eitaa logo
کانال حضرت ولیعصر (عج)
139 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7.6هزار ویدیو
763 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بالاخره در فرمایشات امروز آقا، حقیقت این ادعا که کل کابینه با هماهنگی و تایید ایشان بوده هویدا شد. اکنون ما هستیم و حداقل سه سوال بی‌پاسخ زیر: - چه کسی پاسخگوی انتساب یک خبر مهم ولی کذب به رهبر معظم انقلاب و هزینه کردن از ایشان برای رای آوری کل وزرا (چه ضعیف و چه قوی) است؟! - چه کسی پاسخگوی ساده لوحی برخی نمایندگان مجلس و اعتماد از دست رفته مردم به خانه ملت است؟! - چه کسی پاسخگوی عملکرد برخی وزرایی است که نباید رای می‌آوردند ولی با سوء استفاده از جایگاه رهبری و ساده لوحی مجلس رای آوردند؟! دکتر محمد منان رییسی نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی
علی شریفی‌زارچی، استاد اخراج شده دانشگاه صنعتی شریف از بازگشت خود به دانشگاه خبر داد. آقای شریفی‌زارچی شامگاه دوشنبه پنجم شهریور ماه با انتشار متنی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بازگشت من به دانشگاه شریف قطعی شد و پس از یک سال وقفه، از ترم پاییز درس خواهم داد.» پیشتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در نامه‌ای به حسین سیمایی صراف، وزیر علوم خواستار بازگشت علی شریفی‌زارچی و سایر اساتید اخراج‌شده به دانشگاه شده بود. علی شریفی زارچی در جریان موج «اخراج، تعلیق و حذف» استادان دانشگاه‌ها، روز شنبه ۳ شهریور ماه ۱۴۰۲ از «دریافت نامه اخراج» خود از این دانشگاه خبر داد.
اعتراض رئیس‌جمهور به یارانه بنزین پزشکیان: هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم. به نظر میاد این سخنان مقدمه چینی برای مهیا کردن شرایط برای افزایش قیمت بنزین باشد
«لطفا واقع بین باشید» امروز هم آقای رئیس جمهور افزایش نرخ بنزین را با جدیت مطرح کردند. بگذریم از اینکه ایشان در زمان رقابت های انتخاباتی افزایش قیمت بنزین را به پذیرش و اجازه «ملت» موکول کرده بودند،اما توجه ایشان به چند نکته کلیدی در این مورد الزامی به نظر می‌رسد: ۱- منطقی نیست حتی در کلام واردات بنزین را با نرخ ارز آزاد محاسبه و مطرح کنید و به آن رسمیت دهید. ارز آزاد ارز قاچاق در بازار غیر قانونی مبادلات ارزی ست. این یعنی دولت برای واردات بنزین سراغ قاچاقچیان ارز میرود و ارز لازم را از آنها تهیه می‌کند!!! ساختار بانک مرکزی ارزهای رسمی مانند ترجیحی، نیمایی و..... را به رسمیت می شناسند نه ارز آزاد را. ۲- منطقی نیست که کشور صادر کننده نفت مانند ایران برای واردات بنزین ارز پرداخت کند. لطفا با فعال کردن «دیپلماسی اقتصادی» کشورها و شرکت هایی را پیدا کنید که حاضر به تهاتر نفت خام با بنزین باشند. ۳- منطقی نیست زمانی که هیچ برنامه عملیاتی برای حذف خودروهای فرسوده و کاهش مصرف بنزین در اتومبیل های تولید داخل که گاها دو تا سه برابر استاندارد های جهانی سوخت مصرف می کنند ندارید، کاهش مصرف بنزین را با افزایش نرخ آن توجیه فرمایید. ۴- منطقی نیست مسیر افرادی که در سالهای پایانی دولت دوم روحانی با سه برابر کردن نرخ بنزین باعث تعمیق غیر قابل جبران گسل بین ملت و حاکمیت شدند را مجددا انتخاب فرمایید. نرخ رسمی تورم کشور مشخص است. شما میتوانید هر سال نرخ بنزین را متناسب با تورم طوری افزایش دهید تا به تدریج قیمت واقعی آن متناسب با دستمزد دریافتی در کشور برسد و جلوی ایجاد شوک سنگین ناگهانی در اقتصاد کشور گرفته شود. ۵- منطقی نیست که فکر کنید بعنوان عضوی از جامعه فرهیخته کشور نگران کسری