eitaa logo
واجب فراموش شده
78 دنبال‌کننده
35 عکس
8 ویدیو
1 فایل
همه با هم برای قیام مولا قیام می کنیم... زیر نظر گروه واجب فراموش شده ...
مشاهده در ایتا
دانلود
رفته بودم نونوایی... مورد اول1⃣: دختر 10-12ساله ایی با دوچرخه🚲 اومد کنارم وایساد که از نظر جسمی بزرگتر نشون میداد باهاش سر صحبت وباز کردم که کلاس چندمی و کدوم مدرسه و... بعد بهش گفتم دختر خوب تو که چنین حجابی داری (بطور نسبی پوشش داشت)حیفه که با دوچرخه میای بیرون می دونستی که دوچرخه سواری واسه خانمها مثل نماز نخوندن و روزه نگرفتن ،جایز نیست گفت نه نمی دونستم شروع کرد به اینکه من چادری هستم 😇و همه جا با چادر میام بیرون😍.... بهش گفتم چادر مساله نیست خیلی خوبه که چادری هستی ولی مهم اینه که ما طوری بدنمون رو بپوشونیم که جاییش پیدا نباشه و نگاه کسی رو جلب نکنه😊 مورد دوم2⃣: خانمی تقریبا 80 ساله با آرایش💄 آنچنانی و ابروی تتو ولاک زده💅🏻 و موهای های لایت👩 وعینک آفتابی و... اومده بود یه نون بگیره مونده بودم به این خانم که همسن مامان بزرگم بود چی بگم که یهو نون وتا کرد گذاشت تو نایلون مشکی گفتم آخ جون راهش پیداشد رفتم جلو گفتم ببخشید خانم این نایلون مشکی که دارین استفاده می کنید خیلی مضره ها گفت آره می دونم مضره گفتم سرطانزا هستش گفت وای آره خطرناکه بخصوص واسه اونی دارم براش می خرم ببرم و تندی نون رو از نایلون بیرون آوورد گفتم مثل لاکتون مثل لوازم آرایشی که استفاده کردین ایناهم سرطانزاست😏 جنس خوب وایرانیش واستفاده کنید اونم داخل خونه😉 گفت آره بحث رو رسوند به اینکه من عمرم رو کردم و دخترا و جوونا نباید استفاده کنند گفتم شماهم برا امام زمان مهم هستین😇 شما بعنوان یه شیعه برا امام زمان خیلی مهمین در حال همین گفتگو تند تند موهاشو میذاشت تو روسری خلاصه خدا راهش رو باز کرد که بتونم امر به معروف و نهی از منکر کنم😊 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
دیروز غروب از جلسه ای با ماشین خودم داشتم برمیگشتم خونه.توی راه موردی برای امر به معروف نبود😌 یکی دومورد بود که بهشون نرسیدم😁 آخه خطر تصادف داشت😅 فقط دعاشون کردم🙏 خلاصه رسیدم خونه، ماشین را پارک کردم و میخاستم برم داخل،دیدم به به 👌یه مورد ناب اونم جنس خارجی داره میاد😋 یه دختر اونم ، اتباع روسری شل و ول 😔، مو و گردن پیدا😢, مانتو جلو باز و شلوار تنگ😭، گردنبندش پیدا بود،صداش کردم دخترخانم .. اما خودشو به نشنیدن زد ظاهراً خیلی هم خسته بود، دم غروب بود. دوباره صداش کردم و گفتم عزیزم بنظرتون گردنتون پیداست و گردنبندتون هم پیداست توی کوچه خلوت کسی اذیتتون نمیکنه؟! این کار خطرناکه. یه‌کم خودشو پوشوند، گفتم تازه مو و گردنتون را بپوشونید خوشگلترم می‌شید به لبخندی زد و گفت باشه و یه کم خودشو جمع ترکرد رفت،😄 منم انگار شاهکار کرده بودم😅 با رضایت و شکر خدا رفتم داخل خونه. انگار دیگه سخت نیست تذکر دادن،هرچند استرسش بالاست چون اصلا قابل پیش بینی نیست طرف چه عکس العملی نشون میده اما کسب تجربه از دیگران خیلی استرس را کمتر میکنه🤗، تازه اش هم همین که انجام وظیفه کردی حس خیلی خوبی میده😇😇😇 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
