eitaa logo
وقایع‌الایام
360 دنبال‌کننده
86 عکس
153 ویدیو
4 فایل
مناسبت‌های مذهبی، رویدادهای مهم تاریخی، احوالات علمای بزرگ و شخصیت‌ها. بعضاً مسائل سیاسی اجتماعی روز خادم کانال: @ba_velayat_ta_zohor بَقِيَّةُاللهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
مشاهده در ایتا
دانلود
این سید نعمت‌الله مدتی است نمی‌آید! بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. امروز ۲۲ شوال، سیصد و سی و دومین سالگرد درگذشت عالم بزرگ شیعه مرحوم «سید نعمت‌الله جزایری» است. «جزایر» از توابع استان بصره‌ی عراق، بین دو رودخانه‌ی دجله و فرات واقع شده و سید جزایری که نسبش با ده واسطه به «عبدالله بن موسی‌الکاظم» علیه السلام می‌رسد، در سال ۱۰۵۰ه‌ق در روستای «صباغیه» که زیرمجموعه‌ی آن است متولد شد. حاصل سفرهای متعدد وی به شیراز، اصفهان، عتبات عالیات و حویزه‌[ی عراق] شاگردی در محضر بزرگانی همچون: «علامه‌ی مجلسی صاحب بحارالانوار، شیخ حر عاملی صاحب وسائل الشیعه، محقق سبزواری، محقق خوانساری و ...» را برای وی رقم زد که در کنار آن و در طول این سالیان متمادی در شهرهای مختلف، شاگردانی نیز پرورش داد. از مهمترین شاگردان وی می‌توان به: «عنایت‌الله تستری، مجدالدین دذفولی، محمد بن علی نجار شوشتری صاحب مجمع‌التفاسیر و ...» اشاره نمود. محدث جزایری که خود صاحب تألیفات گرانسنگی از جمله «انوار النعمانیه» است، در گردآوری کتاب دوره‌ای ۱۲۰جلدی بحارالانوار، کمک‌حال استادش مرحوم مجلسی نیز بود. از دیگر آثار وی «ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار» است که در سه مجلد تنظیم گردیده است. کثرت و تنوع آثار سید جزایری گویا و گواه این مطلب است که وی محدث و اخباری‌ای زبردست (و البته میانه‌رو)، مفسری کارکشته، فقیهی مبرز، و رجالی و تذکره‌‌نویسی چیره‌دست بوده است و این، چیزی است که «شیخ آقابزرگ تهرانی» نیز در «الذریعه» بر آن صحه گذاشته است. او در سال‌های آخر عمر در شهر شوشتر خوزستان مرجع و مرشد دینی مردم بود که در سال ۱۱۱۱ه‌ق برای زیارت بارگاه منور رضوی علیه السلام به مشهد سفر کرد و یکسال بعد، در راه بازگشت، در شهر خرم‌آباد بیمار شد؛ با وجود بیماری، سفر را ادامه داد تا اینکه در «پل‌دختر» به جوار رحمت حق شتافته، در همان شهر به خاک سپرده شد. امروزه مقبره‌ی آن عالم فرزانه در حاشیه‌ی شهر پل‌دختر که قبرستان عمومی و گلزار شهدای شهر نیز تیمناً و تبرکاً در جوار وی قرار گرفته، زیارتگاه خاص و عام است و حقیر یکبار توفیق زیارتش را یافته‌ام. از سید در جایی نقل شده است: هرکس سه مرتبه قبر مرا زیارت کند، ثواب یک مرتبه زیارت امام ضا علیه السلام را به او می‌دهند. گفتنی است «آیت‌الله سید محمدعلی موسوی جزایری» نماینده‌ی سابق ولی‌فقیه در استان خوزستان که امروزه تولیت حوزه‌های علمیه‌ی خوزستان را بر عهده دارد، نواده‌ی محدّث جزایری است. خوش حکایتی از عنایت امیرالمؤمنین علیه السلام به سید جزایری: گویند در اوایل ایام تحصیل سید نعمت‌الله در نجف، وی را عادت بر آن بود که ساعتی در روز را در حرم به مطالعه می‌پرداخت و معتقد بود با این کار، عنایت حضرت را به خود جلب می‌کند؛ اما پس از مدتی، خسته شد و با این توجیه که درون حجره هم در واقع جوار امیرالمؤمنین علیه السلام است، ادامه نداد و در همان حجره به مطالعه می‌پرداخت که روزی استادش به دیدنش رفته، گفت: حضرت را در عالم رؤیا دیده‌ام، احوال شما را جویا شده و فرموده‌اند:«این سید نعمت‌الله که می‌آمد اینجا در حرم درس می‌خواند، مدتی است نمی‌آید.» به روح مطهرش صلوات. والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ؛ ۲۲ شوال ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
مرقد مطهر سید نعمت‌الله جزایری، پلدختر سال وفات ۲۲ شوال ۱۱۱۲ ه‌ق از ایشان نقل شده هرکس سه مرتبه به زیارت من بیاید، مثل آن است که یک مرتبه امام رضا علیه السلام را زیارت کرده باشد https://eitaa.com/vaqayeolayam
آخرین شیخ‌الاسلام بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. به نظر می‌رسد همزمان با آغاز دوره‌ی افول دولت صفویه و ضعف شاهان و دربار، از قدرت علمایی که تحت عنوان رسمی حکومتی «شیخ‌الاسلام» به وظایف شرعی حکومتی اشتغال داشته‌اند نیز، کاسته شده است. این مدعا که البته فرضیه‌ای اثبات نشده از سوی راقم این سطور است، به هیچ‌وجه ناظر بر شخصیت و علمیّت آن عالمان نبود (آنچنان‌که راجع به شاه و درباریان چنین چیزی صادق است که ضعف قدرتشان، ناظر به ضعف شخصیتی آنان بود). هرچند میان شیخ‌الاسلام‌هایی همچون محقق کرکی و شیخ بهایی و مجلسی و ... تا دیگران، فاصله بسیار بود ولی در عین‌حال افرادی که حائز عنوان شیخ‌الاسلامی می‌شدند، در زمان خودشان بر اقران خویش برتری داشتند. مرحوم آیت‌الله حاج سید محمدحسین بن محمدصالح خاتون‌آبادی، دخترزاده‌ی علامه‌ محمدباقر مجلسی بود که در اواخر حکومت صفوی و در عهد شاه سلطان حسین، امام جمعه و شیخ‌الاسلام اصفهان بوده است. خاتون‌آباد روستایی کوچک و کم‌جمعیت در ۷ کیلومتری اصفهان (سمت جاده‌ی یزد) است که با گذشت قرن‌ها، همچنان به همان حال خود باقی مانده است. این قریه، خاستگاه عالمان برجسته‌ای با پسوند خاتون‌آبادی بوده که چندین دهه‌ی متوالی محل رجوع و مرجع دینی مردم در مناطق مرکزی ایران بوده‌اند. خاتون‌آبادی را عالمی ذوفنون و کثیرالتالیف دانسته‌اند که محضر بزرگانی نظیر مجلسی، جمال‌الدین خوانساری، و ... را درک نمود و خود شاگردانی از جمله زین‌الدین علی خوانساری و عبدالله بن نورالدین (نوه‌ی محدث جزایری) را پرورش داد. رواج همه‌جانبه‌ی فساد در دربار صفویان و به تبع آن، ضعف و سستی‌شان در زمام‌داری، پریشانی احوال ملک و مملکت و رعیت را به دنبال داشت و خواهی‌نخواهی چنین فضایی، در گرایش مردم به مسائل مذهبی و تقیدات و تعهدات شرعی تأثیر مستقیم گذاشت و مردم، به موجب «الناس علی دین ملوکهم» به دنیاگرایی رو آورده، شرعیات را وانهادند. این مغلمه، جبراً محجوریت علمای دین و مروجان شریعت را رقم زد و دیگر آن نفوذ کلامی که از ایشان انتظار می‌رفت را نداشتند. در چنین شرایطی طمع بیگانگان (آنهم همسایگان ضعیفی مانند افغان‌ها را برانگیخت تا با برانداختن تاج و تخت صفویان، برای اندک‌زمانی صحنه‌گردان عرصه‌ی سیاست و قدرت شوند. آری! حکومت مقتدر شیعه‌ی صفویه که اولین حکومت مستقل و فراگیر در ایران پس از اسلام بود، به تلخی هرچه تمام‌تر توسط اشرف افغان و سپاهیانش به تاریخ پیوست و در این میان، این آیت‌الله خاتون‌آبادی بود که در بند و زندان آن پاپتی‌های مهاجم گرفتار شده، به سختی شکنجه شد تا اموالی را که در اختیار داشت به آنها واگذار کند. البته به گفته‌ی خود آن عالم بزرگ، این فرجام تلخ در روحیه‌ی آخرت‌گرایی‌اش مؤثر واقع شده، پس از آزادی و خلاصی از اسارت، به زادگاه خویش بازگشته، به عبادت و آبادگری خانه‌ی آخرت مشغول شد در حالی که کماکان مرجع دینی مردم بود. وی چنان غرق در دنیای عزلت و عبادت خود شده بود که درخواست نادرقلی افشار (سردار مقتدر صفویان و پایه‌گذار سلسله‌ی افشاریه) مبنی بر فتوا به کفر شاهان سنی عثمانی (به دلیل توقع الحاق ایران پساصفوی به قلمروشان) را نپذیرفت. خاتون‌آبادی سرانجام در ۲۳ شوال ۱۱۵۱ ه‌ق بر اثر بیماری درگذشت و بنابر وصیت‌اش، در مشهد مقدس و جوار امام رضا علیه السلام در سرداب مدرسه‌ی علمیه‌ی میرزا جعفر به خاک سپرده شد. والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ ؛ ۲۳ شوال ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
امام صادق و حضرت مهدی علیهما السلام بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. ۲۵ شوال، سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد. مناسب دیدم چند سطری از لسان مقدس رئیس مذهب، شیخ الأئمه صادق آل محمد علیه وآله السلام در باره‌ی مهدویت و منتظران ظهور و دوران زیبای حکومت جهانی آن امام غائب منتظَر بنویسم: سدیر صیرفى مى‌گوید: روزی، من و مُفضّل بن عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب به محضر حضرت امام صادق علیه السلام مشرف شدیم، دیدیم امام مانند کسی که عزیزی از دست داده، ضجه و ناله می‌زند و اشک می‌ریزد و با کسی از عمق جان نجوا و درد و دل می‌کند: اى آقاى من! غیبت [و دورى] تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و آرامش و راحت دلم را ربوده است ... ما که اصلاً انتظار دیدن چنین صحنه‌ای نداشتیم، از علت آنهمه حزن و ناراحتی امام سؤال کردیم، آقا آه سوزانی کشید و ... [ازامام زمان عجل الله فرجه و غیبت طولانی او و گرفتاری مؤمنان در آن دوران سخن گفت]. تهذیب‌الاحکام، ج۶، ص۱۸۱. امام، در وصف منتظران راستین قائم عجل الله فرجه فرموده: المُنتَظِرُ لِلّثاني عَشَرَ كَالشّاهِرِ سَيفَهُ بَينَ يَدَي