🔴 نقد فلسفه شدن از دیدگاه شهید مطهری ۲
🔹اما بنابر طرز تفکر اصالت ماهيتي هر جا که حرکت پيدا ميشود- و خصوصا حرکات اشتدادي- ماهيت شئ از بين ميرود و بايد از بين برود؛ يعني شئ وقتي که حرکت ميکند نميتواند نوعش ثابت باشد. مثلًا در حرکات عرضيه- حالا ما موضوعش را ثابت فرض ميکنيم- وقتي که موضوع در يک عرضي از اعراض خودش حرکت ميکند معنايش اين است که موضوع در هر آن، فردي يا نوعي يا صنفي از آن مقوله را دارد (به حسب اينکه حرکت اشتدادي باشد يا نباشد)، لااقل فردي از مقوله را دارد (زيرا ممکن نيست که نه فردش عوض بشود و نه نوعش)، فردي نيست ميشود فرد ديگر به وجود ميآيد، باز فردي نيست ميشود فرد ديگر به وجود ميآيد و همينطور ...
🔹اکنون اين اشکال پيش ميآيد که اگر بنا باشد افراد عوض شود پس حافظ وحدت در اينجا چيست؟ پاسخ ميدادند که موضوع، حافظ وحدت است و به همين دليل ميگفتند که حرکت جوهريه محال است؛ اگر حرکت در اعراض باشد موضوع حافظ وحدت است ولي اگر حرکت در جوهر باشد ديگر حافظ وحدتي در کار نيست.
🔹مرحوم آخوند جواب داد که اگر وجود اصيل باشد همه اشکالات، چه در حرکات عرضي و چه در حرکات جوهري حل ميشود و اگر وجود اصيل نباشد حتي در حرکات عرضي هم مشکل قابل حل نيست و موضوع نميتواند حافظ وحدت باشد، زيرا مثلًا در مورد مراتب بياض اين سؤال مطرح ميشود که آيا يک وحدت واقعي وجود دارد يا نه؟ يعني آيا يک وجود واحد است و يا متعدد است؟ اگر متعدد باشد لازم ميآيد که غير متناهي محصور بين حاصرين باشد؛ و آنچه که توجيه ميکند که اين فردي باشد غير از آن فرد، يا نوعي باشد غير از آن نوع، همان ماهيت اوست و الا به اعتبار وجودش يک وجود واحد سيال است؛ امر واحدي است که يک وحدت واقعي دارد و به اجزاء غير متناهي قابل تجزيه است (البته بالقوه نه بالفعل).
🔹پس اصالت وجود است که ميتواند حرکت را توجيه و تفسير کند. ولي بنا بر اصالت ماهيت بايد واقعاً بودن و نبودن در کار باشد. چون چنين نيست که شئ واقعاً به طور کامل نيست شود و دوباره به وجود آيد، لذا گفتند که هستي و نيستي با هم درآميخته و مخلوط شدهاند و از اين درآميختن «شدن» به وجود آمده است و حال آنکه شدن خود نوعي از هستي است. وقتي به وجودش نگاه ميکنيم ميبينيم يک وجود واحد است، يک شدن است، و وقتي به ماهيتش نگاه ميکنيم ميبينيم دائما نوعي ميرود و نوعي ميآيد، يا فردي ميرود و فردي ميآيد، يعني همواره بودن است و نبودن، بودن است و نبودن، ... لذا اينها آمدند و واقعيت «شدن» را ترکيبي از بودن و نبودن دانستند و ريشه فکرشان همان طرز فکر ابتدائي يعني طرز فکر اصالت ماهيتي است.
🔹پس اينکه فلسفههاي جهان را به دو نوع تقسيم کردهاند: فلسفههاي هستي و بودن و فلسفههاي شدن، درست نيست و اگر هم فرضاً قبول کنيم که دو گروه فيلسوف وجود دارند که يک گروه قائل به ثباتند و گروه ديگر قائل به حرکت، چه دليلي دارد که اينها را قائل به «بودن» و آنها را قائل به «شدن» بدانيم؟ و چنانکه گفتيم اين تعبير از هگل شروع شده است، چون او ماهيت حرکت را ترکيبي واقعي از بودن و نبودن ميداند و لذا از نظر او حرکت نميتواند واقعاً از سنخ هستي باشد. ولي در فلسفه ما چنين نيست، حرکت واقعاً سنخي از هستي است و در عين اينکه سراسر هستي است، از نظر ماهيت و مرتبه مرکب از هستي و نيستي است.
@usul121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌فلسفه راه است نه مقصود
امام خمینی:
فلسفه و استدلال راهی است برای وصول به مقصد اصلی و نباید تو را از مقصد و مقصود و محبوبْ محجوب کند، یا بگو این علوم عبورگاه به سوی مقصد هستند و خود مقصد نیستند و دنیا مزرعۀ آخرت است و علوم رسمی مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه عبادات نیز عبورگاه به سوی او ـ جلّ و علا ـ است.
نامه اخلاقی و عرفانی به آقای سید احمد خمینی/8 / 2 / 61
صحیفه امام ج16 ص220
* * *
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌اسلام و مظاهر توسعه ی علم و تمدّن
📍فیلسوف و فقیه انقلاب اسلامی، استاد شهید مطهری:
🔹اسلام هرگز به شكل و صورت و ظاهر زندگی نپرداخته است. تعلیمات اسلامی همه متوجّه روح و معنی و راهی است كه بشر را به آن هدفها و معانی می رساند. اسلام هدفها و معانی و ارائه ی طریقه ی رسیدن به آن هدفها و معانی را در قلمرو خود گرفته و بشر را در غیر این امر آزاد گذاشته است و به این وسیله از هر گونه تصادمی با توسعه ی تمدّن و فرهنگ پرهیز كرده است.
🔸در اسلام یك وسیله ی مادّی و یك شكل ظاهری نمی توان یافت كه جنبه ی «تقدّس» داشته باشد و مسلمان وظیفه ی خود بداند كه آن شكل و ظاهر را حفظ نماید؛ از این رو پرهیز از تصادم با مظاهر توسعه ی علم و تمدّن، یكی از جهاتی است كه كار انطباق این دین را با مقتضیات زمان آسان كرده و مانع بزرگ جاوید ماندن را از میان بر می دارد.
استاد مطهری، ختم نبوت، مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 191
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌عقلانیت و سیاست
🔰 انقلابی بودن باید با عقلانیت همراه باشد/ برای بازسازی انقلابی و عقلانی همه عرصههای مدیریتی همت کنید
🔻 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت سیزدهم:
در مدت خدمت و مسئولیت، همتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البته عقلانی و فکورانه در همهی عرصههای مدیریتی انشاءاللّه بوجود بیاید.
🔹 انقلابی بودن حتماً بایستی همراه باشد با عقلانیت که این شیوهی صحیح جمهوری اسلامی از اول کار تا امروز این بوده که حرکت انقلابی با حرکت اندیشهورزانه و عقلانی همراه باشد.
۱۴۰۰/۶/۶
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از بدایه الحکمه
1_1102197059.apk
27.74M
نرم افزار حکیم
مجموعه آثار آیت الله جوادی آملی
@usul121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
⚫️ حضرت علامه آية الله حسنزاده آملی دارفانی را وداع گفت
انا لله و انا اليه الراجعون
🔹حكيم متاله آية الله علامه حسن زاده آملی امروز به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری شدند و متاسفانه ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفتند.
🔹ایشان متولد سال ۱۳۰۷ در قریه ایرابخش لاریجان شهرستان آمل از فیلسوفان متأله، فقیه، عارف، منجم و مدرس دروس حوزوی بودند.
🔹این عالم برجسته و شهره جهان اسلام در ادبیات، ریاضی، هیئت و... تبحر خاص داشتند و به زبانهای فرانسوی و عربی نیز مسلط بودند.
🔹اشعار اثرگذار و جذاب به زبان طبری و فارسی دارند و تاکنون حدود ۱۹۰ اثر از علامه حسنزاده آملی به ثبت رسانیده شدهاست
این عالم فرزانه و حکیم متاله یگانه، فقه، اصول، عرفان و فلسفه را از محضر آیات محمدتقی آملی، طباطبایی، الهی قمشهای، محمدحسن الهی، شعرانی، احمد آشتیانی و رفیعی قزوینی بهره برد و سالیان متمادی به تدریس حکمت و عرفان و ریاضیات و نجوم اهتمام داشت.
«الاصول الحکمیة»، «شرح فصوص الحکم»، «مشکات القدس علی مصباح الأنس»، «رسالۀ لقاءالله»، «اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال»، «انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه»، «مجیزهای در مناسک حج» و «انسان و قرآن» از جمله آثار آن عالم ربانی است.
⚫️ إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
◾️رحلت عارف واصل و حکیم ذوفنون و فقیه ربانی حضرت استاد علامه آية الله حسن زاده آملی(ره) را خدمت حضرت بقیه الله الاعظم(عج) و رهبر معظم انقلاب و همه مراجع و علما و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌مثنوی اصل اصول اصول دین
✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنهای:
🔸بخش مهمی از شعر آئینی ما میتواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است.
🔹 شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، #مثنوی؛ که خودش میگوید: "و هو اصول اصول اصول الدین".
واقعاً اعتقاد من هم همین است.
🔸یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیدهام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم.
1387/06/25
بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان
14 رمضان 1429
#مولوی
#مثنوی
#مطهری
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌معاد در طرح کلی اندیشه اسلامی
🔹 چند روزی بود که منتظر بودم که الحمدلله انتظار به سر امد، امشب دوست عزیز آقای محمد قائمی راد از دانشجویان بسیار خوب دانشگاه امام صادق(ع) کتاب ارزشمند #معاد را لطف فرمودند و هدیه دادند.
🔸جمعی از دانشجویان و استادان انقلابی خوش ذوق و هنرمند برای این کتاب زحمت بسیار زیادی کشیده اند و تلاش بسیار خوبی در مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب صورت داده اند و کتابی هنرمندانه در امتداد کتاب #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی در قرآن کریم تدوین و تأليف کرده اند. شکر الله مساعیهم.
🔹 ان شاءالله در اولین فرصت، یاداشتی در بیان ویژگی ها و خصوصیات این اثر قابل تقدیر نوشته خواهد شد و تقدیم عزیزان می گردد.
🔸 از همه دست اندرکاران تدوین و نشر این اثر، تقدیر و تشکر می شود و از خداوند متعال توفیق روز افزون آنها را خواستارم.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌اثری گرانسنگ
✔️کتاب #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم از منظر علامه آیت الله #مصباح_یزدی:
بخش اول:
آنچه به عهده اين جانب گذاشته شده، توضيح مختصرى درباره كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم مىباشد، ابتدا از كتاب معرفى اجمالى مىنمايم و بعد انگيزه تأليفش و در خاتمه آثار اين نوشتار را در روند حركت فلسفى و فكرى معاصر مورد بررسى قرار مىدهم.
🔹امّا معرفى كتاب:
اين اثر در 5 مجلّد و شامل چهارده مقاله است، نخستين مقالهاش به تعريف فلسفه و مباحث شناختشناسى و به اصطلاح اپيستمولوژى اختصاص دارد و بقيه مقالات اين كتاب مربوط به هستىشناسى و فلسفه اُولى است، تمام مقاله چهاردهم درباره خداشناسى است، هر مجلّد كتاب از دو بخش متمايز و قابل تفكيك تشكيل شده است، يك بخش متن كتاب مىباشد به قلم مرحوم علامه طباطبايى(رحمه الله) و يك بخش شامل مقدمه و پاورقىهايى كه استاد شهيد مرحوم مرتضى مطهرى آنها را مرقوم فرمودهاند.
