24.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان
#زائر
💠سجاد حسین زکزاکی،
از پاکستان آمده بود برای
زیارت سردار فاتح دلها.
✅ @vaslekhooban
#عکس_ماندگار
🔷شرح عکس:
شهید حسن رجائیفر، زیر
دست استاد آرایشگر،شهید
مدافع حرم محمد بلباسی
✅ @vaslekhooban
پشت پات آب میریزم.mp3
3.23M
#شهید_مدافع_حرم
#مداحی
🌷پشت پات آب میریزم
دل بیتاب می ریزم
🔹بانفس:
سید رضا نریمانی
🌹تقدیم به
شهدای مدافع حرم
خان طومان
✅ @vaslekhooban
22.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دخترانه
💠دل نوشته ی جانسوز
دختر شهیدمحمد بلباسی
در فراق پدر آسمانی اش.
✅ @vaslekhooban
#روز_نامه
🔰 در روزنامه های دیروز،خبر
ورود شهدای خان طومان در
چهار روزنامه، نیم صفحه ی
اول را به خوداختصاص داد.
بقیه روزنامه ها...
در حد یک خبر کوتاه...!؟
🔷شهدا ما را ببخشید...
✅ @vaslekhooban
18.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حاج_قاسم
🔷مسئول ایثارگران سپاه:
♦️حاج قاسم سلیمانی یک
ساعت قبل شهادتش پیگیر
تفحص شهدای خان طومان
بود.
🔶حاج قاسم میگفت:
روی رفتن به مازندران را
ندارم.
✅ @vaslekhooban
19.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاد_یاران
♦️در خانطومان چه گذشت؟
گوشهای از غربت و رشادت
فرزندان غیور وشجاع ایران
اسلامی در سوریه را ببینید.
✅ @vaslekhooban
#اطلاعیه
#شهدا_می_آیند
🌷بعد از ۳۸ سال انتظار،
مراسم استقبال، وداع
وتشییع و تدفین شهید
حسن حسنی سعدی در
روزهای ۵ شنبه، جمعه
وشنبه برگزار می گردد.
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_امام_ره
🔶 مستر ترامپ، گاه گاهی
رجز میخواند و ایران را
تهدید می کند...
این آقا، مثال زیبای امام
خمینی(ره)درباره تشرهای
کارتر، رئیس جمهور وقت
آمریکا را بشنود و سکوت
اختیار کند!
✅ @vaslekhooban
#معرفی_کتاب
🔰نام کتاب:
از حاج ابراهیم تا خانطومان
نویسنده:
سید عبدالرضا هاشمی
ناشر:
انتشارات شهید کاظمی
تعداد صفحات:
۵۸۴صفحه
🔷این کتاب حاوی خاطراتی خواندنی به صورت داستانی روایی از رشادت شهدای لشکر۲۵ کربلا در ارتفاعات حاج ابراهیم و مبارزه با ضد انقلاب و سپس شرکت در جنگ سوریه و دفاع از حرم اهل بیت (س) است که در دو فصل توسط حجت الاسلام سید عبدالرضا هاشمی ارسنجانی که خود از زمره همرزمان شهدا است، نوشته شده است.
♦️بخشی از کتاب:
🔶نفربر زیر آتش سنگین برگشت. درِ نفربر را که باز کردم خشکم زد. رو به کاوه گفتم:
پس سالخورده کو؟!
گفت: نیامد، بین زخمی ها ماند. توی بیسیم با حرص گفتم:
چرا برنگشتی؟ مرد حسابی، شرطم که نشنیدی و رفتی همین بود که حتما برگردی.
خیلی خونسرد گفت:
یعنی من برگردم، ولی نیروهایم برنگردند؟! اگر این کار را بکنیم، از این پس چگونه باید توقع داشت به ایرانی بودنمان شک نکنند؟ زبانم بند آمد. باید کاری میکردم.
✅ @vaslekhooban