رَسولِ اللهِ يَذُبُّ عَنهُ. کمال‌الدین، ص۶۴۷. منتظر ظهور امام دوازدهم علیه السلام مانند كسى است كه در ركاب پيامبر خدا صلی‌ الله علیه وآله شمشير كشيده است و از ايشان دفاع مى‌كند. همچنین در وصف دوران طلایی پساظهور نیز فرموده: اِذا قامَ القائِمُ لایَبقی اَرضٌ اِلّا نُودِیَ فیها شَهادَةُ اَن لا اِله اِلّا اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ. بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۴۰. هرگاه قائم قیام کند، هیچ سرزمینی باقی نمی‌ماند مگر آن که ندای توحید و گواهی به رسالت حضرت محمّد صلی‌ الله علیه وآله در آن طنین‌انداز شود. اما از آنجایی که آخرالزمان، امتحانات سختی در راه دین‌داری مؤمنان پیش خواهد آمد، «دعای غریق» همواره باید ورد زبان همه‌ی منتظران ظهور باشد. آری! شیخ صدوق حدیثی از آن‌حضرت در شرح احوال عصر غیبت نقل فرموده از این قرار: به زودی شبهه‌ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهید داشت که دیده شود و نه امامی که هدایت کند و ادامه داد: تنها کسانی از این شبهه نجات خواهند یافت که «دعای غریق» را بخوانند. راوی از آن دعا سؤال کرد، امام پاسخ داد: یَا اللهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ. مفاتیح‌الجنان اللهم عجل لولیک الفرج. آمین والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ؛ ۲۵ شوال ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
سعد بن عبدالله اشعری قمی بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. خاندان اشعری خدمات شایانی به اسلام و تشیع کردند آنان که در نزد اصحاب رجال به «اشعریون» شهرت دارند، اصالتی یمنی عربی دارند که جد اعلای ایشان «مالک بن عامر» از صحابه‌ی خوشنام پیامبر صلی الله علیه وآله است که پیش از فتح مکه به شرف اسلام و ایمان نائل شدند. کثرت تعداد اشعریون در میان اصحاب ائمه علیهم السلام گویای عشق پاک آن خاندان به ذوی‌القربیٰ و خانواده‌ی رسالت علیهم السلام است. از نخستین اشعری‌هایی که در قم ساکن شدند و علوم اهل‌بیت عصمت علیهم السلام را در سطح وسیعی انتشار دادند، جناب «زکریا بن آدم اشعری» بود که قبر شریف‌اش نگین «آرامستان شیخان» در جوار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است. یکی دیگر از برجسته‌ترین رجال نامی این خاندان شریف، ابوالقاسم سعد بن عبدالله اشعری قمی است که هم خودش و هم پدرش عبدالله و هم فرزندش آدم، از راویان ثقه و مورد اعتماد حدیث بوده‌اند. به طور قطع و یقین سعد در شمار اصحاب حضرت امام حسن عسکری علیه السلام بوده و دوران حضرت مهدی علیه السلام را نیز درک نموده است. وی از شاگردان بنام ابوالمقاتل ضریر (شاگرد امام هادی علیه السلام)، علی بن مهزیار اهوازی و برادرش ابراهیم، بود که خود، شیخ جناب علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق) بوده است. از دیگر شاگردان او جناب ابوجعفر کلینی است که در کافی شریف بسیار از ایشان روایت نقل نموده است. ابن قولویه (صاحب کامل الزیارات)، احمد بن محمد بن یحیی العطار، و ...هم در شمار تلامیذ سعد نام برده شده‌اند. مجموع مشایخ روایی سعد، ۳۴ نفر بوده‌اند؛ همچنان‌که ۱۱۴۲ روایت از آن بزرگوار در کتب اربعه (کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، استبصار) ضبط شده است و این، غیر از روایت‌های او در دیگر مجموعه‌های حدیثی شیعه (نظیر بحارالانوار، وسائل الشیعه، کمال الدین ، و ...) است. رجالیون شیعه در برابر عظمت سعد سر تعظیم فرود آورده، هریک با عباراتی درخور، به تجلیل از مقام شامخ او و منزلت‌اش در علم حدیث پرداخته‌اند. مجالس مناظرات علمی سعد با ارباب مذاهب که همواره با استدلالات محکم خود، ایشان را در پاسخ درمانده می‌ساخت، زبانزد بود. در کنار آن، تألیفات زیادی به عالم اسلام و جویندگان دانش هدیه نمود که البته تنها اثر به جا مانده از او (المقالات والفرق) است که طی آن، فرَق منشعب از اصل اسلام را تا زمان حیات‌اش، برشمرده، شرح و توضیح داده است. سعد در ۲۷ شوال سال ۳۰۰ ه‌ق بدرود حیات گفت و مزار منورش در میانه‌ی قبرستان شیخان قم، نزدیک بقعه‌ی زکریا بن آدم و مقبره‌ی مرحوم میرزای قمی (صاحب قوانین) قرار دارد که دهه‌ی هفتاد، به دستور آیةالله موسوی گلپایگانی مرتفع و مشخص گردید. روحش شاد والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) پنج‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ ؛ ۲۷ شوال ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