🌸با ارسال خاطرات به گروه های بانوان و دعوت از دوستان خود زمینه ی آشنا شدن بقیه با این خاطرات را فراهم کنید🌸
دیروز روز شلوغی بود. لابلای همه این رفت و آمدها، یکبارش رو با اسنپ رفتم محل جلسه. توی مسیر یه خانمی چادرش داشت میرفت زیر چرخ موتورشون. البته ناگفته نماند که بعدا دیدم صورتشم نقاشی داره😔 راننده تلاش کرد با بوق و ... بهش بفهمونه که چادرش رو جمع کنه تا نخوردن زمین. البته موفق هم شد. مساله ای که خییییلی برام جالب بود اینکه وقتی بهش تذکر داد، اون خانم 1. بلافاصله عمل کرد (حفظ جان) 2. برگشت تشکر کرد 3. که مهمتر از دو تای قبلیه، راننده اصلا منتظر تشکر نبود و در واقع اصلا متوجه تشکر اون خانم نشد. یه جورایی انگار وظیفه اش بوده و کار خاصی هم نکرده 😎 این وسط من هی فکر میکردم آیا وقتی به کسی تذکر میدیم حفظ ایمانش براش مهم نیست؟!😔 اون به تو چه ای که بهمون میگن همون تشکره اس منتها کادو پیچش نکردن😆 ما هم وظیفه مون رو انجام میدیم حتی منتظر تشکر خدا هم نباید بود چه برسه خلقش. حالا من چیکار کردم... وقتی به مقصد رسیدم گفتم آقا شما به اون خانم بابت جمع کردن چادرش تذکر دادین... گفتن بله گفتم امر به معروف هم همینه. طرف تا داشت حلاجی میکرد خداحافظی کردم جستم بیرون😂 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
سلام دوستان من امشب رفته بودم بیرون یه مورد خانم کم پوششی بود خب منم گوشیم دستم بود یه نگاهی به گوشیم کرد منم نشونش دادم که فیلم نمی گیرم😏 شروع به صحبت کردیم و ایشون یه عالمه حرف تو دلش بود می گفت سیل وزلزله که میاد اینا همش تقصیر ما شل حجاباست واگه ما حجابمونو درست کنیم امام زمان میاد و اینکه خودم یه سری خانمهای چادری می شناسم که فلان وبهمان هستن... من به هیچکدوم این حرفاش جواب ندادم گفتم الان فقط من هستم وشما بیا درمورد خودمون صحبت کنیم من ازت خواهش می کنم ظاهرتو به خاطر امام زمان درست کنی و دعا کنی من هم بتونم باطنم رو درست کنم تا باهم دیگه امام زمانمون رو بیاریم✌ وقتی اینجوری بهش گفتم اصلا سکوت کرد👌 بعد مدتی گفت اینجا به زور باید قانون حجاب رو رعایت کنم اگه می تونستم می رفتم خارج راحت بودم جوابشو دادم گفتم اگه الان من شما رو اذیت کنم باید زنگ بزنی پلیس بیاد گفت قطعا گفتم پس قبول داری قانون باید به این مشکل بین ما رسیدگی کنه گفت بله گفتم که خب الان قانون حجاب رو هم که بخشی از قانون کشوره باید قبول داشته باشی نمیشه قانون رو دلبخواهی قبول داشته باشی ده دقیقه صحبت کردیم و ایشون پر از شبهه بود موردی که خیلی ناراحت شدم فیلم گرفتنامون از هم بود که چرا ما باید صحبت دوستانه بین خودمون رو تبدیل به یه بحثی کنیم که من فیلم گرفتم یا تو فیلم گرفتی خدا لعنت کنه اون پولی نژاد رو که اینو باب کرد دوستان یه مورد دیگه که متوجه شدم اینه که لازم نیست برای بعضیاشون که دین واسلام و قانون کشور رو قبول ندارن مساله حجاب رو توضیح داد گفتم ببین اگه یه آقا پسری با شما تحریک بشه وقطعا دستش به شما نمی رسه دستش به یه دختر7ساله برسه😱 اونوقت چی میشه😭 من وشما تو این ماجرا حتما حتما مقصریم بهش فکر کن😒 تند تند میگفت باشه معلوم بود که دیگه جوابی نداشت بده گفت اگه شوهرم بخواد با نگاه به زنای دیگه زندگیمونو سست کنه که دیگه اون شوهر بدرد نمی خوره گفتم اگه دقت کنی الان همینجوره خیلی دخترخانمهای هم تیپ شما که ازدواج کردن همینجوری فکر میکردن و زندگیشون بهم ریخته گفتم فکر می کنی غربیا چشم ودلشون سیره...؟ گفت آره آره اونا خوش به حالشون چشمشون سیره😳 گفتم برو یه سرچی کن جنون جنسی در غرب به کجاها رسیده!!؟؟ گفت ببین شما چه چادر داشته باشی چه نداشته باشی متلک رو می شنوی گفتم من تاحالا متلکی که شما میگی رو نشنیدم☺ گفت نه یکی از دوستام... گفتم راجع به خودمون دوتا صحبت کنیم گفت اسلام که همش به حجاب نیستش که گفتم نه نیست اما یکی از مظاهر اسلام حجابه👏👏 خلاصه هرچی حرف زد جوابشو دادم مگر مسائلی که ناراحتش می کرد رو جواب ندادم چون مواردی مثل بلاهایی که میادو فساد در کشور هم تقصیر گناهان ظاهری اونا هم گناهان باطنی ماست سر آخر خیلی تشکر کرد وخداحافظی کردیم. 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
سلام دوستان.یه روش امر به معروف و نهی از منکر که برای خودم دیروز اتفاق افتاده براتون تعریف کنم اگر متنم طولانی شد به بزرگواری خودتون ببخشید..😊 بنده تو گروهی به نام گروه خانم های فعال عضو هستم.این گروه لوازم دست دوم خودشونو که نیاز ندارن گذاشتن برای فروش....چند روزی بود که تبلیغات آرایشگاه و کاشت ناخن و همینطور تتو ابرو و بعد از اون یه عکش گذاشته بودن که بازوی لخت یه خانم😔 و تتو های آنچنانی این خانم که کار در منزل انجام میداد (کار تتو).رفتم تو پیج شخصی اون خانم و با سلام و عرض ادب ازش خواستم که از این عکس ها تو گروه نذاره.در جوابم گفت:دخالت نکن به تو ربطی نداره.😒براش نوشتم که به پلیس اطلاع میدم..نوشت هر کاری دلت میخواد بکن اگه تو تونستی منو گیر بیاری به پلیس گزارش بده..گفتم چه میدونی همین امروز و فردا یکی از مشتری هات که برا کار تتو بهشون وقت داده بودی آدرستو بهم دادن...بعدش جوری به تته و پته افتاد که نمیدونید.برام ویس (صداشو فرستاد) که من زن سرپرست خانواده هستم و از این راه امرار معاش میکنم توی فایل صوتیش صدای بچه👶🏻 میومد.براش نوشتم حالا که زن سرپرست خانوار هستی بچتو با پول حلال بزرگ کن.نوشت من آدم متشرعی هستم نماز میخونم.گفتم زنگ بزن دفتر مرجع تقلیدت سوال کن اگر اینکار حرام نبود ادامه بده.....که امروز بعد نماز ظهر برام نوشت ممنونم زنگ زدم سوال کردم بهم گفتن حرامه.وقتی شما به من گفتید که با پول حرام بچمو بزرگ نکنم خیلی روم تاثیر گذاشت و تنم لرزید.باور کنید وسایل تتو رو دادم به کسی و دیگه اینکارو نمیکنم😇..دوستان میشه از راه فضای مجازی هم واجب خدا را انجام دهیم.امیدوارم خداوند از همه ما راضی باشه.باز هم ببخشید . به نقل از دوستان 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
