هدایت شده از معما.
آرش آومد بالا پشت در قفل شدهی اتاقم، گفت آلاله تو وقتی بالایی من دلم برات تنگ میشه بیا پایین پِشِ من بخواب. بعدم کمکم کرد درارو قفل کنم الانم بغلم کرده که خوابم ببره و حس میکنم استخوونای گردنم داره میشکنه. داداش کوچیک یه همچین چیزیه :))))