دوستی میگفت؛
سمیناری دعوت شدم که هنگام ورود به هر یک از دعوت شدگان بادکنکی دادند...🎈
سخنران بعد از خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودند، خواست که با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته و آنرا در اتاقی که سمت راست سالن بود بگذارند و خود در سمت چپ جمع شوند...
سپس از آنها خواست در ۵ دقیقه به اتاق بادکنک ها رفته و بادکنکی که نام خود را روی آن نوشته اند، بیاورند.
من به همراه سایرین دیوانه وار به جستجو پرداختیم، همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی به راه افتاده بود.
مهلت ۵ دقیقه ای با ۵ دقیقه اضافه هم به پایان رسید، اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد!
این بار سخنران همه را به آرامش دعوت و پیشنهاد کرد هرکس بادکنکی را بردارد و آنرا به صاحبش بدهد...
بدین ترتیب کمتر از ۵ دقیقه همه به بادکنک خود رسیدند...
سخنران ادامه داد؛
این اتفاقی است که هر روز در زندگی ما میافتد...
دیوانه وار در جستجوی سعادت خویش به این سو و آن سو چنگ میزنیم و نمیدانیم که
🌹سعادت ما در گرو سعادت و خوشبختی و خوشحالی دیگران است.🌹
با یک دست سعادت آنها را بدهید و با دست دیگر سعادت خود را از دیگری بگیرید...☺
این همان فلسفه ی امر به معروف می باشد.🌷🌷
به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@Vajebefaramushshode
22.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما که از سوز دل و درد جدایی سوختیم💔:)
#آقـایِاباعبـداللہمادوسِـتداریـم 💔:)
آنقـدر گریـه میکنـم کهـ بگوینـد
آخـر نوکـر زِ اَشـک خـود، سفـر کربـلا را گرفـت:)
#کربلا 💔
میگفت ارباب
تو به نوکرات مزد نوکری میدی و میبریشون کربلا ...
ولی منکه برات نوکری نکردم
اما گدای در خونت بودم ، نبودم ؟ 💔
پس میشه به گداهای در خونت هم از کرمت یه کربلا بدی؟
میاید او کهجهان روزهیسکوت بگیرد
به زیر سایهی نهجالبلاغهی کلماتش
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج