمی بوده، به حدی که پس از سوریه، مقام دوم را در قتل و کشتار داشته است[4]. آمار کشتههای درگیریهای مربوط به کارتلهای مواد مخدر در سال گذشته بالغ بر ۲۵ هزار نفر بوده است.[5] این وضعیت به حدی رقتبار بوده که بعضی شهرها، مثل Tancítaro، از دولت اعلام استقلال کردهاند و اداره کامل خود را بدست گرفتهاند.
دولت آمریکا هنوز نتوانسته که مرزهای جنوبی خود را، با ساخت دیوار، کنترل کند. بنابراین برای دخالت نظامی در مکزیک، در آینده نزدیک، آماده میشود. ارتش آمریکا نیز درحال تقویت نیروها و تجهیزات در جنوب است تا بتواند در زمان لازم وارد عمل شود. در ماههای اخیر دولت ترامپ امید داشت که با ماجراجویی نظامی جدید در خاورمیانه، امتیازات زیادی از ایران گرفته و یا حتی نظام را سرنگون کند؛ و با این کار شانس موفقیت خود در هر دو جبهه داخلی و بینالملل را افزایش دهد. اما به تدریج باید با چالشهایی که در مرزهای خود در حال رشد است، روبرو شود. اگر در کوتاه مدت آمریکا نتواند در این منطقه کاری کند، مجبور خواهد بود که نیروها را از این منطقه جمع کرده، روی مرزهای جنوبی خود متمرکز کند.
دولتهای دیگر منطقه کارائیب نیز از این نگران هستند که لشکرکشی آمریکا به مکزیک محدود نشود و آمریکا از این فرصت به دست آمده، برای سرنگونی آنها نیز استفاده کند. به همین دولت ونزوئلا در تلاش است که توان نظامی خود را تقویت کند و به روسیه پیشنهاد کرده که چند پایگاه دریایی در اختیار آن کشور قرار دهد تا از ونزوئلا حمایت کند.[6] بنابراین این احتمال وجود دارد که درگیری بین قدرتهای بزرگ بینالمللی، به تدریج از خاورمیانه دور شده، روی آمریکای مرکزی متمرکز شود.
برای دیدن عکسها و لینکها به لینک فوق در وبلاگ مراجعه فرمایید
هدایت شده از نابودی اسرائیل حسب سوره اسراء
Voice 005.m4a
19.35M
[Forwarded from سروش]:
امسال اگر صیحه نشنیدیم در عوض ارایش نیروهای مقاومت در مقابل استکبار و اسراییل را رو به پیشرفت دیدیم،اطراف دمشق پاک سازی شد ،در جولان مقاومت برای اولین بار جواب موشکی سنگینی به یهود داد ،و اینکه برادرمان می فرماید مصر برای اولین باربلحاظ هم مرز شدن مقاومت با یهودیان احساس خطر کرده ، نشانه ی روند تکمیلی تحقق وعده دوم سوره اسراء مبنی بر نابودی اسراییل باید معنا کرد ، ضمنا جریان عربی غربی و عبری در صدد فشار به نیروهای مقاومت هستند ولی به لطف مهندسی خداوند جهت تحقق وعده اش ،همه چالشها بعد فرو کش کردن گرد و غبار ،نشان ا ز پیروزی ایران ومقاومت را در ان خواهید دید
[Forwarded from سروش]:
براستی "حیفا" چه موقعیتی استراتژیک برای رژیم غاصب صهیونیستی دارد؟ و اینکه رهبری "تل آویو" و "حیفا" را به عنوان دوشهری معرفی می کنند که اگر اسرائیلی ها « غلطی » کند، نابود خواهد شد؟
شهر "حیفا" را می توان از دو منظر یعنی بعد جغرافیایی و بعد مذهبی به آن نگاه کرد؛
در بعد جغرافیایی "حیفا" یک از شهرهای شمالی رژیم صهیونیستی است، شهری نزدیک به جنوب لبنان و سومین شهر بزرگ اسرائیل.
پس از آن که حزب الله لبنان با موشک های رعد2 ورعد3 ، برای اولین بار بندر "حیفا" را هدف قرار داد، همه نگاه ها معطوف به این شهر است که تا پیش از این گمان می رفت
از تیر رس حزب الله دور است.
علاوه بر توریستی بودن این شهر، این شهر همچنین مرکز صنایع سبک و سنگین اسرائیل است و از آنجا که در اطراف یک خلیج کوچک برپا شده و تپه کرمل بر آن مشرف است، امکانات صنعتی و بازرگانی متنوعی دارد.
نخستین و بزرگترین پالایشگاه نفت اسرائیل در این شهر بندری قرار دارد و همچنین صنایع پتروشیمی کشور در کنار آن واقع است. صنایع برق و فلزات نیز در ساحل بندر حیفا قرار گرفته و این شهر دارای بیشترین رفت و آمد کشتی ها در بنادر اسرائیل است.
در دوران حکومت امپراطوری عثمانی بر این سرزمین، راه آهن مشهور مشرق زمین به بندر حیفا ختم می شد و پایتخت های چند کشور عربی را به دریای مدیترانه متصل می کرد.
در کنار بندر پر رفت و آمد حیفا انبارهای بزرگی برای نگاهداری کالا و همچنین یک انبار سیلو وجود دارد. کوتاه مدتی پیش از آغاز جنگ جهانی اول، سنگ بنای احداث نخستین دانشگاه پلی تکنیک اسرائیل به روی تپه های کرمل زده شد و امروز دانشگاه "تخنیون" بزرگترین مرکز فراگیری صنایع و تکنولوژی در اسرائیل است .
جمعیت حیفا بر 270 هزار نفر بالغ می شود؛ در این میان شهر "صور" را میتوان کابوس "حیفا"ییها دانست، "صور" که به عنوان یکی از جنوبی ترین شهر های لبنان و شیعه نشین است در جنگ 33روزه حزب الله به رژیم صهیونیستی، سهم زیادی در حمله به "حیفا" داشته است، که از همین منظر – بُعد جغرافیایی- "حیفا" در "تیر رس" ترین هدف برای حزب الله و به طبع آن ایران می تواند باشد.
اما یکی دیگر از جنبههای دیگر این شهر – بعد مذهبی- وجود "مرکز جهانی بهاییان" (بیت العدل) و "دژ فراماسونری" صهیونیستها است.
بیتالعدل اعظم عالیترین مقام تصمیمگیری در فرقه ضاله "بهاییت" است؛ این مرکز در دامنه کوه کرمل قرار دارد و متشکل از یک هیأت 9 نفره است که هر پنج سال، یک بار انتخاب می شوند و تحت حمایت های گسترده مالی و سیاسی رژیم جعلی اسرائیل و انگلیس هستند و به تصمیم گیری درباره چگونگی گسترش بهائیت می پردازند.
کار بازسازی این بنا درشهر اشغالی حیفا دو سال و نیم به طول انجامید و تمام هزینه های بازسازی مرکز این فرقه ضاله که به گزارش آسوشیتدپرس، بالغ بر شش میلیون دلار بوده است را رژیم اشغالگر قدس و آمریکا برعهده گرفته اند.
بهائیها با تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 و اشغال فلسطین از سوی این رژیم با حمایت آمریکا، سرزمین اشغالی فلسطین و مشخصا شهر اشغالی حیفا را پایگاه و مرکز اصلی فعالیت خود قرار دادند. رژیم صهیونیستی نیز فرقه ضاله بهائیت را که می توانست از طریق آن رویای دیرینه خود یعنی حمله به مسلمانان را آغاز کند، به عنوان یکی از "مذاهب قانونی!" به رسمیت شناخت.
بندر بزرگ حیفا تنها در یک مراوده یکساله با دوکشور از ماه نوامبر
[Forwarded from سروش]:
سال 2012 تا حدود نوامبر 2013 میلادی، 3000 هزار کانتینر متعلق به دو کشور اردن و ترکیه، بین دو کشور و از مسیر بندر حیفا تردد کردهاند.
رژیم اشغالگر قدس در کل سرزمینهای اشغالی یک مجموعه بسیار بزرگ پتروشیمی در بندر حیفا در اختیار دارد که مشغول تولید محصولات متنوعی از فرآوردههای پتروشیمی است.
چنین تخمین زده شده که عدد کشته و زخمیهای آتشگرفتن مخازن آمونیاک حیفا، حدود 70 هزار نفر خواهد بود اسرائیل به طور کلی یک شرکت برق سراسری به نام یافا دارد که 99.85 درصد سهام آن تحت اختیار دولت این رژیم است.
دفتر مرکزی و اصلی آن و در واقع دفتر کنترل مرکزی این شبکه برق، در شهر حیفا واقع است و وظیفه کنترل 17 سایت تولید برق در 5 نقطه از سرزمینهای اشغالی را برعهده دارد.
این شرکت تامین کننده برق واگنهای قطار شهری، ژنراتورهای شهری، برق خیابانها و معابر، برق منازل و شهرکهای صهیونیستنشین و غیره است و از این حیث مرکزی بسیار مهم به شمار میرود.
مجتمع ماتام یک شهر کوچک در حیفای اسرائیل است که بزرگترین و قدیمی ترین پارک علم و فناوری این رژیم محسوب میشود. در این شهرک فناوری و تولید محتوا برای فضای مجازی، شرکتهای مختلف و مشهوری از جهان ساختمان رسمی و دفتر نمایندگی دارند.
در این مرکز در کنار تولیدات فنی و نرمافزاری، اقدامات علمی و تحقیقاتی فراوانی نیز برای دستیابی به فناوریهای جدید توسط غولهای نرمافزاری و کامپیوتری جهان صورت میگیرد
شهر حیفا به خاطر حجم تجارت بالای آن، شهری مهم برای صهیونیستها به شمار میرفت، از این رو این شهر در سالهای گذشته به یک شبکه ریلی مهم و البته گسترده تجهیز شد که به دیگر شهرها و حتی برخی کشورهای دیگر هم متصل است
اکنون حیفا و عکا در فلسطین اشغالی به مرکز فعالیت های بهائیان جهان معروف هستند. یکی از مکان های مقدس بهائیان در بندر حیفا در کوه کرمل همان جایی است که بهائیان ادعا می کنند استخوان های علی محمد باب را 40 سال بعد از اینکه امیرکبیر او را اعدام کرد از ایران منتقل و در آنجا دفن کرده اند که حالا آنجا مقبره ساختگی و جعلی او است.علاوه براین حیفا یکی از مهمترین کانون های حضور شیطان پرستان و کاهنان و مرکز اصلی تولید و توزیع فیلم های مبتذل در جهان است. زنان و دختران بهایی در پیوندی با شیطان پرستان وظیفه ترویج فساد اخلاقی را در جوامع دیگر خصوصا جوامع
مسلمان برعهده دارند.
