May 11
هدایت شده از 🇮🇷 نوش جان
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کنترل شد؟!؟!؟!
ناگهان شد زلزله نُه ریشتر 🫣
قاچ خورد آن سقف و دیوار دلا ر💸
چون که آمد دکتری جراح قلب 🩺
کنترل شد وضع بازار دلار 🤗
✍ میثم حسینی
#دلار_رئیس_جمهور
#شعر #طنز #نوش_جان😋
💭 نوشجان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان
🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
🔹 نقیضهای از شعر جناب منوچهری
نوبهار آمد و آورد گل و یاسمنا
موسم خانه تکانی شد و سگدو زدنا
شستن کل زوایا و سطوح خانه
برق انداختن شیشه به حدِ خفنا
هرچه با کدِّ یمین و عرَق نابِ جبین
دشت کردیم، بشد خرج دو تا پیرهنا
چند میلیون شده خرج ژل و بوتاکس عیال
شده تزریق به پیشانی و فک و دهنا
چشم و هم چشمی و نو کردن کل منزل
مبل، چون هانیه و فرش چنان نسترنا
سال نو میشود و میرسد از شهرستان
بیست مهمانِ چقر، خوش سخن و بد بدنا
اهل حال و سفر و گردش و تور است عیال
و خریدهاست بلیط کانادا و یمنا
جیب، خالی و شپش میزند آنجا پشتک
شده نوروز و من فکرِ خریدِ کفنا
✍ آمنه آلاسحاق
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
هدایت شده از 🇮🇷 نوش جان
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مبارکه ولادت آقامون
رسید سوم شعبان و پیک خوش خبرش
رسیده حضرت عشق و برادر و پسرش
کسی اگر حرکاتی ز جنس موزون کرد
گَزید لب و همان دم کنید برحذرش
✍️ شاعران:
مینا گودرزی
احمد رفیعیوردنجانی
لیلا تندرو
میثم حسینی
علیاکبر مدرسزاده
علی رشیدیان
یاسر پناهیفکور
#عید #شعبان #ولادت #امام_حسین
#شعر #طنز #نوش_جان😋
💭 نوشجان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان
🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
هدایت شده از باشگاه طنز
برای دهه فجر ، پروفایل رسانههای ما هم با حال و هوای ویژهای همراه میشه! 🎉🥳
در این ایام، کلی برنامه طنز و سرگرمکننده با محوریت دهه فجر و رویدادهای تاریخی این دوران برای شما تدارک دیدیم.
پس همراه ما باشید و از برنامههای ویژهی ما در این دهه پرخاطره لذت ببرید! 🥰
#دهه_فجر
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔹 صلی الله علیک یا رحمة الله الواسعه
دل میبَرَد از یک جهان لبخندهایش
او بسته دل تنها به لبخند خدایش
مصباح نور پاک حق میآید از راه
حق، ریسه بسته آسمانها را برایش
وقتی اذان گفتند در گوشش، ملائک
دادند گوش جان به شور ربنایش
ورد تمام عرشیان نام حسین(ع) است
دست قنوت کُل هستی در دعایش
ارزانی عالم نموده حضرت عشق
عشق حقیقی را ز دریای سخایش
«جانم حسینِ» مصطفی در دهر پیچید
شد قلب او شاد از نگاه باصفایش
حیدر نگاهی کرد و از گرمای خورشید
پوشاند روی ماه او را با عبایش
آهسته زهرا در تبسم اشک میریخت
بادیدن لبهای مشغول ثنایش
آرام روی گونه اش گلبوسه می کاشت
با قطره های اشک بین لای لایش
آزادهی آزاد خواهد بود از غیر
هر کس گرفتار است در زلف رهایش
در زیر پای زائرانش کردهام پهن
فرش دلم را در مسیر کربلایش
ای کاش می شد در شب میلاد باشیم
زائر میان کربلای باصفایش
ما را برای عاشقی هم گر نخواهد
این بس که می دانند ماها را گدایش
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
گشته گران ای دوستان، سیبِزمینی
در باغ و هم در بوستان سیبِزمینی
باید بیاری پول ها را تویِ گونی
زیرا که گردیده گران، سیبِزمینی
ته دیگ هم دیگر نمی آید به بشقاب
دیگر نیاید در دهان، سیبِزمینی
اشک خلایق را درآورده در این فصل
بوده چو از اشکانیان، سیبِزمینی
پشت مرا بر خاک مالیده است الان
اول شده، شد قهرمان، سیبِزمینی
خانه گرفته در لواسان یا شمیران
در کن و یا در سولقان، سیبِزمینی
ما را نموده پیر با نرخ گرانش
اما خودش گشته جوان، سیبِزمینی
گفتند وارد می کنیم اینک ز خارج
از چین و هند و تایوان، سیبِزمینی
با موز و آناناس می چرخد به میدان
باشد مگر از نخبگان، سیبِزمینی
آن بیرگ و بیبته و بیخاصیت هم
در میوه ها شد از سران، سیبِزمینی
✍ علیرضا تیموری
#وطنز_مخاطبان
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
🔶️ بلای شیرین
کم برای خلق خدمت ، توی زندان ، شاه کرد؟؟
ناخن زندانیان را رایگان کوتاه کرد؟؟
توی زندان لپّه و ماش و برنجِ رایگان
ارتوپد هم میشکست آنجا قولنجِ رایگان
دختری از فقرِ شوهر آن زمان نالان نبود
فرق چندانی میان دختر و استان نبود
دختر رعیت کجا بر خوانِ خان مهمان شود؟؟!!
شب بخوابد ، صبح هم شهبانوی ایران شود؟؟!
