⭐️این #عاشقان را جز شهادت
❣مرگ ننگ است
⭐️در کامشان بی دوست💕 ماندن
❣چون شرنگ است
⭐️چون عشــ♥️ـق را جز #عشق
❣تفسیری دگر نیست
⭐️حلاج را جز دار
❣ #تدبیری دگر نیست✘
⭐️این واژه در قاموس دل
❣با #خون قرین است
⭐️این داستان آغاز و پایانش
❣همین است؛ #شهادت🌷
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة...
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
#دشمن خداوند کیه؟‼️‼️
رسول خدا (ص) فرمودند:🍃
همانا خداوند دشمن دارد...😳
آن مؤمنی را که ضعیف و بی دین است...☝️
سؤال شد: مؤمن ضعیف و بی دین کیست؟🤔
پاسخ داد: کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند....😓
منبع:وسائل الشّیعه، ج ۱۶، ص ۱۲۲، ح ۲۱۱۳۹
#دشمن_خدا_نباشیم
#ضررهای_ترک_واجب
@Vajebefaramushshode
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
💫شهید گمنام
💫قسمت 1⃣
💫بیشتر تلاش کن
🌹✨عملیات والفجر هشت تازه به پایان رسیده بود.
پیکر شهدا به ستاد معراج شهدای تهران منتقل شد.
در بین شهدا شهیدی بود که پیکرش کاملا سالم بود، فقط ترکش بزرگی شبیه نعلبکی به سمت چپ سینه اش اصابت کرده بود و در کنار قلبش ایستاده بود.
🌹✨هیچ مشخصاتی نداشت: نه پلاک، نه کارت و نه ...
به همراه این شهید برگه ای بود که نوشته بود: شهید گمنام.
به چهره معصومانه اش نگاه کردم. داخل جیب هایش را گشتم. اما هیچ مدرکی نبود.
🌹✨نیمه های شب همان شهید را در خواب دیدم. به من نگاهی کرد و گفت: مادرم منتظر من است.
من را شناسایی کن. بیشتر تلاش کن!
صبح فردا پیراهن غرق خون شهید را از بدنش خارج کردیم. با آب صابون آن را شستم. شاید اسمش را روی پیراهن نوشته باشد. اما نبود.
🌹✨دوباره به خوابم آمد. همان جمله تکرار شد؛ بیشتر تلاش کن!
چند روز بعد پیکر شهید را از سردخانه خارج کردیم. با آب گرم بدنش را شستیم. شاید بر روی بدنش نامش را نوشته باشد. اما باز هم خبری از مشخصات او نبود.
🌹✨چند روزی بود که همه فکرم را مشغول کرده بود.
دوباره به خوابم آمد. همان جمله: بیشتر تلاش کن! کم کم در فکر فرو رفته بودم که نکند من را سرکار ...
این بار پیکر شهید را از سردخانه خارج کردم و با توکل بر خدا و معصومین شروع به وارسی کردم. هر کاری به فکرم می رسید کردم اما نتیجه نگرفتم.
🌹✨یکدفعه نگاهم به زخم روی سینه اش افتاد!
وقتی بدنش را شستیم: زخم سینه او باز شده بود.
ترکش بزرگی که دنده های او را خرد کرده بود می دیدم. دستم را به داخل زخم فرو بردم و ترکش را آهسته خارج کردم.
🌹✨آنچه می دیدم باور کردنی نبود، تلاشها نتیجه داد.
این شهید دیگر گمنام نبود. پلاک شهید به همراه ترکش به داخل سینه رفته بود.
پلاک صحیح و سالم بود.
روز بعد این شهید شناسایی شد.
او از بسیجیان شهرکرج بود.
📚برشی از کتاب شهید گمنام
📖انتشارات شهید ابراهیم هادی
شادی روح شهدا #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode