5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 #فایل_تصویری ۱۱ 📺
🎙واعظ: حاج آقا #رفیعی
○ موضوع: 【 کفاره گناهان در دنیا چیست؟ 】
➯ @vaezin_com
➯ www.vaezin.com
هدایت شده از علیرضا پناهیان
Panahian-Clip - CheRaFarzandanemanMotedayenNashodan.mp3
3.77M
🎵 پاسخ به یک سئوال فراگیر
🔹چرا فرزندانمان علی رغم تربیت دینی، آن طور که دوست داشتیم مؤمن و متدین نشدند؟
📌 #تربیت_فرزند (۹)
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
◆ #متن_سخنرانی حاج آقا مومنی ◆
باید در وجود ما #چهار_مرگ اتفاق بیفتد:
⓵ اول: مرگ سبز (موت اَخْضَر)☜ یعنی قناعت. نه فقر و نه اسراف. انسانی که از حالت قناعت خارج شود، می شود آدمی طمّاع. طمع انسان را از دین خارج مےکند. قناعت یعنی انسان، زیاده طلبی را در وجود خودش بخشکاند. قناعت در خواب؛ در پوشاک؛ در مکان زندگی؛ تا امور نفسانی.
⓶ دوم: مرگ سفید (موت اَبْیَضْ) ☜ یعنی تخلیه. پاک کردن روح و جان از رذایل اخلاقی. حسادت و غرور و ریا و دروغ رو کنار بنداز!
③ سوم: مرگ قرمز (موت اَحْمَر) ☜ یعنی جهاد اکبر یا مبارزه با نفس. ما یک جهاد اصغر داریم که میدان جنگ است، دشمن هست و شما با اون می جنگی، دوم جهاد اکبر است، جهاد در میدان مبارزه با نفس است. سوم جهاد کبیر است، جهاد در عدم تسلیم و کُرنش در مقابل کافر حربی و دشمن. اما مرگ قرمز یعنی جهاد اکبر، میتوانی گناه بکنی و نمیکنی! میتوانی نگاه به نامحرم بکنی و نمیکنی! می توانی دروغ بگویی ولی نمی گویی! می توانی حرام بخوری ولی نمی خوری!
④ مرگ سیاه= موت اَسْوَد ☜ یعنی تحمل آزار و اذیت دیگران؛ زخم زبان به تو می زنند، تحمل کن!
【 آقا ! چه چیزی به تو می دهند همیشه می روی (مسجد و هیئت) ؟! بیا یک توچالی بریم! یک دربندی بریم! حالی بکنیم! جوونی! حس نمی کنی قلبت گرفته است، همیشه می روی روضه روضه روضه؟! 】
این ها نمی دانند که روضه چه نشاطی به ما می دهد. زخم زبان ها را تحمل کن! طوری نیست. صبر در سختی ها و بلایا و گرفتاری ها، اگر بتوانی تحملش بکنی به آن مرگ سیاه می گویند.
این چهار مرگ را اگر در خود ایجاد کنی از پس نفس خود برآمده ای.
➯ @vaezin_com
➯ www.vaezin.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 #فایل_تصویری ۱۲ 📺
🎙واعظ: حاج آقا #شیخ_محسن_کافی
○ موضوع: 【 بی نمازی و رفتن برکت از زندگی】
➯ @vaezin_com
➯ www.vaezin.com
◆ #متن_سخنرانی آیت الله فاطمی نیاء ◆
🌻 هدایت گری مرحوم آسید مهدی قوام 🌻
مرحوم آسید مهدی قوام در زمان شاه یک جایی دعوت شده بودند، ده شب منبر رفتند. در آن مجلس یک هدیه ای به ایشان دادند. این هدیه را گرفت و ساعت یازده شب دید یک زنی آرایش کرده ، لباس های نامرغوب پوشیده و در خیابان چپ و راست می رود.
آسید مهدی قوام به کسی که همراهش بوده فرمود که : به آن خانم بگو بیاید کارش دارم. گفت: آقا! شما؟!
بله من.
آقا دور از شأن شماست!
تو چه کار به این چیز ها داری!
همراه آسید مهدی قوام می گوید: رفتم گفتم آقا شما را کار دارد. آن خانم هم خیلی جا خورد. گفت با من کار دارد؟ گفتم: بله.
آمد سلام کرد. ما باشیم چکار می کنیم؟ هزار ماشاءالله ما خداوند دافعه ایم! جاذبه خبری نیست. دور همه خط قرمز می کشیم. فقط دنبال معصوم می گردیم!
آمد سلام کرد و گفت: آقا با ما امری داشتید؟ فرمودند بله. برای چه این موقع اینجا ایستاده ای؟ گفت احتیاج دارم. دست کرد آن هدیه را درآورد و گفت: مال امام حسین است، نمی دانم چقدر است. من ده شب منبر رفتم. این را بگیر، تا این را داری نیا بیرون! تمام شد باز بیا بیرون.
چند سال از این قضیه گذشت، آسید مهدی بع کربلا رفت. می گوید: آسید مهدی قوام می گوید این طرف خیابان ایستاده بود، دید یک خانمی نقاب دار به همراه یک مرد جوان آن طرف خیابان ایستاده اند و به آسیدمهدی نگاه می کنند. خدایا این ها چه کسی هستند؟
عرض خیابان را عبور کردند و آقا آمد و گفت که: این خانم من است، می خواهد عبای شما را ببوسد، شما اجازه می دید؟ گفت باشه عیبی ندارد. آمد عبای آسید مهدی را بوسید و پرسید که: آقا من را شناختی؟ فرمود : نه! گفت: من همان هستم که پول را به من دادی. من آمدم مجاور امام حسین شدم.
آسید مهدی قوام که از دنیا رفت، صحن حضرت معصومه پر شد. مردم سرشان را به تابوت می زدند، یکی می گفت: من شراب خوار بودم، این آقا من را درست کرد. یکی می گفت : من دزد بودم این آقا درستم کرد.
در حدیث داریم یک عده را می آورند به جهنم، میگویند: خدایا این ها را چرا آورده ای به جهنم! آخه این که همیشه تو هیئت بوده، مجلس بوده، نه مجلس رقص می رفته، نه شراب می خورده، نه بدی می کرده، همش نماز می خونده و... در جواب می گویند که این ها مقدس هایی هستندکه مواظب زبانشان نبودند.
➯ @vaezin_com
➯ www.vaezin.com