أیها الناس! أنا حجت‌الله علیکم!!! بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین مسلک «اخباری‌گری» و ضدیت با «اجتهاد و تقلید» می‌رفت کل فقه و شریعت و احکام دین را با خطر انقراض و انسداد مواجه کند. در برخی شهرهای مذهبی شیعه مثل کربلا (که بالطبع مرکزی برای حوزه‌ی علمی شیعی به شمار می‌رفت) کتب و دست‌نوشته‌های «علمای اصولی» را به جهت احتیاط، لای دستمال می‌پیچیده، حمل و نقل می‌کردند به این باور که «نجس»اند!!! در چنین اوضاع و احوالی، فقیه بزرگ شیعه مرحوم علامه محمدباقر وحید بهبهانی که به مبارزه با اخباری‌گری شهره‌ی آفاق بود، از بهبهان به نجف و پس از مدتی از آنجا به کربلا مهاجرت کرد؛ ... روزی در صحن مطهر سیدالشهدا علیه السلام ایستاد و با صدای بلند و رسا فریاد زد: «أیها الناس! أنا حجت‌الله علیکم» ای مردم! من حجت خدا بر شما هستم!!! مردم (علما) گرداگردش را گرفته، به سخنان‌اش گوش دادند و پرسیدند: - چه می‌خواهی؟! - می‌خواهم «شیخ یوسف بَحرانی (صاحب حدائق) مدتی مجلس درس خود را به من واگذارد و شاگردان را مکلّف به نشستن پای درس من کند. مرحوم شیخ یوسف (که خود، اخباری‌ای اعتدال‌گرا بود و توان مبارزه با تندروی‌های اخباریان را در خود نمی‌دید) با علم به روحیّات مرحوم بهبهانی، تقاضایش را با طیب خاطر اجابت کرد و وحید بهبهانی تنها با سه روز بحث، بیش از دوسوم شاگردان شیخ یوسف را از مسلک اخباری‌گری روی‌گردان نمود. او در منظر بَحرانی به موقعیتی دست یافت که وصیّ او شد و بر پیکرش نماز گذارد. بهبهانی و شاگردان برجسته‌اش همچون «فاضلین نراقی، سید بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف‌الغطاء، سید علی طباطبایی صاحب ریاض المسائل، میرزای قمی صاحب قوانین، محمدحسین اصفهانی صاحب هدایةالمسترشدین، محمدجواد عاملی صاحب مفتاح الکرامة و ...» برای همیشه‌ی تاریخ اخباری‌گریِ صِرف را به حاشیه رانده، اجتهاد و افتاء و تقلید را به عنوان جزئی لاینفک از کار و وظایف حوزه‌ها و علمای شیعه جا انداختند. مرحوم وحید بهبهانی در ۲۳۹ سال پیش در چنین روزی (۲۹ شوّال‌المکرم سال ۱۲۰۵ه‌ق) در کربلا وفات یافته، در رواق پایین پای مطهر به خاک سپرده شد. شادی روح باعظمت‌اش صلوات والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته. علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ؛ ۲۹ شوال ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
عالم بزرگ، اما بدعاقبت!!! بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین در میان اصحاب و شاگردان ائمه علیهم السلام بودند کسانی که عاقبت بخیر نشدند؛ حسن بن قیاما، علی بن ابی حمزه‌ی بطائنی، و ... وجه مشترک همه‌ی آنها، حب جاه و مقام، حب دنیا، و بی‌توجهی به تهذیب و خودسازی بود. ابوجعفر محمد بن علی العزاقری معروف به شلمغانی، از یاران امام عسکری علیه السلام و از علمای امامیه بود که آثار و تألیفاتی نیز داشت و مورد احترام و محل رجوع مردم بود. پس از جناب عثمان بن سعید و فرزندش محمد که به ترتیب نائبان اول و دوم حضرت ولی‌عصر علیه السلام بودند، شلمغانی توقع داشت این‌بار، حکم نیابت به نام او صادر شود و این منصب از ناحیه‌ی مقدسه به او واگذار گردد. همین خودشیفتگی و خودشایسته‌پنداری او سبب شد در خود نسبت به جناب حسین بن روح نوبختی احساس رقابتی داشته باشد که خالی از کینه و حسد نبود. وی که از سوی نائب سوم گرامی داشته می‌شد و در راستای امر خطیر نیابت به نوعی کمک‌حال و دستیار ابن روح قلمداد میشد، در نهایت نتوانست بر آن حسد درونی‌اش فائق آید و رفته‌رفته از مسیر حق منحرف شد و به یک غالی تمام‌عیار تبدیل شد انحراف آن نگون بخت به جایی رسید هر دروغ و باطلی را به امامان شیعه و خصوصاً امام دوازدهم علیهم السلام و نائب خاص ایشان نسبت می‌داد و در روایات اهل‌بیت علیهم السلام به سود و میل خویش دخل و تصرف می‌نمود. او به اینها اکتفا نکرد و عطش معروفیت‌طلبی و شهرت‌خواهی وادارش کرد حتی عقاید حقه را (و حتی وجود امام غائب شیعه را) انکار، و به دامان عقایدی از جنس تناسخ و حلول و ... پناه ببرد در چنین شرایطی بود که توقیع شریف از ناحیه‌ی مقدسه صادر، و مورد لعن حجت معصوم الهی قرار گرفت و حسین بن روح نیز که چنین دید، آشکارا به اعلام برائت و انزجار از نامبرده دست زد. اینجا بود که مردم و شیعیان همه به امر نائب از اطراف وی پراکنده شده، تمام کتب و نوشته‌هایش را متروک گذاشتند. البته حسین بن روح به تأسی از امام حسن عسکری علیه السلام که فرموده بود: عقاید باطل مندرج در کتب علمای بنی‌فضال را رها کرده، روایاتشان را اخذ کنید، توصیه فرمود همین رویه در باره‌ی مکتوبات شلمغانی در پیش گرفته شود. شلمغانی سرانجام در ۲ ذی‌القعده‌ی سال ۳۲۳ ه‌ق به دار مجازات آویخته شد و جامعه‌ی شیعه از شر اذیت و آزارها و انحرافاتش راحت شد. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا؛ آمین والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) دوشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۲ ذی‌القعده‌ی ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
حکمی برای ایمنی از وبا بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. قرن‌ها پیش، عده‌ای از سادات طباطبایی در «زواره» از توابع اصفهان قصد توطن کردند و برخی از آنان، پس از مدتی از آنجا به روستایی به نام «فشارک» کوچ نمودند. در این روستا بود که سید محمد به دنیا آمد و از همان دوران طفولیت آثار هیبت و بزرگی در وجنات‌اش پیدا بود. مرگ پدر در شش‌سالگی، اثری عمیق بر روحیه‌اش گذارد اما حمایت‌های جهادگونه‌ی مادرش، او را در راه تحصیل علم بیش از پیش مصمم و مقاوم ساخت؛ مادر نور دیده را به کربلا برده، ضمن توسل به حضرت ابی‌عبدالله الحسین علیه السلام از مقام شامخ امامت می‌خواهد زمینه‌های تحصیل و ترقی فرزندش فراهم گردد. سید محمد در کربلا از بزرگانی نظیر فاضل اردکانی و سید حسن بن محمد مجاهد (نواده‌ی صاحب ریاض و وحید بهبهانی) اسفناده‌ی فراوانی می‌کند و دست تقدیر، ایشان را در ادامه‌ی سیر علمی‌اش با آیت‌الله العظمیٰ مجدد شیرازی آشنا می‌سازد. سید محمدحسن مجدد شیرازی خاطر شاگرد خویش را بسیار عزیز داشته، او را از خصیصین خویش و صاحب اسرار خویش قرار می‌دهد تا جایی که در مسأله‌ی مهمی چون صدور فتوای تحریم تنباکو، با وی مشورت، و به تشویق و ترغیب وی که حتی شهادت در این راه را برای میرزا افتخار دانست، مبادرت به صدور حکم تحریم توتون و تنباکو نمود. آیت‌الله سید محمد طباطبایی فشارکی پس از ارتحال استادش میرزای بزرگ شیرازی، با آنکه به شهادت اهل‌خبره اعلم شاگردان آن مرد بزرگ بود، از قبول مرجعیت مسلمین خودداری کرده، امت را به آیت‌الله محمدتقی شیرازی (میرزای دوم شیرازی) ارجاع داد. او خود در این باره گفته است: روزهای بیماری استادم میرزای شیرازی، در سویدای دلم نشاطی حس می‌کردم که سبب‌اش را نمی‌دانستم! پس از قدری تأمل، احتمال دادم نکند چون به واسطه‌ی قریب‌الارتحال بودن استادم، عنقریب است که ریاست و مرجعیت به من واگذار شود چنین حالتی در من پدید آمده؟!!! لذا به حرم مطهر مشرف شده، به جد از خدا می‌خواهد این خطر عظیم را از او دور کند! شگفتا که آن مرد یگانه‌ی عرصه‌ی علم و دیانت و تقوا، به جهت خوف ریا، حتی از نوشتن و تألیف نیز دوری و استنکاف می‌ورزید!!! یکی از اصحاب و شاگردان آیت‌الله فشارکی، مرحوم حاج شیخ مؤسس عبدالکریم حائری یزدی بود که تأثیرپذیری عمیقی از حیث تعلیم و تربیت و تزکیه از ایشان داشت و خود، توفیق‌اش در راه‌اندازی حوزه‌ی مقدسه‌ی قم را، مرهون خدمت صادقانه به استادش فشارکی دانسته است. نقل است زمانی در سامرا «وبا» فراگیر شد و همه‌‌روزه عده‌ای می‌مردند. مردم که چنین دیدند، به علما پناه بردند و ایشان در منزل آیت‌الله شیرازی گردهم آمدند که چاره‌ای بیاندیشند. در این بین، آیت‌الله فشارکی فی‌المجلس از حضار که همه از مجتهدین بودند، استعلامی مبنی بر اجتهاد و عدالت خود گرفته، وقتی با تأیید و تأکید ایشان مواجه می‌شود، می‌پرسد با این وجود اگر حکمی بکنم مطاع است؟! همه اظهار موافقت کردند و آیت‌الله فشارکی فرمود حکم این است تا ده روز، همه (زن و مرد) زیارت عاشورا خوانده، ثواب‌اش را به نرجس‌خاتون مادر حضرت حجت علیهما السلام هدیه نمایند. شیعیان به این حکم عمل کردند و وقتی اثرش آشکار شد، اهل‌سنت نیز به آن ملتمزم گردیدند و بلا از همه‌ی مردم سامرا دور شد. آیت‌الله العظمیٰ حاج سید محمد طباطبایی فشارکی سرانجام در ۳ذی‌القعده‌ی ۱۳۱۶ هق (سال ۱۲۷۷) بر اثر بیماری در نجف درگذشت، و در حرم مطهر علوی علیه السلام به خاک سپرده شد. روح‌اش شاد والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) سه شنبه ۲ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۳ ذی‌‌القعده‌ی ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
