مواسات در مرام شهدا -۳
*شهید عباس بابایی*
پنج یا شش روز به عید سال ۱۳۶۱ مانده بود. ساعت ده شب شهید بابایی به منزل ما آمد و مقداری طلا كه شامل یك سینه ریز و تعدادی دستبند بود به من داد و گفت: «فردا به پول نیاز دارم، اینها را برایم بفروش»
گفتم: « اگر پول نیاز دارید، بگویید تا از جایی تهیه كنم.»
او در پاسخ گفت: « تو نگران این موضوع نباش. من قبلاً اینها را خریده ام و فعلاً نیازی به آنها نیست. در ضمن با خانواده ام هم صحبت كرده ام.»
من فردای آن روز آنها را فروختم و بعدازظهر با ایشان تماس گرفتم و گفتم كه كار انجام شد. او گفت كه شب میآید و پولها را میگیرد. شهید بابایی شب به منزل ما آمد و از من خواست تا برویم بیرون و كمی قدم بزنیم. من پولها را با خود برداشتم و رفتیم بیرون. كمی كه از منزل دور شدیم گفت: وضع مناسب نیست قیمت اجناس بالا رفته و حقوق كارمندان و كارگران پایین است و درآمدشان با خرجشان نمی خواند.
ایشان حدود نیم ساعت صحبت كرد. آنگاه رو به من كرد و گفت: « شما كارمندها عیالوار هستید. خرجتان زیاد است و من نمیدانم باید چه كار كنم.» بعد از من پرسید: «این بسته اسكناسها چقدری است؟» گفتم: صد تومانی و پنجاه تومانی. پول ها را از من گرفت و بدون اینكه بشمارد، بسته پولها را باز كرد و از میان آنها یك بسته اسكناس پنجاه تومانی درآورد و به من داد و گفت: «این هم برای شما و خانواده ات. برو شب عیدی چیزی برایشان بخر.»
ابتدا قبول نكردم . بعد چون دیدم ناراحت شد، پول را گرفتم و پس از خداحافظی، خوشحال به خانه برگشتم. بعدها از یكی از دوستان شنیدم كه همان شب پولها را بین سربازان متأهل، كه قرار بود فردا برای مرخصی عید نزد زن و فرزندانشان بروند تقسیم كرده است.
سید جلیل مسعودیان
کتاب پرواز تا بینهایت ص۱۳۹
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
مواسات در مرام شهدا -۴
*آزاده مجاهد شهید حاجآقا ابوترابی*
پدر بزرگم وصیت کرده بود که مبلغ ۱۸ هزار تومان به سید علی اکبر کمک کنیم تا خانه بخرد. روزی پدرم به منزل ما آمد و آن مبلغ را به من داد و گفت این را در جایی نگهداری کنید تا زمان خودش به ایشان بدهیم.
بعد از چند روز که برادرم خانهمان آمد، ناخواسته داستان آن مبلغ را به او گفتم. خیلی خوشحال شد. میخواست بال دربیاورد. گفت: برو آن پول را بیاور.
پرسیدم: می خواهی با این پول چه کنی؟
گفت: نانوای محلهمان چند روزی است که ورشکسته شده و با پنج فرزند میخواهد خانهاش را بفروشد تا قرض هایش را بدهد. دیشب به اهل بیت (ع) متوسل شدم تا بتوانم مشکلی ایشان را حل کنم و الان هم خوشحالم که می توانم با این پول بدهی او را بدهم.
خواهر شهید
کتاب فرزند ابوتراب (ع) - صفحه ۵
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
⚡️ماه شعبان ماه ضیافت نبی اکرم(ص) است.
⚡️ دعاهايي ماه شعبان با ضيافت این ايام تناسب دارد.
⚡️ باید در مابقیِ ماه شعبان، تقصیرهای گذشته را جبران کنیم.
«دعاهايي که در ايام خاص وارد شده است خيلي وقتها متناسب با ضيافت آن ايام است؛ مثل مناجات شعبانيه، دعاي کميل، دعاي ابوحمزه.
#مناجات_شعبانيه در ماه شعبان متناسب با حال ماه شعبان است. گرچه در بقيه اوقات هم ميشود خواند. اين دعا متناسب با حال ماه شعبان است و ماه شعبان هم، که در #صلوات_شعبانيه خواندهايد، ماه شفاعت نبي اکرم(ص) است و در واقع، ماه شعبان تجلي از نبي اکرم(ص) است. ما اگر وارد حقيقت ماه شعبان شويم وارد حوزه ضيافت نبي اکرم(ص) شدهايم؛ «اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِي شَفِيعاً مُشَفَّعاً وَ طَرِيقاً إِلَيْكَ مَهْيَعاً وَ اجْعَلْنِي لَهُ مُتَّبِعاً». حضرت در اين ماه شبها بيدار بودند، روزها عبادت مي کردند و اين عبادت براي سلوک ما و براي راه بردن ما بود؛ اگر کسي بخواهد همراه حضرت شود بايد به سنت حضرت اقتدا کند؛ شبها و روزها و سحرها و بقيه اين ماه، هرچه بوده، استفاده بکند. امام رضا(ع) فرمودند: از بقيه اين ماه استفاده کنيد و تقصير نسبت به گذشتههاي اين ماه را در مابقياش جبران کنيد؛ گويا قابل جبران کردن است ولو يک روز مانده باشد ميشود در اين مابقي همه کوتاهيهاي در گذشته ماه را جبران کرد؛ چون معمولاً آنهايي که اهل سلوکاند، زحمت ميکشند و آنهايي که کوتاهي ميکنند فقط اميدوار به فضل خدا و احساس تقصير در مقابل خداي متعال ميمانند و اين احساس تقصير براي رساندن ما کافي است؛ اگر کسي احساس کرد مقصر است و به خدا تکيه کرد خداي متعال «بكَافٍ عَبْدَهُ» است.»