🔸انگیزه نگارش
براى روشن شدن انگيزه نگارش اين كتاب ضرورت دارد نظرى اجمالى به شرايطى كه در آن اوضاع اين كتاب نوشته شده، بيافكنيم. نوشتار مورد اشاره در حدود سال 1330 ه.ش، تأليف شده و جلد اوّلش در سال 1332 ه.ش به حليه طبع آراسته گرديده است و مُجلّدات بعدى در طول چندين سال به تدريج به طبع رسيده است،
🔹فضای فکری ابران
در آن ايّام در فرهنگ كشور ايران، افكار فلسفى غربى و الحادى رسوخ يافته بود و روشنفكرها و فارغ التحصيلان دانشگاهها تدريجاً با مكاتب فلسفى غرب آشنا مىگرديدند، اين آشنايى از چند راه صورت مىگرفت: مباحثى كه در دانشگاه تدريس مىگرديد و نيز آثارى كه در دانشگاههاى اروپايى فرامىگرفتند، عدهاى نيز از طريق ترجمه چنين آثارى يا به زبان اصلى با اين مباحث آشنا مىشدند و بدينگونه مكاتب ماترياليستى و ضد الهى افكار خود را به جامعه فرهنگى و دانشگاهى ايران منتقل مىنمودند.
امّا در حوزه فلسفه اسلامى كار چشمگير و ارزشمندى انجام نگرفته بود و به تدريج دو نوع فلسفه پديد آمد يكى فلسفه شرقى و اسلامى و ديگرى هم فلسفه غربى كه حاوى مبانى فكرى چندين مكتب بود و هر كدام از اينها در گوشه و كنار جهان حاميانى داشت و در دانشكدههاى گوناگون دنيا مورد بررسى قرار مىگرفت.
كمكم اين فكر در اذهان شكل گرفت كه فلسفه اسلامى توان مقاومت در مقابل فلسفه غربى والحادى را ندارد و چنين پندارى را به دانشجويان و تحصيل كردههاى دانشگاهى القا كردند كه ديگر دوران فلسفه اسلامى سپرى شده و حالا نوبت فلسفههاى جديد است كه معمولا در غرب مطرح مىشود.
در صورتى كه اتقان و استحكام مباحث فلسفه اسلامى به مراتب بيشتر از فلسفههاى غربى بوده و آنچه مىبايست انجام مىگرفت تطبيق و مقارنهاى بود كه ضرورت داشت طىّ آن موضع فلسفه اسلامى درباره حكمت غربى و اروپايى تبيين مىگرديد و حقانيّت و برترى اين فلسفه بر تفكّرات غربى والحادى ثابت مىگشت.
ولى در حوزههاى علميه چنين كارى انجام نگرفته بود و كسى هم درصدد انجامش نبود، علامه طباطبايى معتقد بودند بايد چنين مباحث تطبيقى انجام گيرد و مباحثى طرح گردد كه در آنها هم فلسفه غربى بيان شود و نيز از موضع فلسفه اسلامى اين تفكر نقد شود. آنچه موجب تقويت اين انگيزه مىگرديد، اين بود كه در آن دوران فلسفه ماركسيسم با عوامل گوناگونى كه سبب جاذبه دروغين و رشد كاذبش مىشد در اين كشور رواج مىيافت و دستهاى مختلفى بودند كه اين فلسفه را ترويج مىكردند كه البته برخلاف آن تبليغات شديدى كه طرفدارانش از آن مىنمودند، از نظر اتقان و استوارى بحثها چندان ارزشى نداشت ولى چون جهانبينى مكتبهاى اقتصادى و مادّى ماركسيستى مطرح مىگرديد و مباحث آن با شعارهاى فريبندهاى كه در طرفدارى از مظلومين، كارگران، كشاورزان و رنجبران، بين عدهاى جذابيت يافت، اينگونه شعارهاى بدون پايه و اساس در ايران نيز در حال رواج بود و توجه به چنين پديدهاى باعث گرديد كه مرحوم علامه طباطبايى(رحمه الله) اهتمام جدّى به طرح مباحث تطبيقى فلسفى داشته باشد.
ادامه دارد...
منبع: تماشای فرزانگی و فروزندگی، ص۱۴۱
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌اثری گرانسنگ
✔️کتاب #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم از منظر علامه آیت الله #مصباح_یزدی:
بخش دوم:
🔹سرگذشت تدوین:
همانگونه كه علامه شهيد مطهرى در مقدمهاى كه بر كتاب مذكور (اصول فلسفه و روش رئاليسم) نوشتهاند يادآور شدهاند:
يك انجمن علمى ـ فلسفى توسط علامه در قم بنيان نهاده شد و عدهاى از مشاهير و فضلاى برجسته حوزه و محققان دينى از جمله شهيد مطهرى در اين انجمن شركت داشتند و طى آن مباحث فلسفه تطبيقى مطرح مىگرديد ومورد بحث و ارزيابى قرار مىگرفت و در نتيجه مقرّر گرديد حاصل اين بحثها و نقدها به صورت مقالاتى كه مجموع آنها كتابى را تشكيل مىدهد به نگارش درآيد، اين تلاش توسط شخص مرحوم علامه انجام پذيرفت و چهارده مقاله نوشته و مقرر گرديد براى طبع آن اقدام شود ولى با توجّه به اينكه مباحث فلسفى، مشكل است و فهمش براى عموم آسان نيست ضرورت داشته كه درباره هر كدام از موضوعات توضيحاتى داده شود تا گستره استفاده از آنها، گسترش يابد و كسانى كه به چنين مطالبى علاقه دارند و در هر سطحى از معلومات و آگاهى هستند بتوانند از اين كتاب استفاده كنند، از اين جهت قرار شد كه استاد مطهرى(رحمه الله) مقدمه، توضيحات و پاورقىهايى براى اين اثر بنويسند، كه ابتدا براى چهار مقالهاش نوشته شد كه در جلد اوّل درج گرديد و تقريباً حجم پاورقىها و مقدماتى كه آن متفكر شهيد مرقوم نمودند دو برابر اصل كتاب است.
پس انگيزه تأليف اين كتاب در درجه اوّل، انجام بحثهاى تطبيقى بين فلسفه اسلامى و فلسفه غربى و بهويژه نقّادى فلسفه ماركسيسم بود.
ماترياليسم ديالكتيك در آن ايام رواج چشمگيرى يافته و نشرياتى هم اين افكار را منتشر مىكردند، مجلهاى تحت عنوان نشريه «دنيا» تئورىهاى ماركسيسم را كه غالباً جنبه فلسفى داشت، طى مقالاتى مىنوشت، دكتر تقى ارانى،(1) نكاتى را به نگارش در مىآورد كه از نظر فكرى در ميان ماركسيستها و كشورهاى كمونيستى و حاميان مكاتب الحادى اهميت شايان توجهى داشت.
1. تقى ارانى فرزند ابوالفتح در سال 1281 ه.ش در تبريز به دنيا آمد و در سال 1318 ه.ش مُرد او از نخستين مروّجان تفكر مادى و ماركسيسم طرفدار شوروى در ايران بود و بنيانگذار فكرى حزب توده مىباشد. در سال 1312 ه.ش وى در ايران روزنامه «دنيا» را منتشر كرد كه نخستين نشريهاى بود كه به بحث درباره اصول مسلك ماركس مىپرداخت.
ادامه دارد...
منبع: تماشای فرزانگی و فروزندگی، ص۱۴۳
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
👓 واکسیناسیون اجباری در اندیشه شهید مطهری!
❗️ جلوتر بودن شهید از زمان خودش!!
🔹 وقتی دولت احساس خطر میکند که یک بیماری شیوع پیدا میکند #بالاجبار به مردم واکسن میزند!
نمیگوید آیا اجازه میدهی به شما واکسن بزنم؟
این عمل منطقی است و بحث سلیقه نیست!
❗️❗️ تاریخ میگوید اولین بار که واکسن #آبله کشف شد بلوایی شد! مردم انگلستان در برابر واکسن مقاومت کردند، ولی آیا فهمیدهها باید تابع این #جهالت عمومی باشند؟!
📕 ۱۵گفتار ص۲۳۷
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 حکمت متعالیه در تراز "#حکمت_تمدنی"
ظرفیت های مفهومی و معرفتی حکمت متعالیه در ساخت #بنای_فرهنگ_و_تمدن و پر کردن خلا فکری و فلسفی جهان و حضور فعال و بانشاط در باشگاه جهانی معرفت و فلسفه از منظر حکیم انقلاب اسلامی امام خامنه ای:
🔸مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون شخصیت و زندگی خود او، مجموعهی در هم تنیده و به وحدت رسیدهی چند عنصر گرانبها است.
🔹در فلسفهی او از #فاخرترین عناصر معرفت یعنی عقل منطقی، و شهود عرفانی، و وحی قرآنی، در کنار هم بهره گرفته شده، و در ترکیب شخصیت او تحقیق و تأمل برهانی، و ذوق و مکاشفهی عرفانی، و تعبد و تدین و زهد و انس با کتاب و سنت، همه با هم دخیل گشته، و در عمر علمی پنجاهسالهی او رحلههای تحصیلی به مراکز علمی روزگار، با مهاجرت به کهک قم برای عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پیاده احرامی حج شدن، همراه گردیده است.
🔹 همانگونه که فلسفهی صدرایی -که خود او بحق آن را حکمت متعالیه نامیده- در هنگام پیدایش خود، نقطهی #اوج فلسفه اسلامی تا زمان او و ضربهیی قاطع بر حملات تخریبی مشککان و فلسفهستیزان دورانهای میانهی اسلامی بوده است، امروزه پس از بهرهگیری چهارصدساله از تنقیح و تحقیق برجستگان علوم عقلی، و نقد و تبیین و تکمیل در حوزههای فلسفه، و ورز یافتن با دست توانای فلاسفهی نامدار حوزههای علمی بویژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها #استحکام بلکه #شادابی و #سرزندگی مضاعفی گرفته و میتواند در جایگاه شایستهی خود در #بنای_فرهنگ_و_تمدن، بایستد و چون #خورشیدی در ذهن انسانها بدرخشد و فضای ذهنی را #تابناک سازد.
🔸 مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون همه فلسفهها در محدودهی ملیت و جغرافیا نمیگنجد و متعلق به #همهی_انسانها و جامعهها است. همواره همه بشریت به یک چهارچوب و استخوانبندی متقن عقلایی برای فهم و تفسیر هستی نیازمندند.
🔹 هیچ فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایهی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینهی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد . و چنین است که به گمان ما فلسفهی اسلامی بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی ، جای خالی خویش را در اندیشهی انسان این روزگار میجوید و سر انجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت.
🔹 ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی وامدار و بیش از همه در برابر آن مکلفیم. دوران ما با دمیدن خورشیدی چون #امام_خمینی که یگانهی دین و فلسفه و سیاست و خود یکی از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزهی درسی و تحقیقی پربرکت حکیم #علامهی_طباطبایی که استاد یگانه مبانی ملاصدرا در طول سی سال در حوزهی قم به شمار میرفت، و تلاش تلامذه و هم دورههای آنان، بیشک دورهی با برکتی برای فلسفه الهی است.
🔸و اکنون برپایی این گردهمایی بزرگ از فرزانگان ایرانی و غیرایرانی مژدهی آگاهیهای ژرفتر و گستردهتری در باب فلسفه ملاصدرا میرساند. شاید این یکی از موجباتی شود که مسیر مستقیم و تکاملی و نامتناقض فلسفه که از ممیزات فلسفهی اسلامی بویژه پس از روشن شدن #مشعل_حکمت_صدرایی است، در ذهن اندیشوران و فیلسوفان غرب، با مسیر پرتقاطع و پرتناقض و پرنشیب و فراز فلسفه غربی در همین چهارصد سال مقایسه شود و #فرصت_تازهای برای نقد و بحث در باشگاه جهانی معرفت و استدلال عقلانی، فراهم آید.
