#کوچک_سازی-سختیها
🧐شاید حوادث در واقع، آن قدر بزرگ نباشند که ما تصور می کنیم.
📍اگر انسان، دنیا را بسیار مهم شمرده و آن را محلّ راحتی بداند، سختی های آن بسیار بزرگ جلوه می کندو تحمل مصیبت های آن نیز دشوار می گردد.
📍مهم شمردن دنیا، فقدان ها و محرومیت های آن را بسیار بزرگ تر از آنچه هست، نشان می دهد و بدین سان، فشار روانی حاصل از آن، بسیار سنگین می گردد.
🖊یکی از عوامل موفقیت در زندگی، برخورداری از «هنر کوچک سازی» سختی هاست.
🌱نخست باید سختی ها را کوچک کرد و سپس آن ها را تحمّل نمود.
❗️ما نباید به دشمنی برای خوشبختی و سعادت خود تبدیل شویم؛ برخی با بزرگ نمایی گرفتاری ها، رنج خود را مضاعف می کنند.
@Vajebefaramushshode
#فقط_یکم❗️
- بهش گفتمː
تو خیلی خوبی، بیا #حجاب رو هم به خوبیهای دیگهات اضافه کن❤️
- گفتː
من حجابم کامله،
فقط یه کم از موهام بیرونه،
نه #آرایش میکنم
نه لاک میزنم
نه صندل میپوشم…
یکسال بعد وقتی دیدمش
هم لاک زده بود💅🏼
هم آرایش داشت💄
و فقط یه کم از موهاش زیر روسری بود!!
🔸پ.ن:
اگر مرغ فکرت دور و بر #گناه زیاد پر بزند بالاخره روزی به دام آن خواهد افتاد.
قرآن کریم :ولاتتبِع خُطَواتَ الشیطان
شیطان قدم قدم انسان را به انحراف می کشد ؛مراقب اعمالمان باشیم .
#تلنگرانه
@Vajebefaramushshode
🔴#ترامپ: چندی پیش البغدادی را کشتیم و چند روز پیش تروریست شماره ۱ دنیا یعنی، #قاسم_سلیمانی را (تشویق حضار)..
🔻برای اولین بار معترضان ایرانی سمت ما هستند...
پرچم بزرگ امریکا را روی زمین پهن کردند ولی آنها از روی آن رد نشدند چون عاشق آمریکا هستند!
پ.ن: رذالت ترامپهای داخلی به روایت ترامپ....
@Vajebefaramushshode
🔴روحانی باحمله به شورای نگهبان گفته: باید اجازه داد که همه جریانات وارد مجلس بشن
در پاسخ باید گفت که👇
اول:، دلیل رد صلاحیت ها چاقو کشی، فساد مالی و اخلاقی، اختلاس، حمل مواد مخدر و... بوده
دوم: همان یکبار که شورای نگهبان اجازه داد شما یک نفر وارد انتخابات شوید برای 7پشت ملت کافی بود
ملت از #شورای_نگهبان برخورد قاطع در رد صلاحیت بی صلاحیت ها رو میخواد، ملت از بودن شخص شما خسته شده است و لذا نباید دوباره اشتباه گذشته تکرار شود.
@Vajebefaramushshode
🔰 #غواصی که از بی کسی برای آب نامه مینوشت
🔻همرزم شهید:
🌷هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز!
🌷یک روز گفتم: یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم که...
🌷چنددقیقه قبل ازعملیات
یکی ازخبرنگارها🎤از او پرسید:
آقا یوسف غواص یعنی چی⁉️و یوسف جواب داد: "غواص یعنی #مرغابـی_امام_زمان"
#شهیدیوسف_قربانی🌷
#شهید_عملیات_کربلای۵
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
#رصد
🔰 سلبریتی ها که مشغول بودند به توییت زنی از تهران و غرولند کردن
🔸 جواد موگویی نویسنده و مستندساز که در کنار مردمان سیل زده استان سیستان و بلوچستان و گروه های جهادی حضور دارد، روایتها و روزنوشتهای جالب توجه و قابل تاملی از وضعیت سیلزدگان و فعالیتهای جهادگران دارد. این روزنوشت ها را به مرور در صفحه خود در اینستاگرام قرار می دهد.
🔻روزنوشتهای سیل بلوچستان
روز اول-98/10/23- قسمت دوم و سوم
🔹 پرواز ساعت4 است.
🔸 موتور گرفتم که جا نمانم. راکب گفت "با هواپیما میری مراقب باش!"
گفتم: "دقیقا چه باید کنم؟! بقیه باید مراقب باشند. من نهایتا میتوانم کمربند ایمنی ببندم! که با ایمنی سقوط کنم!"
🔹در سالن، مقصودیِِ برنامه ثریا را دیدم. ایضا حامد هادیان و علی قنبرلو.
🔸تقریبا همه خندهمان گرفت! از اینکه همیشه هم را در بدبختی و مصیبت میبینیم! حامد و علی را اولین بار در پلاسکو دیدم. 9 روز باهم بودیم. رفت، تا سیل خوزستان و لرستان که دوباره رسیدیم به هم. و حالا اینجا، در شرقیترین جای کشور.
