eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
4.8هزار دنبال‌کننده
55.1هزار عکس
68.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
﷽ میثاق با ولایت و بصیرت افزایی راه برون رفت از فتنه های غبارآلود. ما باید با آرمان های امام راحل و مقام معظم رهبری مدظله تعالی در کانال قرارگاه حاج قاسم سلیمانی استوار باشیم. @ur_sep_farhanghian_bsij
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍رسول الله ﷺ فرمودند : 🔴 سه نفر هستند که از آن ها سؤال و پرسش نکن که عذابشان بسیار دردناک است : ❶ مردی که از جماعت مسلمانان جدایی کرده است، و به امام و فرمانروایان خود عصیان نمود و در همان حالت فوت کرده است (در حکومت اسلامی پشت کردن به امام و جماعت مسلمانان و عدم اطاعت حرام است و هم چنین فرار کردن و پشت کردن به دشمن در جهاد و تخطی از امر امیر حرام می باشد) ❷ عبد (مرد) یا کنیز (زن) مسلمان، اگر از دست ارباب خود فرار کند عباداتش قبول نیست و اگر فوت کند گناهکار مرده است ❸ زنی که شوهرش غایب است در حالی که از متاع و خوشی دنیا همه چیز برایش فراهم کرده سپس با این حال تبرج می کند (خودش را می آراید و بیرون می رود) 🔴 همچنین از سه نفر دیگر سؤال و پرسش نکن که عذابشان بسیار دردناک است : ❶ تکبر ردای الله است و کسی که متکبر باشد بر سر این ردا با الله در نزاع است (تکبر صفتی از صفات باری تعالی ﷻ است و هر کس تکبر بورزد با الله ﷻ در ستیز است) . ❷ کسی که در در امر باری تعالی ﷻ شک و تردید کند . ❸ کسی که از رحمت باری تعالی ﷻ قطع امید می کند 📚 رواه ابن حبان و مــسند بــزار و ادب المفرد بخاری و مــسند احمد و مستدرک حاکم. 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ستاره: ✅مواظب غیبت کردن و تکبر ورزیدن، باشیم... ✍ امام رضا(ع) از جدشان حضرت امام صادق (عليهماالسّلام) چنين نقل كردند: خداوند تبارك و تعالى گوشت و گوشت پرچرب را دشمن می دارد . يكى از اطرافيان حضرت پرسيد: يابن رسول اللَّه! ما گوشت دوست داريم و خانه هايمان از گوشت خالى نيست، پس چطور مى شود؟ حضرت فرمودند: اين طور كه فكر كرده اى نيست، منظور از گوشت، خانه‌اى است كه در آن خانه گوشت مردم با غيبت كردن خورده مى شود.و گوشت پرچرب، راه رفتن انسان جابر متكبّر است". 📚عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج۱ باب۲۸ ، ص ۴۹۱ ، ح۸۶ 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🦋سلیمان و زبان حیوانات... مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی. سلیمان گفت: تحمل آن را نداری. اما مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید: کدام زبان؟ جواب داد: زبان گربه ها! سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت. روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند. یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم! دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت. نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! حکمت این داستان : خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بلا را از ما دور میکند ، و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