[Forwarded from سروش]:
🔴🔴🔴 #راز_اطمینان رهبرانقلاب چیست؟
🔻رهبرانقلاب باور عمیقی به نصرت حق دارند و همواره بر این سنت الهی تاکید داشتند. اما این روزها که کشور در آزمون سخت تری قرار گرفته است بیش از گذشته بر این جهان بینی توحیدی تصریح داشتند. آخرین اشاره شان به سبک مبارزاتی حضرت امام در ۱۴ خرداد است که تاکید داشتند امام باور حقیقی بر احدی الحسنیین داشتند.
این جهان بینی توحیدی راز اطمینان و سکینه یک موحد است. چنین نگاهی به عالم، پیروزی حق را قطعی می داند. طبیعی است که این اعتقاد نیازمند باور و یقین و فراتر از علم و دانش است. حقیقتا باید نسبت به سنت الهی در نصرت جبهه حق باور داشت.
🔴 با این مقدمه چند سوال وجود دارد. پاسخ به این سوالات به شکل گیری این باور کمک می کند.
1⃣ نصرت برای چه کسی است؟
2⃣پیروزی و نصرت به چه معنی است؟ آیا نصرت مادی است یا تنها به سعادت اخروی منصوریم؟
3⃣ اگر پیروزی جبهه حق محتوم است، پس شکست های مختلف در جبهه حق چطور توجیه می شود؟ اگر ما کم کاری کنیم پیروزی حق چطور محتوم است؟
🔻پاسخ هر سوال را می توان از بیانات خود رهبری دنبال کرد. این باور کلیدی ترین متغیر موثر بر تحلیل این روزهاست.
حسن ظن به حضرت حق، نه تنها درون انسان را تسکین می دهد، بلکه خارج از انسان را هم متناسب با باور انسان شکل می دهد. این موارد سنت های قهری و محتوم عالم است؛ سنت الهی یعنی روش خدا در تدبیر عالم.
🔹اما پاسخ به سوال اول؛
نصرت حق برای کسانی است که ناصر دین حق باشند. اراده حق بر این است که باطل در این عالم ماندگار نباشد و حق پیروز نهایی باشد. اما اراده الهی بر اراده انسان قرار می گیرد تا کاری انجام شود. اراده و قدرت الهی به کاری که ما اختیار می کنیم تعلق می گیرد. هرکاری بخواهد انجام شود اول باید علت تامه اش که در انسان است موجود شود.
با این مقدمه رهبری تاکید دارند کسانی پیروزند که اولا به این سنت الهی باور داشته باشند. بعد ازین "حرکت" کنند و "صبر" داشته باشند. باقی ماجرا قطعاً پیروزی است. رهبری در جائی می فرمایند که "لینصرن" یعنی خدا حتما و قطعا نصرت می کند. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
🔸و اما سوال دوم؛
این پیروزی چه نوع فرجامی است؟ برخی خیال می کنند اینکه گفته می شود مومنین همیشه پیروز اند یعنی در آخرت اجر عمل شان را دریافت می کنند. چنین نیست. آخرت هم بجای خود؛ در همین دنیا پیروزند.
رهبری تصریح دارند که : ("انا لننصر رسلنا و الذین آمنوا" لام ننصر برای حتمیت و تحقق است. و تاکید "انا" هم به همین معناست. ما به طور حتم و بدون تردید یاری می کنیم. آیا فقط رسلنا را؟ خیر . در ادامه می فرماید: و الذین آمنوا. کجا یاری شان می کنیم؟ "فی الحیات الدنیا" در همین زندگی دنیا.") منبع:کتاب طرح کلی اندیشه در قرآن
نکته مهم اینجاست که مومن هر قدمش در عالم پیش برنده جبهه حق است و این برکتی است که ازسوی سنت الهی شامل حرکت می شود؛ ولو اینکه خودش نیز کشته شود. بازهم به جهت مادی حرکت ساخته و جبهه حق را پیش برده است. خون هیچ شهیدی به جهت مادی بی اثر نیست. باور بدین نکته بسیار کلیدی است.
🔹و در نهایت سوال سوم؛
حالا اگر مومنین کوتاهی کنند چه اتفاقی میافتد؟ اگر باور داریم جبهه حق پیروز نهایی است اگر مومنین نخواهند چه می شود؟ پاسخ ساده است. شکست برای ماست؛ جبهه حق پیش می رود و قهرمان این میدان بعد از ما و دیگران هستند. هرچند کسالت و کوتاهی ما سرعت حرکت را کند کرده است.
مراجعه کنیم به پاسخ رهبری: "من و شما کاره ای نیستیم؛ دست قدرت الهی است. ما وسائلی هستیم که اگر عقل به کار گیریم و اختیار خودمان را به کار بیندازیم و وارد میدان شویم، از ما برای حصول این هدف استفاده خواهد شد و افتخار و شرفش برای ما می ماند. اما اگر ما هم نباشیم: «فسوف یأتی اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه». اینگونه نیست، بار خدا بر زمین نمی ماند، پیش خواهد رفت؛ این یک حرکت طبیعی است، ناموس طبیعت و تاریخ است. ۱۳۸۸/۰۶/۱۶
@ansoyesiasat
نابودی اسرائیل حسب سوره اسراء
از بچه آوردن نترسید. بچهها خودشان کمک حال شما خواهند بود!😊 📍پ.ن : قسمت مهمی از تربیت بچه ها در تعا
هدایت شده از خبرگزاری فارس
تکمیلی ۲/
نخست وزیر رژیم اسرائیل:
🔹ایرانیها میخواهند راکتهای هدایتشده دقیق خود را با کلاهکهای نیمتُنی و زیردریاییهایشان به مدیترانه بیاورند. آقای اسد با این مسئله را در نظر بگیرد.
