16.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حیا کنیم از امامی که ما را می بیند ....!!!
مرحوم حضرت آیت الله بهجت
@varesoon
@vareaoon_bahjat
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅آیت الله وحید خراسانی
🔻اهمیت اشک بر امام حسین (علیه السلام)
@varesoon
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ الحُسَین
دست من گیر که این دست همان است که من....!!!
لحظاتی روضه بشنویم ....!!!
روضهخوان: مرحوم حضرت آیت الله کربلایی سید احمد نجفی
شادی ارواح مطهر تمام دلدادگان حضرت سیدالشهداء (صلواتاللهعلیه)، صلواتی قرائت بفرمایید.
رحم الله من نادی یا حسین (علیهالسلام)
@varesoon
مدیا استوری وارثون
مجموعه مدیا استوریهای مناسبتی و مدیاهای منتشر شده در صفحه اینستاگرام وارثون
t.me/varesoon_MediaStory
💠العبد محمدتقی بهجت:
🔸ما کسانی را دیدهایم که گویی در گشایش و گرفتاریها با حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مخابره و تلگراف داشتند، هر چه میگفتند و یا از آن حضرت میخواستند، همان میشد!
🔸آن حضرت خیلی به ما نزدیک است، ولی ما او را نمیبینیم و دور میپنداریم.
📚درمحضربهجت،ج۳،ص۲۵۶
@varesoon
@varesoon_bahjat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
💠دستورالعمل حضرت آیت الله وحیدخراسانی به آیت الله میلانی:
🔸در طول روز مداومت کنید سوره توحید را بخوانید و به امام زمان (عج) هدیه کنید.
@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل حضرت آیت الله کشمیری
قرائت روزی ۱۰۰۱ مرتبه سوره توحید در یک روز
@varesoon
📎ملا محمدهاشم خراسانی حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلامالله علیها به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف آن حضرت در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل میکند:
✏️ جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علمالهدی منتهی میشد و سنّ شریفش بیش از ۹۰ سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیهماالسلام را در خواب دید که فرمودند:
✏️ «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.
✏️ دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه سلامالله علیها را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟!
✏️ سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباسهای پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند.
✏️ صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم.
✏️ حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. تا آنکه دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلامالله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است.
✏️ سیّد ابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند و از حالش جویا شدند.
✏️ اما او هی میگفت: ای وای بر من... وای بر من...
✏️به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمیکنم، میترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" سلامالله علیهما شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
✏️ سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه میکرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند.
✏️ وقت نماز که میشد، سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه میگذاشت. پس از فراغ از نماز برمیداشت و بر زانو مینهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد.
✏️ از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند، دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید.
✏️ دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت.
✏️ آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه و سایر مخدرات سلامالله علیهم اجمعین را به سید ابراهیم واگذار کرد.
✏️ این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است
📝 «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب»
✏️ آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچهای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود...!
✏️ پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید. و فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند.
📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸
📚 ستاره درخشان شام، شیخ علی ربانی خلخالی
@varesoon