#استاد_میرباقری
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
🔶راه های ارتباطی مؤسسه روایت سیره شهدا🔶
🔻سایت راویان روحانی
www.ravianerohani.ir
🔻کانال رسمی موسسه روایت سیره شهدا
https://eitaa.com/ravayatgarnews
🔻کانال محتوای پژوهشی راویان مؤسسه روایت سیره شهدا
https://eitaa.com/ravianerohani
🔻صفحه اینستاگرام مؤسسه روایت سیره شهدا
https://instagram.com/ravianerohani?igshid=a9zh1k0b2f18
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
مواسات در مرام شهدا - ۵
*شهید سیدحمید میرافضلی* (سید پابرهنه)
اواسط سال ۱۳۶۰ بود. سید با یک ماشین پر از وسایل خانگی آمد خانه. خیلی خوش حال شدم. ۲۵ سالش بود و ازدواجش داشت دیر می شد.
وقتی به او تبریک گفتم: تعجب کرد. گفت: نه بابا! این ها را برای خانوادههایی گرفته ام که پدر یا همسران شان در جبهه هستند و به این وسائل نیاز دارند.
در مورد خانواده های فقرا هم این طوری بود. هر بار که می آمد مرخصی، برای یک خانواده چیزی می برد مثل یخچال و تلویزیون.
هر چه می پرسیدیم نمی گفت این لوازم را به چه کسانی تحویل میدهد.
اگر می دید رزمنده ای به کمک احتیاج دارد، از پول خودش به او کمک میکرد.
کتاب پا برهنه در وادی مقدس ص ۵۹ و ۴۴
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
مواسات در مرام شهدا -۶
*شهید آیتالله مدنی*
رنج های مردم کوخ نشین و پا برهنه ها آزارش می داد. شبی جمعی از پزشکان مهمان آیتالله مدنی بودند. ایشان در ضمنِ صحبت هایی فرمودند: «مردم خیلی مشکل دارند. باید به داد مردم رسید».
دکتر معزّ پرسید: چه کاری از دست ما بر می آید؟
ایشان طرحی را ارائه کردند که سه بُعدی بود. فرمودند: «اول از همه باید یک *صندوق قرض الحسنه* تشکیل دهیم. شما از بهره بانک ها صرف نظر کنید. پول های تان را در این صندوق بگذارید تا به مردم نیازمند، برای رفع احتیاجات، فقر و بیماری و ازدواج وام داده شود».
یک سال بعد شهید مدنی در اطلاعیه گزارش کاری که منتشر کردند، آورده بودند که: «مبلغ نود هزارو نهصد تومان از کمکهای مردمی که با قبض های ده ریالی جمع شده، به ۶۲ خانواده وام داده شده و آن ها به کسب و کار مشغول شده اند و آبرویشان محفوظ مانده است».
- «دوم اینکه باید یک *درمانگاه خیریه* تأسیس کنیم. اسمش را هم بگذاریم درمانگاه مهدیه».
دکتر گفت: با کدام پول؟
آقای مدنی گفتند: «پولش با من و طبابتش با شما. مردم تا کی بروند التماس بیمارستان ها کنند یا از بی پولی بمیرند؟».
- «سوم اینکه کنار بیمارستان باید یک *دار الایتام* درست شود. وقتی تهی دستی از دنیا می رود، کسی نیست که از فرزدندانش مراقبت کند».
عده ای از تجار و سرشناسان همدان هم دعوت شدند و از آنها ۵۰۰ هزار تومان جمع آوری شد و قرار شد عده ای هم ماهیانه پرداخت کنند.
بالای مسجد مهدیه چند اتاق درست کردیم؛ اما جوابگوی مراجعات مردم نبود. به پیش نهاد آیت الله جلالی، مسجد را به جای دیگر منتقل کردیم و همه ساختمان درمانگاه شد.
ایشان در همان اطلاعیه گزارش فرموده بود: مسلما بدانید دعای کلیه افراد خانواده های نیازمندان سبب برکت در کسب و کار شما شده و این عمل خیر، اندوخته بسیار خوبی برای آخرت شما خواهد بود و نتایج مادی آن را به زودی مشاهده خواهید کرد. زیرا بهترین وسیله رفع بحران های اقتصادی، کمک و مساعدت به زیر دستان است.
حسین مسچی
کتاب سید اسد الله؛ صفحه ۳۳-۲۹
(خاطراتی از شهید سید اسد الله مدنی)
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com