🔹وقتی آنها این جنگ وحشتناک داخلی را راه انداختند، اسرائیل مداخله نکرد. ما بیمارستان ساختیم. اکنون که جنگ رو به پایان است، او ایران را دعوت میکند؟ دیگر مصونیت ندارد. اگر به سوی ما شلیک کند، ما نیروهایش را نابود میکنیم.
🔹من فکر میکنم راهپیمایی روز قدس در لندن نادرست است. هر دو جناح حزبالله خواستار نابودی اسرائیل و یهودیان هستند. اینها، انسانهای وحشتناکی هستند.
🔹برای عادی شدن روابط با جهان عرب بسیار امیدوارم. منافعی در زمینههای امنیتی و توسعه مدنی برای دو طرف وجود دارد و این احتمال وجود دارد که دیدگاه پیشین برای صلح با فلسطین به صلح با جهان عرب بیانجامد.
@Farsna
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
💠💠 سلطان عبدالحمید و یهود
1️⃣ سلطان #عبدالحمید_دوم دشمن سرسخت #یهود بود و در گوشه و کنار از رشد و پیشرفت آنها بهشدت جلوگیری میکرد.
2️⃣ در نتیجه انگلیس و #یهودیان در جهت سقوط قدرت #عثمانی برنامهریزی و توطئههای فراوانی کردند.
3️⃣ عبدالحمید که مورد تأیید بزرگانی چون جمالالدین اسدآبادی بود در سال ۱۹۰۹ با فتوای شیخالاسلام ضیاءالدین افندی عزل و بجای وی محمدشاه را بعنوان سلطان عثمانی تعیین کردند.
4️⃣ جواب سلطان عبدالحمید به درخواست یهودیان برای تشکیل #حکومت_یهودی در فلسطین:
5️⃣ «به دکتر #هرتزل بگویید که در اینباره نقشههای جدیدی را طرحریزی نکند، چرا که من نمیتوانم حتی از یک وجب خاک #فلسطین گذشت کنم. این سرزمین ملک من نیست بلکه ملک امت اسلامی است و این امت در حفظ این سرزمین تلاش بسیاری کرده است و آن را با خونش آبیاری کرده است. پس #یهود پولهای میلیونی خود را نگه دارد و اگر روزی دولت خلافت پارهپاره گشت میتوانند فلسطین را بدون هیچ بهایی بدست بیاورند. اما تا زمانی که من زنده هستم اگر بدنم تکهتکه شود برای من آسانتر از آن است که ببینم فلسطین از دولت عثمانی جدا گشته است و این امریست که هرگز متحقق نخواهد شد. من هرگز نمیتوانم راضی شوم که بدن ما در حالی که زنده هستیم تکهتکه شود».
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ جدال یهودیان #سفاردی_و_اشکنازی (1)
1️⃣ علیرغم اینکه هریک از دو گروه #اشکنازی و #سفاردی به طور کلی جزو #یهودیت قرار میگیرند و علیرغم اینکه هر یک از دو گروه، #تلمود_بابلی (نه تلمود فلسطینی) را تنها مرجع مسائل دینی خود میدانند، همچنان بعضی از نقاط اختلاف بین این دو گروه وجود دارد که برخی از آنها سطحی و برخی عمیق میباشد.
2️⃣ این اختلاف به محیطهای فرهنگی که اعضای هر یک از گروههای #یهودی (سفاردین و اشکناز) در آن زیستهاند، برمیگردد.
3️⃣ برای #یهودیان_اسپانیایی (که سفاردی هستند) شیوه خاصی در نماز خواندن و برپایی شعار دینی وجود داشته است که ادامه رسوم دینی یهودیانی به شمار میرود که در بابل حضور یافتند و در آنجا پیشرفت کردند. اما اشکناز، اساساً عبادتهایشان به اصول یهودیت فلسطینی برمیگردد.
4️⃣ اختلافات بین دو گروه اشکنازی و سفاردی در طول قرنها عمق بیشتری یافته است و این در نتیجه اثر پذیرفتن سفارد در عبادت، تلاوت، ترتیل و سرودهایشان از ذوق عربی است.
5️⃣ سفاردینها با متون دینی، شعر، نثر، دعا و نمازهای خود –که نزدیکی زیادی با فرهنگ مسلمانان دارد– از اشکنازها متمایز میشوند.
6️⃣ از سوی دیگر اشکنازها در میان تمدن غرب و فرهنگ آن رشد و نمو یافتهاند و این به اختلافات آنها بیشتر دامن میزند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ جدال یهودیان #سفاردی_و_اشکنازی (2)
الف. بعضی از اختلافات کلی:
1️⃣ سفاردینها به علت بالا بودن سطح فرهنگی، به وسعت دید معروفند. اما اشکنازها در تمدنهایی که بین آنها زندگی کردهاند، پراکنده نشدند و علیرغم اثرپذیری از فرهنگهای بیگانه نتوانستند از نقاط مثبت این فرهنگها بهره کافی ببرند و تنها به کتاب مقدس، #تلمود و تفسیر نصوص جزئی اکتفا کردند.
2️⃣ اشکنازها کوششی برای پیوند بین شریعت و قانونگذاری آن و دستیابی به اصول کلی نداشتهاند، اما برعکس سفاردینها کسانی هستند که این کار را به سبب نزدیکی و تماس با تمدن اسلامی انجام دادند و مفهوم اصول دین را پایهریزی کردند.