بودجه سنگین دولت نیستیم اما راه های منطقی تری برای افزایش در آمد و کاهش هزینه های دولت وجود دارد. حذف سهمیه ۶۰ لیتر بنزین ۱۵۰۰ تومانی خودرو های شخصی(نه خودروهای عمومی) که هیچ تاثیری بر معیشت اکثر خانواده ها کشور ندارد جلوی هزینه هنگفتی حدود یکصد هزار تومان به ازای هر خودرو را برای دولت در ماه فراهم میکند و در کنار آن افزایش نرخ بنزین متناسب با تورم (از ۳۰۰۰ تومان به حدود ۴۰۰۰ تومان) میتواند منبع در آمد قابل توجهی برای دولت باشد. خاضعانه از شما خواهش میکنیم در اوج شرایط جنگ اقتصادی با دشمن از تریبون‌های رسمی کشور نفرمایید توان پرداخت نرخ گندم، نهاده های دامی یا حقوق بازنشستگان را ندارید و مجبور به افزایش نرخ بنزین هستید. نتایج چنین مطالبی همان میشود که عده ای با مطرح کردن خزانه خالی در اوج مذاکرات برجام ، داشتن نان و آب را در کشور به نتیجه مذاکرات گره زدند و آن شد که نباید میشد.
ترامپ: روسیه قابل شکست نیست. روسیه به خوبی مبارزه می‌کند و ارتش بزرگی دارند که اوکراین از آن بی‌بهره است. این جنگ ویرانگرتر از آن چیزی است که مردم فکر می‌کنند. چین تهدید بزرگی برای ایالات متحده به‌خصوص در حوزه سلطه اقتصادی و نظامی به‌شمار می‌رود.
هنگامی که 12 نفر در حملات شارلی ابدو کشته شدند، رهبران جهان برای راهپیمایی همبستگی به پاریس رفتند. اما هیچ یک از رهبران جهانی راهپیمایی در اعتراض به کشتار بیش از 40000 غیرنظامی، 20000 کودک، 207 امدادگر سازمان ملل و 171 روزنامه نگار در غزه ترتیب نداده است!!!
ابطال یک دروغ بزرگ در بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی (با استناد به بی دقتی آقای پزشکیان) چنین القا شد که کلیت کابینه با نظر رهبر انقلاب چیده شده و مجلس نباید صلاحیت وزیران را احراز کند. اما امروز رهبر انقلاب بیان کردند: آقای رئیس جمهور برای انتخاب وزیران با من کردند. برخی را تایید و برخی را هم تاکید کردم. را هم نمی‌شناختم و ". تعداد بیشتر یعنی حداقل نصف به علاوه یک. و چنان که از خبرها بر می آید و سیره رهبر انقلاب بوده، ایشان نهایتا درباره سه ۳-۴ از وزرا نظر اثباتی و تاییدی داده و درباره بقیه نظری نداده اند. نکته قابل توجه این که بنابر اعلام آقای کوثری نماینده مردم تهران : "وزیر اطلاعات در جلسه کمیسیون امنیت اعلام کرد دست ما برای اعلام استعلام وزرا بسته است، و فقط تابعیت و محکومیت قضایی را اعلام می‌کنیم". بنابراین، افراطیون مدعی اصلاحات، دو دروغ را با هم گفتند تا الزام قانونی بررسی صلاحیت وزیران در مجلس را دور بزنند: کابینه در هماهنگی کامل با رهبری بسته شده(!) و درباره یکایک وزیران پیشنهادی، استعلام گرفته شده و بنابراین نیازی به بررسی مجدد مجلس نیست!
پزشکیان: کلاس درس برخی مدارس خاص از برخی دانشگاه‌های ما بالاتر است امروز درحالی‌که دانشگاه‌ها در دنیا وارد نسل ۴ و ۵ شده‌اند ما همچنان در دانشگاه‌های نسل دوم درجا زده‌ایم. آیا با این دانشگاه و فارغ‌التحصیلانش می‌توان مشکلات پیچیده جامعه را حل کرد یا فقط دانشگاه تاسیس کرده‌ایم که کسب درآمد کنیم؟ باید به این سوال پاسخ داد که چرا با هزینه‌های گزاف تعداد زیادی دانشگاه ایجاد کرده‌ایم و سرمایۀ مادی و عمر جوانان را در آن‌جا صرف کسب آموزشی بی‌کیفیت می‌کنیم که فارغ‌التحصیل بیکار تربیت کنیم. ما یک سازوکار تعیین حقوق ایجاد کرده‌ایم که براساس آن بین عالم ماهر و خلاق با یک آدم معمولی تفاوتی وجود ندارد، آن وقت معترضیم که چرا نخبگان ما مهاجرت می‌کنند. نظام پرداخت حقوق به اسم عدالت، خلاقیت، توانمندی و مهارت افراد را نادیده می‌گیرد.
