eitaa logo
وایــه 🇵🇸
132 دنبال‌کننده
749 عکس
183 ویدیو
1 فایل
ز من مپرس که در دل چه آرزو داری؛ که سوخت عشق، رگ و ریشه‌ی تمنا را [صائب‌تبریزی] •|مجنون¹³⁵ ، گدای ¹¹⁸ ، آواره علمدار ¹³³ |• +اکثرعکس‌های‌کانال‌باگوشی‌وتوسط‌ادمین‌گرفته‌شد، صلواتی :)) ناشناسم: https://daigo.ir/secret/525709582
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از وایــه 🇵🇸
اگر می‌خواهید بدانیم بر لوح جان بچه‌هامان چه نوشته شده باید مرور کنیم که با قلم رفتار خویش، چه چیزی را بر این لوح، حک کرده‌ایم. مثلاً همین زینب (س)، دختر فاطمه(س) و زینت علی(ع) را ببین که هرچه فاطمه (س) و علی(ع) با قلم رفتار خویش بر لوح جانش نوشتند، او در کربلا بی کم و کاست نشان داد. زینب(س)چه خوب نشان دادفاطمه(س) و علی(ع) را در کربلا. زینبِ کربلا، هم فاطمه(س) بود هم علی(ع). در کربلا زینب(س) مدینه و کوفه را یک جا به دنیا نشان داد. در کربلا نه جای خالی فاطمه(س) معلوم بود، نه علی(ع). زینب(س) نشان داد که امتداد فاطمه(س) است و ثابت کرد که دختر علی(س) است.
هدایت شده از وایــه 🇵🇸
وقتی که زینب(س) هرچه داشت، فدای امامش کرد، معلوم بود که دارد به درسی که از مادر شنیده... نه! به درسی که از مادرش دیده عمل می‌کند. مگر می‌شود دفاع زینب(س) از امامش را دید و یاد فاطمه(س)نیفتاد. این، یعنی می‌شود پیش از آنکه دختر از آب و گل در بیاید،از این دنیا سفر کنی و پنجاه سال بعد از آن، بنشینی و از عالم بالا ثمر تربیتت را تماشا کنی. فاطمه(س) دفاع از امام را به زینب(س) یاد نداد؛ به او نشان داد. زینب(س)فدا شدن برای امام را دید و تاریخ به یاد ندارد که زینب(س) لحظه‌ای در فدا شدن برای امام تردید کرده باشد. گل واژه اش این که: ناموس خدا برای دفاع از ولی خدا،هرچه دارد، تقدیم می‌کند. تازیانه در این راه، برای او گواراتر از نوازش شدن با پر و بال فرشته‌هاست. زینب(س) این روضه را در مدینه دید که تنش را در کربلا و کوفه و شام،سپر تازیانه‌های دشمن کرد. بچه‌ها باید ببینند آنچه را که باید بشنوند. کار پدر و مادر به تصویر کشیدن است. قدرتِ یک خروار گفتار به اندازه یک تصویر کوچک نیست. زینب(س) در مدینه در «کتاب رفتار مادر»دیده بود که وقتی پای دفاع از امام در میان باشد و مرد در میدان نباشد، زن از بهانه‌ای نشستن و فریاد نکشیدن باید عبور کرد.
هدایت شده از وایــه 🇵🇸
ولی هرچه می‌گردم،جایی در زندگی فاطمه(س) پیدا نمی‌کنم که عزیزش سر جدا، پیکر جدا بر زمین افتاده باشد. دارم روز به روز زندگی فاطمه (س) را مرور می‌کنم تا ببینم تا او را کِی و کجا در مجلس شراب حاضر کردند؟ می گردم و پیدا نمیکنم. کسی هست که بداند زینب(س) این صبوری را از کجا یاد گرفته ؟ این دختر در مکتب مادرش چه خوب شاگردی کرده که نادیده‌ها را هم بی‌کم وکاست،همانطور عمل کرده که اگر دیده بود، عمل می‌کرد. 📚کتاب در میان روضه هایت زندگی کردن خوش است.
زن اگر بنده خدا باشد، در برابر شوهرش اهل ناز هست، اهل اعتراض نیست. زن هم مثل مرد نیاز دارد؛ اما زنی که بنده خداست خُلقی بساز دارد. اگر دنبال ریشه صبوری یک زن میگردی، آن را در میان رشته های احساسی جستجو کن که خدا تار و پود وجود زن را از آنها بافته. رباب هم یک زن بود. حسین(ع) اصغرِ رباب را خرج خدا کرد. آیا کسی شنیده که رباب لب به اعتراض گشوده باشد؟ رباب تو مگر مادر نبودی؟ مادرها، مگر معدن عاطفه نیستند؟ پس چرا این قدر صبوری رباب؟!
وایــه 🇵🇸
زن اگر بنده خدا باشد، در برابر شوهرش اهل ناز هست، اهل اعتراض نیست. زن هم مثل مرد نیاز دارد؛ اما زنی
. برخی از ما خوابمان، استراحتمان که بالا و پایین میشود، زبان در دهانمان مار میشود و نیش میزند؛ گلایه هایمان بالا میرود و روی سر همسرانمان فرود می آید. تو فرزند شیرخواره ات را به خواهر همسرت دادی و او با خنجری دریده برگشت. چرا گلایه نمیکنی؟ کمی لب به گلایه باز کن! شاید دلت اندگی آرام بگیرد. نکند گلایه ای نداری که سکوت کرده ای؟ یا شاید بغض شکوه هایت را فرو خورده ای! مگر عیبی دارد که زن گاهی هم به همسرش گلایه کند، بانو؟! چرا این قدر صبوری رباب؟!
وایــه 🇵🇸
. برخی از ما خوابمان، استراحتمان که بالا و پایین میشود، زبان در دهانمان مار میشود و نیش میزند؛ گلای
. ما گاهی نام گلایه را "ناز کردن" میگذاریم. تو چرا از این نازها نکردی؟ حسین (ع)که خریدار خوبی بود برای نازهایت! گلایه ها گاهی نام دیگری پیدا میکنند : ((درد دل کردن)). نمی شد کمی با حسین(ع) یه درد دل کنی و گلایه هایت را به این بهانه به گوش همسرت برسانی؟! گاهی تکه ای جواهر می دهیم به همسرمان تا مرهمی بگذارد روی زخم زندگی؛ ولی بعداً آن جواهر میشود بهانه ای برای گلایه. بانو! همه جواهرات عالم، قیمت یک لبخند علی اصغرت نبود. چرا تو که آن جواهر نایابت را دادی گلایه نکردی؟ ما چه قدر با تو فاصله داریم؟ 📚کتاب در میان روضه هایت زندگی کردن خوش است.
وا می کند بر روی ما بن بست ها را باب الحوائج شد تا بگیرد دست ها را