3️⃣ تأثیر فکری #سفاردی بر #اشکنازی بسیار زیاد است. علیرغم اینکه آغاز عرفان یهودی (#کابالا) به دست اشکنازها بود اما تغییر و دگرگونی آن به شیوهای تکامل یافته در عرفان زوهر و سپس در عرفان لوریایی به دست سفاردینها انجام گرفت.
🔸 بلکه میتوان گفت طریق #عرفان_یهودی به فکر سفاردی نزدیکتر است و میتوان آن را فکری سفاردی نامید و این همان فکری است که فکر حاخامی اشکنازی را تحت الشعاع خود قرار داد.
4️⃣ پدیده «سوگند نامه» که اصطلاحاً «مقدس کردن نام» شناخته میشود پدیدهای اشکنازی است که شاید نتیجهی تأثیر حادثه به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی (ع) بر آیین #یهودیت باشد.
🔸 اما مارانیت [#یهودیت_مخفی] شکلی از اشکال تقیه است که نوعی پدیده سفاردی به شمار میرود. همچنین میتوان رد پای تفکر مسیحیت در حسیدیه را نیز مشاهده کرد. این بر خلاف تفکر سفاردی است که در بعضی از قسمتها از تفکر دینی اسلامی اثر پذیرفته است.
5️⃣ از پدیدههای دیگر که باید به آن اشاره کرد میتوان به #منجیگری اشاره کرد که همان بازگشت مسیح مخلص یهودی (#ماشیح) در آخرالزمان است تا مردمش را به #صهیون هدایت کند و بر جهان حکمرانی نماید. این در واقع پدیدهای است که خواستار نابودی سایر مردم و حکومت بر آنها است. هر چند که این پدیده یک حرکت اشکنازی محسوب میشود اما باید توجه داشت که ریشه فکری آن برگرفته از عرفان سفاردی است.
🔸 #شابتای_زوی (اولین ماشیح دروغین در عصر جدید) فردی سفاردی به شمار میرفت اما پس از وی فردی به نام #یاکوب_فرانک که او را اشکنازی میدانند رهبری این جریان را برعهده گرفت. برخی از #یهودیان معتقدند که وی ماشیح واقعی است و باید او را از گزند کلیسای مسیحیت که خواهان نابودی اوست در امان نگه دارند. این در حالی است که برخیها او را سفاردی میدانند حتی دشمنانش به او لقب فرانک را دادهاند که در زبان یدیشی به معنای سفاردی است. شاید کثرت ماشیحهای دروغین در بین اشکنازها به وضیعت اعضای گروههای مخفی #یهود در غرب برگردد و این برخلاف وضعیت اعضای گروههای یهودی سفاردی در جهان اسلام است.
🔸 با گذشت سالها پیروی از فکر سفاردی، اشکنازها شروع به نوآوری در زمینهی فکر دینی و دنیوی کردند که این باعث پیدایش جنبش روشنگری در میان #یهودیان شد. اشکنازها پرچم #یهودیت را متفاوت از گذشته دوباره علم کردند؛ این چنین بود که تمام جنبشهای دینی در یهودیت از جمله اصلاح طلبان، محافظه کاران، ارتودکسیها و نوگراها به منصه ظهور رسیدند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ جدال یهودیان #سفاردی_و_اشکنازی (3)
ب- نماز یهودیان شرقی (سفاردین) و یهودیان غربی (اشکناز)
1️⃣ شکل نماز سفاردینها با اشکنازها متفاوت است. به همین دلیل هر یک از این دو گروه نماز خواندن در معبد دیگری را باطل میداند و از آن دوری میجویند.
2️⃣ برخی از این اختلافات ناچیز و بیارزش است اما همین اختلافات ناچیز سبب بروز مشکلات و درگیریهای عمده در بین این دو گروه میشود.
3️⃣ معماری معابد سفاردین ها در برخی از ویژگیها با معابد اشکناز تفاوت دارد و این اثر خود را در چگونگی به جا آوردن نماز، بر جای میگذارد.
4️⃣ سفاردینها تورات را قبل از شروع به خواندن، بالا نگه میدارند؛ بر عکس اشکنازها که بعد از خواندن تورات، آنرا بالا میبرند. همچنان که خط مورد استفاده در نوشتن تورات متفاوت است.
5️⃣ روزنامه هاآرتص در تحقیقی که پیرامون اختلافات فقهی بین سفاردین و اشکناز انجام داده چنین مینویسد:
🔸 هریک از گروههای #اشکنازی و #سفاردی دارای اشکال خاصی از نماز خواندن هستند که بصورت کامل با گروه دیگر تفاوت دارد و این باعث میشود که یهودی شرقی در معابد یهودیان غربی نماز نخواند.
🔸 این در حالی است که آیین #یهودیت، دین واحدی بوده است و مردم #یهودی نیز واحد بودهاند!
🔸 حتی #تورات نیز در ایجاد وحدت بین #یهودیان متشرع و دیندار از دو طائفه و جمع کردنشان در معبدی واحد و بر یک شکل یکسان از نماز، موفق نبوده است.
🔸 تلاشهای فراوانی برای یکسانسازی اشکال متفاوت نمازها صورت گرفت اما تمامی این تلاشها با مقاومت خاخامهای سفاردی و اشکنازی به شکست انجامید.
🔸 از بارزترین این تلاشها میتوان به اقدام خاخام اعظم – #شلومو_جورن – که در ارتش اسرائیل خدمت میکرد، اشاره کرد. وی شکل یکسانی از نماز را برای افراد ارتش اسرائیل – چه اشکناز و چه سفاردین – معین کرد.