۱۳۷۸/۰۳/۰۱
پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا
#حکمت_تمدنی
#بنای_فرهنگ_و_تمدن
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 آقای قاضی برای همه، هم #علما، هم طلاب، هم مردمالگوست!!
🔹 مرحوم میرزا علی آقای قاضی یکی از #حسنات دهر است؛
یعنی واقعاً شخصیت برجستهی علمی و عملی مرحوم آقای قاضی، حالا اگر نگوییم بینظیر، حقّاً در بین بزرگان کمنظیر است.
❗️ خب، ایشان علاوه بر مقامات معنوی و عرفانی خودشان، شاگردان زیادی را هم تربیت کردند که این خیلی با ارزش است؛ شخصیتهای بزرگی که ما بعضی از اینها را ملاقات کردیم، زیارت کردیم: مرحوم آقای طباطبائی، مرحوم آقای آسید محمدحسن الهی - اخوی ایشان - مرحوم آقای آمیرزا ابراهیم شریفی - که داماد مرحوم آقای قاضی بودند، در زابل بودند و جزو شاگردان برجستهی آقای قاضی بودند - مرحوم آقای حاج شیخ عباس قوچانی، و در این اواخر هم مرحوم آقای بهجت
❗️ مهمترین مسئله در این باب، این است که ما در بین سلسلهی علمی #فقهی و حِکمی خودمان در حوزههای علمیه - در این صراط مستقیم - یک گذرگاه و جریان خاصالخاص داریم که میتواند برای همه #الگو باشد، هم برای علما الگو باشد، علمای بزرگ و کوچک - هم برای آحاد مردم و هم برای جوانها؛ میتوانند واقعاً الگو باشند.
🔹 اینها کسانی هستند که به پایبندی به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند مجاهدت کردند کار کردند، و به مقامات عالیه رسیدند. و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق مندرآوردی و تخیّلی - مثل بعضی از سلسلهها و دکانهای تصوّف و عرفان و مانند اینها - بلکه #صرفاً از طریق #شرع_مقدّس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.
💬 امام خامنهای
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
📌بهترين فرصتها برای حکمت
فیلسوف انقلاب استاد #شهید_مطهری:
🔹علم و معرفت را هيچگاه به يك زمان معين يا بر يك قوم و ملت معين وقف نكردهاند و اگر امتياز علم در انحصار اشخاص معين بود اين پيشرفت حيرتآورى- كه امروز مىبينيم حاصل نمىشد.
🔸وضع مخصوص تمدن امروز بشرى و از بين رفتن فاصلهها و باز شدن معارف شرق و غرب به روى يكديگر بهترين فرصتها را براى شخص محقق پيش مىآورد كه نتايج قرنها رنج و مطالعه و تحقيق را كه از راههاى مختلف بدست آمده مورد استفاده قرار داده و با بكار بردن نيروى ابداع و ابتكار راههاى تازهاى باز كند و بابهاى ديگرى بگشايد و همواره در چنين فرصتهايى بوده كه علم و فلسفه توانستهاند مراحل جديدى را طى كنند.
تهران اسفندماه 1333 شمسى
مرتضى مطهرى.
{اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص: 10}
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌فطرت بنیان معرفت شناسی
استاد شهید مطهری:
🔹تنها با قول به #فطرت است که انسان، هم از جهت ادراک و تفکر و هم از جهت گرايش و احساسات عالي انساني «جهتدار» ميشود، آنهم جهت ضروري. از نظر ما هرچند ذهن در ابتدا فاقد هر نوع ادراک بالفعل است (اللَّه الذي اخرجکم من بطون امّهاتکم لاتعلمون شيئاً ...)و هرچند ذهن از نظر پذيرش معقولات اوليه (ماهيات) ماده خام محض و بلااقتضاء است (برخلاف نظريه افلاطون و حتي دکارت در تصور ماهيت جسم) و پذيرنده محض است، اما انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و معقولات ثانيه منطقي به حکم استعداد فطري و بعد الهي خاص است، همچنان که استعداد تعميم معاني و معقولات اوليه يعني تجريد آنها و تعميم آنها نيز معلول استعداد خاص است که حکما از آنها به عقل بالقوه تعبير ميکنند.
🔸تعميم و تجريد و همچنين انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و انتزاع معقولات ثانيه منطقي مولود استعداد فطري ذهن انساني است و اينهاست که به انسان امکان تفکر و استدلال و استنباط و استخراج احکام و قوانين کلي ميدهد. علاوه بر همه اينها يک سلسله تصديقات اوّلي فطري براي انسان هست که جهت تفکر را روشن ميکند.
🔹تجريد و تعميم و انتزاع، مايههاي ثانوي تفکر را (مايههاي اوليه که ماده خام تفکر است وسيله حواس به دست ميآيد) به دست ميدهد و يا به تعبير دکارت صورت تفکر را به دست ميدهد و تصديقات فطري کادر و جهت تفکر را؛ يعني جهت تفکر را ضرورت و لايتخلف ميکند و از اراده انسان خارج ميکند همچنان که جهان خارج هم از اين جهت نقشي ندارد. جهان بيرون دو نقش دارد: يکي اينکه مواد اوليه تصوريه را ميدهد از راه احساس و ديگر اينکه پارهاي تصديقات ثانويه را ميدهد از راه تجربه که البته به کمک قياس و تصديقات فطري است.
🔸 مثلًا امتناع جمع ميان نقيضين، امتناع جمع ضدين، امتناع دور، امتناع تقدم شيء بر نفس، ضرورت صدق نتيجه با صدق مقدمتين، ضرورت صدق عکس مستوي و عکس نقيض با صدق اصل، ضرورت ثبوت قضيه از راه خلف يعني از راه ابطال نقيضش و امثال اينها جبراً مسير تفکر و کادر تفکر را و جهت تفکر را در همه يکنواخت تعيين ميکند واين است فطرت ادراکي.
