eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
124 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعا کنیم خوشی ببارد و صلح باشد و عشق ... و زمین جای قشنگی بشود برای زندگی ... 🌻🌱
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مردم در مترو تئاتر شهر با امر به معروف های زنجیره ای گل کاشتند... 🔹 آمار کشفِ حجاب ها در فضایی بدون تنش، انگشت شمار شده است... به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
‍ ‍خــانـــــوم خوشگله شــماره بـدم؟؟؟ ☹️ خــانـوم خــوشـگِله برسونمت؟؟؟ 😏 خـوشـگـلـه چـن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟ 😣 ایـنها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! 😞 بیچــاره اصــلا” اهل این حرفـــــها نبود… 😔 این قضیه به شـــدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود وبه محـــل زندگیش بازگردد. به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت شـاید می خواست گـــلــه کند از وضعیت آن شهرِ لعنتی دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…دردش گفتنی نبود….!!! 😭 رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خـدایـا کـمکـم کـن…❤️ چـند ساعـت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… خانوم!خانوم! پاشو سر راه نـشـسـتـی!!! مردم می خوان زیارت کنن!!! دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود رابه خوابگاه برساند… 😱 به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد… امــــا… امــا انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! 😳 انگار نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!!!😳 احساس امنیت کرد…با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!! فکر کرد شاید اشتباه میکند!!! اما اینطور نبود! یک لحظه به خود آمد… دید چـــادر امامــزاده را سر جـــایــش نگذاشته…!!! 😍 🌹چادر یعنی امنیت🌹 به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از اینکه حضرت‌صدیقه‌سلام‌الله‌علیها خطبه فدکیه را در مسجد قرائت فرمود. مدینه در گریه غرق شده بود، زن و مرد با صدای بلند گریه میکردند. ابوبکر به عمَر گفت: دستهایت بریده باد! چه میشد اگر مرا رها میکردی و فدک را به او برمیگرداندم. دختر پیامبر سزاوار فدک بود نه ما! عمَر گفت: این کار قدرت تو را تضعیف میکرد؛ از سر دلسوزی این کار را کردم! ابوبکر گفت: وای بر تو! حال با دخترِ محمد(ص) چه کنم؟! مردم هدف ما از غصب فدک و خلافت، و نیز مکر ما را خواهند فهمید. عمَر: گفت: گریه های مردم احساسات زودگذر است؛ هیچ اتفاقی نیوفتاده است! برخیز نماز بخوان، زکات بده، امر به معروف کن، و بیت المال را زیاد کن تو خوبی‌ها را زیاد کن! چون یک گناه در برابر آن همه نیکی چیزی نیست! _ گناه غصب را هم گردن من بینداز! ابوبکر به شانه‌ی عمر زد و گفت: آفرین؛ چه مشکلاتی که برای من حل کردی... اللهم‌العن‌غاصبی‌حقک‌یا‌فاطمه‌الزهرا مقتل‌مقَرّم،ص۱۹۷ به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
4_5915605748389251699.mp3
12.24M
۲ ✦ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، کِی و چه زمانی در "عرش" می‌زیسته است؟ ✦ رابطه‌ی یک مخلوق عرشی، با ما اهالیِ زمین، چگونه می‌تواند باشد؟ ✦ چرا پیامبر تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را، بالاترین رزق ایشان می‌دانند؟ ✘ چرا من تا این اندازه، با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فاصله دارم؟ به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الحمدالله که مادرمی الحمدالله که نوکرتم الحمدالله از بچگی هام مادر سایه ی روی سرمی به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گـوشہ نگاهـۍ بـہ این بـي سـ‌روپـ‌ا گاهـ‌ی‌‌ به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode