دلتنگ تر مے شـــویم با دیدن ِ لبخندهـایی ڪہ جاماندن را، بیشتربہ رُخِمان مے ڪِشنــد ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ ‎‌‌‎‌‎‌ @rangeasheghane ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─

❤️‌‌برای لمسِ خیالت وضو می‌گیرم چشمانم لبریز باران می‌شود! ❤️سلام؛مولای من! چقدر لطیف است جنسِ دوست داشتنت... ❤️اللهم عجل لولیک الفرج خدایا برسان مهدی موعودت را🤲 ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ ‎‌‌‎‌‎‌ @rangeasheghane ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─

🌹طنز جبهه😜 🌷دلخوری_از_حاج_همت! (بمناسبت فرا رسیدن هفته بسیج😳) 🌷یک روز که فرماندهان ارتش، در یک قرارگاه نظامی برای طراحی یک عملیات، همه جمع شده بودند، حاج همت هم از راه رسید، امیر عقیلی، سرتیپ دوم ستاد «لشکر ۳۰ پیاده گرگان»، حاجی را بغل کرد و کنارش نشست، امیر عقیلی به حاج همت گفت: «حاجی! یک سوال دارم، یک دلخوری خیلی زیاد، من از شما دلخورم.» حاج همت گفت: «خیر باشد! بفرمائید! چه دلخوری؟» 🌷امیر عقیلی گفت: «حاجی! شما هر وقت از کنار پاسگاه‌های ارتش، از کنار ما که رد می‌شوی، یک دست تکان می‌دهی و با سرعت رد می‌شوی. اما حاجی جان، من به قربانت بروم، شما از کنار بسیجی‌های خودتان که رد می‌شوی، هنوز یک کیلومتر مانده، چراغ می‌دی، بوق می‌زنی، آرام آرام سرعت ماشین ات را کم می‌کنی، بیست متر مانده به دژبانی بسیجی ها، با لبخند از ماشین پیاده می‌شوی، دوباره باز دستی تکان می‌دهی، سوار می‌شوی و می‌روی. رد می‌شی اصلاً مارو تحویل نمی‌گیری حاجی، حاجی به خدا ما هم دل داریم.» 🌷حاج همت این‌ها را که از امیر عقیلی شنید، دستی به سر امیر کشید و خندید و گفت: «برادر من! اصل ماجرا این است که از کنار پاسگاه‌های شما که رد می‌شوم، این دژبان‌های شما هر کدام چند ماه آموزش تخصصی می‌بینند که اگر یک ماشین از دژبانی ارتشی‌ها رد شد، مشکوک بشوند؛ از دور بهش علامت می‌دهند، آروم آروم دست تکان می‌دهند، اگه طرف سرعتش زیاد بشه، اول علامت خطر می‌دهند، بعد ایست می‌دهند، بعد تیر هوایی می‌زنند، آخر کار اگر خواست بدون توجه دژبانی رد بشود، به لاستیک ماشین تیر می‌زنند. 🌷....ولی این بسیجی هایی که تو می‌گی، من یک کیلومتر مانده بهشان مرتب چراغ می‌دم، سرعتم رو کم می‌کنم، هنوز بیست متر مانده پیاده می‌شوم و یک دستی تکان می‌دهم و دوباره می‌خندم و سوار می‌شوم و باز آرام از کنارشان رد می‌شوم. آخر این بسیجی‌ها مشکوک بشوند، اول رگبار می‌بندند. بعد تازه یادشان میاد که باید ایست بدهند. یک خشاب و خالی می‌کنند، بابای صاحب بچه را در می‌آورند، بعد چند تا تیر هوایی شلیک می‌کنند و آخر که فاتحه طرف خوانده شد، داد می‌زنند ایست." 👈این را که حاجی گفت، قرارگاه از خنده منفجر شد. #کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصرکاوه . ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ ‎‌‌‎‌‎‌ @rangeasheghane ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─

🔴🔶تلنگرکرونایی (۱۰) 🔸میگویند: چه میدانی؟ شاید کرونا گرفته باشی و خفیف باشد و ندانی؛ باید به علامت ها دقت کنی. 🔹میگویم: درست، ولی بیماری های اخلاقی را چطور تشخیص دهیم؟ شاید دچاریم و نمی دانیم. علائمش چیست؟ مثلا: آنکه تکبر دارد، سلام دادن به دیگران برایش سخت است. آنکه ریا دارد، نمازش در تنهایی و پیش دیگران متفاوت است. آنکه غرور دارد، خود را بی عیب و برتر از همه میداند. 🔸اینجاست که برای تست این بیماری ها و تشخیص ابتلا باید به «درمانگاه محاسبه» مراجعه کرد. ... هزینه ای هم ندارد، رایگان است. 👈 به قلم استاد جواد محدثی #عکس_نوشت #تلنگر_کرونایی ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ ‎‌‌‎‌‎‌ @rangeasheghane ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─

خدایا شکرت ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ ‎‌‌‎‌‎‌ @rangeasheghane ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ .

💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 اگر میخواهی گناه و معصیت نکنی، همیشه با وضو باش، چون وضو انساݧ را پاک نگه میدارد و جلوی معصیت را می گیرد. ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ ‎‌‌‎‌‎‌ @rangeasheghane ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─

پیشنهاد دانلود ☝️ ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─ ‎‌‌‎‌‎‌ @rangeasheghane ─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─