🔸 پس از گذشت مدت زمانی خاخام اعظم اشکنازها در سال 1971 انتخاب گردید، پس از وی نیز خاخام اعظم سفاردینها، #عوفادیا_یوسف به این سمت منصوب شد.
🔸 بلافاصله بین این دو خاخام درگیری شدیدی پیرامون شکل یکسانی از نماز که در بین نظامیان اسرائیلی رایج شده بود، در گرفت.
🔸 خاخام یوسف گفت که شکل یکسان نماز که جورن آنرا واجب کرده است چیزی نیست جز شکل اشکنازی نماز که تنها تغییرات اندک و ناچیزی که فاقد ارزش است، در آن صورت گرفته است.
🔸 خاخام یوسف از سربازانی که به یهودیان شرقی وابسته بودند خواست تا نمازهایشان را بر اساس اشکال قبلی که در گروه هایشان رایج بوده، بخوانند.
🔸 خاخام یوسف در از بین بردن شکل یکسان نماز که داخل ارتش اسرائیل رایج شده بود موفق شد و به جای آن خودش شکل جدیدی از نماز را ارائه کرد که هوادارانش آن را داخل پادگان های نظامی رواج دادند!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
هدایت شده از اخبار سوریه
🔴 آیا ایران و روسیه با هم اختلاف دارند / بخش سوم
🔻در دو پست پیشین به مساله همکاری ایران و روسیه اشارتی داشتیم، برخی از دوستان ایراد گرفتند که مشکل ویرایشی و املایی دارد، که باید عرض کنم آخر و عاقبت با گوشی تایپ کردن از این هم بهتر نمیشود. اما در سومین و آخرین بخش از موضوع اختلافنظر ایران و روسیه در سوریه نتیجهگیری نهایی را انجام خواهیم داد. برای همگان پیش از این هم روشن کردیم که روسها بیش از آنکه دنبال یک شریک راهبردی و درازمدت باشند، دنبال منافع آنی و فوری خود هستند، تجربه سخت و سنگین هند بهعنوان متحد شوروی سابق، در برابر پاکستان که عضو سنتو و همپیمان نزدیک واشنگتن بود، به آنها ثابت کرد که حتی اگر بیشترین و بهترین امتیازات و همکاریها را هم داشته باشند، در دنیای امروز، همه به فکر منافع خود بوده و آنها نیز باید چنین کنند. در این میان روابط پکن-مسکو که در طول نیمقرن گذشته فراز و فرود بسیاری داشته، خود یک مساله دیگر است.
🔻روسها بر این اساس تلاش داشته و دارند تا سهم خود را از همه جوانب روابط جهانی بگیرند. روابط روسیه و ایران نیز خالی از این موضوع نیست. نگاه سران کرملین به ایران، مانند نگاه آنها به ایران دوره قاجار است. فقط باید حفظ شود، نه آن اندازه قدرت بگیرد که در حیات خلوت آنها در آسیای مرکزی و قفقاز دستکاری کند و یک رقیب بزرگ برای گاز آنها شود، و نه آن اندازه ضعیف شود که توسط امریکا مورد حمله قرار گرفته و روسیه به شکل نهایی در محاصره نظامی و اقتصادی واشنگتن قرار بگیرد. این اصل در سیاست خارجی روسیه نزدیک به دو دهه است که جریان دارد و اگر کسی بتواند خلاف آن را ثابت کند، که خیلی خوب است. یک ایران قدرتمند میتواند خطراتی را برای روسها در پی داشته باشد، کما اینکه ایران ضعیف هم میتواند امنیت ملی آنها را به خطر بیندازد. اگر ایران دوره قاجار واسطی میان روسیه تزاری با هندِ انگلیس و قلمرو بریتانیا در اقیانوس هند و دریاهای متصالح بود، ایران نیز امروز میان روسیه و قلمروی امریکا در همان محدوده، عنوان واسطه را دارد.
🔻روسها حتی حاضر نبوده و نیستند که قدرت ایران را در سوریه هم برتابند، تنها عاملی که باعث شده تا آنها ایران را در کنار خود نگه دارند، قدرت نرم ایران در میان مردم سوریه بهعنوان کشوری مسلمان است که توانسته دهها هزار نفر گوشت دم توپ را برای پاکسازی خاک این کشور از تروریستهای تکفیری مورد حمایت اعراب، ترکیه و غرب فراهم کند، روسیه بهخوبی به این نکته واقف است که نظامیان این کشور به تنهایی نمیتوانند در سوریه نقشآفرینی کنند، درست همان دلیلی که امریکا ناچار شد بابت آن ائتلاف ضدتروریسم را تشکیل دهد که کشورهای عربی هم عضو آن بودند، اما بیش از 95درصد عملیاتها را نیروی هوایی ایالات متحده امریکا انجام میداد. هدف از گفتن این مسائل و موارد، در واقع پاسخ به برخی سوالات و انتقادات دوستانی بود که معتقد بودند که این پستهای متوالی در مورد روابط تهران مسکو در در سوریه، دچار نوعی تعارض شدهایم، در حالی که برای ما دستکم واقعیت، فرق نمیکند. اما آنچه هدف از نوشتن این چند پست است، نگاه ایران و روسیه در مورد و موضوع تخلیه مناطق جنوبی توسط ایران است.
🔻یک اصل اساسی که شاید ما کمتر به آن توجه داریم، موضوع ارتباط نداشتن ایران با رژیم صهیونیستی و امریکا است. برای ارتباط به این دشمن متخاصم، همواره باید پلها و رابطهایی باشند که در مورد عملیات در جنوب سوریه، هیچ واسطهای مناسبتر از روسها وجود نداشت. در مورد پاسخ موشکی مقاومت به تجاوزات رژیم صهیونیستی، اگر خاطرتان باشد نوشتیم که روسای برخی از سازمانهای اطلاعاتی اروپایی واسطه شدند اما در تهران اجابت نگرفتند، به همین دلیل نتانیاهو شخصا راهی مسکو شد تا از پوتین استمداد بطلبد، شاید او بتواند مانع از این حمله شود که نشد. پاسخ موشکی مقاومت به رژیم صهیونیستی یک نکته را ثابت کرد که برای پاسخ به تجاوزات این رژیم نیازی به شلیک موشکهای سنگین نیست، به همان اندازه که صهیونیستها در حوزه اطلاعاتی و نظامی خبره و مسلط هستند، مغزهای متفکری نیز در این سمت خاکریز وجود دارند که بتوانند با کمترین هزینه، بیشترین ضربه را وارد کنند. شلیک موشکها از فاصله شش تا 10 کیلومتری مرزهای جولان اشغالی، باعث شد تا رژیم صهیونیستی به شدت غافلگیر شود، از اینرو، تلاش دارد که این منطقه را از وجود نیروهای پاسخگو خالی کند.
✔️ادامه را در پست بعد بخوانید
K.J
@syriankhabar
هدایت شده از اخبار سوریه
🔴 آیا ایران و روسیه با هم اختلاف دارند / بخش چهارم
🔻روسها برای آنکه پاکسازی جنوب سوریه با کمترین هزینه مواجه شود، درخواست ایران را برای یک معامله بزرگ مدنظر قرار دادند، تخلیه التنف توسط اشغالگران امریکایی، در قبال ورود ارتش سوریه به استانهای درعا و القنیطره. در این میان، ایران همیشه میگفت که حضور پررنگی در این مناطق ندارد، از جنوب سوریه خارج میشد. این معامله اگر سر میگرفت، بسیار معامله خوب و ماندگاری بود. چرا که بر اساس سیاستهای اصولی و کلی، ما نیازی به حضور نظامی رسمی در سوریه نداشتیم، مستشاران ایرانی نزدیک به 35 سال است که با همتایان سوری خود در رفت و آمد بوده و روابط نظامی دو طرف بسیار نزدیک است. در تهران این باور وجود دارد که سوریه باید توسط دولت مرکزی این کشور اداره شود و هر نیروی خارجی، حتی روسها، نیز باید خاک سوریه را ترک کنند، کما اینکه در دوران تهدید سوریه به حمله نظامی، حضور روسها میتوانست مانع از چنین رویدادی شود، کما اینکه همکاری نظامی، اطلاعاتی و سیاسی تهران –مسکو عامل بسیار مهمی در شکست تروریسم و بازیابی قدرت مرکزی سوریه شد.
🔻در طول ماههای گذشته و با امن شدن میانه خاک سوریه، موضوع پاکسازی جنوب در دستور کار متحدین قرار گرفت، همانگونه که گفتیم، این مساله با مخالفت شدید امریکا و نگرانیهای عمیق رژیم صهیونیستی روبهرو شده است، چرا که اولی از نابودی کامل نیروهایی که میلیاردها دلار برایشان هزینه کرده، واهمه دارد و دومی نیز از حضور نیروهای ایرانی و حزبالله در کنار جولان اشغالی. برای رژیم صهیونیستی همواره این نگرانی وجود داشته و دارد که اهالی جولان اشغالی، بهمانند مناطق اشغالشده جنوب لبنان دست به یک مقاومت هدفمند و درازمدت برای بیرون کردن این رژیم بزنند و همه حملات رژیم صهیونیستی به مراکز، کاروانها، پادگانها، رادارها و... ارتش سوریه و نیروهای مقاومت صرفا برای جلوگیری از تحقق چنین مسالهای بوده و هست. این رژیم در طول سالهای گذشته با تقویت گروههای تروریستی در جنوب سوریه و هممرز با فلسطین اشغالی، تجربه شکستخورده مزدوران آنتوان لحد را تکرار کرد، اما حالا که میبیند عزم دمشق برای پاکسازی القنیطره و درعا جدی است، ناچار به انجام یک معامله سخت و نگرانکننده است.
🔻روسها که واسطه پیشنهاد طرف ایرانی بوده و هستند، حرفها را بد منتقل کرده یا آنکه بهعمد، بد منتقل کردند. بنده دلیل این مساله را نمیدانم، اما آنچه مشخص است روسها که بوی پیروزی به دماغشان خورده حالا میخواهند منافع اقتصادی را هم برای خودشان داشته باشند و این موضوعی است که کامشان را تلخ خواهد کرد، این موضوع، پس از حمله داعش به یک پایگاه نیروهای روس در استان دیرالزور به آنها بیش از پیش ثابت شد، جایی که نیروهای مقاومت بنا به دلایلی محل را ترک کردند و داعش هم از این فرصت نهایت بهره را برد و آنچه که نباید اتفاق میافتاد، افتاد. با این حال بهنظر میرسد در طول چند روز گذشته، اتاق فکر پوتین این موضوع را درک کرده است که اگر میخواهد حرفی را منتقل کند، با دقت دست به این کار بزند و به همین دلیل وزیر جنگ رژیم اسرائیل را به مسکو دعوت کردند تا او را بهتر و دقیقتر حالی کنند که اصولا طرح از چه قرار است.
