🔸یار بی‌زبان من عشق کتابم از جمالم پیداست یک بارِ شتر کتاب در ویترین ماست چون اهل قلم، مشتری سرسختم هرگوشه که بازار کتابی بر پاست کردم دوسه خروار تلنبار ولی یک تیتر جدید و جلد نو باز اینجاست بسیار برایمان عزیز است کتاب در خانه سر هر ورق از آن دعواست بی او همه کار و بارمان می‌لنگد الحق که کتاب بهترین یاور ماست گه شیشه برای مادر اندازد برق گه هیزم منقل کباب باباست پیچیده به دور سبزی و گوشت گهی موشک شده رقصان وسط باد هواست یا آتش فصل سرد را می‌سازد یا باد بزن در دل فصل گرماست گهگاه تورّقی کنیم از علمش چون بالاخره به قدرِ علمش داناست! ✍فرشته پناهی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

#مشت_و_مال ادامه‌دار بودن گرانی‌های جهان 🔸لِهِستان عزم سفر و سیر و سیاحت کردی؟ خارج بروی و دست پر برگردی؟! کی گفته به تو آن‌ور آب ارزانی‌ست؟ هر جا بروی گرسنه برمی‌گردی ✍حسن اویسی 🔹اا🔸 ما تمام فصل‌ها را در زمستان دیده‌ایم جنگ و تحریم و تورم را فراوان دیده‌ایم درد امروز جهان، اینجا مرور خاطره‌ست شد گرانی؟! غم نخور! ما گرگ بالان‌ دیده‌ایم ✍محمد عظامی 🔹اا🔸 گنه کرد در کی‌یف آهنگری کِریمه زدن گردن مسگری و اینگونه اوضاع شد منقلب که قحطی بوَد مزد ویرانگری ✍مهنا صادقی 🔹اا🔸 وقتی گرانی کرده قصدِ جانِ انسان فرقی ندارد آنگولا با انگلستان خورده‌ست خطِ استوا نصف‌النهار و زیر فشارش شد جهان یک‌سر لِهِستان! ✍محمد عظامی 🔹اا🔸 شیرین تر از قندی، «گرانی جان»! فدایت جانم فدای ثروت دلّال‌هایت از من به بیرون هم بزن نقبی عزیزم یا نه! رهایم کن به زیر دست و پایت ✍ابراهیم صفائی 🔹اا🔸 دنیا شده آماده‌ی یک جنگ جهانی نفرین به تو ای باعث و بانیِ گرانی صد حیف به عمر من ناشی که تلف شد با درد گرانی به فنا رفته جوانی ✍امیر یزدی قزوینی 🔹اا🔸 بی‌رحمِ بی‌احساس نرو بالاتر نالوتیِ نسناس نرو بالاتر حالا مثلاً چی شده رفتی بالا؟ ای قیمت اجناس! نرو بالاتر! ✍مهدی احمدلو 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

🔸جولان گرانی در پی سودای ارزانی، تلف شد عمر ما او که رفت و ما شنیدیم از گرانی ناسزا پا شدم رفتم مغازه روغنی در کار نیست این دل بیچاره‌ام از عشق او شد کله پا کِی تو رفتی تا فضا؟ ای قیمت ارزان خوب گشته از دوری تو این معده‌ها صاحب عزا قار و قورش آبرو می بُرد، من هم شِرّ و وِر گفتمش تا نیمه‌ی شب از مضرات غذا! جنس، پشت شیشه و در حسرتش دستان ما معده عادت کرده و کم‌کم شده بی‌اشتها رفته بودم لااقل سلفی بگیرم با «دنِت» دیدمش او را نشسته توی شاسی از قضا توی صندوقش پر از اجناس و آویزان لبم او که آقازاده بود و بنده هم یک لا قبا هست در هر سوپری هر چیز تا بوق پراید غیر ارزانی، که دارد بینوا هم انقضا! ✍مرضیه قاسمعلی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

فا-اوه! صد و نود و هشتمین شماره ضمیمه هفتگی طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز –29 اردیبهشت– منتشر شد. در این شماره از راه راه مسئله گرانی مواد غذایی در دنیا و همچنین سوژه های روز را زیر ذره بین برده ایم. طنزها و اشعار و کاریکاتورهای راه راه را از دست ندید! این ضمیمه طنز را از اینجا بخوانید👇😁 b2n.ir/f76692

🔸به درک تویی که دراز و زردی روبه گرونی کردی ماکارونی بی‌نمک بری دیگه برنگردی ای تو سرت خاک رس زیاده از سرت سس بی‌ظرفیت، بی‌جنبه خودتو برام نکن انقدر پف فیل!!! باشخصیت بودی کاش هر گوری رفتی خوش باش عزت بده خدا به رشته‌های توی آش فک کردی چیزی بودی جنس تمیزی بودی گفته بودند دلیل صدتا مریضی بودی برای من که هیچی ناز می‌کنی واسه چی آخرشم که باید به چنگالم بپیچی ماه بشی تو آسمون سکه بشی هی گرون برای من همونی تهش یه بند تنبون ابروی چین که نیستی زلف گلین که نیستی خیلی هوا برت داشت تو هفت سین که نیستی مفت اگر که دیدم تازه اگر خریدم گوشت که خوبه سیرابی سویام قاطیت نمی‌دم تا چشم رو هم می‌ذارم تورو تو یادم می‌آرم دست می‌کنم تو بسته‌ت پدر تو در می‌آرم رفتی دلو شکستی الان با کی نشستی سیب‌زمینی کمت بود عجب الاغی هستی ✍ابوالقاسم سیفی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

🔸بیا برگرد ماکارونی جان بابتت داده‌ام عزیزم چک رشته‌های تو را خورم یک‌یک اسپاگتی، نودل، ماکارونی ما عرفناک حق معرفتک رشته‌های تو در بها چو طلا رفتی از سفره‌ام شدم تنها برو اما به گفته‌ی حافظ قصة العشق لانفصام لها شب قبل از گرانی بسیار هی خریدم کنم تو را انبار احتکار است نام این رفتار فقنا ربنا عذاب النار صبح رفتم به محضر یخچال بی تو حال مواد شد پامال همه با سوز و ناله می‌گفتند أیْنَ جَیْرانُنا و کَیْفَ الحالُ الف قامتم شده چون دال رفتی از چاه می‌روم در چال گفته شد می‌رسی به یارانه مَرحبا مرحبا تَعال تَعال ✍ابوالقاسم سیفی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

🔸دین فرهنگی امروز دینم را به فرهنگم ادا کردم در وادی علم و ادب شوری به پا کردم چرخی زدم توی فضای فضل و دانایی خود را کمی از گوشی و از نت رها کردم یک چند تایی سلفی عالم‌مآبانه انداختم بعدش خودم خیلی صفا کردم در لابه‌لای غرفه‌ها چرخیدم و خود را توی دل اهل ادب بازور جا کردم احساس مملو بودنِ از علم دارم چون لای کتابی را الهی شکر وا کردم عمری اگر توی مجازی حس پوچی بود در بحر دانش حال انگاری شنا کردم یک کم تورّق کرده‌ام توی نمایشگاه شادم که مرز علم را هم جابه‌جا کردم آنقدر کردم حال با این علم‌اندوزیـــم كز عمق دل خود را در آن حالت دعا کردم یک عمر غیبت در فضای علم و دانش را امروز با لطف خدا یک‌جا قضا کردم در رستورانش مختصر ته‌بندی‌ای کرده بهر ورود علم، تجدید قوا کردم ای من سر و جانم فدای علم! چیزی نیست پولی اگر امروز در این ره فدا کردم ✍فرشته پناهی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

🔸کجا؟ «صلاح کار کجا و من خراب کجا؟» من خراب کجا، خواندن کتاب کجا؟ یکی به قیمت جلد کتاب گوید: هاااای که می‌روی به تصاعد به این شتاب، کجا؟ منی که خیمه زدم در زمین اینترنت زمان برای کتاب و برای خواب کجا؟ برای خواندن یک خط تمرکزم صفر است ببین که می‌پرد این ذهن بی‌صاحاب کجا؟ در انتظار حقیقت ته مجاز آباد نشسته‌ایم، بَریم این غم سراب کجا؟ و اکسپلور اینستا که وهم دانایی است، کجا و خواندن چندین کتاب ناب کجا؟ پی مطالب علمی توی تلگرامیم شکوه و شوکت طوفان کجا، حباب کجا؟ سلیقه‌ام شده چیزی که هوش مصنوعی بدوزد و بِبُرد، حق انتخاب کجا؟ تو عشق خواندنی و من فالوور گیز میز «ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا» ✍علی‌اکبر مدرس‌زاده 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

🔸حباب خودرو به سانتافه گفتا شبی یک پراید که دقت نما خوب با لنز واید رُخ رَخش این جاده‌ها را ببین همه زیر چرخ من است این زمین بُود جان این مردمان دست من برو اجنبی دیگر از این وطن بدو گفت سانتافه با خیرگی الهی بِتِرکی به یکبارگی گرفتی چرا جان ملت به مشت؟ مرا که همین طنز تلخ تو کشت شعارت شده: «سایپا مطمئن» به جز «زه» چه داری مگر آپشن؟ بچرخید دور خودش با ادا ز سانروفش آمد سپس این ندا: «بشو از تماشای من رگ به رگ ببین سنسور و هشت تا ایربگ نباشم شبیه تو محتاج هُل شود سرعتم با کروز، کنترل» پرایدِ برآشفته زین اتفاق به ناگاه بنمود روشن چراغ دوتا بوق ممتد به سانتافه داد که البته درجا زهش هم فتاد به سمتش خودش را خرامان کشید سپس ناگهان قفل فرمان کشید بدو گفت می‌خواهی ارزان شوی؟ رقیب وانت‌بار و نیسان شوی گمان کرده‌ای می‌نشینم؟ زکی! که بی‌تعرفه گردی و مفتکی اراده کنم لحظه‌ی واردات سه تای خودت را دهی مالیات هلال احمر و مجلس و سایرین بر سهم‌خواهی ز تو در کمین بگفتا چنین سانتافه به وی نکن جان جدت چنین، عکّه هی خودم نسخه فِیس لیفت توام ولو اندکی کرده فیسم، ورم مبادا بسازی ز خودرو حباب به پیکان قسم دادمت، خوش‌رکاب! ✍زهرا فرقانی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

چند روز پیش اسرائیلی‌‌ها با کلی سر و صدا اعلام کردن یه پهپاد حزب الله رو سالم نشوندن و این تصویر رو منتشر کردن 👆 گفتی که دقیق هستم و شیراوژن پهپاد زدم، ببین چه‌ها کردم من! شد موجب خنده‌مان این را که زدی یک بچه کوادکوپتر است ای چلمن!😂 ✍زهرا آراسته‌نیا 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

🔸خیر نبینی گرانی! من راه را گم کرده‌ام دیگر از شش جهت آمد ز تو لشکر از یک طرف پوشاک رفت از بر بربست رخت از پا و دست و سر از آن طرف مسکن زمینم زد خوردم ضرر پشت ضرر بدتر از یک طرف هم مرغ، ماهی، گوشت هرسه زدند از سفره‌ی من پر من در صفم، دنبال هر آنچه باشد به پیش لشکرت سنگر از جان من دیگر چه می‌خواهی خوب است گردم لال و کور و کر؟ یا اینکه نیت کرده‌ای من را حتما ببینی در صف محشر باید بگردم دور دنیا تا پیدا کنم بر ضد تو یاور فائو خودش گفته که قدت را کردی علم در چند تا کشور باید ببُرَم گوش‌هایت را تا «ران» بماند از تو آخرسر راحت شوند از دست تو ملت بار تو کم گردد از این کیفر ✍فریبا رییسی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷

یارانه من گشته فزون تا یک و ششصد گویا که نجومی شده امروز درآمد زین بعد به ماکارونی آنقدر زنم گوشت تا جای برای ماکارون‌هاش نماند زه گیرم چسبانمش اکنون به پرایدم تا بین پرایدان شود این رخش زبانزد باید بکند ناشری اشعار مرا چاپ یا گوشت خرم؟ آه شدم سخت مردد! یارانه خود جمع کنم پورشه بگیرم با این شکم اما نشوم از در آن رد بد نیست کراتینه کنم گیسوی خود را! خسته است زنم از فر این موی مجعد! دیگر نکشم چوب! فدای سرش اصلاً هر دختر زیبا که به گلگیر عقب زد صد نقشه بی‌عیب دگر نیز کشیدم یک عیب فقط این که نیم بنده مجرد خسته ز کویرم دل من خواسته ویلا امسال ز آمل بشوم زائر مشهد دینگ‌دینگ موبایل آمد شد محو خیالم یک اسنپیم البته با مدرک ارشد ✍امین شفیعی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