eitaa logo
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانی‌ها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
552 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
771 ویدیو
1.4هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
استحباب پرداخت برای پدر از سوی فرزند پس از مرگش روایت است که امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین(علیه السلام)، تا وقتی زنده بودند، از طرف و به نیابت پدر خویش، زکات فطره می‌‏پرداختند(یعنی علاوه بر زکات فطره خود و افراد تحت تکفل‌شان، یک سهم هم برای پدر بزرگوارشان اضافه می‌پرداختند). حضرت امام سجّاد(علیه‌السلام) نیز تا هنگام شهادت، زکات فطره را از جانب پدر بزرگوارشان سیدالشهداء(علیه السلام) می‌‏پرداختند. حضرت امام باقر(علیه‌السلام) نیز تا هنگام شهادت، از جانب پدرشان، زکات فطره می‌دادند. همچنین حضرت امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: من نیز از جانب پدرم، برای او زکات فطره می‌‏پردازم. «وَ رُوِّينَا عَنْ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ص أَنَّهُمَا كَانَا يُؤَدِّيَانِ زَكَاةَ الْفِطْرِ عَنْ عَلِيٍّ حَتَّى مَاتَا وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يُؤَدِّيهَا عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ ع حَتَّى مَاتَ وَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ يُؤَدِّيهَا عَنْ عَلِيٍّ ص حَتَّى مَاتَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ أَنَا أُؤَدِّيهَا عَنْ أَبِي‏»(دعائم الإسلام، ج‏1، ص267). مرحوم علامه مجلسی ذیل این روایت می‌نویسد: «این سیره، از عناوین صدقات استحبابی است نه اینکه واجب باشد»(و هذا و الله أعلم من التطوع في الصدقة عن الموتى لا على أنه شي‏ء يلزم(بحار الأنوار، ج‏93، ص110؛ باب 13 قَدْرُ الْفِطْرَةِ وَ مَنْ تَجِبُ عَلَيْهِ وَ مَنْ‏ يُؤَدِّي عَنْهُ وَ مُسْتَحِقُّ الْفِطْرَة)). زكات فطره كه كمك به فقراى جامعه است، ثواب بسيار دارد و كارى خداپسندانه است. گرچه پرداخت زكات فطره در روز عيد فطر، بر كسى كه از دنيا رفته واجب نيست، ولى این سیره نورانی ائمه اطهار، نوعى صدقه بود كه هم يادى از پدر بزرگوارشان مى‌شد، هم ثواب آن به روح ایشان مى‌رسيد، هم آموزشى براى ماست كه با كارهاى نيك و انفاق‌ها و صدقات خويش، ياد درگذشتگان را گرامى بداريم. مرحوم علامه حاجی نوری این روایت را از کتاب دعائم الاسلام نعمان مغربی(از دانشمندان بزرگ فرقه اسماعيليه در ‏قرن سوم و چهارم هجری) در سه باب نقل کرده است: 1. بَابُ اسْتِحْبَابِ الصَّلَاةِ عَنِ الْمَيِّتِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّدَقَةِ وَ الْبِرِّ وَ الْعِتْقِ عَنْهُ وَ الدُّعَاءِ لَهُ وَ التَّرَحُّمِ عَلَيْهِ وَ التَّشْرِيكِ بَيْنَ اثْنَيْنِ فِي رَكْعَتَيْنِ وَ فِي الْحَج‏(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏2، ص116). 2. بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّطَوُّعِ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ جَمِيعِ الْعِبَادَاتِ عَنِ الْمَيِّتِ وَ وُجُوبِ قَضَاءِ الْوَلِيِّ مَا فَاتَهُ مِنَ الصَّلَاةِ لِعُذْر(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏6، ص439). 3. بَابُ نَوَادِرِ مَا يَتَعَلَّقُ بِأَبْوَابِ زَكَاةِ الْفِطْرَة(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏7، ص: 151).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تحلیل بسیار جالب یک ایرانی ساکن آمریکا از ابعاد و زوایای پنهان ماجرای حاج آقای پناهیان و اقدامات مذهبیون صورتی در حوادث اخیر. لطفا تا انتها و به دقت گوش کنید. شنیدن این چند دقیقه برای همه به ویژه افرادی که انقلابی هستند علی الخصوص طلبه های انقلابی لازم و ضروریست.
أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ. أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ. بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِینَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش کاربر لبنانی به حملات ایران به اسرائیل: ایرانیان فقط به هدف قرار دادن سفارتخانه‌یشان در دمشق پاسخ ندادند بلکه حتی به یهودیانی که در زمان پیامبر بر در خانه‌ی پیامبر زباله می‌انداختند نیز پاسخ دادند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسرائیلیهای خبیث میدونید موشک منفجر میشه اما اینا برای شما یادگاری می مونه بقایای موشک های سپاه در اراضی اشغالی
طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت  فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : به آسمان رود و کار آفتاب کند .  پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!   وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .  فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند * به آسمان رود و کار آفتاب کند                                              ❇️ (ارائه مطالب‌ و) (عج) 🆔@valiasrk