واشنگتن تهدیدات تهران را جدی می‌گیرد سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید: پیشبینی احتمال حمله ایران به اسرائیل سخت است اما واشنگتن تهدیدات تهران را جدی می‌گیرد. این وجود، آمریکا همچنان متعهد به حمایت از اسرائیل در برابر هر گونه حمله احتمالی ایران است. ما امیدواریم توافق صلح غزه و تبادل اسرا میان طرفین در اسرع وقت به دست آید. ما بر این باوریم ایران همچنان در وضعیت تهاجمی قرار داشته و اگر تصمیم بگیرد، آماده حمله به اسرائیل است. به همین دلیل نیز ما اقدام به تقویت مواضع نیروهای خود در خاورمیانه کرده ایم. پاسخ ما به ایران روشن است. این حمله را انجام ندهید. هیچ دلیلی برای تشدید تنش‌ها در منطقه وجود ندارد. با این حال، در صورت وقوع این حمله آمریکا آماده دفاع از اسراییل است.
نَقلی که عقول را ربود: تأسّف از تنزّل امر سیاسی ۱. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با رئیس‌جمهور و هیئت دولت تصریح کردند که دربارۀ «بیشترِ» وزرای پیشنهادیِ‌ رئیس‌جمهور و در مقام مشورت به ایشان گفتم: «نمی‌شناسم و نظری ندارم». در این گفته، دو نکته وجود دارد: نخست این‌که ایشان، «همۀ وزرای پیشنهادی» و یا حتی اکثریّت آنها را نمی‌شناختند و تأیید نکردند و این برخلاف روایتی است که مدعی بود «همۀ وزرا» به تأیید ایشان رسیده است و بدین‌جهت باید به همۀ آنها رأی داد؛ دیگر این‌که با وجود آن‌که ایشان دربارۀ بیشترِ وزرای پیشنهادی، شناخت و نظری نداشتند، اما این افراد به «مجلس» معرفی شدند و این یعنی لازمۀ معرفی وزرا به مجلس، «تأیید رهبر» نیست و مجلس باید به‌طور «مستقل» و «مسئولانه» تصمیم بگیرد و تصوّر نکند که معنی مشورت رئیس‌جمهور با رهبر انقلاب این است که اگر مجلس به برخی از وزرا، رأی اعتماد ندهد، این است که در برابر موضع رهبر انقلاب ایستاده است. خطای اخیر رئیس‌جمهور در «روایت‌‌پردازیِ ناراست» از مشورت با رهبر انقلاب، و همچنین «ساده‌نگری» و «ناپخته‌گی» و «نسجیده‌کاریِ» ‌اکثریّت مجلس در اطمینانِ مطلقِ‌ به نقل رئیس‌جمهور - که هم برخلاف سیره و منطقِ رهبر انقلاب بود و هم ناسازگار با عقلانیّت انقلابی – تبدیل به یک تجربۀ تأسّف‌برانگیز در دولت و مجلس شد. ۲. سخن رهبر انقلاب نشان داد که موضعِ‌ جوانِ‌ نوپایی همچون امیرحسین ثابتی، درست بود و عقلای سیاسی‌کارِ ‌اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، ره به خطا بردند و نامعقول و کودکانه عمل کردند؛ درحالی‌که در طول یک هفته، وی را به شهرت‌طلبی و تندروی و خودنمایی متهم کردند و در جهت ترور شخصیّت او کوشیدند. او درست عمل کرد، اما مخالفان پُرمدعایش، نشان دادند که از «فهم سیاسی»، بهرۀ ناچیز دارند؛ هرچند سال‌هاست که در عرصۀ سیاسی و مجلس، حضور دارند. بسیار در همه‌جا بوده‌اند اما اندک آموخته‌اند؛ مدعی‌اند، اما تهی‌دست