👌 در روزی روزگاری، جوانی که سر و وضع فقیرانه ای داشت، به خانه پیامبر(ص) رفت... از قضا مرد ثروتمندی هم آنجا بود مرد فقیر کنار مرد ثروتمند نشست. ثروتمند وقتی دید جوان فقیر کنارش نشسته، لباسش را جمع کرد جوان از کار آن مرد ناراحت شد اما به روی خودش نیاورد، سوال خودش را پرسید و از آنجا رفت بعد از رفتن جوان، پیامبر اکرم (ص) از مرد ثروتمند پرسیدند: " چه چیزی باعث شد تو آن کار را انجام دهی؟ آیا ترسیدی از فقر او چیزی به تو برسد یا از ثروت تو به او؟؟ " مرد ثروتمند کمی فکر کرد و با شرمندگی گفت: " قبول دارم رفتارم زشت بود اکنون برای جبران کارم حاضرم نصف اموالم را به او بدهم " حضرت کسی را فرستادند تا جوان فقیر را پیدا کند و به خانه بیاورد. جوان آمد و حضرت ماجرا را برایش تعریف کردند و پرسیدند :" آیا این مال را از او قبول می کنی؟" جوان پاسخ داد: " خیر! " حضرت پرسیدند:" چرا؟ " جوان گفت: " میترسم اگر آن بخشش را قبول کنم روزی به تکبری که او دچار شده دچار شوم، و دل کسی را بشکنم که حتی با بخشش نیمی از اموالم هم نتوانم آن را جبران کنم👌 📙کشکول شیخ بهایی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🔅 ✅ترک «بسم الله الرحمن الرحیم» ✍️عبدالله بن يحيى بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شد، صندلى "كرسى" در برابر آن حضرت بود، حضرت امر فرمود كه بر آن كرسى بنشيند؛ عبدالله نشست، چيزى نگذشت كه چيزى بر سرش افتاد و سرش شكست و خون جارى گشت. حضرت امر فرمود آب آوردند و خون سرش را شستشو داد و فرمود: نزديك شو به من؛آنگاه دست بر شكاف سرش گذارد، در حالى كه عبدالله سخت بى تابى مى كرد، جراحت سر را به هم آورد و بهبود پذيرفت، گويا شكستگى پديد نگشته بود؛ پس از آن فرمود: 'اى عبدالله! سپاس خدايى را كه قرار داد گرفتاريها را كفاره گناهان پيروان ما در دنيا، تا در فرمان بردن حق، سالم بمانند و سزاوار مزد و اجر شوند'. عبدالله عرض كرد: 'اى اميرالمؤمنين به من مى فرموديد كه چه گناهى سبب محنت مجلس شد، بسيار نيكو بود كه ديگر مرتكب نشوم؟' حضرت فرمود: 'هنگام نشستن، بسم الله نگفتى، اين مصيبت كفاره گناهت گشت؛ عبدالله عرض كرد: 'پدر و مادرم فداى شما! ديگر بسم الله را ترك نمى كنم'.حضرت فرمود: 'پس تو سعادتمند خواهى گشت'! 📘 تفسيرالبرهان ج۱ ص۴۵ 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
بازرگان و انوشیروان بازرگانى در زمان انوشیروان مى زیست و مالى فراوان گرد آورد. پس از سال ها، او که در مملکت نوشیروان غریب بود، تصمیم به بازگشت به دیار خویش گرفت، ولى بدخواهان، نزد پادشاه بدگویى کردند که فلان بازرگان، از برکت تو و سرزمین تو، چنین مال و منال به هم رسانده است و اگر او برود، دیگر بازرگانان هم روش او را در پیش مى گیرند و اندک اندک رونق دیار تو، هیچ مى شود. انوشیروان هم رأى آنها را پسندید و بازرگان را احضار کرد و گفت که اگر مى خواهى، برو؛ ولى بدون اموال. بازرگان گفت: «آنچه پادشاه فرمود، به غایت صواب است و از مصلحت دور نیست. اما آنچه آورده بودم و در شهر تو به باد رفت، اگر پادشاه دو چندان باز تواند داد، ترک همه مال گرفتم. نوشروان گفت: اى شیخ! در این شهر چه آورده اى که باز نتوانم داد؟ گفت: اى مَلِک! جوانى آورده بودم و این مال بدو کسب کرده. جوانى به من باز ده و تمامت مال من باز گیر. نوشیروان از این جواب لطیف متحیّر شد و او را اجازت داد تا به سلامت برفت. جوامع الحکایات ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌴💎🌹 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