فتح خرمشهر، فتح ارزش‌های اسلامی بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین. سال ۱۳۶۱ در چنین روزی بود [پس از نواختن آن مارش نظامی خاطره‌انگیز] خبری مسرت‌بخش گوش‌ جان میلیون‌ها ایرانی را نوازش داده، شادی قلب امت و امام امت را سبب گشت و موجی از شور و نشات و شعف را در بین ملت ایران پدید آورد: «شنوندگان عزیز! توجه فرمایید! خونین شهر، شهر خون، آزاد شد»!!! فتحی بزرگ، که حضرت امام، به حکم آیه‌ی شریفه‌ی «وما رمیت اذ رمیت، ولکن الله رمی؛ انفال، ۱۷» آن را به خدای قادر متعال نسبت داده، فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» آری! خرمشهر را نه نیروی نظامی و نه تجهیزات پیشرفته‌ی زرهی و نه زیادی لشکر و ... که نیروی ایمان و اعتماد به نصرت الهی آزاد کرد. خیانت‌های بنی‌صدر معزول که در قامت یک رئیس [البته بی‌کفایت] جمهور، فرماندهی کل قوا را نیز در اختیار داشت، سبب شکست‌های سنگینی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل را فراهم آورده بود؛ اما با کوتاه شدن دست‌های پلید آن خائن، در اندک‌زمانی، گامی به بلندی «عملیات بیت‌المقدس» برداشته شده، چنان پیروزی بزرگی را به ثمر نشاند. اما این فتح، در کلام نورانی خلف صالح امام، آیت‌الله خامنه‌ای، فقط فتح خاک نبود؛ فتح ارزش‌های اسلامی بود!!! این سخن، نه سخنی حماسی و شورانگیز، بلکه تحلیلی عمیق است که مُتَعَضَّد به آیات کریمه‌ی قرآن است: ۱. «جهاد» یکی از برجسته‌ترین دستورات قرآن، و یکی از فروعات ده‌گانه‌ی دین است که رهبانیت امت مرحومه خوانده شده، و ما در بیرون راندن بعثی‌های کافر، مجاهدتی مثال‌زدنی را در حافظه‌ی تاریخ به یادگار گذاشتیم. ۲. «قیام لله» توصیه‌ای الهی است که قرآن، از لسان پیامبر صلی الله علیه وآله خطاب به مردم گوشزد فرموده است: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ﺑﮕﻮ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻧﺪﺭﺯ ﻣﻰ‌ﺩﻫﻢ [ﻭ ﺁﻥ] ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻭﺩﻭ ﻭ [یا حتی] ﻳﻚ‌ﻳﻚ ﺑﺮﺍی ﺧﺪﺍ ﻗﻴﺎم ﻛﻨﻴﺪ. فرقان/ ۴۶ و مسلم است دفاع از خاک و ناموس، از نمونه‌های بارز قیام لله است. ۳. استقامت و پایمردی (که به دنبال قیام برای خدا، ضرورت‌اش جهت نیل به پیروزی، لابد منه است) از دیگر ارزش‌هایی است که دین، به احیای آن بها و اهمیت فوق‌العاده‌ای می‌دهد: إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّاتَخَافُوا ... بی‌ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺳﭙﺲ [ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ] ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ‌ﺷﻮﻧﺪ [ﻭ ﻣﻰ‌ﮔﻮﻳﻨﺪ] ﻣﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ... .فصلت/ ۳۰ و این چند مورد، تنها نمونه‌هایی از برجسته‌ترین و والاترین ارزش‌های اسلامی‌انسانی است که سال‌ها به فراموشی سپرده شده، رنگ افسانه گرفته بودند و فتح‌الفتوح زیبای خرمشهر، همه‌ی آنها را احیا (فتح) نمود. یاد شهید «محمد جهان‌آرا» به خیر که با این جمله به بچه‌ها روحیه می‌داد: «شهر سقوط کرد، پسش می‌گیریم؛ مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند»!!! امام بزرگوار امت همیشه نسبت به خطر رفاه‌زدگی و عافیت طلبی هشدار می‌دادند که بزرگترین مانع برای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی است. تقابل روحیات خیر و شر فقط در میدان کارزار نظامی رخ نمی‌نماید که بسیاری صحنه‌های زندگی فردی و جمعی، بستر ظهور و بروز این روحیات متضاد است و آنجاست که می‌شود عیار قاطبه‌ی اجتماع را محک زد که عافیت‌خواه‌اند یا عدالت طلب؟! رفاه‌زده‌اند یا حق‌جو؟! . شاید مفصل‌ترین و دقیق‌ترین روایت سقوط و آزادسازی خرمشهر را در کتاب «دا» بشود دید که حقیقتاً کتاب عالی‌ای است و مطالعه‌ی آن به خوبی بیانگر این است رزمندگان اسلام که بعضاً اهالی خود خرمشهر و حتی بانوان خرمشهری بودند، هرگونه رفاه و راحتی و آسایشی را بر خویشتن حرام کرده بودند تا توانستند شهرشان را از دشمن پس بگیرند. ان‌شاءالله همیشه و در همه‌ی میادین و بسترهای آزمون الهی نشان دهیم آماده‌ی خلق حماسه‌های انسان‌ساز از نوع آزاد کردن خرمشهر هستیم و چه زیبا فرمود ولی‌امر و زعیم امت که: «خرمشهرها در پیش است»!!! به روان پاک همه‌ی شهیدان و امام شهیدان صلوات. والسلام علیکم ورحمت‌الله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۴ ذی‌قعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
