#عکس_ماندگار
🔷جمع باصفای دلاورمردان
لشکر روح الله،
هنگام سال تحویل...
کنار سفره ی ۷ سین
✅ @vaslekhooban
#راز_این_عکس
🌷این عکس ۲۸ اسفند ۱۳۶۳
در جنوب بصره گرفته شده.
استخبارات عراق خبرنگاران
را به بازدید صحنه در گیری
برده است۰
عکاسی بنام پاولوسکی از یک
شهید بسیجی جوان، عکسی
میگیرد که میشود این عکس
جاودانه.
🔷پسرکی که آرام خوابیده،
حالت دستهایش شبیه کسی
است که در خنکای یک سحر
بهاری شیرینترین خواب عالم
را تجربه میکند،در حالیکه یک
دنیا گل وحشی بدن نازنینش
را در برگرفته اند.
✅ @vaslekhooban
#دستخط_ناب
🔰محاسبه ی نفس🔰
🌷دست نوشته های روزانه
و ناب شهید علی بلورچی
در محاسبه ی نفسش.
💠هر چه قلب مریض تر
میشود، زیر سر زبان است
هر کلامی که بیهوده و
بی حساب میگویم، مدتها
مرا عقب می اندازد. اگر
صحبت نکنی و خود را
بمیرانی خواهی توانست
تهذیب نفس انجام دهی.
خیلی مراقب نفس باش و
آن را در سختی قرار بده.
لازم نیست حتماً روزه ی
بانیّت بگیری ، سعی کن
خیلی کم چیزی بخوری.
✅ @vaslekhooban
#هفت_سین_شهدایی
🌹سفره ی هفت سین به یاد
شهید سعید بنی اسد آزاد،
از کیسکان بافت.
✅ @vaslekhooban
#خب
🔶در پی حادثه سیل ویرانگر در استانهای گلستان و مازندران، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با ابراز تأسف عمیق از خسارات وارده، بر کمکهای مردمی و ورود دستگاههای عمومی به امداد مردم آسیب دیده تأکید کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
🔹بسمه تعالی🔹
حادثهی سیل ویرانگر در استانهای گلستان و مازندران که خسارتهای سنگین به خانهها و مزارع وارد ساخته و لطمهی سختی به شهرها و روستاها بویژه آققلا وارد ساخته است موجب تأسف و تأثر عمیق اینجانب شد. کمکهای مردمی و ورود دستگاههای عمومی به عرصهی امداد و جبران خسارتها وظیفهی مهمی است که میتواند گوشهای از آلام آن مردم عزیز را برطرف کند.
مردم عزیز خوزستان نیز همچنان درگیر بسیاری از مشکلات ناشی از سیل چندی پیش میباشند. همه وظیفه داریم به کمک سیلزدگان در همهی استانهای کشور بشتابیم. خداوند متعال به مردم عزیز ما بویژه کسانی که در معرض این امتحانات دشوار قرار دارند صبر دهد و با لطف خود سختیها را جبران فرماید.
سیدعلی خامنهای
🔸۳ فروردین ۱۳۹۸🔸
✅ @vaslekhooban
#هفت_سین_شهدایی
🌷سفره هفت سین در کنار
مزار شهید حسن یزدانی
🔶عکاس:یگانه مارکی
✅ @vaslekhooban
#سیره_عملی_شهید
🔶داره من رو می کشه!🔶
♦️یک روز قباد شمس الدینی
پیرمرد۶۸ساله ای که درآن سن
و سال همراه ما شنایاد گرفته
بود و بعدها به شهادت رسید،
نزدمن آمد و باچشمانی گریان
گفت:
حاج احمد داره من رومیکشه...
با تعجب پرسیدم:
چرا...؟
همان طور که اشک میریخت
گفت:
همیشه میخواستم بدانم چه
کسی دستشویی ها رو تمیز
می کنه؟یک شب بیدار موندم
وکشیک کشیدم . وقتی صدای
آبُ ازدستشویی شنیدم آهسته
به طرفشون رفتم. چشمم به
حاج احمد افتاد که با جارو و
شیلنگ آب دستشویی ها رو...
سعی کردم جارو وشلنگ را از
دستش بگیرم ولی ...
بامن درشتی کرد که چرابیدار
موندم، بعد هم قول گرفت که
موضوع رو به کسی نگم.
✅ @vaslekhooban