🌱 و این زندگانی فانی خوشی های امروز و اینجا ... 😔 👇🏻👇🏻👇🏻 @vajebefaraamooshshodeh
❌حتما بخونید سلام دوستان داشتم درمورد شخصیت و زندگی خانم طاهره دباغ تحقیق میکردم که چرا امام خمینی ایشون را به عنوان الگو زنان معرفی کردن یه تیکه از خاطرات ایشون توی زندان ساواک را دیدم گفتم براتون بفرستم شکنجه‌ها با سیلی و توهین و به تدریج با شلاق و باتوم و فحاشی جان فرسا شروع شد.😔 چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته🔌 با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد می‌کردند که موجب رعشه و تکان‌های تند پیکرم می‌شد. شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفه‌ای صورت می‌گرفت. در مواقع حرفه‌ای آنقدر شلاق بر کف پاهایم می‌زدند که از هوش می‌رفتم.😳 بعد با پاشیدن آب هوشیارم کرده مجبور می‌کردند تا راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی می‌شد طاقت فرسا و جانکاه بود. 😭 دیروز که رفتم بیرون یه خانمی را امر به معروف کردم شلوارش کوتاه بود گفتم شلوارتون مناسب بیرون نیست و جوونا پاهای سفیدتونا میبینند اذیت میشند و...... گفت باشه... ولی اینقدر بد نگاهم😒 می کرد که بعد پیش خودم گفتم عجب گیری کردیم چه کار سختیه من آدم اینکار نیستم ولی الان که این سختی ها که خانم دباغ تحمل کردن را خوندم و خوندم وقتی ایشون آزاد میشدند بازم دست از مبارزه بر نمیدارند وباز میرند زندان و بازم شکنجه .... پیشم خودم واقعا شرمنده😔 شدم که تحمل یه نگاه بد یا فحش را ندارم .... بچه ها اوضاع خیلی داره بد میشه نمی تونم و نمیشه را باید گذاشت کنار ... یاعلی 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
سلام این عکس رو برای شخصی خانم های شل حجاب فرستادم 😎 اون هایی که عکس پروفایل شون ...😔 بازخورد بگیرید بفرستیید @abed18
چند روزی بود از خونه بیرون نرفته بودم و توفیق تذکر لسانی حضوری نداشتم و فقط خوابش رو میدیدم😌😔 امروز گفتم به جای تاکسی با اتوبوس برم ببینم چی میشه از اتوبوس که پیاده شدم دیدم اوف خانمی شلوار تو خونه ای تنگ و کوتاه😳 و موها بیرون از جلو و عقب از دور ، ی اگه بیای بگی می زنمت خاصی تو چشماش بود ‍♀‍♀🙅‍♀ گفتم خدایا کمک کن به بهانه ی آدرس پرسیدن رفتم جلو و گفتم برای فلان جا از همین طرف سوار بشم ؟ ( ترفند خوبی هست برای اولین ارتباط ) خلاصه آدرس داد گفتم به به چقدر هم خوش برخورد هستید این طوری بود 😄😁😌 گفتم حیفم اومد نگم شلوارتون خیلی کوتاهه تند تند گفت آره از خونه اومدم بیرون زود میرم برای همین پلاستیک رو گرفتم جلوی پام که مشخص نباشه😉 گفتم پس لطف کنید موهاتون رو هم بپوشونید چون دیدم خوش اخلاق هستید حیفم اومد نگم ی مرد که دستش به شما نمی رسه دستش به ی دختر ۷ ساله می رسه درسته ؟ گفت بله گفتم خب همین طور میشه آمار تجاوز میره بالا .... گفتم موفق باشید و سریع خداحافظی کردم 😋 ✅ 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
