آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت...

خب معذرت خواهی کرد منم اشکایی که باهاشون از چشمام سُر خورد رو از لابه لای پرز فرش جمع میکنم دوباره برمیگردونم توی چشمام بعد میبخشمش🤝

پیامشو که دیدم بهش گفتم چه قشنگ،اگه این تعبیر و ادما بدونن شاید دیگه اینقدر راحت دل نشکونن و اشک بقیه رو مثل اب خوردن جاری نکنن! اونم تایید کرد و گفت اره کاش این تعبیر به گوش همه برسه :)

اینکه همیشه یه سری حرف های تلخ و با جونمون درک کنیم و تو تصوراتمون لمسشون کنیم همیشه هم خوشایند نیست ،پشت هر کدوم از این فهمیدن و درک کردنا زخمای باز و عمیقی نهفتس که فقط صاحبشون متوجهه...

دخترا خودمونیم دیگه؛ میدونیم که از نظر پسرا این ۴ تا جفتش یه رنگه!🌝 نه؟

مثلاً یه آهنگ بفرست ُبگو: داشتم اینو گوش می‌دادم و یاد تو افتادم✅.

میدونی بزرگ ترین مشکل ادمایی که فکر میکنن همه چیشون عالیه و تو همه چیز تکن چیه؟ اینکه اگه یه نفر فقط یک درصد موفق تر از اونا باشه خیلی ناراحت و عصبی میشن و شروع میکنن به گفتن اینجور حرفا : این که کاری نداشت،منم میتونستم،باشه بابا حالا یه بار این اتفاق افتاده!!

خلاصه که اگه دور و برتون حتی یه دونه از این ادما دارین بخاطر ارامش خودتونم که شده فوری حذفشون کنید :)

حسین جان؛ در شهر تو هر چیز دهد مزه ی باده انگور،رطب، یا که همین چایی ساده..

اون لحظه ایی که استوری کسی که نباید و میبینی..اره عزیزم دقیقا همون لحظه هزاران بار تقدیم تو باد =)