🔹و اگر انسان آنچنان بود که ماده خام محض بود و تحت تأثير مطلق عالم بيرون و مقياسي براي اطمينان به اينکه بيرون هم برخلاف اين مقياسها نخواهد شد نداشت، مثلًا در آينده جمع نقيضين، تقدم شيء بر نفس، صدق اصل و عدم صدق عکس تحقق نخواهد يافت، به هيچ علم و ادراکي نميشد اعتماد و اطمينان کرد.
و اما از جنبه گرايشها. باز هم فطرت است که به انسان نوعي جهت داده و ميدهد.
یاداشت ها ج۱۱ ص۵۷
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
#حدیث روز
امام على عليه السلام :
🔹أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ وَ أَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛
🔸عاقل ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر همّت نمايد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص52)
🌸🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
نقش زبان در انتقال معاني فلسفی
#علامهی_طباطبایی:
🔹يك قاضى علمى كه در يك مسئله علمى و خصوصاً يك مسئله #فلسفى قضاوت مىكند كارش بسيار دشوار و مصيبتش بسيار گران است، زيرا از يك طرف #حواس، او را به سوى امور جزيى مىكشاند و نمىگذارد متوجه #كليات، مجردات و مسائل ماوراى طبيعت بشود كه ديگر معيارهاى مادى در آنها به كار نمىآيد.
🔸و حتى تعبيرها و #واژههايى كه بيانگر مطلب و مقصود است در آن جا به كار نمىرود،
🔹زيرا اين واژهها #زاييده نيازهاى مادى و بيانگر خواستهاى مادى است.
🔸 و تنها در صورتى مىتوانيم آنها را در فلسفه به كار ببريم كه آنها را از حجابهاى مادى #تجريد كنيم و تعينات و تشخصات را كه ملازم با جزئيت است از آنها سلب كنيم.
🔸روى اين بيان، اين واژهها در هر مسئله فلسفى به كار رود انسان را در #سراشيبى سقوط و گمراهى قرار مىدهد و تمام نتايج و معارفى كه بر اين الفاظ بار مىشود احتمال اشتباه و لغزش را به همراه دارد.
✔️منبع: علی (عليه السّلام ) و فلسفه الهی
مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج1، ص: 195
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌فلسفه وضع الفاظ و محدودیت آن
🔺علامه طباطبائی:
🔸پايه و اساس وضع الفاظ بر پايه احتياجات بشرى بوده است و در اثر توسعه احتياجات، دايره وضع الفاظ وسيعتر شده است.
🔹لذا بيان حقايق انوار تجرديه عوالم ربوبى در قالب الفاظ غيرممكن است و هر چه از آنجا گفته شود اشاره و كنايه بوده، نمىتواند آن حقيقت عاليه را در افهام تنزل دهد.
🔸بشر مادى كه به نص اخبار: «{انْتَ في أظْلَمِ الْعَوالم»} در تاريكترين عوالم از عوالم الهيه كه همين عالم ماده است زندگى مىنمايد و هر چه با چشم خود مىبيند و با دست مادى خود لمس مىنمايد از براى آنها الفاظى در حدود اختيارات روزمره خود وضع مىنمايد، اما از ساير عوامل و از تعلقات و تشعشعات و انوار و ارواح اطلاعى ندارد تا براى آنها نيز الفاظى وضع كند.
🔹بنابراين ما در تمام لغات جهان لغتى نداريم كه آن معانى عاليه را حكايت كند.
🔸 پس چهسان مىتوان آن حقايق را به زبان آورده و توصيف نمود؟
مشكل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل اين نكته بدين فكر خطا نتوان كرد
🔹دو دسته، از اين حقايق سخن راندهاند:
🔺اول: جماعات انبياى كرام عليهم السلام. بديهى است كه آنها با عوالم ماوراى ماده ارتباط داشتهاند، ولى به حكم:
«نَحْنُ مَعاشِرَالأنْبِياءِ امِرْنا أَنْ نُكَلِّمَ النّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ»
مجبور بودند از اين حقايق به قسمى تعبير نمايند كه قابل فهم و ادراك عامه مردم باشد و لهذا از بيان حقايق انوارى و غايتِ درخشندگى آن قطع نظر نموده و از بيان آنچه كه حتى به قلبِ بشر هم خطور نكرده است رفع يد نموده، از حقيقت:
«مَالا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا اذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ»
تعابيرى از قبيل جنت و حُور و قصور و غيره مىنمودند و لهذا خود نيز در آخر اعتراف مىنمودند كه بيان حقايق آن عوالم قابل توصيف نيست.
🔺دوم: سلسلهاى از مردم كه به متابعت راه انبيا تشرفِ ادراكِ اين حقايق و فيوضات، به قدرِ اختلاف و استعدادات نصيبشان شده است. اينان نيز سخن در پرده استعمار و تمثيل گفتهاند.
رساله لب اللباب، ص: 50.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
#حدیث روز
رسول اکرم (صلیالله علیه و آله):
🔹یا عَلىُّ اَلعَقل مَا اکتُسِبَت بِهِ الجَنَّهُ و طُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛
🔸یا على عقل چیزى است که با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آید.
(من لایحضره الفقیه،ج۴،ص۳۶۹)
🌸🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 عرفان نظری برتر از همهی علوم، اما مقدمه عرفان عملی است.
"عرفان نظری باید به سلوک بینجامد"
حکیم انقلاب، آیت الله خامنه ای:
🔸 بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با عرفان نظری ندارم. گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله». بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛
🔹منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیهی علوم ببینیم.
🔸عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست.
🔹مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، #عرفان_عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک.
🔸#عرفان_نظری باید به سلوک بینجامد. خب، موضوع عرفان، ذات مقدس پروردگار است. موضوع عرفان، خداست. از این جهت، #برتر_از_همهی_علوم است. خب، این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است، تجلی پیدا کند.