اومدم توی اتوبوس بعدی نشستم دیدم دختری آدامس کنار دهنش تکون می خوره اومد رد بشه بره عقب در گوشش گفتم میشه ی چیزی یواشکی بگم؟🙊🙈 گفت بعله گفتم اگه آدامس می خورید همه روزه ان گفت بعله و رفت ☺️😜 پسرم کنارم بود گفت من گرسنه ام مامان نگاه کردم دیدم دو تا خانم شل حجاب کنار من هستن منم رفتم برای پسرم و جمع سخنرانی کردن 😎 گفتم ببین مامان همه روزه ان خدا گفته جلوی بقیه نباید روزه خواری کنید ما باید حرف خدا رو گوش بدیم 😋 کم کم اومدم سمت حجاب بهش گفتم مامان ببین من حجاب دارم اونم حرف خداست 😍 خدا توی قرآن بهمون گفته باید چه حدی رو رعایت کنیم اگه رعایت کنیم خدا بیشتر دوست مون داره البته مردها هم وظایفی دارن که بزرگتر که شدی کم کم برات میگم اون دو تا خانم هم داشتن میشنیدن😝 پسرم یواش در گوشم گفت پس اون خانم که حجاب نداره خدا هم دوسش نداره 🙄 آروم گفتم چرا خب ولی کمتر اونم تلاشش رو می کنه که حرف خدا رو کم کم گوش کنه 🙃 😌 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh
سلام به همگی راستش من کسی بودم که هیچ موقع فکر نمیکردم بتونم امر به معروف در زمینه حجاب انجام بدم.😔 در زمینه های دیگه چرا ولی این مورد رو خیلی میترسیدم ولی با خوندن خاطرات شما انگیزم خیلی زیاد شد.😊 اینم از تجربه ی اولم: من توی بیمارستان🏩 کار میکنم.چند شب پیش یه خانمی اومد که گفت سر کارش خورده زمین و میخواست از دستش عکس بگیره چادر سرش بود ولی آرایش داشت و موهای رنگ کردشم بیرون بود وقتی اومد توی اتاق عکسبرداری و من رفتم پیشش همونطور که داشتم کارشو انجام میدادم شروع کردم به صحبت کردن باهاش که کجا کار میکنه و چه شکلی خورده زمین و چندتا بچه داره و اینا یکم دیگم از درد دستش پرسدم و گفتم خدارو شکر نشکسته و خوب میشه و نگران نباش و کلا یکم راهنماییش کردم و خدا میدونه چه استرسی داشتم که بگم در مورد حجابش و از خود خدا کمک گرفتم💪🏻 گفتم شما که این چادر خوشگل و پوشیدین حیفه که موهاتون که رنگشم خیلی قشنگه بیرون گذاشتین.اگه موهاتونم بپوشونید خدا بیشتر دوست داره و انشاالله کمک میکنه دستتونم زودتر خوب میشه😇 بعد چون دستش درد میکرد نمیتونست خودش بپوشونه.رفتم کمکش کردم و روسریشو آوردم جلو و باهم موهاشو پوشوندیم😉 بیمارا چون به ما برای درمان مراجعه کردن معمولا خیلی خوب میشه باهاشون ارتباط برقرار کرد و خیلی خوب حرف از ما گوش میکنن و ازین طریق علاوه بر مشکلات جسمی میشه راهنمایی های دیگه ای هم بهشون کرد. 😌 👇👇👇 @vajebefaraamooshshodeh