ما که از قدرت ها میترسیم، برای این است که خیال میکنیم قدرت این است!
وقتی انسان قدرت را قدرت او دانست، وقتی انسان همه چیز را از او دانست این دیگر نمیتواند از دیگری بترسد.
همهی خوف های ما از باب این است که نفهمیدیم قدرت،یک قدرت است و آن قدرت هم برای نفع همه است ؛آن قدرت هم برای نفعه همهی افراد جامعه و تمام بشر آن قدرت به کار گرفته شده،برای نفع اوست!
ما اگر همین معنا را ادراک کنیم، که هر چه که هست از اوست و هرچه هست برای نفع ما است، برای تربیت ما است اگر همین معنا را واقعا انسان ادراک کند و مشاهده کند این مسائل حل میشود.... از قدرت ها نخواهیم ترسید.
-سیدروحاللهموسویخمینی🌱
در آغاز هجده سالگی ام باید بگویم که باورم نمیشود هجده سال زندگی کرده ام و من آیا واقعا زندگی کرده ام؟ و من دِگر چقدر در این دنیای واهی نفس خواهم کشید؟
فلسفه روز تولد چیست؟
آیا باید خوشحال بود از آنکه یک سال را با تمام سختی هایش گذراندی و تجربه های فراوان کسب کردی؟
یا باید غمگین بود از اینکه یک سال پیر تر و فرسوده شده ایی و هرچه میگذرد رو به تمام شدن میروی؟
ما در آغازی متدد در پایان معلق مانده اییم؟
زندگی تکامل شادی و غم است؟
میخندیم در حالی که میگرییم؟ :)
ای من! زادروزتمبارک!
-به وقت ۱۹ آبان "
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ
إِنَّکَ کادِحٌ إِلي رَبِّکَ
کَدْحاً فَمُلاقيهِ ... (انشقاق/۶)
_
من به دیدارت مُحتاجم ...
می بینَمت؟