هستند؛ از عقلانیّت انقلابی - که به هر بهانه بر زبان خویش، لفظ آن را جاری می‌کنند - جز همین لفظِ‌ القاشده و رسانه‌ای، درک و تحلیلی ندارند؛ و در اثر یک نطقِ‌ بی‌منطقِ‌ کوتاه، هیجان‌زده و اغوا می‌شوند و استدلال‌ها و شواهد را به‌راحتی کنار می‌گذارند. وقتی مجلس در چنین موقعیّت ساده و پیش‌پاافتاده‌ای، این‌چنین «عاجز» و «عوام‌زده» و «زودباور» است، در موقعیّت‌های دشوار و پیچیدۀ سیاسی، هرگز نمی‌توان به آن تکیه کرد. باید به حال انقلاب گریست که امر سیاسی در آن این‌قدر تنزل یافته که اکثریّت نمایندگان مجلسش، از عوامِ کوچه‎‌وبازار، «سطحی‌تر» و «احساسی‌تر» نظر می‌دهند. اگر معرکه‌ای رخ بدهد که حیات و تقدیر انقلاب به آن وابسته باشد، هرگز نمی‌توان به چنین مجلسی دل‌خوش داشت؛ زیرا به‌آسانی می‌توان آن را به بازی گرفت و با یک نقل‌قولِ بی‌اساس، رأی آن را جابجا کرد. این وضع به آن معنی است که حتی در میان نیروهای سیاسی نیز، عقلانیّت رو به ضعف و کاستی نهاده و کج‌روایت‌ها می‌توانند اینان را نیز در بازیِ ساخته‌گیِ خویش، هضم کنند. ۳. به عنوان یک برداشت راهبردی و پهن‌دامنه باید گفت امر سیاسی در جامعۀ کنونی، سخیف و سطحی و فرومایه شده و عقول در برابر احساسات، زانو زده‌اند و تفکّر مستقل و خلاف‌آمد، به انحطاط کشیده شده است. همه‌چیز به «روایت» وابسته شده و هرکه بتواند جریان رسانه‌ای بیافریند و موج روایتی ایجاد کند، برنده خواهد بود. دیگر «استدلال»، مؤثّر نیست، بلکه بی‌منطقی و قشری‌گری و تعصّب و لجاجت و هیجان‌زدگی، رایج گردیده است. تنها صدایی که شنیده نمی‌شود، استدلال است. به‌آسانی می‌توان دروغ گفت و انتخاب شد. کسی دربارۀ «صدق» و «کذب»، پرسش نخواهد کرد و «دلیل» نخواهد طلبید. «تفکّر»، دچار بن‌بست شده و این در سیاست، بیش از همه‌جا خود را نشان می‌دهد. امر سیاسی، به شارلاتانیسمِ گره‌خورده به قدرت، فروکاهیده شده و نظریۀ مردم‌سالاریِ‌ دینی، استحاله شده است. هرکه به معیارهای اصیل انقلاب، متعهدتر و وفادارتر است، تندرو و افراطی و متحجّر خوانده می‌شود و بوقلمون‌صفت‌های دَم‌دَمی‌مزاج و آفتاب‌پرست‌های رنگ‌پذیر، به مظهر عقلانیّت انقلابی یا اصلاح‌طلبیِ ‌مردم‌گرا تبدیل شده‌اند. الفاظ با معانیِ حقیقی‌شان بیگانه شده‌اند تا سیاستِ ‌معطوف به سعادت، به سیاستِ‌ معطوف به قدرت تبدیل شود. امر سیاسی در اینجا، مبتنی بر مردم‌سالاری است، اما برآمده از منطق و عقلانیّت نیست، همچنان‌که نسبتی با انقلابی‌گریِ‌ مؤمنانه ندارد. هنگامی‌که سازوکارهای تعلیم و تربیت دینی، علیل شوند و نفسانیّت در سیاست، جولان بدهد، شاید بتوان از مردم‌سالاری سخن گفت، اما نمی‌توان از مردم‌سالاریِ ‌دینی سخن گفت. و این مرض تا جایی پیش می‌رود که حتی مجلسی که باید عصارۀ ملّت باشد، به تجلّی‌گاهِ فروبستگیِ‌ عقلانیّت و استقلال نظر تبدیل می‌گردد.
