🔸 استوری کن!
بر منتظرْ نشستهی این روزها پیام:
زودی رسد برای شما روز انتقام
هی چک کنید تا خبر مرگتان رسد!
گوشی به دست، گوش کن اخبار تلْگِرام
آذوقههای سنگرتان میرسد به وقت؟
یا میخوری گیاه به هنگام صبح و شام!؟
بدبخت صهیونی که ز موشی هراس داشت
بر روی دمب شیر نهادهست حال گام
آری بترس "جر زن این ماجرا جری"
افتاده کار حذف تو در اختیار تام
هی لفت میدهیم، پدر در میآوریم
تا که در اضطراب بمیرید و... والسلام
این گربهی نشسته قیامش مسجل است
نت داری استوری بکن «این زندگی تمام»!
✍ امیر یزدی
💫💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 شاعر شنیدنیست
شاعر سفیرِ ساحتِ نور است، روشنیست
شیرینی همیشهی شورَش چشیدنیست
شاعر عجین به شعر خود اینجا کنارِ ماست
آیینِ عاشقی مگر ازیاد رفتنیست؟
با کیمیا به کسوتِ آیینهسازی است
شعرش جلا و صیقلِ دلهایِ آهنیست
باغی شکوفه سر زده از شعرهایِ او
اردیبهشتی است، نگویید بهمنیست
شاعر اگر چه رفته ولی باز زنده است
با گوشِ جان خود بشنو، او شنیدنیست
گنجینهدار گنجِ معانیست بهمنی
گویای وصف او چو منِ مفلسی نه نیست
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
وطنز
🙋🏻♂ #شعر_خوانی 📌 دست صاحبخانه . 🔸تا حالا پای درددل یه شاعرِ زحمتکشِ مستاجرِ طفلِ معصوم نشستین؟😜
🔸 دست صاحب خانه
شعر هایم غالباً یا پشت افکار من است
یا نهان در لابهلای دفتر یار من است
سوخته بابای من تا یک رباعی گفتهام
شاعری را میشناسم گفته آثار من است
دفتری چاپیدهام صاحب اثر گشتم، ولی
هر کجا شعر بدی دیدی از اشعار من است
گوشیام بیرمز و راز افتاد روی میز کار
همسرم استاد بیهمتای آمار من است
میزنم بر طبل بیعاری خدایم شاهد است
چند سالی میشود یارم گرفتار من است
فیش بانکی خودم را کردهام تقدیم او
چونکه واقف بر امور کل اسرار من است
خرجم از بَرجم زده بالا که شاعر گشتهام
این هم از اوضاع کسب و کار بازار من است
دلبرم با شاخ و شانه باز ترسانده مرا
یک هزار و سیصد و پنجاهمین بار من است
خانهی همسایهام دیوارها دارد ولی
دزد نامرد تورم روی دیوار من است
باز هم دارد یکی هی زنگ ما را میزند
مطئمنم یا عیالم یا طلبکار من است
بنده از مستاجران تا ابد مستاجرم
عایدیهای من از این طبع پروار من است
دست هر کس میرود در جیب شلوار خودش
دست صاحب خانهام در جیب شلوار من است
✍ سید محمد صفایی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از مزاح الدین
السلام علیک یا رسول الله
سلام حضرت پیغمبر ای صراط مبین
نگاه کن غم ما را در این زمانه ببین
نگاه کن به شهیدان مسجدالاقصی
به خون کودک غزه، به ناله های زمین
نگاه کن به بقیعی که زائرش خاک است
بیا و مزد رسالت به اشک چشم بچین
زمان به چرخش معکوس می رود انگار
و تازه رفتهای ای که رُخَت بهشتترین
سفارشات غدیرت ز یادها رفت و
علی به حکم سقیفه شد است گوشهنشین
هنوز قصه همان است؛ پای دین ماندن
هنوز راه ولایت رسانَدم به یقین
برای معجزه ات آتشی فراهم شد
که آیه آیه خلیل است مصحف آیین
دعا کن که بمانم به لطف تو با تو
اگر چه بولهبان کرده اند باز کمین
🔸️زهرا آراستهنیا🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
بداهه شاعران راه راه به مناسبت رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
🖤🥀🖤🥀🖤
زبان حال صدیقه طاهره (س)
پس از تو درد و غمم بیشمار خواهد شد
شب شکسته دلیها قطار خواهد شد
غم غریبی و درد فراق هر لحظه
به روی قلب و سر من هوار خواهد شد
سپاه فتنه به زیر سقیفه گرد آید
علی بدون تو بیذوالفقار خواهد شد
برای ناله و صبر و سکوت مولایم
بدون وقفه دلم بیقرار خواهد شد
دلم کنار فراقت، کنار تنهایی
به اشکهای دمادم دچار خواهد شد
چهار فصل دلم بیفروغت ای خورشید!
