وَلو
هرچی نگاش میکردم خوشگلتر میشد، چشماش بیشتر میدرخشید. هرچی بهش زل میزدم خودمو بیشتر پیدا میکردم
سوء برداشت نکنینا، این حرفا نسبت به دیدن بچهی تازه متولد شدهی یکی از اقوامه
قشنگ بود، یادم رف توضی بدم دربارهش))
هدایت شده از معما.
بحثهای کانال اکملاستمراری ایتا رو دوست دارم. از معدود کانالایی که بهخاطرش هنوز به ایتا سرمیزنم، و گاهاً یهچیز جدید مغزمو درگیر میکنه و یا یاد میگیرم.
صبح که میری بیرون باید لباس گرم بپوشی، ظهر که داری برمیگردی باید لباساتو کم کنی، عصر و شبم که بپوش یخ نکنیه
شاید بگین یعنی حساب هیچ پولی نداشت؟ باید بگم چرا داشت
فقط اینکه، اگه همون رو هم برمیداشتم حسابم بسته میشد