eitaa logo
وطنز
725 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
396 ویدیو
19 فایل
🌝خوشا آنانکه خنده کارشان بی شکر پاشیده بر اشعارشان بی خوشا آنان که دائم در «وطنز»ند و «طنز» آمیزه با آثارشان بی🌝 . 🇮🇷وطنز؛ پایگاه شعر و ترانه طنز 📝😂 . 📌 ارتباط با مدیریت و ارسال شعر @vatanz_admin 📌 تبلیغات: https://ble.ir/tanzym_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾 خدا برای صفاتش نماد و مظهر داد پس از نبی(ص) به بشر پیشوای دیگر داد هر آن صفات خدا در بشر تجلی داشت تمام جمع نمود و برای حیدر داد شکافت سینه‌ی سنگین خانه‌ی خود را برای اشرف مخلوق خویش یاور داد میان موج خروشان بحر بی‌دینی به ناخدای کشتی اسلام لنگر داد نبی(ص) که شهر علوم خدای بی‌همتاست نیاز دید و به شهر علوم یک در داد خطابه خلق شد و در میان عرش برین خدا برای حیدر کرار منبر داد شبیه شیشه‌ی عطری شکسته شد کعبه ز قلب خانه‌ی کعبه گُلی معطر داد برای قوم مسلمان امید و آرامش و اضطراب بزرگی به قوم کافر داد برای فاطمه بنت اسد پسر چون شیر برای فاطمه بنت رسول همسر داد نمود ساقی دخت نبیّ(ص) و بعد از آن به دست حضرت سلطان عشق ساغر داد به کنج چشم خودش بر بشر نظر کرد و ز روی لطف و عنایت شفیع محشر داد جهان بدون وجودش ثبات را کم داشت نهاد منّت و بر کائنات محور داد ✍محمود حسنی مقدس 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
وطنز
🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾 خدا برای صفاتش نماد و مظهر داد پس از نبی(ص) به بشر پیشوای دیگر داد هر آن صفات خدا در بشر
💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹 جاری شده سیل خلایق سوی منبر گویا شده محشر به پا... الله اکبر دست علی(ع) در دست احمد(ص)، مژده داده حیدر شده مولای ما بعد از پیمبر(ص) ✍محمود حسنی مقدس 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
🔸قصه‌ی مادر ما بچگی‌های من به زعم دلم پرسه در کوچه‌ای خیالی بود کوچه با کودکان بازیگوش باغِ موسیقی اهالی بود توی بن‌بست حاج اسماعیل خانه‌ای داشتیم صد متری جوشِ افراد خانه را می‌زد از سرِ صبح، قوری و کتری صبح یعنی که روستا زنده است صبح یعنی که کوه‌ها هستند جسم در بندِ کار این مردم بالِ پرواز روح‌ها هستند شب‌نشینی نشستن شب بود روی خروار بدبیاری‌ها همه سنگ صبور هم بودند در غم و غصه‌ها، نداری‌ها لبمان شاخه‌ی تبسم داشت نفس سینه از شعف لبریز غبغب و گونه‌هایمان رنگِ میوه‌های اوایل پاییز در و دیوار کاه و گل خورده گعده‌ی نخبه‌آفرین‌ها بود بسته‌ی راهبردی منزل همه محتوایش این‌ها بود: وسط تاقچه، لبِ گلدان دو سه جلدی که بود صحافی ضبط صوتی کنار عکس امام حرف‌های نگفته‌ی «کافی» پدرم می‌رسید و دستش را لای موهای من تکان می‌داد بر سرم جای شانه می‌سایید پینه‌هایی که بوی نان می‌داد یک دهه، با همان صدای کُلفت نوحه‌خوانِ سه ضربِ هیئت بود روی جیب اُورکُتش جای عکس لبخند «حاج همت» بود رادیو باز بود در گوشش یک کمی فارسی سرش می‌شد فاتحِ حصرِ اخم ابرویش قلقلک‌های دخترش می‌شد مادرم مهربان‌تر از نامش گوشه دنجیِ از محیط اتاق گرم پخت و پز غذا می‌شد گرم مانند شعله‌های اجاق صاف و ساده، شبیه گل حساس توی اعمال خیریه پایه دل او می‌شکست با ترکِ کاسه‌ی شلّه زرد همسایه راه می‌رفت، غنچه می‌خندید پیچکِ آستانه پاپیچش از هر انگشت او هنر می‌ریخت روی گل‌های دار قالیچه‌اش هر لباسی که داشت: نو، کهنه شیک، زیبا، تمیز می‌پوشید تا دلش می‌گرفت می‌رفت و یک دل سیر، شیر می‌دوشید چند سالی معلم ما شد او که یک عمر بندگی آموخت خواهرم پای درس مادری‌اش دوره‌ای سبک زندگی آموخت دل غمگین و غصه‌داری داشت بی‌بی خانه، مادرِ بابا لعن و نفرین دشمنش می‌کرد بوسه که می‌زد عکس آقا را قصه می‌گفت تا اواخرِ شب قصه‌ی دزد و بردن قالی ته هر بند خاطراتش بود جای بابابزرگتان خالی... ✍️ امیر یزدی (انار) 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
ورود سگ به پارک‌ها ممنوع شد. 🔸سگ در خانه و در کوچه و کوه و کمر سگ در شهر سگ، در پارک سگ، در بوم و بر سگ از هر طرف من را به جز وحشت نیفزود چون رفتم و دیدم فقط در هر نظر سگ تا اینکه در یک خانه یک سگ می‌زند وق وق می‌زند در خانه‌های دور و بر سگ محرومم از جام جهانی، چون بلیطش! اما قطر کرده‌ست راحت تا سفر سگ یک عده لنگ نان خود، در انتخاب است باشد ناهارش قلوه یا دل یا جگر سگ یک بچه را سگ خورد سگ‌بازان ندیدند محشر به پا می‌شد لگد می‌خورد اگر سگ دارد پدر یک سگ، سگی هم همسر او دارد پسر، دخترسگی، دخترْ پسرسگ حتی پدر هم گر نباشد غصه‌ای نیست بوی پدر را می‌دهد خیلی پدرسگ کردم سؤالی از تعلق‌های شخصی بعد از نگاهی گفت حرفی مختصر: سگ گفتم به یک مادر بگو از بچه‌هایت لب غنچه کرد و گفت با چشمان تر، سگ اخلاق خیلی از هنرمندان سگی شد وقتی که شد مأنوس با اهل هنر سگ خرمهره و خرچنگ وخرپا دیده بودیم امروزه می‌بینیم در هرگوشه خرسگ کردند دندان‌های سگ را ارتودنسی رفته پی بهبودی دیسک کمر سگ سگ باوری دارد خطرهای فزون‌تر از آنچه دارد در زمان ما خطر سگ درشهر سگ‌ها خیلی آدم‌ها غریبند وقتی که در آن هست از آدم بیشتر سگ سگ سرنوشت عده‌ای را کرده معلوم آدم شده در عالم سگ‌ها مترسگ ✍احمد رفیعی وردنجانی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
بداهه آیینی به مناسبت ولادت با سعادت حضرت باب الحوائج، امام موسی بن جعفر علهیما السلام 🌙🌺🌙🌺🌙🌺🌙🌺
وطنز
بداهه آیینی به مناسبت ولادت با سعادت حضرت باب الحوائج، امام موسی بن جعفر علهیما السلام 🌙🌺🌙🌺🌙🌺🌙🌺
مصداق قدر و هل أتی، موسی بن جعفر شرح تو در قاموس‌ها: باب الحوائج لطفت شده سرمایه اجدادی من ای سکه نام تو در هر دوره رایج عالَم شده نورانی از ناز قدومت تو جلوه‌ای از سوره‌ی نور و ضحایی ما از ازل دلبسته‌ی این خاندانیم شد مایه‌ی فخر و سرور این آشنایی از شوق گریانم تبسم کردم امشب نام تو را هر دم تکلم کردم امشب در کوچه‌های شعر تو موسی بن جعفر دیوان شعر خویش را گم کردم امشب موسای هر چه نیل طوفان‌خیز عالم ای با ید بیضای تو روشن جهانم