ولانگاران 🐀🕳️🧀
🔰مقام معظم رهبری (زیدعزه): «اجازه ندهید عدّهای با تکیه به نام آزادی - که واقعاً باید بر عنوان مظلوم
مقام معظم رهبری (ره):
«من همان روز گفتم، امروز هم میگویم که اگر مردم در انتخابات شوراها شرکت نکردند، بهخاطر این بود که از عملکرد شوراها راضی نبودند. اگر شوراها این دوره خوب عمل کنند، خواهید دید که مردم در دورهی بعد، اگر بخواهند برای شوراها به پای صندوق بیایند، پُرشور خواهند آمد. آنجایی که مردم امید دارند که کاری انجام گیرد، میآیند. وقتی دیدند نه، شوراها خوب عمل نکردند، مردم دلسرد و ناامید میشوند. من تقریباً یک ماه و نیم قبل در زنجان به مسؤولان گفتم که اگر میخواهید مردم در انتخابات شرکت کنند، عملکردهایتان را خوب کنید. اگر مردم عملکردها را ببینند، برای ورود در انتخابات تشویق میشوند.»
۱۳۸۲/۰۹/۲۶
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین
https://khl.ink/f/5703
🦠ولانگاران
🦠@velengaran
هدایت شده از 🔸️راهبری فرهنگ🔸️
در بطن انقلاب جنسی ایرانی
حدود ده سال پیش که تصمیم به ساخت مستند ایکسونامی گرفتم، هیچ وقت فکر نمی کردم به این سرعت ما هم به این نقطه برسیم. اون از علی ضیا و اینم از این
رسیدیم به جایی که خانواده های ایرانی با افتخار و ذوق زدگی شنیع ترین رفتارهای جنسی و کلمات رکیک رو با پوشش های محرک رقاصه های میله تو قمارخونه ها و فاحشه خونه های لاس وگاس تن بچه های طفل معصومشون کنند و اینقدر سِر و بی حس شده باشند از کثرت دیدن این هرزگی ها که بچه هاشون رو تو کلاس های رقص توئرک و هیپ هاپ و این رقص های کثیف و رکیک و یک سره جنسی آمریکایی ثبت نام کنند(لابد به اصرار بچه)، هفته ها تمرینشون بدند، بعد بیارن وسط جامعه با لباسهای نیمه برهنه یک دست روی آهنگی با یه متن کاملا جنسی برقصند و ذوق کنند و پز بدند باهاش.
راستش به نظر خودم یکی از تلخ ترین و سیاه ترین قله های انقلاب جنسی تو ایکسونامی همین بود که بچه های طفل معصوم زیر ده سال بشن ابژه های جنسی و رفتارهای هرزه غیر اخلاقی اینقدر عمومیت پیدا کنه که دیگه برای بعضی ها بخصوص خانم ها جنسی بودنشون اصلا فراموش بشه.
اینقدری که مردد بودم تصویرشو بذارم تو مستند یا نه و چطور می تونم سانسور کنم که هم محرک بودنش کم بشه هم اوج انحطاط معلوم باشه.
نمی دونم این خودجوشه یا پروژه اما من بودم از این والدین که دارند بچه هاشونو فاحشه بار میارند (بدون اینکه بدونند) سلب حضانت می کردم. اینقدر کامم تلخ و قلبم سیاه شد از دیدن این که واقعا بی طاقت شدم ...
بی تفاوت نباشیم، اعلام برائت کنید، از تقاضا برای پیگیری قانونی مهمتره
✍ محسن آقایی
@rahbariefarhang
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻دوگانگی فرساینده؛ گره ناگشودۀ نظام-۴
🖊مهدی جمشیدی
۱. شهید بهشتی مینویسد دوگانگی میان مدیران کشور، به اختلاف دو «بینش» مربوط میشود. سخنگفتن از «بینش» به این معنی است که تفاوت، نه در سطح «سلیقه»، بلکه در سطح «ارزشها» است و ازاینرو، نمیتوان آن را طبیعی دانست. این وضع، مَرَضی است و باید علاج شود و نباید آن را به تکثّر طبیعی نسبت داد. بهبیاندیگر، وجود دو نوع «عقلانیّت» در درون حاکمیّت سیاسی، امور را قفل و دچار نوسان میکند و مجال پیشرفت را میستاند. آری، در «عرصۀ عمومی» باید عقلانیّتهای گوناگون، حضور داشته باشند و با یکدیگر به گفتگو و رقابت بپردازند و استدلالهای خویش را عرضه کنند، اما «عرصۀ رسمی»، چنین حکمی ندارد. در عرصۀ رسمی، باید یک نوع عقلانیّت، حاکم باشد تا تعارض و اصطکاک به وجود نیاید. اینکه شهید بهشتی به «دوگانگی فرساینده» اشاره میکند، برخاسته از وجود دو نوع عقلانیّت متفاوت در درون حاکمیّت است و روشن است که عاملان این دو نوع عقلانیّت، با یکدیگر دچار اصطکاک و تنش میشوند. حاصل این وضع، فرسایش قدرت در درون قدرت است؛ یعنی قدرت، در باتلاق تعارض و تضاد فرو میافتد و سرگرم خویش میشود و نمیتواند وضع جامعه را بهبود ببخشد.
۲. دولتهای دهههای اخیر که برآمده از لیبرالهای مذهبی بودهاند، هرچند در چهارچوب سازوکار قانونی به قدرت سیاسی راه یافتند، اما عقلانیّت دیگری را در برابر عقلانیّت رسمی تعریف کردند و به این عنوان که برآمدنشان، حاصل رأی و ارادۀ مردم بوده، کوشیدند الزامات و اقتضائات عقلانیّت خویش را بر ساختار رسمی تحمیل کنند. بهاینترتیب، همواره کشمکش مشهود و ملموسی میان بسیاری از دولتها و ارزشهای رسمی، وجود داشته اشت و این دولتها، همچون نیروی گریز از مرکز عمل کردهاند. روشن است که نمیتوان انتظار داشت که دولتها، یکسان و مشابه باشند، اما نباید تفاوت آنها در حدی باشد که بتوان از عقلانیّت متفاوت سخن گفت، در تجربۀ دهههای اخیر، شاهد ظهور و قدرتگیری دولتهایی بودهایم که جهتگیریهایشان به ساختارشکنی نزدیک بوده است. این دولتها، ضدساختارهایی در درون ساختار بودهاند؛ چنانکه آیتالله خامنهای در توصیف تجربۀ دولت اصلاحات، تصریح کردند که در پی آن بودند که سکولاریسم را در قلمرو رسمی، رایج سازند و این یعنی مخالفت با بنیان هویّتیِ انقلاب اسلامی. این تفاوتهای حداکثری نسبت به ساختار رسمی، عادی و طبیعی نیستند و فقط در هر دوره، ما را به نقطۀ صفر بازمیگردانند.
۳. امام خمینی در دورۀ ده سالۀ حکومتش، دو نیروی سیاسیِ بسیار مهم را حذف کرد: یکی بازرگان که جریان نهضت آزادی را نمایندگی میکرد و دیگری، منتظری که حامیِ نیروهای منتقد سیاسی بود. این دو، هرگز فعّالیّت مسلحانه انجام ندادند و لشکرکشی خیابانی و فتنه و ... به راه نینداختند، ولی امام خمینی بهصورتی قاطع و مطلق، هر دو را از عرصۀ سیاسیِ انقلاب، حذف کرد. بازرگان بهگونهای محدود شد که حتّی اجازۀ تشکیل حزب نیز نیافت، و منتظری نیز علاوه بر عزل از قائممقامی، حتّی از اظهارنظر سیاسی نیز منع گردید و به درسوبحثِ حوزوی، محدود گشت. در دورۀ زعامت آیتالله خامنهای نیز بخشی از نیروهای اصلاحطلب و نیروهای اعتدالگرا که در فتنه، فعّالیّت عملی داشتند، کنار گذاشته شدند. از سوی دیگر، اگر خودِ مردم در دورههایی، جریان سیاسیِ خاصی را برای استقرار در دولت و مجلس انتخاب میکنند و به این واسطه، یک جریان سیاسی، غالب میشود، نباید انتخاب مردم را به ارادۀ آیتالله خامنهای نسبت داد. با این حال، کسانی به دلیل ضعفنفس و لجاجت، اصرار دارند که شکستهای اجتماعیِ خود را به معنیِ حذفِ مهندسیشدۀ خویش از عرصۀ سیاسی معرفی کنند، امّا واقعیّت، عبور مردم از اینان است.
۴. مطهری به نهضت آزادی به چشم کاتالیزور دورۀ گذار مینگریست؛ چراکه پس از بازگشت از سفر به نوفلشاتو نیز به سرآمدان انقلابی گفته بود نگرانم که نهضتیها، امام را دوره و محاصره کنند. بااینحال، ناچار شد که به طور موقت، قدرت را در اختیار اینان قرار بدهد؛ هرچند در هفتۀ پایانی حیاتش گفته بود که باید دولت موقت را «دولت کودنها» نامید، چون تصوّر میکنند که در مقابل امام، اعتبار و وزانتی دارند. مطهری وعده داده بود که مقدّمات برکناری بازرگان را فراهم خواهد کرد، اما شهادت، او را از صحنه برچید. بهشتی نیز نهضت آزادی را جریان اصیل اسلامی نمیدانست و میگفت ما همواره به دلیل حضور نهضت آزادی در قدرت، دغدغۀ انحراف انقلاب از مسیرش را داشتیم.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از بر پا
همه قوای نظام!
