❗️قابل تأمل❗️
🔹بعضی از انسان ها به دلیل بیماری که در روحشان وجود دارد حق ناپذیرند و هر چه برای آنها استدلال، شواهد و معجزاتی برای آن ها آورده شود؛قبول نخواهند کرد،لجاجت کرده و اغلب اوقات به دنبال گناه (لذات زودگذر) و سحر و جادو می باشند.
💥 در هر جامعه ی مسلمان و غیر مسلمانی افراد فاسد و گناهکار وجود دارند پس ما نباید توقع داشته باشیم که اگر حکومت و یا رهبر و یا مسئولی حق است، تمام افراد زیر پوشش و پرسنل درستکار و بر حق باشند. در زمانه های تمام پیامبران و امامان معصوم ما اینچنین افرادی بوده اند و حتی موجب اذیت آزار آن معصومین هم شده اند و حتی برای توجیه کار های اشتباه خود حتی پیامبران و امامان را هم ساحر خواندند.
🌱 سوره بقره
🌸 آیه ۱۰۲
🟢وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ...
#تفسیر_قرآن
🆔 @tafsir_quran_majid
شعر = به نزد من اگر می آئی!
شعر = به نزد من اگر می آئی!
سید محمد مهدی حسینی(وفامهر)
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
با خاطری آسوده گام بگیر
خار نکاشتهام پایت را بخلد
راهزن ندارد سد راهت شود
دامی نگستردهام گرفتارت کند
به نزد من اگر میآئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
آنجا که
تو را اگر ضعیف یافتند
بر تو تحکم نکنند
لباس زیبای تو را اگر دیدند
کسی حسادت نورزد
و جان تو را ملول نسازد
لباس تو اگر پاره گشت
کسی را شادمان نسازد
هر رهگذری سلام تو را پاسخت محترمانه میدهد
آدرس مرا اگر از کسی پرسیدی
بر چهرهاش اخم نمایان نشود
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
همان حیاط خلوتی که:
کوچه های متعدد دارد
و بر کوچههایش دیواری ندارد
در پیاده روهایش
نهال محبت و ایثار دارد.
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
خانه در جائی دارم که:
در دل ها بذر دوستی می افشانند
از دشمنی نسبت به یکدیگر بیزارند
در آفرینش بد از بدتر نیستند
گر عضوی به درد آورد روزگار
عضوهای دیگر نگویند
جهنم دگر عضوها را چه کار
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
آن جا که:
متاع دنیا اندک شمارند
به خاطر مسائل کوچک دنیا
لباس جنگ نپوشند
و آنچه از ذهنشان تراوش کند
نثار گذشتگان یکدیگر نکنند
برای رسیدن به هدفی کاذب
هزاران دروغ تَف ندهند
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
همان حیاط خلوتی که:
ساکنانش
برای سر پوشی عیوب خویش
به سرزنش سایرین نپردازند
مقامی را اگر نتوانند تصاحب کنند
ارزش او را که در آن مقام است پائین نیآورند
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
آن جا که لاله ها فراموش نشدهاند
سروها خم نگشتهاند
یاسمنها زخم نخوردهاند
از بر مزار غنچهها بی اعتنا نگذرند
شکفتن هر لاله را افتخاری بس بزرگ دانند
آنچه را به آن رسیدهاند
از ایثار گری لالهها دانند
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
همان حیاط خلوتی که:
خلائق اش مطیع امر خدایند
در انجام امورات
اول رضایت خدا را در نظر گیرند
پیوسته با طهارتند
هیچگونه سستی و کاهلی در عبادت ندارند
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
نشان حیاط خلوتم در کرهی زمین را به دقت مینگارم
آنجا راهی دارد به نام «نیست در جهان»
آن جا کوچه یا خیابانی است،
به نام «نیست در جهان»
به نزد من اگر می آئی
کنج حیاط خلوت کرهی زمین معبری دارد
https://hoseini48.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=22176
شعر = سنگینی سکوتش
شعر = سنگینی سکوتش
سید محمد مهدی حسینی وفامهر
در آینهی دلم بنگری
او را پایدار میبینی
با موهای سپیدش
استواری قدمش
صفای وجودش
و سنگینی سکوتش
آمادهی پروازی که نجابت و فروتنی را فرا خوانده تا دو بالاش شوند
تا بر بلندای آسمان پر کشد
به قلبام وقتی مینگرم
سرگردانی را نشسته میبینم که پشتی تهی دارد
این داستان من است
و پرواز پدری که جگری را چنگ زد و رفت
https://hoseini48.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=22183
🌷🌷🌷
شعر = تو از نگاه کلاغی که رفت
شعر = تو از نگاه کلاغی که رفت
سید محمد مهدی حسینی(وفامهر)
نشستهام نگاهت را بسرایم
شبیه عاقبت دردناکی است که باغبان برای درختان خود تجربه کرد
به خیسی آن چمدانی که نمیدانم از کدام مسافر است
تو از نگاه کلاغی که رفت
به عاقبت این باغ و درختان اندیشیدهای
ولی من از تکرار مکررات غم آدمها دانستم
سهم همه در این وسعت ظلمانی
سرنوشت هر درخت باغبان است
https://hoseini48.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=22179
🌱
#داستانک
معلم مدرسهای با اینکه ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺍﺧﻼﻕ خوبی داشت هنوز ازدواج نکرده بود. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻼﻗﯽ خوبی ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﯼ؟»
معلم گفت: «ﯾﮏ ﺯﻧﯽ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ یک بار ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺧﺘﺮ به دنيا بياورد ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ خواهد ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎ به هر ﻧﺤﻮﯼ شده ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯد. ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ به دنیا آورد. ﭘﺪﺭﺵ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺷﺐ كنار میدان شهر ﺭﻫﺎ میکرد. ﺻﺒﺢ ﮐﻪ میآمد، ﻣﯽﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ طفل ﺭﺍ نبرده ﺍﺳﺖ. ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺮای ﺁﻥ ﻃﻔﻞ دعا میکرد ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ میسپرد. ﺧﻼﺻﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ بازگرداند. ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ به دنيا بيآورد ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ باشد ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﺪ ﭘﺴﺮ، ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ به دنیا ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻭﻣﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻨﺞ ﺑﺎﺭ ﭘﺴﺮ به دنيا آورد ﺍﻣﺎ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ فوت كردند. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ میخواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻧﺪ.»