🔹 باز دم ثریا گرم. که اسیر جو رسانهای این روزها نشده و خودش را رسانده به بیابانهای بلوچستان. درست مثل وطن امروز که تمام صفحه تیتر زد: دریای بلوچستان
🔸 حامد گفت به خیلیها زنگ زدم که بیایند؛ من نیز. لکن پاسخ به هر دویمان:
قراره بفرستیم!
🔹 یاد سیل لرستان افتادم. 7روز از سیل گذشته بود که تازه سروکله فارس و تسنیم، و جوان و... پیدا شد. شرق و آفتاب یزد و آرمان و اصلاحطلبان که هیج! ایضا سلبریتیها که مشغول بودند به توییتزنی از تهران و غرولند کردن.
🔸 بجایش بحران که تمام شود، بازار سمینارهای "نقش رسانه در بحران" داغ میشود. با حضور اساتید و دکترهای رسانه! و سردبیران سایتهای خبری!
🔹 پرواز به چابهار که به نیمه رسید، کم کم چرتمان گرفت؛ گفتم بخوابیم که از ساعتی دیگر حسابی در گلولای کار داریم.
تا کی؟ نمیدانم. تا خدا چه خواهد و چه شود...
🔸 در فرودگاه چابهار رسول خادم را دیدم؛ با چند گوش شکستهی دیگر. رفتم سراغ قهرمان المپیک. گفتم «آقا رسول! شما که تا اینجا آمدی، حداقل یک پست اینستاگرمی بذار!»
لبخندی زد و گفت چشم!
🔹 آمدم پیش مقصودی گفتم «خادم رو دیدی؟ اینجا مسابقات کشتی چیه؟!»
🔸 گفت «کشتی چیه بابا! آمده کمک! یه انجمن خیریه دارند! داشت تلفنی بولدوزر هماهنگ میکرد»
🔹 دم پهلوان گرم! قهرمان المپیک یعنی این! نه آن ورزشکارانی که دم المپیک و در روزهایی که مردم یکچشمشان اشک است و یک چشمشان خون، رفتند زیر پرچم اجنبی!
🔸 چقدر باید بیرحم باشی که شادی مدالت را از دل داغدار مردم کشورت محروم کنی و سنگدلانه بروی زیر پرچم مغولستان!
🔹 چقدر باید بیرحم باشی که یادت برود که تو کوچه پس کوچههای این سرزمین، تکواندو یاد گرفتی اما به وقت جنگ «دولیاچاگی» را بزنی زیر فک ملت خودت! و مدالت را بندازی گردن اجنبی!
🔸 چه چشمها که به پای تو اشک ریخت و چه تسبیحها که برای پیروزیت صلوات فرستاد. اما تو چه کردی با مردمت و سرزمینت...
🔹 آقا رسول! دم معرفتت گرم! قهرمان من تویی! دردمند این بلوچستانیهای سیلزده تویی، نه آن توییتزنهای پایتختنشین.
🔸 عشق تویی! که بیدوربین و بیسلفی آمدی و بیصدا و بیهیاهو خودت را رساندی به بلوچها!
@Vajebefaramushshode
#خاطرات_اعضاء_خوب_کانال
با دوستم توی پارک قرار داشتم، قبل از اینکه ایشون برسه، دیدم چند تا دختر و پسر دارن برف بازی می کنن با صدای بلند می خندن و کارهای سبکی انجام می دن که خیلی جلب توجه می کرد!😱
وقتی دوستم رسید رفتیم به سمت دخترها...
شنیدم پسرها میگفتن گشت ارشاد اومد...😏
👈 به دخترها سلام کردم و با ملایمت گفتم: « رعایت کنید، می خواين تفریح کنيد اینجا مکان عمومیه ...
یکی شون گفت ما تفریح نمی کنیم کلاه منو گرفته نمیده😩
گفتم از دور که اینطور به نظر نمیاد🤨 من 10 دقیقه است اينجام خیلی جلوه بدی داره، خدا خيرتون بده، مراعات کنید😊
با بی میلی گفتن باشه، ما هم ازشون جدا شدیم.
بعد در حالیکه داشتم با تلفن حرف می زدم دیدم دخترها رفتند و پسرها هم متفرق شدند.😊😍
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_در_پارک
#خاطرات_امر_به_معروف
#همه_آمر_به_معروفیم
@Vajebefaramushshode
#نکته
دیگران هم مثل تو انسانند، هر چی برای خودت دوست داری برای اونها هم دوست داشته باش!
#مهربان_باشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#امر_به_معروف_به_روش_صحیح
#شیوه_ها
@Vajebefaramushshode
»
✍امام محمد باقر علیه السلام:
اگر از امری می ترسی یا حاجتی داری، اول خدا را به بزرگی و عظمت یاد کن و مدح او را بگو چنانکه سزاوار است و صلوات بر محمد و آلش بفرست و حاجت خود را بطلب و سعی کن گریه کنی، اگرچه به مقدار سر مگسی باشد، به درستی که پدرم فرمود: نزدیکترین حالات بنده به خدا، هنگامی است که در سجده و گریان باشد.👌
📚 کافی،ج۲،ص۴۸۳
@Vajebefaramushshode