💬 سرّ گرفتاری‌های مؤمن 🔹 وحی خداوند متعال به حضرت موسی علی‌نبیّناوآله‌وعلیه‌السلام 🔹ای موسی‌بن‌عمران! مخلوقی که از بندۀ مؤمنم برایم محبوب‌تر باشد نیافریده‌ام. پس من تنها به خاطر آنچه برای او بهتر است او را گرفتار می‌سازم، و به جهت آنچه برایش بهتر است او را از گرفتاری‌ها دور می‌کنم، و برای آنچه به نفع اوست، آنچه برایش خوب نیست را از او دور می‌کنم. و من به مصلحت بندۀ خودم داناترم. پس او باید بر بلای من صبر کند، و نسبت به نعمت‌های من شکرگزار باشد، و به تقدیری که برایش قرار داده‌ام خشنود باشد. 📚 کتاب شریف «الکافی» ج۲، ص۶۲ @u_quran_sh_Masoumi_basij

#اطلاعیه «بسم اللّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 🏴شهادت ۱۱ تن از مأموران انتظامی در استان سیستان و بلوچستان به دست تروریست‌های کوردل جیش الظلم، داغی بر دل ملت ایران است؛ ملتی که همواره در خط مقدم مبارزه با تروریستم، بهترین فرزندان خود را تقدیم کرده اما همچنان مانند کوه پایدار ایستاده است. 🔸️از خداوند متعال برای این شهیدان گرانقدر رضوان الهی و برای بازماندگان صبرجمیل و اجر جزیل مسئلت داریم. 🏴🏴🏴 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج #شهدای_فراجا #شهدای_امنیت #مظلوم_مقتدر #بسیج_دانشجویی #وحدت ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

♦️اسامی ١١ شهید حملهٔ تروریستی راسک ۱_گروهبانیکم محمد خمری از زابل ۲_ استواریکم محمد حسن براهویی  از زاهدان ۳_ گروهبانیکم علی رباط سرپوشی از سبزوار ۴-استواریکم حسن‌آباد نیت از گیلان ۵- گروهبانیکم علیرضا اکبری از خراسان رضوی بجستان ۶- استوار دوم پوریا شیخ از زاهدان ۷- گروهبانیکم ابوالفضل شهریاری از زابل ۸_ستوانیکم حمید رضائی امین از چناران ۹- گروهبانیکم احسان بابایی از قزوین ۱۰_ استوار دوم مسلم شجاعیان از زاهدان ۱۱_ استوار دوم مجید فیروزی نیا از زابل ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

🌱 امام جعفرصـادق علیه‌السلام در تفسیر آیه شریفه «وَاَشْرَقَتِ الْاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»، فرمود: «مربّی زمین، امام زمین است.» راوی عرض کرد: پس هرگاه خروج نمود، چه خواهد شد؟ فرمود: مردم بی‌نیاز می‌شوند از روشنایی خورشید و نور ماه و اکتفا می‌کنند به نور امام علیه السلام. 🌹 📚 تفسیر القمی، ج۲، ص۲۵۳ #حدیث ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

بريز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته بريز آب روان تا من، بشويم مخفی از دشمن تنش از زير پيراهن، ولی آهسته آهسته ببين بشكسته پهلويش، سيه گرديده بازويش تو خود ريز آب بر رويش، ولی آهسته آهسته همه خواب و علی بيدار، سرش بنهاده بر ديوار بگريد از فراق يار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم حسين ای راحت جانم بناليد ای عزيزانم، ولی آهسته آهسته بيا ای دخترم زينب به پيش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او كنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته . شهادت حضرت سيدة النساء فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها تسلیت و تعزیت باد. 🏴 📚 نخل میثم (غلامرضا سازگار) #فاطمیه ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

✨ امامـ رضـا عليه السّلامـ «ان فاطمة صديقة شهيدة» «همانا فاطمه راستگو و شهيده است». 🥀 📚 اصول كافى، ج۳، ص۴۷۵ #حدیث ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

🖤 حضرت زهرا(س) حجت خدا بر ائمه ✏️ رهبر انقلاب: خدای متعال در تاریخ زنی مثل فاطمه‌ی زهرا (سلام اللّه علیها) می‌آفریند که امام عسکری یا امام هادی (علیهما السّلام) - طبق حدیثی که از آنها نقل شده - میفرمایند: «نحن حجج اللّه علی خلقه و فاطمة حجّة اللّه علینا». فاطمه‌ی زهرا (سلام اللّه علیها) حجتِ حجت خدا است، امام ائمه است؛ شخصیت، دیگر از این بالاتر؟ ۱۳۹۲/۰۲/۱۱ ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

#گزارش_تصویری فعالیت گروه جهادی پایگاه شهید سید فریدالدین معصومی در موکب خدام الزهرا (س) #خواهران #فاطمیه «گروه جهادی شهید سید فرید الدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد» ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

#ادامه گزارش_تصویری فعالیت گروه جهادی پایگاه شهید سید فریدالدین معصومی در موکب خدام الزهرا (س) #خواهران #گروه جهادی #غرفه فرهنگی ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

"محبت مادری حضرت زهرا سلام الله علیها به رزمندگان دفاع مقدس" سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور دیدم، در قلب کانال دیدم، در وسط میدان مین دیدم وقتی شما مادرها نبودید و بچه‌هایتان در خون دست و پا می‌زدند، او را دیدم ...