فدایی آستانی بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. در طول تاریخ، انسان‌های بزرگی یافت شده‌اند که علی‌رغم شخصیت والای علمی و عملی که داشته‌اند، سهم‌شان از همه‌ی این دنیای هزار چهره و هزار شُهره، فقط و فقط گمنامی بوده و بس!!! گمنامانی که در نظر آسمانیان جزو معروف‌ترین معاریف و مشهورترین مشاهیرند و جهانی از نور وجود آنها منور است بی آنکه کمترین و کوچکترین تظاهری داشته باشند. ملا محمد اسماعیل فدایی آستانی (کَزّازی) یکی از ایشان است که در منطقه‌ای به نام «کَزّاز» آستانه در شهرستان شازند استان مرکزی در سال ۱۱۸۴ه‌ق به دنیا آمده است. وی که در قرن ۱۳ه‌ق می‌زیسته، تحصیل علوم دینی را در شهرهای بروجرد، همدان و اصفهان دنبال کرده و در اغلب رشته‌های علوم، صاحب نظر بوده است. علامه‌ی محقق، علاوه بر ذوق شعری که دیوانی هم از وی به جا مانده و به چاپ نیز رسیده، تألیفات گرانسگ دیگری نیز داشته؛ از جمله: - الاشعةالبدریه فی شرح الجعفریه [محقق کرکی]. - اللئالی که در اصول دین و اعتقادات است. - الفیوضات القدسیة فی شرح الرسالة المجلسیه. - العقیدةالوحیدة در علم کلام. و ... . ۷ ذی‌القعده، یاد آور سالگرد درگذشت آن عالم فرزانه است که در ۱۶۸ سال پیش (۱۲۷۶ه‌ق) به رحمت ایزدی پیوست و در همان زادگاه خود به خاک سپرده شد. گفتنی است در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ مراسم نکوداشت ایشان در شهرستان شازند برگزار گردید. روحش شاد والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۷ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
شهیدی از تبار روحانیت، در اوج گمنامی و مظلومیت بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. روزی در نجف، کنار ضریح مطهر اول مظلوم عالم علیه السلام به حضرت عرضه داشتم: آقاجان! نَمی بسیار ناچیز از دریای مظلومیت شما به ما شیعیان [محبینتان] رسید، آنهم در حالی که بسیاری از ماها فقط شیعه‌ی اسمی و شناسنامه‌ای هستیم؛ به آقا گفتم البته این مظلومیت را به پادشاهی جهان نمی‌دهیم😭 در این میان، روحانیت (و روحانیت متعهد و اصیل) سهم بیشتری از مظلومیت را به خود اختصاص داده است. مولا زین‌العابدین علیه السلام فرموده است: کشته شدن در راه خدا عادت، و شهادت کرامت ماست. انگار این عادت معهود و کرامت مشهود آل‌الله علیهم السلام، به شاگردان سعادت‌قرین مکتب ایشان نیز تسرّی داده شده که هرازگاهی عالمی فرزانه و وارسته و طلبه‌ای جهادگر در گوشه‌ای هدف سوءقصد جهّال قوم و افراد لاابالی و اوباش قرار می‌گیرد و مظلومانه و بی‌گناه در خون خود می‌غلطد. در این چند سال اخیر، موارد متعددی از حمله‌ی مسلحانه‌ی افراد شرور به طلاب و روحانیون را شاهد بوده‌ایم که به شهادت ایشان منجر گشته است: - محمد خرسند، امام جمعه‌ی کازرون. - سه روحانی حرم مطهر رضوی علیه السلام. - آرمان علی‌وردی - سجاد شهرکی - طلبه‌ی مظلوم همدانی - و ... همین چند وقت پیش بود آیت‌الله عباسعلی سلیمانی در بابلسر به همین طریق و بسیار ناگهانی و ناجوانمردانه به شهادت رسید. و امروز هفتم خرداد، سالگشت شهادت یکی دیگر از این سلسله‌ی نورانی مبلّغان و تلاشگران عرصه‌ی فرهنگ دینی است که در روز شهادت حضرت باب‌الحوائج موسی بن جعفر علیهما السلام به شهادت رسیده است. آری! مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم عیدگاهی عالمی فرزانه بود که با یتیمی و بی‌پدری بزرگ شده و رشد کرده بود. در چهاردهمین بهار عمرش، سایه‌ی پربرکت‌ پدر از سرش دور شده، تحت کفالت برادر روحانی‌اش که به روضه‌خوانی اشتغال داشته، روزگار می‌گذراند. کلام اخوی در جهت تشویق او به فراگیری علوم دینی مؤثر افتاده، راه نورانی شاگردی مکتب امام صادق علیه السلام را از همان زادگاه‌اش مشهدالرضا علیه السلام پی می‌گیرد. در بیست سالگی پس از استغناء از حوزه‌ی درسی مشهد، هوای هجرت به بحرالعلم نجف و هم‌جواری با باب‌ العلم نبوی علیهما السلام به دلش می‌افتد، راحتی و آسایش وطن را به تحت‌الحمایگی باب یتیمان علیه السلام معاوضه می‌نماید و می‌رود که مجلس‌نشین درس