بسکه خیل بیبَها ها را بها افزود شاه
شایعه کردند مردم که بهایی بود شاه
شاه تبعیضی میان واژه ها قائل نبود
باز میگویند یک عده، رضا، عادل نبود
جا نمیشد کاپها در گنجهء فدراسیون
با کمی تدبیر جا شد "کاپ توی لاسیون"
قدر خدمتهای ایشان را ندانستند و رفت
با دلاری مختصر ، صد تن طلا ، ده چاه نفت
شاه ، از این ناسپاسیها به افریقا گریخت
بیسبب برگ درخت نسل پالانی نریخت
حق ما نامردمان ناسپاس است این بلا
از تو ممنونم خدا، از این بلا، دستت طلا
✍️ امین محسنی وازیمالی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
در سرزمینِ سبزِ زیتون ریشه داریم
قلبی پر از زخم هزاران تیشه داریم
تسلیم در قاموس ما جایی ندارد
چون پایههای محکم اندیشه داریم
✍ آمنه آلاسحاق
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
هدایت شده از 🇮🇷 نوش جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ بهمن ماهیجان! 😍 تولدت مبارک 💐
🎂🍰🍰🧁🍰🎂🍰🎂🍰🎂🍰🎂
یک قابله با قمیش و بشکن آمد
سُر خورد و به پشت روی روغن آمد
اخبار تولد تو بعد از ده ماه
از بس که بزرگ بود بهمن آمد
✍ میثم حسینی
#تبریک_تولد🎂
#بهمن_ماه ❄️
#طنز #نوش_جان😋
💭 نوشجان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان
🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
🔸 نه... فرار
از بد این حادثه ی روزگار
آه! فغان! داد! جرس! اَی هُوار!
سلسله ها بود درین مملکت
پهلوی و زندیه، آل زیار
ظاهرا این سلسله ی پهلوی
داشت دو تا شاه پر از اقتدار
در طی پنجاه و بگو... پنج سال
این دو نفر کرده سه نوبت فرار
بود رضا شاه نخستین نفر
مالک این ایده و بنیان گذار
قلدر و جدی و نظامی صفت
صاحب اخم و تشری پر فشار
اهل اشدّاء و علی ال... البته
مردم بیچاره ی شهر و دیار
چوب و چماقش دم دست و کلام
رعیت و از این غلطا؟ اختیار؟!
منتقد نوع کلاه و لباس
با لگد و مشت و چک و تیربار
مبتکر حذف حجاب و بلند
جیغ مریدان شد از این ابتکار
چون که شد ایام رضا منقضی
وقت شبیخونِ قوای تزار
گفت بگو من چه کنم؟ انگلیس!
گفت موریس است محل قرار
گفت که آن منطقه معروف نیست!!!
گفت شود... چون تو شوی رهسپار
ساکت و بر پشت خری رام رفت
فارغ ازان سلطنت و اعتبار
شد متخصص نفر دومی
داشت درین رشته کمی پشتکار
ارث پدر بود به او می رسید
علم؟ سیاست؟ جذبه؟ نه... فرار!!!
سینه اش آماج مدال طلا
قافیه های غزلش بی شمار
مردم پایین پی یک تکه نان
شاه نمی خورد به جز خاویار
چون به خروش آمد ازین کار، خلق
حضرت جمشید شد آموزگار
تا مگر این فاصله را کم کند
تا که بخوابد تب این کارزار
باعث آرامش مردم نشد
چون جریان بر همه شد آشکار
حرمت زن بود که هی می شکست
شهر که لبریز شد از مستشار
عاجز و درمانده که شد رفت و رفت
گریه کنان در بغل بختیار
گفت مریضم بروم دُور دُور
بلخ، سمرقند و یا قندهار
تیک و توهم زده ام گوئیا
می رسد از توی خیابان شعار
هر چه ولی می نگرم هیچ نیست
شیشه گمانم که گرفته غبار
این همه آواز و شعار از کجاست؟
سی دی و ضبط است و صدای نوار؟
با سند ملک و کمی پول نقد
با چمدان های طلا و دلار
راهی غربت شد و از این سفر
خلق خدا هرهر و او زار زار
پیش خودش گفت که با کودتا
باز می آییم به ایران... دوبار
گرچه فرار است ولی چون که شاه
کار چنین کرد... شده شاهکار
چند سری رفت پی جای امن
با دو سه نام غلط و مستعار
گاه میان چمدان های خویش
در عقب و قسمت تنظیم بار
هر که به او گفت به این شکل: هوووی!!
پاشو برو از سر راهم کنار
گر چه که در واقعیت بود... در
خواب نمی دید چنین ننگ و عار
بود مریضی محمدرضا
در بدن و صورت وی آشکار
این طرف حادثه آمد امام
مردم ده تشنه و او آبشار
بهمن آن سال شد اردی بهشت
ظلم و ستم آب شد و شد بهار
حلقه ی رندان شد و گِردِ امام
یک غزل سرزده داد انتشار
پس چه کند مَرد به جز انقلاب؟
پس چه کند نور به جز انفجار؟
✍میثم حسینی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
🔸 #نقیضه شعری از جناب سعدی
ما را همه شب نمیبرد خواب
ای وای ز تو رفیقِ ناباب
هر روز دو چشم من شود سرخ
رنگ از رخ من پرد چو مهتاب
ای سخت کمان سست پیمان
شیرین ز چهای شبیه قطاب؟
ای دیدهٔ عاشقان به رویت
گشتهاست سفید همچو سیماب
پیوسته چنان چتیدهام که
دعوت شدهام به لیگِ کُتّاب
من تن به قضای عشق دادم
گوشیِ من ای اَحبُّ الاحباب!
✍آمنه آلاسحاق
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir