ایتا - - 𝘔𝘺 𝘶𝘯𝘴𝘢𝘪𝘥 -

هدایت شده از دفترچه یادداشت؛

گفتم کجاست لیلی؟ مشغول دلربایی؟

210 مشاهده16:55

نمیدونم چرا ولی بدنم درد میکنه
درد جسمی نه ها؛
از اون دردایی که جسمی نیست ولی خیلی درد داره.

60 مشاهده17:12

خب خودمو معرفی میکنم:

59 مشاهده15:12

خیلی از آدمایی که یه روزی بهم نزدیکترین بودن، فکرشم نمیکردم رابطم باهاشون انقدر کمرنگ بشه.
نمیدونم چرا و چطوری شد اما شد.

59 مشاهده17:07

پیویام حتی از زندگیم هم بی محتوا تره🚶

62 مشاهده17:08

اون لحظه که بغضتو قورت میدی ولی خب با وجود اون چشات پر اشکه>>>>

65 مشاهده17:13

انقدر بغضمو قورت دادم و جلوی ریختن اشکامو گرفتم سر درد گرفتم

72 مشاهده12:24

you see my smile, not my pain.

70 مشاهده12:50

حقیقتا همه چی یهو داره عوض ‌میشه.

69 مشاهده13:12

تصمیم گرفتم با هیچ آدمی توی زندگیم صحبت نکنم. اگرم خواستم سیو مسیجم بهتره؛

211 مشاهده11:45

بسه زمانی که صدمو برای آدما گذاشتم

1 مشاهده11:48

احساساتتون رو جمع کنین بریزین تو یه گونی درشم محکم ببندین بندازین تو انباری. این دنیا جای ابراز علاقه و احساسات نیست.

1 مشاهده18:57

مطالب بعدی