فقیه سترگ، میرزای بزرگ شیرازی گشته، در اندک‌زمانی نظر استاد فاضل خود را به خویش معطوف دارد. عبدالکریم که مفتخر به دریافت اجازه‌ی اجتهاد از میراز بود، پس از رحلت ایشان، ملازمت مجلس درس مرحوم آخوند خراسانی را اختیار کرد که آنجا هم خوش درخشیده، مورد تفقد و حمایت صاحب‌کفایه قرار گرفت. عیدگاهی که در فقه و اصول و تفسیر و ... به سرحد رشد و کمال خود رسیده بود، به حکم آیه‌ی شریفه‌ی قرآن، به جایگاه اولیه‌ی خود، مشهد رجعت می‌نماید تا حاصل سال‌ها «تفقه فی‌الدین» را در اختیار عالم و عامی وطن‌اش قرار دهد. سال‌های حضورش در مشهد مشحون از تلاش و مجاهده، تدریس و تبلیغ، امر به معروف و نهی از منکر بود تا اینکه علی‌رغم سن کم (۵۴ سال) در ۲۵ رجب سال ۱۳۳۴ (۷ خرداد ۱۲۹۸ ه‌ش) در حمله‌ی اشرار مسلح شربت شهادت نوشید. آن شب، نماز مغرب و عشاء را در حرم مطهر خوانده، در حال مراجعت بود که فاسقی از خدا بی‌خبر او را با گلوله مورد هدف قرار داده، به شهادت رساند. رواق دارالسیاده، زیر چهلچراغ، برای عبدالکریم عیدگاهی روضه‌‌ای از ریاض جنت است که در جوار روضه‌ی منوره‌ی سلطان خراسان علیه السلام قسمت و روزی‌اش شده است؛ هنیئاً له والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۸ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
فانی اصفهانی بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. بیماری و ارتحال حضرت امام خمینی در بهار سال ۱۳۶۸ باعث شده بود بسیاری اخبار مقارن آن واقعه‌ی جانگداز، تحت‌الشعاع قرار گرفته، انعکاس و انتشار در خور نیافته باشند. یکی از این‌دسته وقایع آن ایام و روزگار، وفات عالم فرهیخته و فقیه فرزانه، مرحوم حضرت آیت‌الله حاج میر سید علی فانی اصفهانی بود که پنج روز پیش از امام بزرگوار امت رخت از جهان فانی بربسته، راهی دیار باقی گشت. مرحوم فانی اصفهانی ۶ ساله بوده که از نعمت پدر محروم می‌شود؛ و یازده ساله بوده که تحصیل علوم دینی را با آموزش زبان و ادبیات عربی آغاز می‌نماید. ایشان تا زمان درگذشت استاد برجسته‌‌اش آیت‌الله سید علی نجف‌آبادی ملازم مجلس درس وی بوده، پس از درگذشت نامبرده، آهنگ نجف‌اشرف نموده، در زمره‌ی تلامذه‌ی فقیه بزرگ شیعه، مرحوم آیت‌الله العظمیٰ سید ابوالحسن اصفهانی و سید عبدالهادی شیرازی لیاقت و شایستگی در خور توجه و تحسینی از خود نشان می‌دهد. رشد سریع علمی و اخلاقی فانی در نجف، خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت اتفاق افتاده، او را در عِداد اساتید مطرح آن حوزه‌ی کهن ارتقاء می‌بخشد؛ به گونه‌ای که مورد تکریم و تعریف و توصیف بسیاری از اجلای اصحاب امامیه در عصر و زمان معاصر (علامه‌ی امینی، الغدیر، ج۱۱؛ محمدشریف رازی، گنجینه‌ی دانشمندان، ج۲، ص۲۱۰؛ و ...) قرار گرفته، مقام علمی و سجایای اخلاقی‌اش را ستوده‌اند. آیت‌الله فانی اصفهانی در سن ۶۰سالگی و به دنبال اخراج ایرانیان مقیم عراق توسط حزب بعث، به شهر مقدس قم هجرت نموده، در مسجد اعظم مجموعه‌ی حرم مطهر به تدریس فقه و اصول و تفسیر و ... همت گماشت. از جمله شاگردان معظم‌له در دوران تدریس در قم، مرحوم آیت‌الله حاج سید محمود ده‌سرخی اصفهانی بود که سال ۱۳۷۲ که من طلبه شدم، کتابی از ایشان در موضوع طب اسلامی در بین طلاب محبوبیت فراوانی داشت. فانی اصفهانی در مدت عمر پربرکت‌اش بیش از سی اثر مکتوب در قالب کتاب و رساله در موضوعات مختلف علوم اسلامی از خود به یادگار گذاشت. ایشان که علاوه بر فارسی و عربی، به دو زبان انگلیسی و فرانسوی هم تسلط کامل داشت، برخی آثار خود را به این زبانها برگردانده، در اختیار طالبین قرار داد. ذوق و قریحه‌ی شعری از دیگر امتیازات فانی بود که دو دفتر شعر در ادبیات آئینی و یک دیوان اشعار در شمار تراث ادبی‌اش به یادگار مانده است. آیت‌الله فانی اصفهانی سرانجام در تاریخ هشتم خردادماه سال ۱۳۶۸ در اثر سکته‌ی قلبی به لقاءالله پیوست و پیکر مطهرش پس از تشییعی باشکوه، و نماز میت توسط مرحوم آیت‌الله العظمیٰ سید محمدرضا گلپایگانی (همان بزرگمردی که شش روز بعد، در ۱۴ خرداد در تهران بر پیکر شریف حضرت امام نماز گزارد) در حرم مطهر حضرت فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها رخ در نقاب خاک کشید. به روح مطهر و منورش صلوات. والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۹ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam