محبتش بسان اكسيرى است كه آهن را به گوگرد سرخ و چيزى ناياب بدل مىسازد و دوستدارش را دوست خداوند مىگرداند.
🖤 هر آينه به خطا رفته و ناكام شده كسى كه دوستى آن حضرت را ادّعا مىكند و در عين حال دل در گرو دشمنش دارد؛ چرا كه دو امرى كه ضد يكديگرند چگونه در يکجا گرد هم آيند؟
📚 برگرفته از کتاب زینت عرش خدا، حضرت آیت الله وحید خراسانی
@varesoon
✅ حضرت آیتالله بهجت :
📝میدانیم که مراتبی هست، عصمت هم مراتبی دارد. لذا در خود انبیاء و اوصیاء نیز قائل به تفاضل هستیم.
✨... در میان اوصیاء علیهمالسلام، خمسه طیبه(پنج تن آل عبا) علیهمالسلام را بر غیر خمسه(سایر ائمه) مقدم میدانیم.
☘️ در میان اوصیاء غیر خمسه( ائمه بعدی غیر از پنج تن) نیز، صاحب وقت ما عجلاللهتعالیفرجهالشریف مقدم است.
🌟در میان آنها «كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌ؛ همچون ستاره ی درخشان» است.
📚 کتاب حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف، ص ١٠٩
@varesoon
@varesoon_bahjat
حضرت آیت الله محفوظی :
انسان در اجتماع زندگی می کند و به دلیل همین زندگی اجتماعی ، به ناچار برای رفع نیاز های خود به مردم نیازمند می شود ؛ البته این نیاز ها متقابل است ؛ یعنی کاسب ، معلم ، پزشک ، بنا ، مهندس ، نویسنده و اقشار دیگر همه به یکدیگر نیازمندند و هیچ کس نیست که به دیگری نیاز نداشته باشد . این گونه نیازمندی ، عیب نیست بلکه لازمهٔ زنده بودن و پیشرفت است و خداوند متعال این گونه خواسته است که مردم نیازهای یکدیگر را بر طرف سازند . اما آن نیازی که ناپسند می باشد تقاضای بیش از حد احتیاج است ؛ یعنی ما برای رسیدن به زرق و برق دنیا یا زیاده طلبی یا در اثر تنبلی و بی برنامگی ، دست نیاز به سوی دیگران دراز کنیم . این که می گوییم قناعت ، باعث بی نیاز شدن از مردم می شود ، منظور همین قسمت از نیازهای کاذب و بیش از اندازه است . امیر مؤمنان علی ( ع ) فرمود : “ القناعَةُ رَأسُ الغِنيَ “ ؛ قناعت ، سر آمدِ بی نیازی هاست . امام صادق ( ع ) فرمود :” مَنْ قَنَعَ بِما رَزَقَهُ اللهُ فَهُو مِنْ أغني النّاسِ “ ؛ هر کس به آنچه خدا روزی اش کرده قانع باشد از بی نیاز ترین مردم است .
بر گرفته از کتاب اخلاق اسلامی
@varesoon
✨﷽✨
🌼آدمِ كسی نباش!
✍علامه جعفری میگفت روزی طلبهی فلسفهخوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهنِ نقاد و سوالات بديع داشت كه بیپاسخ مانده بود. پاسخها را كه میشنيد، مثل تشنهای بود كه آب خنكی يافته باشد. خواهش كرد برايش درسی بگويم و من كه ارزشِ اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش اُبُهّت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت در او كاسته نشد. میدانستم اين شيفتگی، به اِستقلالِ فكرش صدمه میزند. تصميم گرفتم فرصتِ تعليم را قربانی اِستقلالِ ضميرش كنم.
روزی كه قرار بود برای درس بيايد، درِ خانه را نيمباز گذاشتم. دوچرخهی فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركاتِ كودكانه كردم. ديدمش كه سَرِ ساعت، آمد. از كنارِ در، دقايقی با شگفتی مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی يك كلمه، رفت كه رفت.
اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفری با آن همه خدماتِ فكری و فرهنگی به اسلام ، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكی همين دوچرخهبازی آن روز است!
درسِ استاد آن شب آن بود كه دنبالِ آدمهای بزرگ بگرديد و سعی كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. امّا مُريد و واله كسی نشويد. شما اِنسانيد و اَرزشتان به اِدراك و اِستقلالِ عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسی نكنيد. آدمِ كسی نشويد؛ هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.
@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه حجاب
از زبان شیرین حجت الاسلام قرائتی
@varesoon
14.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت آیه الله وحید خراسانی و ماجرای تشرف علامه حلی خدمت امام عصر (عج)
@varesoon
.
🔔 شمّهای از اخلاق زیبا
و کرامتگونهٔ میرزای شیرازی
🔹 «مرحوم سیّد حسن صدر در احوال مرحوم میرزای مجدّد نوشتهاند:
طریقهٔ ایشان در تقسیم حقوق و وجوه به وصف نمیآید. پس اگر به دست خود میداد، با کمال ادب و احترام و نهایت شکستگی و پنهانی میداد. و آنکس که پول میگرفت نهایت از ایشان ممنون میشد، هرچند کم بود.
🔸 و پول را در پاکت و پا بستهای میگذارد و این طريقهٔ او با متعارف مردم بود، چه رسد به محترمين! و چهبسا با کسی گفتگو مینمود و در جیب او پول میگذارد و آن طرف ملتفت نمیشد. و اگر بهوسیلهٔ نوکرها پول میفرستاد، میفرمود: به او بگو امانتی در نزد ما داشتید و در جایی بده که کسی ملتفت نشود.
🔹 و در تمام شهرستان[ها] از تجّار، وكلایی داشتند و از آنها میخواستند که نام فقهای آن بلاد را بفرستند و ایشان معیّن مینمود که چه مقدار به هریک از ایشان بپردازند. و مستحقّین از شهرهای ایران را از نظر دور نمیداشت و میفرمود: از انصاف دور است وجوه آن شهرها نزد ما فرستاده شود و مستحقّین بیبهره بمانند.
📗 [ الفوائد الرضویّة ، جزء ۲ ، صفحه ۷۶۵ ] .
🔸 تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل! مرحوم آقا میرزا فخرالدّين سيّدی که از آقایان بسیار محترم شهر قم بودند و از قرار مسموع، ایشان بر جنازهٔ مرحوم حاج شیخ عبدالکریم نماز خواندند، از مرحوم حاج میرزا حسن آشتیانی نقل نمودند که:
🔹 پس از فوت مرحوم شیخ انصاری، علویّهای که از طرف مرحوم شیخ به او مساعدت و کمک میشد، نزد من آمد که: چه کنم؟ او را نزد آقای سیّد حسین ترک روانه نمودم. رفت، و آمد با یک دنیا غصّه و آه و ناله و آرزوی مرگ! و در عین حال یک لیره به او داده بود!
🔸 دفعهٔ دیگر، او را نزد میرزای شیرازی روانه کردم، چون برگشت بسیار ممنون و دعاگوی ایشان بود. جناب میرزا به سخنان علویّه گوش داده و از حال او متأثّر شده و یک دو قرانی به او مرحمت فرموده و از اندرون یک بادیهٔ مس آوردند و به او دادند و فرمودند: علويّه! شاید این دفعه که آمديد، توانایی بیشتری داشته باشم!».
📚 افکار و آمال ، صفحه ۱۹۵ - ۱۹۶ .
سپاس از کانال : چراغ مطالعه
@varesoon
#لحظات_ماندگار
از راست به چپ، حضرات آیات مرحومان :
شیخ احمد کفائی خراسانی ، فرزند آیت الله ملا محمدکاظم خراسانی
؟!
شیخ محمدهاشم قزوینی ، از اساتید و علمای به نام مشهد مقدس
شیخ محمدکاظم مهدوی دامغانی ، از علمای معروف مشهد مقدس
سید زین العابدین فقیه سبزواری ، فرزند آیت الله سید حسین فقیه سبزواری
و...
@varesoon
.
✅ بالاترین لذتها را از عبادت
✍️ استاد شهید شیخ مرتضی مطهری :
☘ عابدان عارف که عبادتشان توأم با حضور و خضوع و استغراق است بالاترین لذتها را از عبادت میبرند. در زبان دین از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتی دارد فوق همه حلاوتها.
👌 لذت معنوی آنگاه مضاعف میشود که کارهایی از قبیل : کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروزی، از حس دینی ناشی گردد و برای خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد.
📚 استاد مطهری ؛ انسان و ایمان ، صفحه 43 .
@varesoon
حکیم الهی ملا علی سمنانی
☘ می گویند روزی در موعظه بعد از نماز ، به بازاریان گفت که شنیده ام که زائران امام رضا (علیه السلام) عازم مشهد مقدس اند و چند روز دیگر به سمنان میرسند ، مواظب باشید که کلاه بر سرتان نگذارند ، این جمله را روزهای بعد هم تکرار کرد ، تا این که یکی از بازاریان گفت که : آقا اگر ما کلاه سر آنها نگذاریم ، آنها نمیتوانند کلاه سر ما بگذارند !!.
🍀 حکیم با خنده در پاسخ میگوید که :
کلاه همین است ، کم و گران می دهید ، آنها ایمان شما را می برند . کلاه حقیقی ، و عبرت آموز که باید همه بدانند ، همین است .
@varesoon