با نام تو هر مشکلی حل می‌شود زود الحمدلله از تو می‌خواند زبانم هفت مقدس، معدن گنج روایات دستم دخیل سفره‌ی پر برکت تو ای کاظمینت آشنا چون شهر مشهد ایران مرید خانه‌زاد حضرت تو باب الحوائج هستی و دست خدایی از کودکی آرامشی در قلب مایی هرجای شهر و کشورم شهزاده داری یعنی گشوده سفره‌ای در این سرایی فرزند کوثر! حضرت موسای کاظم از چشمه‌ی فضلت روان شد جویباران با مهر فرزندانتان میهن حرم شد ایران پناه آورد در دامان ایشان یادم نمی‌آید که در دلواپسی‌ها باب الحوائج از لبم افتاده باشد هر روستا آقایی از نسل تو دارد ایران همان بهتر که موسی‌زاده باشد ای سفره‌دار حاجت دیرینه‌ی ما بابای شمس و قدر و نجم و نور و طه بعد از زیارت کردنت رفتیم هر سال راه نجف تا کربلا در اربعین‌ها شاها! ببین چشم گدایان را دوباره هر یک هزار امید آورده بر این در حالا من و لطف شما باب الحوائج آقا بده یک کربلا موسی بن جعفر ای هر دو عالم جیره‌خوار سفره‌ی تو از باب تو حاجت‌روا شد هر که آمد هر کس به آغوشت پناه آورد آقا در هم خریدی و نکردی خوب یا بد 🌙🌺🌙🌺🌙🌺🌙🌺 ✍بداهه‌سرایان: زهرا آراسته‌نیا، سوده سلامت، علی اکبر مدرس‌زاده، الهه جاودانی، محمدرضا هادی‌زاده، محمدباقر منصور سمائی، سجاد فرخ‌نژاد، فرشته پناهی، طاهره ابراهیم‌نژاد 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
به‌مناسبت سالگرد امضای برجام و ادعاهای رقیبان 🔸بزک دوزک مسئول عزیز قبل و اسبق ایول! جنتلمن و خوشگل و موفق ایول! در چپ‌روی و راستگرایی خبره بر خط امام هم معلّق، ایول! با منگنه‌ای به مبل خدمت خورده یک وقت نخورده اندکی لق، ایول! تکرار نشد ولی به‌جا مانده قشنگ گل‌های بنفش و سبز زنبق، ایول! شنگولی و منگولیتان را قربان مشتاق مذاکرات ابلق، ایول! امضای رئیس گرگ‌ها تضمین بود صد بار به منبع موثّق ایول! چوپان شِکرکلام صادق! احسنت هر وعده‌یتان شده محقّق، ایول! استاد! ذخیره! استوانه! هرچی! معلوم معادلات مشتق، ایول! صابون نزده، بزک دوزک باید کرد با حرف درشت و ژست بر حق، ایول! از در نشد، از پنجره داخل بشوید محکم بزنید تق تتق تق... ایول! ✍سوده سلامت 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
صله رحم 🔸جانم به قربانت آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا خوردنی در خانه‌ام پیدا نگردد جز پیاز ✍حسن اویسی و شهریار 🔹اا🔸 عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که به دق دادن مهمان ید طولا داری ✍مرضیه قاسمعلی و حافظ 🔹اا🔸 تا تو برنج می‌خوری کار من آه کردن است ای به فدای لقمه‌ات یک کَمَکی نفس بگیر ✍حسن اویسی و شهریار 🔹اا🔸 در کوی تو معروفم و از روی تو محروم فامیل عزیز، در گشا، میوه نخواهیم ✍علی اکبر مدرس‌زاده و سعدی 🔹اا🔸 عید است و آخر گل و یاران در انتظار سید برو و عیدی ما را خودت بیار ✍مهنا صادقی و حافظ 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
وطنز
ورود سگ به پارک‌ها ممنوع شد. 🔸سگ در خانه و در کوچه و کوه و کمر سگ در شهر سگ، در پارک سگ، در بوم و
ورود سگ به پارک های تهران ممنوع شد 🔸سگِ باز شبی یاد دارم که بختم شکفت چنین شد رفیقم سگی خوب و مفت به هم با محبت سگک می‌زدیم و گاهی سگانه کتک می‌زدیم به روز رفاقت دو تا توله سگ به هنگام نَخوَت دوتا توله سگ نشد روز ما غیر بازی و واق پس از شام شب هم پریدن به طاق سرکوچه پارکی به نام «اَمان» که می‌دادم آنجا «جکی» را نشان به سگ‌های خوش‌خصلت دم‌دراز پدرهای سگ‌باز و سگ‌های باز یکی آمد از سمت میدان شوش به من گفت ای مرد بی مغز و هوش فرو مانده در صنع پروردگار! سگت را ببر خانه خود را بیار غرورم بهم خورد و قلبم گریخت دهان جکی کج شد و آب ریخت دوتایی به وی درس آموختیم دماغ و دهانش بهم دوختیم بفهمد در این شهرو این روزگار نیاید دگر غیر سگ‌ها به کار به کودک چه این بازی و سرسره نباشد سگ من لولو خُرخُره کسی با سگم حرف ناجور زد من او را بکوبم به دیوار، بد ✍ابراهیم صفائی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
🔹ساقیا! بدرود! 🔸دویست‌و‌سومین شماره ضمیمه هفتگی طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز –۳۰ تیر– منتشر شد. در این شماره از راه راه افزایش سه برابری قیمت تریاک را زیر ذره‌بین برده‌ایم. طنزها و اشعار و کاریکاتورهای راه راه را از دست ندهید! 🌐از اینجا بخوانید: yun.ir/4dszf7
ورود سگ به پارک‌ها ممنوع شد. 🔸سگستان در بیابان و در خیابان سگ بیشتر از شمار انسان سگ نیستی سعدیا ببینی که توی هر بوستان، گلستان سگ... پر شده آنچنان که کم آید وصف سگ در هزار دیوان سگ رفته بودم به پارک، دیدم نیست آدمی بین این هزاران سگ هر طرف انفرادی و جمعی می‌دهد بی‌خیال جولان سگ این طرف روی سفره‌ای مخصوص می‌خورد دیس مرغ بریان سگ آن طرف نرد عشق می‌بازند یک پدر سگ کنار مامان سگ سگ ریز و درشت و سرخ و سفید مجلسی پوش و لخت و عریان سگ بدتر از سگ جناب سگ‌دار است هست سگ‌تر ز هرچه سگسان سگ هر که در پارک جُست آرامش کرد او را چو سگ پشیمان سگ مرد خوش شانس در عبور از پارک فقط از وی دریده تنبان سگ مرد بدشانس مثل من... وللش می‌برم شعر را به پایان... سگ ✍محمد صبوریان 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷
افزایش ۶ برابری قیمت تریاک 🔸درد خماری معتادم و سینه کرده‌ام چاک تن را بکشم به خار و خاشاک آن‌قدر به سر زدم که دولت تصویب نموده وام تریاک ✍حسن اویسی 🔹اا🔸 الا مسئول خوابیده روی میز جسارت شد ولی از جات برخیز گرانی با خودش می‌آورد صف صف مرغ و صف گوشت و صف «چیز» ✍ابوالقاسم سیفی 🔹اا🔸 هر گرانی با خودش درد «نداری» آورَد این «نداری» با خودش اندک فشاری آورَد من چه گویم از گرانیِ دو حب تریاک که جز «نداری» با خودش درد خماری آورَد! ✍محمدعلی کمالی‌مقدم 🔹اا🔸 از این شیره مخدرتر، گرانی‌های آینده و بازار استخوان‌هایش کند دردی فزاینده شنیدم پیرمردی عاجزانه داد می‌زد که: «خمارم ایها الشاقی! بُخورش قیمتش چنده؟» ✍محمد عظامی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🇮🇷🇮🇷@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