🔹 ما کسانی را دیدیم که گفته میشد در عرفان نظری از همه بهترند، اما در عرفان عملی یک قدم برنداشته بودند. ما افراد اینجوری را دیدیم و درک کردیم که اصلاً مسائل سلوکی و اینها را مس نکرده بودند. آنچه که من به آن تکیه دارم، این است که واقعاً یک حرکت عملی دیده شود؛ که این در مورد اهل معقول، به طور عام مطلوب است.
🔸آن کسانی هم که به عنوان اهل حکمت و اهل معقول شناخته شدند، غالباً کسانیاند که این جنبهی معنوی در آنها وجود داشته.
بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌فلسفه زبان و تأويل قرآن
🔺متفکر قرآنی علامه طباطبایی:
🔸در صدر اسلام در ميان اكثريت تسنن معروف بود كه قرآن كريم را در جايى كه دليل باشد مى توان از ظاهرش صرف كرده به معناى خلاف ظاهر حمل كرد و معمولًا معناى خلاف ظاهر (تأويل) ناميده مى شد و آنچه در قرآن كريم به نام (تأويل) ذكر شده به همين معنا تفسير مى گردد.
🔹در كتاب مذهبى جماعت و همچنين در مناظره هاى مذاهب مختلفه- كه به تحرير درآمده- بسيار به چشم مى خورد كه در مسئله اى كه با اجماع علماى مذهب يا دليل ديگرى ثابت مى شود اگر با ظاهر آيه اى از آيات قرآنى مخالف باشد، آيه را تأويل نموده به معناى خلاف ظاهر حمل مى كنند و گاهى دو طرف متخاصم براى دو قول متقابل با آيات قرآنى احتجاج مى نمايند و هركدام از دو طرف آيه، طرف ديگر را تأويل مى كند.
🔸اين رويه كم و بيش به شيعه نيز سرايت نموده است و در برخى از كتب كلامى شان ديده مى شود. ولى آنچه پس از تدبر كافى در آيات قرآنى و احاديث اهل بيت به دست مى آيد اين است كه قرآن كريم در لهجه شيرين و بيان روشن و رساى خود، هرگز شيوه لغز و معما پيش نگرفته و مطلبى را جز با قالب لفظى خودش به مردم القا نكرده است و آنچه در قرآن كريم به نام (تأويل) ذكر شده است از قبيل مدلول لفظ نيست بلكه حقايق و واقعيتهايى است كه بالاتر از درك عامه بوده كه معارف اعتقادى و احكام عملى قرآن از آنها سرچشمه مى گيرد.
🔹آرى همه قرآن تأويل دارد و تأويل آن مستقيما از راه تفكر قابل درك نيست و از راه لفظ نيز قابل بيان نمى باشد و تنها پيامبران و پاكان از اولياى خدا كه از آلايشهاى بشريت پاكند، مى توانند از راه مشاهده، آنها را بيابند. آرى، تأويل قرآن روز رستاخير براى همه مكشوف خواهد شد.
🔷توضيح:
🔹به خوبى مى دانيم آنچه بشر را وادار به سخنگويى و وضع لغت و استفاده از الفاظ نموده، همانا نيازمنديهاى اجتماعى مادى است. بشر در زندگى اجتماعى خود ناگزير است كه منويات و محتويات ضمير خود را به همنوعان خود بفهماند و براى همين منظور از صدا و گوش استمداد جويد و گاهى كم و بيش از اشاره و چشم استفاده كند. و از اينجاست كه در ميان شخص گنگ و نابينا هيچگونه تفاهم برقرار نمى شود؛ زيرا آنچه نابينا به زبان مى گويد، گنگ نمى شنود و آنچه گنگ به اشاره مى فهماند نابينا نمى بيند و از اين روى در وضع لغات و نامگذارى اشياء تأمين نيازمندى مادى منظور بوده و براى چيزهايى و اوضاع و احوالى، لفظ ساخته شده كه مادى و در دسترس حس يا نزديك به محسوس مى باشد چنانكه مى بينيم در مواردى كه مخاطب ما يكى از حواس را فاقد است، اگر بخواهيم از چيزهايى كه از راه همان حس مفقود درك مى شود، سخن بگوييم دست به يك نوع تمثيل و تشبيه مى زنيم مثلًا اگر بخواهيم به يك نابيناى مادرزاد از روشنايى و رنگ، يا به كودكى كه به حد بلوغ نرسيده از لذت عمل جنسى توصيف كنيم، مقصود خود را با نوعى از مقايسه و تشبيه و آوردن مثل مناسب تأديه مى كنيم، بنابراين، اگر فرض كنيم در جهان هستى، واقعيتهايى وجود دارد كه از ماده و آلايش ماده منزه است (و واقع امر هم همين است) و از گروه بشر در هر عصر يك يا چند تن انگشت شمار، استعداد درك و مشاهده آنها را دارند، چنين چيزهايى از راه بيان لفظى و تفكر عادى قابل تفهيم و درك نخواهد بود و جز با تمثيل و تشبيه نمى توان به آنها اشاره كرد.
🔸خداى متعال در كتاب خود مى فرمايد:
ما اين كتاب را از قبيل لفظ، خواندنى و عربى قرار داديم شايد شما آن را تعقل كنيد و بفهميد و همانا اين كتاب نزد ما در لوح محفوظ كه اصل كتب آسمانى است، بسى بلند پايه و محكم اساس است (فهم عادى به آن نمى رسد و در آن رخنه نمى كند)
و نيز مى فرمايد:
(تحقيقا اين كتاب قرآنى است گرامى در كتابى كه از انظار عادى پنهان است، كسى به آن مس نمى كند مگر پاك شدگان).
🔹و همچنين در حق پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت وى مى فرمايد:
(خداى متعال مى خواهد از شما اهل بيت هرگونه پليدى را ببرد و شما را پاك گرداند)
🔸به دلالت اين آيات، قرآن كريم از مرحله اى سرچشمه مى گيرد كه افهام مردم از رسيدن به آنجا و نفوذ كردن در آنجا زبون است، كسى را نمى رسد كه كمترين دركى در آنجا داشته باشد جز بندگانى كه خدا آنان را پاك گردانيده است و اهل بيت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن پاكانند.
🔹و در جاى ديگر مى فرمايد:
(اينان كه ايمان به قرآن نمى آورند تكذيب كردند چيزى را كه به علم او احاطه نيافته اند و هنوز تأويل آن براى آنها مشهود نشده است (يعنى روز قيامت كه حقايق اشياء بالعيان ديده مى شود و باز در جاى ديگر مى فرمايد: (روزى كه تأويل قرآن (همه قرآن) مشهود مى شود، كسانى كه آن را فراموش كرده بودند به راستى و صدقِ دعوت نبوت، اعتراف خواهند كرد.
شيعه در اسلام ، ص: 92
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌صلوات کبیره ( محمدیه تفصیلیه )
اللَهُمَّ صَلِّ عَلی المُصْطَفی مُحَمَّدٍ وَ المُرتَضَی علِیٍ
وَ البَتُولِ فاطِمَةَ وَ السِّبطَیْنِ الحَسَنِ وَ الحُسَیْنِ
وَ صَلِّ عَلی زَیْنِ العِبادِ عَلِیٍّ وَ البَاقِر مُحَمَّدٍ وَ الصَّادِقِ جَعْفَرٍ
وَ الْکاظِمِ مُوسَی وَ الرِّضا عَلِیٍّ وَ التَّقِیِّ مُحَمَّدٍ وَ النَّقِیِّ عَلِیِّ
وَ الزَّکِیِّ الْعَسْکَریِّ الحَسَنِ
وَ صَلِّ عَلَی المَهْدیِّ الهادی صاحبِ العَصْرِ وَ الزَّمانِ
وَ خَلیفَةِ الرَّحْمَن وَ قاطِعِ البُرْهَانِ وَ سَیِّدِ الإنسِ و الجانِّ
صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أجْمَعِینَ
🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
امام حسين عليه السلام :
🔹لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛
🔸عقل، جز با پيروى از حق، كامل نمى شود
اعلام الدين، ص ۲۹۸
🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
کانال تخصصی با موضوع #امتداد_حکمت_و_فلسفه_الهی
بر پایه آثار و #اندیشه_های حکیمان و فیلسوفان انقلاب اسلامی:
❇️ حکیمان نسل اول انقلاب اسلامی:
📌امام خمینی
📌علامه طباطبایی
📌علامه شهید مطهری
📌آیت الله شهید بهشتی
📌آیت الله شهید صدر
📌علامه جعفری تبریزی
📌علامه مصباح یزدی
📌علامه جوادی املی
📌علامه سبحانی تبریزی
و
ایت الله العظمی امام خامنه_ای
❇️حکیمان نسل دوم انقلاب اسلامی
حضرات آیات و حجج اسلام
📎استاد غلامرضا فیاضی
📎استاد حمید پارسانیا
📎استاد سید یدالله یزدانپناه
📎استاد محمد حسین زاده یزدی
📎استاد علی ربانی گلپایگانی
📎استاد علی عابدی شاهرودی
📎استاد محمدرضا عابدینی
❇️اهداف و موضوعات:
🔹چیستی امتداد حکمت و فلسفه
🔹روش شناسی امتداد حکمت و فلسفه
🔹معرفی اثار در مسیر امتداد حکمت و فلسفه
🔸معرفی امتدادگران حکمت و فلسفه از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی
🔸پاسخ به شبهات منکران و تحریف گران امتداد حکمت الهی و فلسفه اسلامی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121📌
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 وجود شریف
فیلمی از دیدار آیت الله العظمی صافی گلپایگانی با رهبر معظم انقلاب
🔹دعای شما برای ما یکی از ارزشمندترین چیزهایی است که در زندگی ما ...
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌تا ذهن را نشناسيم نميتوانيم فلسفه داشته باشيم
(تفاوت روش ذهن شناسي فلسفي و روان شناسی)
🔺استاد شهید مطهری:
🔹بر آشنايان به اين مباحث (فلسفی) پوشيده نيست که طرز تحقيق مسائل ادراکي در فلسفه با طرز تحقيق روانشناسي جديد کاملا متفاوت است؛
🔸نظر روانشناسي متوجه مطالعه عالم درون و قوانين به وجود آمدن و از بين رفتن و روابط پديدههاي نفساني با يکديگر يا با امور خارجي است و مقصود وي شناختن موجودات عالم دروني است
🔸 ولي نظر فلسفه اولًا و بالذات متوجه شناخت وجود و واقعيت است و به انديشههاي ذهن جز با نظر ابزار و اسباب کار نگاه نميکند.
🔹 از نظر فلسفي ما شناخت وجود و واقعيت وقتي ميسر است که انبوه انديشههايي را که محصول فعاليتهاي مختلف ذهن است به دست آوريم و آنچه را که نماينده واقعيت خارج است از آنچه محصول و معلول فعاليت ذهن است تشخيص دهيم و به عبارت ديگر به بررسي ادراکات ذهن پرداخته آنچه را «حقيقت» است از آنچه «حقيقت نما» است تميز دهيم و به تعبير فلاسفه اسلامي امور اصيل را از امور اعتباري باز شناسيم و اين مطلب از مطالعه همين مقاله و مقالههاي بعدي (کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم) روشنتر خواهد شد؛
🔹و خواننده محترم از حالا بايد ذهن خويش را براي قبول يک حقيقت که مکرر به آن اشاره خواهيم کرد آماده کند و آن اينکه: "تا ذهن را نشناسيم نميتوانيم فلسفه داشته باشيم."
منبع: اصول فلسفه و روش رئالیسم ج۳ ص ۲۵.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121