" خاطره‌ای از شهید عبدالحسین برونسی " «شب عملیات آرام و بی سر و صدا داشتیم میرفتیم طرف دشمن. سر راه، یکهو خوردیم به یک میدان مین. خدایی شد که فهمیدیم میدان مین است، وگرنه ما گرم رفتن بودیم و هوای این طور چیزها را نداشتیم. بچه‌های اطلاعات عملیات، اصلاً ماتشان برده بود. آنها موضوع را زودتر از من فهمیدند. وقتی به ام گفتند، خودم هم ماتم برد. شبهای قبل که می‌آمدیم شناسایی، چنین میدانی ندیده بودیم تنها یک احتمال وجود داشت و آن هم این که راه را کمی اشتباه آمده باشیم. آن طرف میدان مین، شبح دژ دشمن توی چشم می‌آمد. ما نوک حمله بودیم و اگر معطل میکردیم، هیچ بعید نبود عملیات شکست بخورد.

با بچه های اطلاعات عملیات، شروع کردیم به گشتن. همه امیدمان این شد که معبر خود عراقیها را پیدا کنیم؛ وقتی برای خنثی کردن مینها وجود نداشت. چند دقیقه‌ای گشتیم ولی بی فایده بود. کمی عقب تر از ما، تمام گردان منتظر دستور حمله بودند. هنوز از ماجرا خبر نداشتند. بچه های اطلاعات خیره - خیره نگاهم میکردند. گفتند: چه کار میکنی حاجی؟ با اسلحۀ کلاش به میدان مین اشاره کردم.گفتم: می‌بینین که! هیچ راه کاری برامون نیست. گفتند: یعنی ... برگردیم؟ چیزی نگفتم. تنها راه امیدم، رفتن به در خانۀ اهل بیت (علیهم السّلام) بود. متوسل شدم به خود خانم حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها). با آه و ناله گفتم: بی‌بی، خودتون وضع ما رو دارین می‌بینین، دستم به دامنتون، یک کاری بكنين. به سجده افتادم روی خاکها، و باز گفتم: شما خودتون تو همۀ عملیاتها مواظب ما بودین، این جا هم دیگه همه چیز به لطف و عنایت خودتون بستگی داره. توی همین حال، گریه ام گرفت عجیب هم قلبم شکسته بود که: خدایا چه کار کنیم؟! وقتی لطف و معجزه ای مقدّر شده باشد و قطعاً بخواهد اتفاق بیفتد، می‌افتد؛ حالا اگر کسی بخواهد ذهنیت خود را قاطی جریان بکند و موضوع را با فکر ناچیز خود بسنجد، اصلاً عقل و منطق بشری از او گرفته می‌شود. من هم توی آن شرایط حساس نمیدانم یکدفعه چطور شد که گویی کاملاً از اختیار خودم آمدم بیرون، یک حال از خود بیخودی به ام دست داد. یکدفعه رفتم نزدیک بچه های گردان. حاضر و آماده نشسته بودند و منتظر دستور حمله بودند. یکهو گفتم: برپا. همه بلند شدند. به سمت دشمن اشاره کردم. بدون معطلی دستور حمله دادم. خودم هم آمدم بروم، یکی از بچه‌های اطلاعات جلوم را گرفت. با حیرت گفت: حاجی چیکار کردی؟!

تازه آنجا فهمیدم چه دستوری داده ام. ولی دیگر خیلی‌ها وارد میدان مین شده بودند. همان طور هم به طرف دشمن آتش می‌ریختند. یکی دیگرشان: گفت حاجی همه رو به کشتن دادی! شک و اضطراب آنها، مرا هم گرفت. یک آن، اصلاً یک حالت عصبی به ام دست داد. دستها را گذاشتم روی گوشهام و محکم شروع کردم به فشار دادن. هر آن منتظر منفجر شدن یکی از مینها بودم... أن شب ولی به لطف و عنایت بی بی دو عالم (سلام الله علیها)، بچه ها تا نفر آخرشان از میدان مین رد شدند. حتی یکی از مینها هم منفجر نشد. تازه آنجا بود که به خودم آمدم. سر از پا نشناخته دویدم طرف دشمن، از روی همان میدان مین! صبح زود، هنوز درگیر عملیات بودم. یکدفعه چشمم افتاد به چند تا از بچه‌های اطلاعات لشکر. داشتند میدویدند و با هیجان از این و از آن میپرسیدند: حاجی برونسی کجاست؟! حاجی برونسی کجاست؟! رفتم جلوشان. گفتم: چه خبره؟ چی شده؟ گفتند: فهمیدی دیشب چه کار کردی حاجی؟! صداشان بلند بود و غیر طبیعی. خودم را زدم به آن راه. عادی و خونسرد گفتم: نه. گفتند: میدونی گردان رو از کجا رد کردی؟ پرسیدم: از کجا؟ جریان را با آب و تاب گفتند. به خنده گفتم: اه ! مگه میشه که ما از روی میدون مین رد شده باشیم؟ حتماً شوخی میکنین شماها. دستم را گرفتند. گفتند: بیا بریم خودت نگاه کن. همراشان رفتم. دیدن آن میدان مین، واقعاً عبرت داشت. تمام مینها روشان جای رد پا بود. بعضی حتی شاخکهاشان کج شده بود، ولی الحمد لله هیچ کدام منفجر نشده بودند.»

خدا رحمت کند شهید برونسی را، آخر صحبتش با گریه می‌گفت: بدونین که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و اهل بیت عصمت و طهارت(عليهم السّلام)، توی تمام عملیاتها ما رو یاری می‌کنند. محمدرضا فداکار، یکی از همرزمان شهید برونسی میگفت چند روز بعد از آن عملیات، دو سه تا از بچه ها گذرشان به همان میدان مین می‌افتد. به محض اینکه نفر اول پا توی میدان میگذارد، یکی از مینها عمل میکند که متأسفانه پای او قطع میشود! بقیه مینها را هم بچه ها امتحان میکنند، که می‌بینند آن حالت خنثی بودن میدان مین، برطرف شده است! شهید برونسی تمام فکر و ذکرش درباره عملیات موفق، این بود که می‌گفت: باید نزدیکیمان را با اهل بیت (علیهم السّلام)، بیشتر و بیشتر کنیم و ایمانمان را قوی تر. "برگرفته از کتاب خاک‌های نرم کوشک"

🌷خلبان شهید عباس دوران🌷 نام: عباس دوران نام پدر: محمدابراهیم ولادت: 1329/06/29 (شیراز) شهادت: 1361/04/30 وضعیت تاهل: متاهل و صاحب یک فرزند پسر بنام امیررضا نام جهادی: ندارند اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره) نحوه شهادت: در سحر گاه روز ۳۰ تیر ماه سال ۱۳۶۱ که لیدری دسته پرواز را به عهده داشت، به قصد ضربه زدن به شبکه دفاعی و امنیتی نفوذ ناپذیر مورد ادعای صدام، با پنج نفر از زبده‌ترین خلبان نیروی هوایی در حالی که هنوز ستیغ آفتاب ندمیده بود، با اراده‌ای پولادین به پالایشگاه الدوره یورش بردند و چندین تن بمب هواپیماهای خود بر قلب دشمن حاکمان جنگ افروز عراق ریختند و پس از نمایش قدرت و شکستن دیوار صوتی در آسمان بغداد، هنگام بازگشت، هواپیمای لیدر مورد اصابت موشک دشمن واقع شد و شهید دوران اگر چه اجازه ترک هواپیما را به همرزم خلبانش؛ ستوان‌یکم منصور کاظمیان در عقب کابین داد، اما خود به رغم اینکه می‌توانست با استفاده از چتر نجات سالم فرود آید، صاعقه‌وار خود و هواپیمایش را بر متجاوزان کوبید و بدین ترتیب مانع از برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها به ریاست صدام در بغداد شد. پس از سالها انتظار در تیرماه ۱۳۸۱ بقایای پیکر شهید دوران توسط کمیته جستجوی مفقودین به میهن منتقل شد و در پنجم مرداد ۱۳۸۱ طی مراسمی رسمی با حضور مسئولان کشوری و لشکری، خانواده شهید و بستگان در میدان صبحگاه ستاد نیروی هوایی، بر دوش همرزمان خلبانش تشییع شد. سن شهادت: ۳۲ساله علاقه: پرواز وصیتنامه:یافت نشد #یادش_باصلوات ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

🔅 راه صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی بسته شود و دولت های اسلامی با رژیم صهیونیستی همکاری نکنند. (امام خامنه‌ای مدظله العالی) ⚠️بخش زیادی از انرژی و ارزاق رژیم صهیونیستی از مسیر ترکیه تامین می‌شود⚠️ 🔺تجمع مردمی و دانشجویی مقابل کنسولگری ترکیه 🔹زمان: دوشنبه ۲۷ آذرماه ساعت ۱۸ 🔸مکان: بین خیام ۱۲ و ۱۴ بسیج دانشجویی حوزه امام حسین علیه السلام ✨ 🇮🇷@BSIH_ir_1

🕗 #وداع با محبوبه #سنگ صبور ولایت محبوب علی فاطمه‌ی زهرایی تو میوه قلب حضرت طاهایی 🥀شهادت #حضرت_مادر تسلیت باد. ﴿ بسیج دانشجویی شهید سیدفریدالدین معصومی دانشکده علوم قرآنی مشهد﴾ 🆔 @u_quran_sh_Masoumi_basij

اگه زهرا عجل وفاتی رو نمی‌خوندی... اگه یه چند روز دیگه می‌موندی.. #فاطمیه🥀 @idehkadeh_mazhabi

شعر خوانی زیبای حمید رضا برقعی به مناسبت شهادت حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها السلام علیک ایتهاالصدیقةالشهیدة🖤