سیزده توصیه امروز رهبر انقلاب به دولت چهاردهم چه بود؟ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در اولین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت چهاردهم توصیه‌هایی را خطاب به دولتمردان بیان داشتند که سرفصلهای این موارد سیزده‌گانه به شرح زیر منتشر می‌شود. ۱. شکر الهی برای نعمت خدمت به مردم ۲. شناسایی ظرفیت‌های انسانی و طبیعی کشور؛ شرط کارآمدی کارگزاران ۳. انتخاب همکاران با این خصوصیات: جوان، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه ۴. خردمندانه شدن حکمرانی در صورت رجوع به کارشناس ۵. حضور در بین مردم و رفتن به سفر استانی ۶. تهیه پیوست عدالت برای هر قانون و تصمیم مهم دولت ۷. رعایت اولویت‌ها در کارهای زیرساختی از جمله انرژی هسته‌ای و کارهای فوری از جمله گرانی و تورم ۸. حکمرانی قانون‌مند در فضای مجازی؛ دستیابی به فناوری و لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی ۹. جدی گرفتن تولید ملی به عنوان کلید حل مشکلات اقتصادی ۱۰. علاج پیری زودهنگام جمعیت کشور ۱۱. نهراسیدن از مانع در کارها ۱۲. امید نبستن به دشمن و منتظر موافقت دشمنان نماندن برای برنامه‌ها ۱۳. رسیدگی هر چه بیشتر به معنویت خود در دوران مسئولیت
نماینده‌ای که خودش را راحت کرد! امسال در پیاده روی اربعین سوال ثابت خیلی از مردم از نمایندگان مجلس این بود که چرا به فلانی و بهمانی رای اعتماد دادید؟! نمایندگان هم بسته به اینکه خودشان چه موضعی داشتند جوابی می‌دانند. برخی همسوی با مردم بودند و برخی از جانب دفاع از مجلس حرف می‌زدند اما جالب‌ترین جواب مربوط به یک نماینده تهران بود که خودش را راحت کرد و گفت آقا گفته بود رای بدید! نمی‌دانم وقتی آقای نماینده این جمله را گفت و خودش را از زیر بار فشار مطالبه مردم خارج کرد؛ لحظه‌ای هم به این فکر کرد که چه بلایی سر باورها و تصورات مردم می آورد یا نه. اگر مردم بیچاره باور کنند که همه گزینه‌های دولت با تایید رهبری راهی مجلس شدند و رهبری خواستار رای آوری همه وزرا بوده؛ چقدر تناقض و سوال و بدبینی ایجاد می‌شود؟ این‌روزها وفاق ملی مثل اسم رمز عمل می‌کند. برخی می‌خواهند به اسم وفاق ملی روزنه گشایی کنند و شکست های گذشته را جبران کنند. برخی هم شاید فکر میکنند در انتخابات بعدی می‌توانند با پرچم وفاق ملی در کنار پزشکیان لیست بدهند و دوباره به قدرت برسند. ولی مساله اینجاست که آقایان فکر می‌کنند برای ترویج وفاق ملی باید یک ضدقهرمان بسازند و آن را جریان تحجر صدا بزنند بلکه بتوانند در ایجاد دوقطبی با جریان تحجر در سفره وفاق ملی به نان و نوایی برسند! در همین هفته گذشته به دروغ گفتند جریان تحجر با گزینه‌های رهبری مخالف بود یا می‌خواست بخش زیادی از کابینه رای نیاورد. در صورتی که مشخص شد نه تنها رهبری نظری در مورد اکثریت دولت نداده بلکه دعوا صرفا بر سر دو سه وزیر پیشنهادی بود که با هیچ منطقی نباید وزیر می‌شدند. آنجایی که رهبری از وزیری حمایت کرده بود هیچ کس اعتراضی نداشت. حتی کمیسیون فرهنگی که یکپارچه پایداری است صالحی را تایید کرد و کسی علیه او نطق نکرد ولی اینکه به اسم رهبری ظفرقندی را وزیر کنند و مخالف ظفرقندی را مخالفت با رهبری و نظام جا بزنند هنر می‌خواهد! حالا که مشخص شده این کابینه رهبری نیست و رهبری به صراحت می گوید: «تعداد زیادی را هم نمی‌شناختم و نظری نداشتم.» نمایندگان مجلس و سفره‌نشینان وفاق ملی چطور می‌خواهند خطای خود را جبران کنند؟!