🔻صهیونیستها که پس از پیشنهاد اولیه روسها که توسط سفارت این رژیم در مسکو منتقل شد، به این نتیجه رسیده بودند که اگر تا اینجا آمدهایم، پس تا آخرش میتوانیم برویم خواستار خروج کلی ایران از همه سوریه شدند، اما در سفر لیبرمن به مسکو، شویگو به او فهماند که این درخواست ایران یک فرصت طلایی است چرا که هر گونه حضور نیروهای ایرانی در مرزهای فلسطین اشغالی میتواند دردسرهای ویژهای برای اسرائیل به همراه داشته باشد. نمونه عالی و عینی این دردسر هم شلیک از نزدیک صرفا 20 فروند راکت فجر5 بود که بدون شک روسها مستندات تصویریِ دقیق آن را هم داشتهاند. مرکز تصمیمگیری رژیم صهیونیستی در برابر این پیشنهاد دچار سرگیجه عجیبی شده است. از یکسو این پیشنهاد را که ضمانت روسیه را دارد، فرصتی مغتنم برای دوری ایران از جولان میبیند و از سوی دیگر به این میاندیشد که حتی حضور ارتش سوریه در مرزها هم در شرایط فعلی قابل توجیه نیست، دلیل این مساله هم به آن شب موشکی باز میگردد.
ادامه دارد.... ✔️
K.J
@syriankhabar
هدایت شده از اخبار سوریه
🔴 آیا ایران و روسیه با هم اختلاف دارند / بخش دوم
🔻مواضع اولیه روسیه در قبال سوریه که با ناامیدی سران دمشق همراه شده بود هرچند موضع اصلی رییس جمهور پوتین نبود و برگرفته از سیاستهای کلی باقی مانده از دوران مدودف ارزیابی میشود، اما خود عاملی بود تا ایران برای باقیماندن متحد قدیمی اش در عرصه سیاست و قدرت در سوریه دست به کار شود. اما با روی کار آمدن پوتین سیاستهای کلی تغییر کرد. آن دوره در ایران سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مسئولیت پرونده سوریه را هم به عنوان بخشی از مجموعه کارهایی که همراه با مذاکرات هسته ای در دست داشت، مدیریت می کرد. او در سفر های مختلفی که به روسیه داشت به خصوص در دوره انتخابات ریاست جمهوری که منجر به پیروزی مجدد پوتین شد با ارائه اطلاعات دقیق از نقش آفرینی و سیاست های تخریبی سفیر جدید آمریکا در مسکو باعث شده تا اعتماد روسها را نسبت به ایران بیش از پیش جلب کند.
🔻این جلب و جذب اعتماد در ماهها و هفتههای بعد بسیار کارساز بود چرا که میخائیل بوگدانف که تا پیش از این مسئولیت پرونده سوریه را در اختیار داشت از این پرونده برکنار و پوتین یک فرد ملی گرای معتمد خود را مسئول این پرونده کرد، در ایران نیز یک مسئول خاص برای پرونده سوریه انتخاب شد تا ارتباطات و رایزنی ها برای پیگیری امور بیشتر شود. آن روزی که ایران و روسیه تصمیم گرفتند تا مانع از سقوط نهایی بشار اسد در دمشق شوند، عملا یکی از مهمترین و بی نظیرترین ائتلاف های ضدتروریستی در منطقه و جهان شکل گرفت. اما همانگونه که در گزارش های پیشین مورد تاکید قرار دادیم نگاه ایران و روسیه در سوریه همواره متفاوت بود نه تنها در سه موضوع با هم اشتراک دیدگاه داشتند.
🔻 حفظ حاکمیت سوریه با ممانعت از سقوط آن، مبارزه با تروریسم تکفیری داعش و القاعده که خطری بالقوه برای هر دو کشور به شمار میرفت و در نهایت نیز مقابله با طرح ها و برنامه های آمریکا در سوریه که در صدد بود تعریف دیگری در حوزه مبارزه با تروریسم با ائتلاف سازی مد نظر خود ارائه دهد، سه مساله محور اصلی مورد توافق دو کشور در کوتاه مدت و میان مدت بود. در سایر محورها نمی شد هماهنگی کامل میان تهران و مسکو مشاهده کرد. سران کرملین به این فکر میکردند که شاید سوریه میدانی برای معامله با غرب در اوکراین باشد و همچنین آنها بر این باور بودند که در صورت نزدیکی بیشتر به ایران می توانند مانع از افتادن تهران در آغوش غرب گردند. مجموعه این نگاهها اما در حوزه منافع راهبردی کلان مانند حوزه های اقتصادی و سیاسی دراز مدت نمیتوانست هماهنگ باشد.
🔻همانگونه که اشاره کردیم که روابط ایران و روسیه در سوریه مبنی بر دفاع از منافع مشترک جهت سرکوب تروریسم مورد حمایت دشمن مشترک در خاک یک دوست راهبردی در این منطقه بسیار مهم در غرب آسیا است، حتی اگر روسها در بی وفایی، نامردی و منفعت طلبی دست بلندی داشته باشند اما به خوبی به این نکته واقف هستند که بدون حمایت و حضور ایران و نیروهای رزمی عمل کننده آنها که عموماً از فرزندان سوریه و سایر نیروهای عقیدتی حاضر در شام هستند نمیتواند اهداف و منافع خود را تامین کنند. از این رو بنده به شدت مخالف این مسئله هستم که روسها در سوریه ایران را دور زده و بدون مشورت تهران در حال پیگیری مسائل و مواضع خود باشند.
K.J
@syriankhabar