*بسم رب الشهدا* 🌹🕊️شهادت شهید محسن حججی در 18 مرداد سال 1396 به دست نیروهای داعش در سوریه نقطه عطفی در دوران حضور رزمندگان ایران در سوریه بود. دور از انتظار نیست اگر بگوییم قبل از شهادت حججی عده کمی از مردم به دنبال اخبار و حوادث سوریه‌ بودند، با وجود شهادت رزمنده‌های زیادی از ایران اسلامی و حضور قدرتمند ایران در کنار ارتش سوریه در مقابل با متجاوزان تکفیری اما شهادت مدافعان حرم در سوریه و عراق غریب بود. اما پس از شهادت محسن حججی و اخبار و فیلم‌ها و تصاویری که از نحوه شهادت او در رسانه‌ها مخابره شد به یکباره نام مدافعان حرم و دفاع جانانه انان در طول چهار سال مقاومت بر سر زبان‌ها انداخت. همانطور که مقام معظم رهبری در سخنان خود درباره این شهید گفته بود، به واقع شهید حججی حجت خدا برای مردم شد تا همگان شاهد جنایات تکفیری‌ها و بی رحمی و تجاوزگری آنان علیه مردم سوریه باشند. ♦️از همین رو شورای عالی انقلاب فرهنگی روز 18 مرداد، سالروز شهادت شهید محسن حججی را به نام روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم نام‌گذاری کرد. تا به پاس این روز از فداکاری و رشادت‎های مدافعان حرم در شهدای آن در دفاع از حرم آل الله و حمایت از مردم جنگ زده کشورهای عراق و سوریه قدردانی کنند. ♦️محسن حججی متولد 21 تیر سال 1370 در شهر نجف آباد اصفهان بود. جهادگر و فعال عرصه فرهنگی کشور عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لشکر زرهی 8 نجف اشرف بود که برای دفاع از حرم آل الله به سوریه رفت. در مرداد سال 1396 در نزدیکی مرز سوریه با عراق به اسارت تروریست‌های داعش درآمد و پس از دو روز خبر شهادت او مخابره شد. او در زمان شهادت 25 سال سن داشت و از او یک فرزند پسر 2 ساله به یادگار مانده بود. خیلی زود تصویری از او که در آن یکی از افراد داعش پشت سر وی با خنجر ایستاده است در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که بازتاب زیادی را در پی داشت." 🌍لبیک یامهدی (عج) 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
✅حکایت‌های پندآموز ✍پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره . مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد. پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟» زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.» پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که به او می دهید انجام خواهم داد.» زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است. پسرک بیشتر اصرارکرد و پیشنهاد داد: «خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. دراین صورت امروز شما زیباترین چمن را در کل شهرخواهید داشت» مجددا زن پاسخش منفی بود. پسرک درحالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی راگذاشت. مغازه دارکه به صحبت های اوگوش داده بود، گفت: «پسر از رفتارت خوشم آمد. به خاطراینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به توبدهم.» پسر جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند. 💥کاش ما هم گهگاهی عملکرد خود را بسنجیم. 📚مجموعه شهر حکایات •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ❗️ آه جانکاه زاهد هنگام مرگ ✍زاهد وارسته ای در بصره سکونت داشت در بستر مرگ قرار گرفت، خویشانش بر بالین او نشسته و گریه می کردند. زاهد به پدرش رو کرد و گفت: چرا گریه می کنی؟ پدر گفت: چگونه گریه نکنم، وقتی فرزندی از دنیا برود، پشت پدر می شکند. زاهد به مادرش گفت: چرا گریه می کنی؟ مادر گفت: چگونه نگریم که امیدوار بودم در ایام پیری عصای دستم باشی و به من خدمت کنی، و در هنگام بیماری و مرگم در بالینم باشی. زاهد به همسرش گفت: چرا گریه می کنی؟ همسر گفت: چگونه گریه نکنم که با مرگ تو، فرزندانم یتیم و بی سرپرست می شوند. زاهد، فریاد زد آه! آه! شما هرکدام برای خود گریه می کنید، هیچ کس برای من نمی گرید، که بعد از مرگ بر من چه خواهد رسد و حالم چه خواهد شد؟ آیا دو سوالات فرشته نکیر و منکر را می دهم یا درمانده می شوم؟ هیچکس برای من نمی گرید که مرا تنها در لحد گور می گذارند، و از اعمال من می پرسند، این را گفت و آهی کشید و جان سپرد. 📚 منهاج الشارعین - منهج 13، ص593 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
آیت الله اراکی فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت :نه با تعجب پرسیدم پس راز این مقام چیست؟ جواب داد هدیه مولایم حسین است! گفتم چطور؟ با اشک گفت آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! دو تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه "س"؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین "علیه السلام" حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد ... ... آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت : به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم ... جالب است بدانید 🔸 درباره محل خاکسپاری امیرکبیر در همه منابع تاریخی آمده است که پیکر میرزا تقی خان امیرکبیر ابتدا در همان کاشان دفن شد. 🔹به گفته میرزا جعفر حقایق‌نگار خورموجى، پیکر امیر را روز بعد از شهادت به قبرستان «پشت مشهد» کاشان بردند و به رسم امانت کنار قبر «سید محمد تقی پشت مشهدی» از علمای مشهور کاشان به خاک سپردند. ♨️چند ماه بعد، با پیگیری‌های عزت‌الدوله همسر امیرکبیر، جسدش را به کربلای معلی منتقل کردند. پیکر او در مقبره‌ای در رواق شرقی حرم مطهر امام حسین(علیه السلام) دفن شد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
📌آورده اند که روزی یکی از بزرگان به سفر حج می رفت نامش عبدالجبار بود . هزار دینار طلا در کمر داشت … چون به کوفه رسید قافله دو سه روزی از حرکت باز ایستاد . 🔺عبدالجبار برای تفریح و سیاحت گرد محله های کوفه برآمد از قضا به خرابه ای رسید . 🔺زنی را دید که در خرابه می گردد و چیزی می جوید در گوشه مرغک مرداری افتاده بود آنرا به زیر لباس کشید و رفت. عبدالجبار با خود گفت: بی گمان این زن نیازمند است و نیاز خود را پنهان می دارد. 🔺در پی زن رفت تا از حالش آگاه شود. چون زن به خانه رسید کودکان دور او را گرفتند که ای مادر ! برای ما چه آورده ای ؟ از گرسنگی هلاک شدیم ! 🔺مادر گفت: عزیزان من ! غم مخورید که برایتان مرغکی آورده ام و هم اکنون آن را بریان می کنم . 🔺عبدالجبار که این را شنید گریست و از همسایگان احوال وی را باز پرسید. گفتند : سیده ای است زن عبدالله بن زیاد علوی که شوهرش را حجاج ملعون کشته است . 🔺او کودکان یتیم دارد و بزرگواری خاندان رسالت نمی گذارد که از کسی چیزی طلب کند. 🔺عبدالجبار با خود گفت: اگر حج می خواهی ، اینجاست. 🔺بی درنگ آن هزار دینار را از میان باز و به زن داد و آن سال در کوفه ماند و به سقایی مشغول شد. 🔺هنگامی که حاجیان از مکه بازگشتند وی به پیشواز انها رفت مردی در پیش قافله بر شتری نشسته بود و می آمد. چون چشمش بر عبدالجبار افتاد خود را از شتر به زیر انداخت گفت: 🔺ای جوانمرد ! از آن روزی که درسرزمین عرفات ده هزار دینار به من وام داده ای تو را می جویم اکنون بیا و ده هزار دینارت را بستان. 🔺عبدالجبار دینارها را گرفت و حیران ماند و خواست که از آن شخص حقیقت حال را بپرسد که وی به میان جمعیت رفت و از نظرش ناپدید شد در این هنگام آوازی شنید که: ‌ 🔺ای عبدالجبار! هزار دینارت را ده هزار دادیم و فرشته ای به صورت تو آفریدیم که برایت حج گزارد و تا زنده باشی هر سال حجی در پرونده عملت می نویسیم تا بدانی که هیچ نیکو کاری بر درگاه ما تباه نمی گردد… •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
.31183.mp3
3.79M
🏴 شب اول محرم سلام‌ بر‌ محرم‌ .. 🌴💎🌹💎🌴 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🕊 الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