#پدرانه
💠دنیابرات بهشت میشه
وقتی که هر روز باباتُ
می بینی...
و وقتی پرواز می کنه
و می پره توی آسمونا
دنیا با همه ی رنگ و
لعابش برات می شه
یک قفس و بس...
🌷شهید محمود رضا
بیضایی و فرزندش
✅ @vaslekhooban
#یاد_یاران
💠راهتو برو💠
🔶هواپیمای عراقی ما را هدف
گرفته بود. میخواستم ماشين
را نگه دارم كه برويم يك گوشه
پناه بگيريم. حاجی بدون اينكه
چهرهاش تغييری كند گفت :
راهتو برو.
گفتم:
حاجی، مگه نمی بينی ؛ ما رو
هدف گرفته؟
زير لب خواند :
لاحول ولاقوه الا بالله ودوباره
گفت :
راهتو برو...
✅ @vaslekhooban
#کلام_رهبری
🔶 محاسبه ی نفس🔶
🔷امام خامنه ای:
💠من شرح حال یک شهیدی را
می خواندم درآنجاذکرشده بود:
که ایشان هر روز خطاهای خود
را می نوشته.
همین که در توصیه ی علمای
اخلاق و در توصیه های بعضی
ازاحادیث و اینها هم هست که
خطاهای خودتان رابنویسید.هر
شب خودتان را محاسبه کنید.
او این چیزها را روی کاغذ
مینوشت. ماها رومان نمیشود
خودمان بنویسیم . روی کاغذ
بیاوریم ، علنی کنیم ؛ ولو بین
خودمان و کاغذ... این محاسبه
نفس خیلی چیز خوبی است
انسان باید خود را محاسبه کند
بعد یکی یکی از انجام گناهان
خود کم کند.🔹۲۳فروردین۹۰
✅ @vaslekhooban
#دستخط_ناب
🔰 محاسبه ی نفس🔰
💠دست نوشته های روزانه و
ناب شهید علی بلورچی در
محاسبه ی نفسش را کمی
بخوانیم و عمل کنیم:
🔶سه شنبه۲۷ آذر۶۳🔶
♦️۱-حب دنیا غلبه کرد.
♦️۲-ریا کردم.
♦️۳-خدارا ناظر براعمالم
ندیدم .
♦️۴-غرق گناه و غفلت
بودم.
✅ @vaslekhooban
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلام_رهبری
💠بیانات مهم رهبر معظم
انقلاب در باره ی تبعات
اخروی ریاست
🔸سهشنبه۲۷ آذر ۹۷🔸
✅ @vaslekhooban
#عکس_ماندگار
🌷با چه رویی بنویـســم
غم دریا دارم
لـب اگر باز کـنم، با تو
سخن ها دارم
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اندکی_درنگ
🌷صحنه ای که بارها دردفاع
مقدس روی داده است...
گزارشگر:
شهید رهبر خبرنگار صدا و
سیمای مرکز آبادان.
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادش_بخیر
🔷صبحگاه دوکوهه -
سال۱۳۶۳
🌷شهید محسن گلستانی در حال
خواندن دعا:
اللهُمّ اجعَل صَباحَنا صَباحَ الاَبرار
✅ @vaslekhooban
#یاد_یاران
🌹عارف لشکر🌹
💠یکبار"محتاج"مسئول قرارگاه
را برای شناسایی منطقه هور
بردم . محمد حسین مسئول
شناسایی بود و میبایست
برای توجیه همراه ما بیاید.
سه نفری سوار قایق شدیم.
او سکّان را به دست گرفت
و راه افتادیم.
داخل هور همین طور که
می رفتیم زیر لب اشعاری را
زمزمه میکرد، کمکم صدایش
بلندتر شد و به طور واضح
خطاب به "محتاج" شروع به
خواندن کرد:
من مست و تو دیوانه، ما را
که برد خانه
صد بار تو راگفتم کم خور
دو سه پیمانه
در شهر یکی کس را هوشیار
نمی بینم
هر یک بَتر از دیگر شوریده
و دیوانه
جانا به خرابات آ تا لذت
جان بینی
جان را چه خوشی باشد
بی صحبت جانانه...
حالات عجیبی داشت انگار
توی این عالم نبود.
بنده خدا "محتاج" که با این
حالات محمد حسین آشنایی
نداشت خیلی تعجب کرده
بود نگاهی به او می کرد و
نگاهی به من. رو کرد به من:
این حالش خوب است؟
گفتم:
نگران نباش این حال و
احوالش همین طور است.
با اشعارعارفانه ، سر و سرّی
داشت و با توجه به محتوای
اشعار،حالات معنوی خاصی
به او دست میداد گاهی سر
شوق میآمد و میخندید و
گاهی هم می سوخت و
میگریست.
🔸منبع ،کتاب:
حسین پسر غلامحسین🔸
✅ @vaslekhooban
#دل_نوشته
🔶...پس شرمنده ام🔶
🔷دست نوشته ی یکی از
دانش آموزان زائر گلزار
شهدا خطاب به شهیدان:
🌷نمیدونم که چه بگویم؟
فقط دلتنگم! یعنی همه
دلتنگ هستند. ما همگی
شرمنده ی شما و
خانوادههای عزیزتون
هستیم و شرمنده خاک
شما هستم. کاش بودید
در کنار ما. چیزی برای
گفتن جز شرمنده بودن
خودم ندارم.
پس شرمنده ام...
✅ @vaslekhooban