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ: «میدانید آن ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ میخواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ کی ﺑﻮﺩ؟ آن دختر ﻣﻨﻢ! ﻭ ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻫﺴﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﮏ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ. ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﺪمت میکنم. آن ﭘﻨﺞ ﭘﺴﺮ، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ، ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ خبرش را میگیرند. ﭘﺪﺭﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﯾﻪ میکند ﻭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻩ.»
ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﯿﺮﯼ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
*ﺑﻪ ﻗﻀﺎﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﻭ اراده ﺍﻭ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﻃﻌﻢ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐنی.*
🤍🌼
شعر = هیچ صدائی نیست
شعر = هیچ صدائی نیست
سید محمد مهدی حسینی وفامهر
کس مرا همراه نشد
هر سفر تنها بودم
آنقدر تنها
بی تن و بی جان
میشوم سوی سفر
جای تاریکی است این مقصد
نمیدانم کجاست؟
لیک هر جا را تصور میکنم
از آن عبورم میدهند
کهکشان؟
آن را که در دم در نوردیدم،
گذر کردم از آن
از سیهچال نیز گذر دادند مرا
قبل و بعدش نور بود
وسعت بعد سفر
پایان نور، دنیای من آغاز شد
جنس تاریکی چنان مطلق که حیران گشتهام
کرم چاله را گذر کردم
هیچ صدایی نیست
هیچ است هیچ اینجا
خویشتن را هم نمیبینم
کجایم من؟
قبل بیگ بنگ
وحشت تنهایی هستی
https://hoseini48.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=22196
🌷🌷🌷
شعر = آشنای دیرین و بیگانه
شعر = آشنای دیرین و بیگانه
سید محمد مهدی حسینی وفامهر
اشک میریخت و میخندید
درد میکشید و میرقصید
در دستان درازش خنجری ناپیدا
هر نیمرخش رنگی دگر
درخشش چشمش تیری زهرآگین
آشنای دیرین و بیگانه
گم میشوم در دو رنگیها
در پیدا و آشکارش
در سایهی بر تافته از قامتش
گام را کوتاه میگیرم
تردید را بر نردبان اعتماد بالا میبرم
و روی بر میتابم
https://hoseini48.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=22197
هشدار : مراقب سودجویان ماورائی باشید.
سید محمد مهدی حسینی(وفامهر)
https://hoseini48.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=12004
علوم خفیه یا علوم غریبه در برابر علوم جلیه قرار دارد. علوم جلیه مانند هندسه، منطق و طب ... دارای قوانین مشخص است. علوم خفیه یا غریبه به نیروهای مافوق طبیعی می پردازد. شاید در این زمان این تقسیم بندی دیگر کاربردی نداشته باشد؛ زیرا تمامی علوم را می توان در ردیف علوم جلیّه گنجانید.
علوم خمسه محتجبه:
1. علم اکسیر ( کیمیا )
2.علم طلسمات ( لیمیا )
3. علم تسخیرات ( هیمیا )
4. علم خیالات ( سیمیا )
5. علم شعبده یا تردستی ( ریمیا )
از پنج حرف اول آن ها ( کیمیا ، لیمیا ، هیمیا ، سیمیا ، ریمیا ) عبارت « کُلُّه سِرّ » به دست می آید.
خواص شناسی شامل مباحث ذیل می باشد:
خواص اسماءالله ، خواص آیات و سورهای قرآن ، خواص ادعیه ، خواص اوراد ، اذکار و ختومات ، خواص تعویذ ، خواص رقیَه ، خواص حروف جُمل ، خواص اشکال ، خواص اشیاء ، خواص سنگ ها و خواص طبع ها.
⚘
از دیگر شاخه های این علوم :
جفر (علم حروف) ، عدد شناسی ، علم اوفاق ، ستاره شناسی ، طالع بینی ، قیافه شناسی ، کف بینی ، تعبیر خواب ، هیپنوتیزم ، مانیه تیزم ، تله پاتی ، برون فکنی روح ، روشن بینی ، تلقین به نفس ، تفأل ، رمل( علم نقطه ) ، علم اعضاء ، علم اکتاف و علم وهم و دم.
این علوم حقایقی است که در وجودشان هیچ گونه شکی نیست و تا چیزی دارای اصلی نباشد ، هرگز نمی توان بر آن جعلی ساخت. این علم نیز چون دارای اصلی است عدهای با جعلیات و کذب میتوانند کارشان را به پیش ببرند. یعنی بر مبنای اصل و حقیقتی که وجود دارد مدعیان کاذب هم وجود خواهند داشت. این که امروزه علوم غریبه یا ادعیه نوشته شده بر روی پوست و کاغذ یا ابطال سحرها کاربرد ندارند، عاملین اینگونه امور خود از دانش کافی بهرهمند نیستند و شرایط و متمّمات ادعیه و تعویذ را رعایت نمی کنند.
امور روحانی و معنوی چیزی نیست که با آن به تجارت پرداخت. وقتی جنبه تجاری می یابد دیگر کاربردش از سوی نیروهای معنوی و ماورایی تعطیل می گردد.
⚘
اعتماد کردن به افرادی که می گویند دارای موکل هستند بدون تست و آزمایش کاری خطاست. این که کسی بتواند برخی صفات یا همه ی صفات شما را بیان کند ، این برهانی نیست که او دارای موکل است ؛ زیرا صفات را می توان از طریق چهره و برخی از امور دیگر از قبیل محاسبات جفری و ... به دست آورد. اگر کسی راست می گوید که موکل دارد از او بپرسید که خودروی من چه رنگی است یا خودروی من در این خیابان پارک است، کدام است یا تسبیحی به او بدهید و بگویید موکلاش آن را به خانه تان انتقال دهد.
کسانی که مبلغ زیاد طلب می کنند ، دلیل بر آن نیست که آنان معلوماتشان زیاد است اگر چه کسی که مال کم نیز طلب می کند چنین نخواهد بود.
پس هشدار این که هوشیار باشید و پول هایتان را با پرداخت به اینگونه افراد که اکثرا جز ادعا و حرف های کذب چیز دیگری در چنته ندارند، هدر ندهید؛ زیرا برخی از این ها برای جلب مشتری از خود کرامتهای کذب میگویند که فلان کار خارق العاده را انجام دادهام یا گاهی افرادی را می گمارند که برای آنها کارهای عجیب نسبت دهند که جلب مشتری کنند.
وقتی موضوع مادی شد و حالت تجاری یافت و عدهای بخواهند از تقدیرات و گرفتاری های افراد کسب درآمد کنند، آن موضوع حالت معنوی و عرفانی خود را از دست خواهد داد. مگر قدیم که اولیای الهی برای کسی ابطال سحر یا دعا و ذکری توصیه می نمودند انتظار دستمزد داشتند. آن ها برای آن که گره گشایی از برادران و خواهران دینی نمایند، دست به این امور میزدند. اکنون عدهای برای مقاصد دنیوی همان توصیهها را در اختیار افراد قرار می دهند و پول های هنگفتی دریافت می کنند و برخی پولهای میلیونی بابت برخی کارها از جمله ابطال سحر و گشایش بخت ... درخواست می نمایند و بعضی نیز گمان می کنند که پول زیاد بدهند مشکلشان فورا و معجزه آسا گشوده میشود.
علوم غریبه کار شما را سهل و آسان می کند و معجزه ندارد. وقتی کسی مبلغ زیاد درخواست می کند طبیعتا بایستی بگوید مشکل شما تا چهل روز یا سه یا شش ماه برطرف خواهد شد. وقتی مشکل حل نمیگردد صدها دلیل و برهان برای برنگرداندن مبلغ پرداختی وجود دارد. اگر چه گاهی علاوه بر مقاصد مالی و سود و نفع مادی ، خودی نشان دادن و خود برتری نیز در این امر دخیل است.
⚘
کاتب دعا چه دستی است؟ وقتی دستی آلوده است چگونه می تواند دعایی و حرزی بنویسد که اثرگزار باشد. این علوم شرافت دارند اگر کسی موجب خدشهدار شدن آن شود ، مشکلها او را از هرسو دربر خواهند گرفت.
همهی مشکلات را نمیتوان به سحر و جادو نسبت داد، زیرا بسیاری از عوامل به انعکاس اعمال بشر است. مثلا گاهی فردی مریض است به دلیل آن که کینه جو است اگر این صفت مذموم را ترک کند چه بسا از بیماری بهبود می یابد. گاهی فردی