پر از خزان شده و بیبهار خواهد شد
نرو که کینهی اهل نفاق بعد از تو
میان قصهی در آشکار خواهد شد
برای غربت زهرا فقط همین کافیست
که بعد رفتن تو بیمزار خواهد شد
مسیر دائم من این در و همین کوچه
غریب و پرخطر و روضهدار خواهد شد
هوا زجور مخالف چه قیرگون گردد
به روی نی سر خوبان سوار خواهد شد
ز خون سرخ حسین (ع) و علی اکبر او
زمین کرب و بلا لالهزار خواهد شد
🖤🥀🖤🥀🖤
✍بداهه سرایان
زهرا شعبانزاده، فریبا رئیسی، احمدرفیعی وردنجانی، زهرا آراسته نیا، مرضیه ملکیان، زهره محمدزاده، زهرا فرقانی، طاهره ابراهیم نژاد، سیده نرگس هاشمورزی، فرشته پناهی، محمدعلی کمالی، علی رشیدیان، آمنه آل اسحاق، علی شاملو، سیدمحمدصفایی
💫💫
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔 بله 🏴 ایتا 🏴 تلگرام 🏴
🔸️ قصهی خدمت
میشناسد برتر از هر نام، نامِ خویش را
آنکه دید ارجح ز هر چیزی مقامِ خویش را
صرف خواهد کرد در راهِ بقایِ نام و نان
پست و میز خدمت و کار و کلام خویش را
خویشتن را کی کُند وقف امام مکتبش؟
میکند خرج خودش حتی امامِ خویش را
میکند پنهان نفاق خویشتن را در وفاق
آنکه داده دست گمراهان زمام خویش را
تلخ خواهد کرد کامِ مردم درمانده را
تا کند شیرین به هر تزویر، کام خویش را
میکُند قرآن حق یک روز رسوا، عاقبت
آنکه را گسترده با آیات، دامِ خویش را
هر که باشد مرد خدمت شیوهاش اینگونه نیست
کی پسندد بر دوام حق، دوام خویش را
صرف خواهد کرد چون شمعی بدون چشمداشت
در مسیرِ نور بخشیدن تمام خویش را
غصه خواهد خورد از بهرِ ناهارِ کارگر
میبرد از یاد از اندوه، شام خویش را
جز برای یاریِ افتادگان و بیکسان
برنخواهد داشت در ایام، گام خویش را
با عمل بر سیرهی مولایِ مظلومان علی(ع)
میفرستد برهمه عالم پیامِ خویش را
در دل ده کورههای دور پیدا میکند
در دوای درد مردم، التیام خویش را
در میان موج تهمتهای سخت و ناروا
وا نسازد جز به ذکر خیر، کامِ خویش را
باهنر، آنکه شهادت را نصیب خویش ساخت
دید لبخندِ امام تشنه کامِ خویش را
چون رجایی یا رئیسی تا ابد در قلبهاست
هر که نشناسد به خدمت صبح و شامِ خویش را
نیست هرگز خاکِ در خور بهر اهلِ آسمان
میبرد حق، دوستانِ بامرام خویش را
خُرَّم آن مردان که نزد دوست دولت یافتند
میفرستم سویشان از جان سلامِ خویش را
✍️احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
اَلْسلامُ عَلیکَ یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
بداهه شاعران راه راه به مناسبت شهادت امام رضا علیه السلام
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
آفتابی که میرود حجره
حال در هم تنیدهای دارد
چهره زرد و صورتی درهم
رنگ و روی پریدهای دارد
هشتمین آفتاب مُلک ولا
با غروبی غریب توأم شد
افق شهر مشهد این لحظه
مملو از آه و ناله و غم شد
بشنو ای دل که از دل خورشید
نالههایی غریب میآید!
شمس عالم به سر عبا کرده
بوی امن یجیب میآید
کاش مادر بیاید و آرام
بوسه از روی گلشنش گیرد
تکیه بر گوشهای دهد آنگاه
سر او را به دامنش گیرد
نور هشتم، امام مُلک برین
عرش اعلیٰ فتاده روی زمین
او که ساید به زیر مقدم او
شهپر خویش، جبرئیل امین
تا دم حجره پشت هم هر بار
به زمین خورده با سر زانو
کاش میشد که این زمان از راه
برسد یار ضامن آهو
دیده بر در حزین و بیتاب است
نکند تشنهی کمی آب است
باز یاد حسین(ع) افتاده
گوئیا در حضور ارباب است
از در بسته ناگهان آمد
چشمهایی که خیس باران بود
یا غریباً بأرض طوس! آمد
میهمانی که بهتر از جان بود
ضامن عالم، ای امام رئوف !
مهربانتر ز مادرم هستی
ای کرم پیشه! نزد ادیان هم
ای شهنشاه! محترم هستی
سلسله بند عاشقان جهان
بر دل ما نگاه کن گاهی!
در حریم خودت بده راه و
دل ما را دوباره کن راهی!
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
✍️بداهه سرایان: محمود حسنی مقدس، حیدر جهان کهن، میثم حسینی، زهرا حسنی، آمنه آل اسحاق، سید محمد صفایی
💫💫
▪️وطنز | بهترین شعرهای طنز▪️
🆔 بله 🏴 ایتا 🏴 تلگرام 🏴
🔸️ صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
چشم بستی بر گناه و جرمهایِ بیحدم
آمدم شرمنده، از لطفت نفرمودی ردم
بارها با مهربانی جان پناه من شدی
هیچ جز خوبی نکردی گرچه میدیدی بدم
دستگیری کردی از این زائرِ درماندهات
رو گرفتی گرچه من با این بدیها رو زدم
در بهشتت لطفهای جاودانی کردهای
با من درمانده درگیر دنیایِ عدم
صد قدم سویم به لطف و مرحمت برداشتی
گاه اگر برداشتم سویِ تو تنها یک قدم
میرسی هنگام تنهایی به دادِ زائران
با همین شوق اصلا از اول زیارت آمدم
من کلاغ روسیاهی هستم و از لطف تو
قاطیِ جمع کبوترهای صحنِ مشهدم
✍️احمد رفیعی وردنجانی
#شهادت_امام_رضا
💫💫
▪️وطنز | بهترین شعرهای طنز▪️
🆔 بله 🏴 ایتا 🏴 تلگرام 🏴
May 11
🔸️ من من کله گنده!
من از امروز دیگه سر به زیرم
آخه فردا منم کابینه میرم!
جوونیمون که با بیگانه سر شد
الانم توی حزبِ باد پیرم!
یه نونی واسهی من داره دولت
به موقش، توی قلبش عین تیرم!
رفیقم خب یه جوری من رو جا کرد
که حالا توی دولت، ضربه گیرم
خلاصه، سفره برپا شد دوباره
منم با اینکه از این سفره سیرم...
به یاد اون روزای چرب و چیلی
همین روزا ایشالا من وزیرم!
✍️ البرز بهرامی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸️ رسمِ جوانمردی
نام او میبَرَم و اوست دمادم یارم
پیِ خوشنودی او بوده همه کردارم
ذرهام ،جذبهیِ او میبردم سویِ خودش
من از اویم، من از اویم، من از او سرشارم
من به یُمن نفس دوست توان یافتهام
خادمِ حلقه به گوشِ حرم دلدارم
کی مرا بوده توانی گرهی باز کنم
دست او باز نمودهست گره از کارم
میبَرد تیر مرا سویِ هدف، یاریِ او
اوست آن دوست که توفیق دهد هر بارم
میشود مایهی دلگرمی و آرامش من
تا ز جان نام بزرگش به زبان میآرم
گفتنِ حرفِ جز این رسم "جوانمردی" نیست
"هر چه دارم همه از دولتِ قرآن دارم"
✍️احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 شوقِ خدمت!
از بس مدیران فکر دردِ دیگرانند
یک لحظه دور از سنگر خدمت نمانند
وقتی از این سنگر جدا شد دست آنان
خود را به سوی سنگری نو میرسانند
خیییلللی پیِ خدمت به خلق الله هستند!
حاشا اگر یک آن به فکر نام و نانند
تنها پیِ جلبِ رضایِ کردگارند
حاشا اگر یک آن پیِ سود و زیانند
گهگاه از یک پُست سوی پُست دیگر
در حال تغییراتِ معمولِ زمانند
آری شبیه دستههایی از کبوتر
وقتی که آنها را ز جایی میپرانند...
فی الفور روی بام دیگر مینشینند
تا بر سرِ بامی دگر لختی بمانند
گفتم کبوتر، نه که مانند عقابی
بهر شکار پستِ نو هر سو روانند
از جان و دل مستتضعفان را دوست دارند!
در یاریِ "بنیاد"یِ "مستضعفان"اند
چون اصل پُست است و غمِ کارآمدی نیست
حتی شده غازی در آنجا میچرانند
در هر مقامی و منصبی هستند ای کاش
شایسته قدر مردمِ خود را بدانند!
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