عقب نشینی غیرتاکتیکی ممنوع
عقبنشینی های غیر تاکتیکی فقط در عرصه نظامی رخ نمیدهد، اگر دستگاه قضایی شما به گونه ای برخورد کند که عموم جامعه برداشت رفتارهای غیر عادی از آن کنند، چه در قصه چای دبش که به دولت رییسی اتهام زدند و اگر سکوت دولت مظلوم وقت نبود، بلوایی بسیار بزرگتر از آنچه رخ داد بین قوا شکل میگرفت، چه در دستگیری چهارتا توییت باز فاسد دم انتخابات در حالیکه خبری از جلب کسانی که به آنها اطلاعات میدادند و پشتیبانیشان میکردند نشد، چه در تبدیل غیر عادی حکم افساد و اعدام به حکم آزادی کسی که هجومهای رسانه ایش به ایران جلوی چشم همه رخ داده بود، چه در احکام مضحک یکی دو ملیونی برای کسانی که فساد رسانه ای و ترویج کشف حجاب میکردند، همه و همه نشان عقب نشینی های غیر تاکتیکی از اقتدار قوه قضائیه در تحقق عدالت است. این همه رفتارهای غیر عادی که در دم و دستگاه آقای اژه ای رخ میدهد، خدا نکند به عقوبت الهی منجر شود که آتشش دامن همه ما را خواهد گرفت.
عقب نشینی های غیر تاکتیکی را در فضای نظامی فقط نباید دید، همین وضع بلبشو و رها که در حوزه لباس و سبک زندگی مشاهده میکنیم، که راه رفتن در خیابانهای تهران را تبدیل کرده به یک غصه دائمی برای مومنین، باعث عقوبت الهی خواهد شد.
آن رها کردن حکمرانی مجازی و شرایط سخیفی که در این عرصه حیاتی شکل گرفته و آقای قالیباف و پزشکیان هم رسما در مناظرات میگفتند که اولین اولویتشان در مجازی، برداشتن همین مقدار فیلترینگ و محدودیت است، اینها همه عقب نشینی های غیر تاکتیکی و غیر عادی است که نتیجه اش عقوبتهای الهی است که دامن همه را میگیرد.
کوتاه آمدن از مجازات سخت دشمن هم یکی از مصداقها است که البته در بیان و ذهن عدهای با هزار توجیه وجود دارد و امید ما است که اینها کمترین اثری در دستگاه تصمیم سازی کشور در این حوزه نداشته باشند.
عقوبت الهی، غیر از نتایج منفی عادی است. عقوبت الهی بلاهایی است که قدرت مقابله با آنها را نخواهیم داشت مگر به وسیله توبه و اصلاح عملی.
راه حل چیست؟
مثل همیشه ما نیاز به جریانی رشد یابنده داریم از جوانان انقلابی مطالبهگر، که البته در عین عقلانیت و اخلاق و نه نادانی و تحجر و بی اخلاقی، اما مقابل کوچکترین عقب نشینی های غیر تاکتیکی در مسیر حرکت انقلاب بایستند و در این راه تلاش و مبارزه کنند مثل شهدا.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از یک طلبه معلم ( مهدی جلالیان )
اربعین دو گروه را مشغول کرده...
خادمان و زائران...
احتمالا امام زمان عج یارانش را بیشتر در گروه خادمان میجویند...
به چای ریزها امید بیشتری برای یاریست تا چای خورها...
به آنان که سایبان زدند و موکب ساختند امید بیشتریست تا آنان که زیر سایبانها و در مواکب استراحت کردند...
به بچههای آشپزخانه تا بچههای سر سفره...
به ماموران تامین امنیت تا راهپیمانان خاطر جمع...
به پول خرجکنها تا مصرف کنندگانی که نوش جانشان...
گفتم امید بیشتر که فکر نکنی از آن پیر و جوانان و زنان و مردانی که در این گرما به عشق حسین سلام الله علیه طی طریق میکنند، ناامیدم...
و البته به برخی زیارت نرفتهها هم امیدی هست...
@Takhteh_siah
هدایت شده از یک طلبه معلم ( مهدی جلالیان )
❇️ تحلیلگر فرهنگی تربیتی یا وکیل مدافع بیادبها...
امروزه با تعجب شاهد رواج تحلیلهای فرهنگی و تربیتی هستیم که در تحلیل رفتارهای غلط برخی نوجوانان و جوانان، همهی کاسه کوزهها را سر والدین و مدرسه و معلمین و حاکمیت میشکنند و جوری از والدین و معلمین و ... انتقاد میکنند که گویی خود آن نوجوان، هیچ قدرت تشخیص و اراده از خودش ندارد و رباتی بیش نیست...
این مثلا روانشناسان یا جامعهشناسان و مربیان تربیتی خواسته یا نخواسته نوجوان گستاخ در مقابل دین ، قانون ، خانواده ، معلم و حتی پلیس را مظلوم معرفی میکنند و در مقابل والدین و معلمان و حاکمیت را ظالم، و بدین صورت آنها را در انجام خلاف شرع و عرف و قانون جریتر میکنند.
با این تحلیلها روزبروز شاهد کاهش ابهت والدین و معلمان و پلیس خواهیم بود و جسورتر شدن خلافکاران در خلافکاری...
روزبروز دست و زبان والدین و معلمان و پلیس را بستهتر و دست بیادبان و مجرمان را بازتر خواهیم دید.
جالب آن است که گاهی خود والدین و معلمان همتحت تاثیر این تحلیلها دچار عذاب وجدان افراطی میشوند و از نوجوان متخلف عذرخواهی هم میکنند.
کمکم در ذهن برخی پلیس و معلم حق برخورد مقتدرانه ندارد و باید در کمال احترام و با خواهش و تمنا مجرم و دانشآموز بیادب را دعوت به همراهی و همکاری کند، ولی متخلف حق تمرد و اهانت به پلیس و معلم را حق مسلم شهروندی و دانشآموزی خود میشمارد...
نشانههای این مساله کاملا هویداست، علی الخصوص برای کسانی که خاطراتی از ابهت پدرها و معلمین و پاسبانهای سابق دارند...
پ.ن: نمیخواهم همهی والدین و معلمین و پلیسها رو تبرئه کنم...
@Takhteh_siah
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻طبقۀ متوسط بهمثابه دلیل چرخش:
استحالۀ منطقِ فرهنگیِ انقلاب
🖊مهدی جمشیدی
۱. آقای سیدعباس صالحی که به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ به مجلس معرفی شده است، دیروز در نطق خویش گفت جامعۀ ما تغییر کرده و از جمله در اثر دانشگاه، «طبقۀ متوسط» نیز گسترده شده که منتقد است و میخواهد با بیرون در ارتباط باشد و در مقابل، ما نمیتوانیم این طبقه را نادیده بگیریم. ایشان به سبک محافظهکارانۀ خویش، روشن نکرد که: طبقۀ متوسط، چه خصوصیاتی دارد و به چه اموری نقد دارد و در پی چیست؟ اینکه باید تحوّل اجتماعی را دید یعنی باید خواستههای طبقۀ متوسط را برتابید و به آنها گردن نهاد یا باید طریق دیگری را در پیش گرفت؟ این تحوّل اجتماعی که ایشان از آن سخن گفته، جهت درست دارد یا باید فعالانه با آن مواجه شد و تسلیم نشد؟ سخنان ایشان، در حد یک طرح مسألۀ بسیار کلّی و مبهم بود که مخاطب را در سردرگمی نسبت به موضع ایشان فرومیبرد؛ درحالیکه ایشان در معرض انتخابشدن است و باید باصراحت، مشخص کند که در مقام کارگزار عالی، چه تدبیری در دست دارد.
۲. «طبقۀ متوسط»، اصطلاحی است که بیش از هر چیز، معطوف به مرتبت اقتصادی است و به لایهای از جامعه اشاره دارد که در میانۀ فرادستان و فرودستان نشستهاند و نه غنی هستند و نه فقیر، اما کاربرد این تعبیر در ایران و در میان روشنفکران سکولار، بیشتر بر «سبک زندگیِ فرهنگی» دلالت دارد و حامل این امر است که طبقۀ متوسط در اینجا، مایل به ارزشهای فرهنگیِ غربی هستند و به درجات مختلف، از آن اثر پذیرفتهاند؛ یعنی کسانیکه هویّت بینابینی و یا بهطور کامل، تجدّدی دارند و به ارزشهای فرهنگیِ حاکمیّت، متعهد نیستند. در این روایت، نزاع اصلی در ایران که موجبات شکاف دولت و ملّت را فراهم کرده، میان همین لایۀ اجتماعی و حاکمیّت است و چون این لایۀ اجتماعی، تصمیم نهایی خویش را گرفته و دیگر، الگوها و سرمشقهای رسمی را برنمیتابد، حاکمیّت باید عقبنشینی کند و «تنوّع» و «تکثّر» را به رسمیّت بشناسد. بنابراین، اقدام حاکمیّت، همین است که قرائت رسمی از فرهنگ را کنار بگذارد و عرصۀ عمومی را به حال خویش رها کند و معیارها و قواعد فرهنگیِ رایج و رسمی را کمرنگ کند. واقعیّت فرهنگی در جامعۀ ایران، مسیر متفاوتی از خواست حاکمیّت را انتخاب کرده و حاکمیّت نیز، چارهای جز پذیرش ندارد و نباید مقاومت کند. کسانیکه میگویند باید طبقۀ متوسط را دید، مقصودشان از «دیدن»، همین «تغییر منطق فرهنگی» است؛ یعنی باید پذیرفت که بیش از این نمیتوان و باید در خودِ قواعد فرهنگی – از جمله اصل حجاب و حد حجاب – و نه در روش تحقّق اجتماعیشان، تجدیدنظر کرد.
۳. آقای صالحی، به طرح مسألۀ کلّی و مبهمش، وضوح و امتداد تجویزی نبخشید، چون میدانست که در موقعیّت رأیگیری از نمایندگان، باید به گفتارِ اینچنینی بسنده کرد و پیشتر نرفت و به جزئیّات مناقشهبرانگیز و عینیّات اختلافی، اشاره نکرد؛ بلکه حتی در کرسی وزارت فرهنگی نیز باید مسیر «تغییر منطقِ فرهنگی» را به صورت نامحسوس در پیش گرفت و زیرپوستی و پنهانی، به ارادۀ تجدّدیِ طبقۀ متوسط، رسمیّت داد. مقصود این جریان از «بهبودخواهیِ تدریجی»، همین است باید آرمانهای تجدّدی را در لفافه و گامبهگام به اجرا درآورد و حسّاسیّتها و مخالفتها را برانگیخته نکرد. این عبرتی است که جریان اصلاحات از تجربۀ دولتیاش در نیمۀ دوّم دهۀ هفتاد آموخت و در اثر آن، قدرت را باخت. اینک، این جریان، بیآنکه از «ارزشهای تجدّدی»، بریده باشد و رو به سوی مدینۀ فاضلۀ انقلاب اسلامی آورده باشد، تنها در «روشهای رادیکالِ» خویش، بازاندیشی کرده است. این سازوکار جدید، کسانی را میفریبد و دچار این توهم میکند که اصلاحطلبیِ سکولار، هدفهای خود را تغییر داده است. اصلاحطلبان، انقلابی یا ملایم نشدهاند، بلکه عاقل و زیرک شدهاند. آقای صالحی، اصلاحطلبِ شناسنامهای و سیاسی نیست، اما روشن است که از گذشتۀ فکریاش، بازگشته و همبازی اصلاحطلبان شده است. هر چند بازی او، حداکثری و حاد نیست، اما همین اندازه نیز برای اصلاحطلبان، غنیمت است و مقدّمهایست برای طرحهای فرهنگیِ بزرگتر در زمانهای که امکانهای سیاسی، مساعدتر باشند. اینان کارگزارانِ تغییر منطقِ فرهنگیِ حاکمیّت هستند؛ بناست ارزشهای انقلابی، با ارجاع به روایتی از جامعۀ ایران که طبقۀ متوسط را غالب و شورشی و گسسته از حاکمیّت، تصویر میکند، کمرنگ و رقیق بشوند. باید جامعۀ ایران، بحرانی و اضطراری و مشوّش معرفی شود تا بر اساس این فشار از پایین، شرایط سیاسی برای چانهزنی از بالا فراهم آید. احساس میکنند که کارآمدتر از لشکرکشی خیابانی و یا انتخابات، ارجاع به واقعیّت اجتماعیِ روزمرّه است که میتواند نظام را به انفعال و عقبنشینی وادار کند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از حمید رسایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ جایی در جهنم
آقای پزشکیان! اون عدد الان شده ۹۱ میلیون ایرانی + ملتهای مسلمان و مستضعفی که نگاهشان به جمهوری اسلامی ایران است.
🔺کانال حمید رسایی🔻
@rasaee
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۴
لیبرالیسمِ مذهبی در لفافۀ اسلام رحمانی
🖊مهدی جمشیدی
۷. لاجوردی در وصیّتنامهاش از یک طرح سیاسیِ کلان مینویسد که حتّی استحالۀ حوزههای علمیّه را نیز دربرمیگیرد: «منافقين انقلاب ... در حوزههای علميّه به فقه و فقاهت روی میآورند تا مسير فقه را عوض کنند.» روشن است که استحالۀ انقلابی که «اسلامی» خوانده میشود، جز از طریق «بازاندیشی در دینفهمی»، میسّر نیست و باید با قبض و بسط تئوریک شریعت و ساختهوپرداختهکردن تفاسیر لیبرالی از اسلام، بستر استحالۀ نظام سیاسی را فراهم کرد. این اقدام، نیروهای حوزویِ متناسب با خویش را میطلبد؛ یعنی باید کسانی از درون خودِ حوزههای عملیّه، بساط تجدیدنظر در دینفهمی را پهن کنند و با رویکرد التقاطی، اسلام را به لیبرالیسم پیوند بدهند و التقاطیاندیشی به جریان حوزوی تبدیل شود.
چنین اقدامی با سلسه مقالات عبدالکریم سروش در «ماهنامۀ کیان» آغاز شد؛ مجلهای که برآیند اندیشههایی بود که در حلقۀ کیان، پدید میآمد و از طریق این مجله به جامعه عرضه میشد تا مقدّمات نظری و معرفتیِ تجدیدنظر سیاسی و گذار از عهد انقلابی، شکل بگیرد. در این حلقه، جمعی از روحانیان نیز حضور داشتند و حضور اینان نشان میداد که همچون گذشته، شکاف روحانی/ روشنفکر، فعّال نیست، بلکه نیروهای لیبرال، فارغ از هویّت صنفیشان در کنار یکدیگر نشستهاند و در طرح استحاله، همداستان شدهاند. در این دوره، چپ مذهبی از اندیشههای مارکسیستی به سوی اندیشههای لیبرالیستی غلتید و در دانشگاه و حوزه، یارگیری فکری و جبههسازی ایدئولوژیک کرد. این بذر، نشانده شده و در کمتر از یک دهه، ثمر داد و دولت اصلاحات به قدرت رسید. آن آغاز معرفتی، این انجام سیاسی را در پی داشت.
در ابتدا، سخن از «نواندیشی دینی» بود و بعدها نیز «اسلام رحمانی». این روایت، از هر جهت در مقابل اسلام سیاسی یا اسلام انقلابی قرار داشت و میکوشید موقعیّت اجتماعی آن را تضعیف کند. جریان لیبرالیسم ایرانی برای پیشروی سیاسی و اجتماعی خویش، محتاج استدلالها و توجیههای شبهدینی بود تا جامعه را با خود همراه سازد. دههها در راستای این بازاندیشی ساختارشکنانه، ادبیّات لیبرالی تولید شد و پارهای از نیروهای حوزوی در جهت تثبیت آن کوشیدند. از یک سو، حلقۀ منتظری در قم فعّال شدند و جسارت اظهارنظر یافتند و از سوی دیگر، گروهها و گروههای لیبرالِ حوزوی و روحانی مانند مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه شروع به همراهی با خطی کردند که در حلقۀ کیان آغاز شده بود. لیبرالیسمِ معمّم، با تمام ظرفیّت خویش در قم به تکاپو افتاد و کوشید در قم و از قم، «آنتیتز نظام» را تولید کند. گاهی نیز برای تحقیر وجوه انقلابیِ قم، حوزۀ نجف را در برابر حوزۀ قم نشاندند و آن را ستایش کردند و تجربۀ قم را در همراهی با انقلاب، سرزنش نمودند. اکنون نیز لیبرالیسمِ معممّ در قم، بهشدّت در تکاپوست و در قالب اسلام رحمانی، لیبرالیسمِ مذهبی را میستاید. هستۀ تئوریک و طرّاح لیبرالیسمِ مذهبی که تهراننشین است، به این راهبرد دست یافته که اگر انقلاب از قم آغاز شد، ضدانقلاب نیز از قم آغاز خواهد شد و باید در سایۀ بازاندیشی در فهم دین، گذار از انقلاب و ایدئولوژی انقلابی را تحقّق بخشید.
اگر در دهۀ پنجاه، تنها تعداد اندکی «مارکسیستِ معمّم» همچون حبیبالله آشوری و اکبر گودرزی بودند و حوزه بیشتر نظارهگر بود تا کنشگر، اما امروز، موجی از «لیبرالِ معمّم» شکل گرفته است. کافیست به تجربۀ اغتشاش اخیر بنگریم و تأمّل کنیم که بسیاری از شبههها دربارۀ حجاب و الزام اجتماعی به حجاب، در کجا متولّد شدند و چه کسانی برای آنها، توجیه دینی یافتند. بر اساس این تجربه باید تصریح کرد که بخشی از نیروهای حوزوی، از فقه امام صادق - علیهالسلام - به فقه جان لاک، گذار کردهاند و فقاهت ناانقلابیشان به فقاهت لیبرالی تبدیل شده است. در برابر این جریان، آیتالله خامنهای تصریح کرد که «اسلام رحمانی»، همان معارف نشأتگرفته از لیبرالیسم است و نه اسلام واقعی. اینان برای التقاط اسلام با لیبرالیسم، تعبیر اسلام رحمانی را بافتهاند تا هم حسّاسیّتبرانگیز نباشد و هم جذاب باشد، اما در عمل، اسلام را به نفع لیبرالیسم، مصادره میکنند. به مناسبتی دیگر، آیتالله خامنهای گفت حوزۀ غیرانقلابی به درد نمیخورد. این عبارت، حاکی از آن است که نیروهای حوزویِ بریده از انقلاب و ایستاده در برابر آن، در هر سطحی که باشند، حضور و فاعلیّتشان در نهایت، مضر و مخرّب خواهد بود. به سخن لاجوردی بازگردیم که نوشته است منافقان انقلاب به دنبال تغییر دادن مسیر فقه هستند؛ یعنی میخواهند فقهی که خلوص معرفتی و تعهّد سیاسی نسبت به انقلاب دارد را کنار بنهند و فقهی را ببافند که غایتش، خدمت به بسط لیبرالیسم است.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از بر پا
ترابی نماینده مجلس گفته:" تعطیلی شنبه ها را دوباره در دستور کار گذاشتیم، کشور از افراطی گری آسیب میخورد. "
مشکل اتفاقا از آسیبهایی است که خوردید، آن قدر خوردید که دارید بالا میآورید. آسیب یعنی این ذهن بی اندیشه و بی مبنای شما که حالا حالاها خروجیش آزار میدهد همه را.
آسیب یعنی قدم به قدم عقب رفتن، کوتاه آمدن، آسیب یعنی مقابل فرهنگ ایمانی ایستادن و به سبک زندگی غربی چشمک زدن.
آقای قالیباف! بوی گند عقب نشینی از مجلس میآید. این رفتارها و سخنان انقلابی گری نیست. عاقل آن است که فضا را از لج و لجبازیهای کودکانه نجات دهد.
راستی چه خبر از حکمرانی مجازی؟ چه خبر از قاعده و اقدام برای لخت و مکشوفه چرخیدن در تهران و سگ گردانی؟ چه کار میکنید کلا؟
آن از وضعیت رای دادن مجلسیان به اغتشاشگران و فتنه گران، این از وضعیت اولویتهایشان در قانون گذاری.
آن وقت مرجع تقلید ما باید دوبار نامه بنویسد که این وضعیت را تمامش کنید.
با وقاحت کامل دم از ادامه دادن مسیر میزنند و مخالفین را به افراطی گری متهم میکنند؟ کاش نگاه کنند ببینند غربگراهای قبلی کجا هستند، و چطور از همه تحولات دنیا بیرون پرت شده اند و مردم هم محلشان نمیگذارند. خدا میداند تصفیه نشوید عاقبتتان همان خواهد شد.
حوزه کجا است که از مرجعیتش دفاع کند. مرگ گرفته جامعه مدرسین را؟
این نرمش های غیر قهرمانانه را کی رها میکنید؟
بس کنید، شما را به خدا بعد از شهادت رییسی عزیز این قدر نمک به زخم حزب الله نپاشید.
خون به دلمان کردید از این همه انفعال.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻انقلابیهایی که استحاله شدند:
تحجّر ما، یا تجدّد آنها؟!
🖊مهدی جمشیدی
۱. برخی میگویند نباید «برچسب» زد و مقصودشان این است که از جمله نباید تعبیر «لیبرالهای مذهبی» را به کار برد. من تعبیر «لیبرالهای مذهبی» را از استاد مطهری آموختهام و میدانم که تحلیل جهان انسانی و اجتماعی، مبتنی بر «مفاهیم» است. ما با مفاهیم سخن میگوییم. این «مفاهیم» را نمیتوان با تعبیرِ منفیِ «برچسب»، کنار زد. این مفاهیم - یا به بیان منتقدان، برچسبها - اگر تطبیق بر مصداق دارند، خطا نیستند. نباید گفت مفهوم به کار نبرید، بلکه باید دلیل بر «انطباق مفهوم بر مصداق» طلبید. برخی به جای اینکه در مقام اثبات و ابطال «کیفیّت انطباق» باشند، بیدرنگ تعبیر برچسب را به کار میبرند تا «سنخبندی» نشوند و در «بیمکانی» و «بیموقعیّتی»، حس آرامش داشته باشند. میخواهند تولید گفتار کنند اما در «جا»یی قرار نداشته باشند و فقط بتوانند به دیگریهای ثابتشده و مستقر، حمله کنند. در این روش گفتگو، ما با حریفی مواجه خواهیم بود که سیّال و ژلهای است و در سایۀ ابهام و تاریکی نشسته است. ازاینرو، او میتواند به نقد ما بپردازد، ولی ما باید نظارهگر و منفعل باشیم؛ چون طرف مقابل، «تعیّن» و «استقرار»ی ندارد که بتوان آن را به چالش کشید. بههرحال، تردیدی در میان نیست که تبیینهای علوم انسانی، خواهناخواه، برآمده از مفهومسازیها هستند و اگر علوم انسانی با معرفت عامیانه، دو تفاوت داشته باشد، یکی از آنها، همین مفهومسازیهاست.
۲. من با بخشهای دگرگونشدۀ جریان انقلابی، گفتگو کردم و به نتیجه نرسیدم؛ چون مسأله، «سلیقه» نیست و به واقع، به «دو نظام فکریِ مختلف» تبدیل شدهایم. جریان انقلابی، دو لایه شده است و این یک واقعیّت است. هیچیک از دو طرف، همدیگر را قبول ندارند و برنمیتابند. این شکاف فکری، یک حقیقت است و قابل تقلیلدادن به سلیقه نیست. وضعی که پدید آمده بدین صورت است که پارهای از جریان انقلابی در طول دو دهۀ اخیر، به سوی فضای فکریِ اصلاحطلبی، گذار تدریجی داشته و هویّت جدیدی به دست آورده است. ازاینرو، ما اکنون در مواجهه با این بخش از جریان انقلابی، باید به همان اشکالها و مناقشههایی پاسخ بدهیم که جریان اصلاحطلبی از دهۀ هفتاد به این سو، مطرح کرده است. برایناساس، مشاهده میکنید که مناظرهها و مواجهههای این بخش استحالهشده از جریان انقلابی با جریان اصلاحطلبی، به تضارب و تقابل جدّی نمیانجامد و این دو در بسیاری از زمینهها، توافق فکری دارند. روشن است که جریان اصلاحطلبی، همچنان بر بنیانهای فکریِ آغازین خویش، وفادار است و تعدیل نشده، پس این بخش از نیروهای انقلابی هستند که به آنها نزدیک شدهاند.
۳. بزرگترین مسألهای که در دو سال اخیر، به گسست درونیِ فزاینده در جریان انقلابی انجامید، اغتشاش ۱۴۰۱ بود. درحالیکه بخش اصیلِ جریان انقلابی، این اغتشاش را یک توطئۀ بیرونی و طراحیشده قلمداد کرد که معطوف به سبک زندگی است و میخواهد از این طریق، جامعه را در برابر حاکمیّت قرار بدهد، اما جریان اصلاحطلبی که از مدّتها قبل، تحرّکات رسانهای و تخریبی خویش را آغاز کرده بود، ادّعا کرد که از لحاظ عملی، مواجهۀ نظام در قالب گشت ارشاد، علّت این اغتشاش بود؛ و از لحاظ نظری نیز، دیگر باید تکثّر هویّتی و ارزشی را در جامعه پذیرفت و دینداری را اصل و الگو تصوّر نکرد. برای جریان انقلابیِ اصیل، روشن بود که گشت ارشاد، یک بهانه و دستاویز است و نه علّت و ریشه، و مسأله این است که نیروهای تجدّدی، در پی لیبرالیسمِ فرهنگی هستند و منطق «نه به حجاب اجباری»، منطق مخالفت با نحوۀ برخورد و راهکار حل مسأله نیست، بلکه منطقی است که میخواهد با ذهنشوییِ رسانهای، دست تصرّف به سبک زندگی دراز کند. طبق آمار یکی از نهادهای فرهنگی، چهل درصد از کشف حجاب، پیش از واقعۀ ۱۴۰۱ بوده است. این یعنی یک «روند» در طول دهۀ نود در جریان بوده که ارتباطی هم با گشت ارشاد نداشته است. زمانی که گشت ارشاد بود، باز هم کشف حجاب بود و اینک هم هست. کشف حجاب، واکنش به گشت ارشاد نیست، بلکه یک «چالش تحمیلی» است؛ یعنی از بیرون، القا و تلقین میشود. در هر زمینهای میتوان با ارجاع به چند خطای موردی، واکنشی در حد کشف حجاب را مستند به آن کرد و گفت چون چنین کردیم، چنان شد. کسانی در درون جبهۀ انقلاب که کشف حجاب را حاصل گشت ارشاد میانگارند، تصوّری از واقعیّتهای جنگ شناختی و روایتی و رسانهای در دهۀ نود که مستقل از گشت ارشاد به جریان افتاد، ندارند و بیپروا، همان سخنِ جریان سکولار را تکرار میکند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از رحمت الله معظمی
🔴کـاذبتـریـن دوقـطـبـی
➖ مادر دوقطبیهای کاذب در تاریخ انقلاب اسلامی
🌀 کاذبترین دوقطبی از بدو انقلاب تا کنون عبارت است از دوقطبی کاذب دو باند و قبیله سیاسی غربگرا (موسوم به اصلاحطلب) و محافظهکار (موسوم به اصولگرا)
▪️البته این دو قطب کاذب، در درون، یکی هستند، و برخی عناصر مشترکشان عبارت است از:
قدرتطلبی، خشونت، اهانت به منتقد، انقلابیستیزی، منطقگریزی، گفتگوگریزی، دفع حداکثری و نداشتن مرزبندی کامل با دشمن
▪️اما بخشی از دوقطبیهای کاذب متولد شده از این زوج سیاسی از طریق مقابل هم قرار دادن ارزشها👇👇
• دوقطبی کاذب حجاب _ امنیت (با ادعای اینکه اگر دنبال حجاب باشیم امنیتمان صدمه میبیند، لذا با کشف حجاب کنار بیاییم!! ) در حالی که حجاب، امنیتآور است.
• دوقطبی کاذب عدالت _ ولایت در حالی که ولایت، پرچمدار و طلایهدار اقامه عدالت است.
• دوقطبی کاذب اصلحیت _ مقبولیت در حالی که اصلحیت مقبولیتآور هم هست.
• دوقطبی کاذب اصلحیت _ وحدت در حالی که وحدت فقط حول اصلح، قابل تحقق است.
• دوقطبی کاذب مقاومت _ اقتدار در حالی که هزینه مقاومت کمتر از سازش است.
#کارخانهدوقطبیسازیاحزاب
حجت الاسلام رحمت الله معظمی
@r_moazzami
هدایت شده از دکتر محمد سجاد شیرودی🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌خطر لیبرال های مذهبی
اسلام معاویه ای: دوقطبی ایجاد نکنید!
✍ جریان مُرجئه که توسط معاویه حمایت می شد به این معتقد بود که همه خوب اند و بهشتی اند و فرقی بین مذهبی ها نیست، چه با حجاب و بی حجاب، چه رشوه خوار و چه آدم سالم، چه مشروب خور و چه مشروب نخور
میگفتند دو قطبی ایجاد نکنید
🎙رحیم پور ازغدی
© دکتر محمد سجاد شیرودی ...👇
💯📮 @drshiroody
💯📮 @drshiroody
💯📮 @drshiroody
هدایت شده از 🇮🇷 سامانه مردم رسی
1.4M
♨️صــوت خـیــلی مــهــم دکــتــر تــقـوی
❌گـــول ظـاهــر آرام شـهـرهــا را نــخـوریـد
📌 ۱۵ شـهـریــور ۱۴٠۳
📣منتشر کنید...
▪️▪️▪️▪️
🇮🇷 سامانه هوشمند نظارت مردمی، مردم رسی
📩 10004996
🌐 UU1.IR
📮 https://ble.ir/10004996bot
🔰https://eitaa.com/joinchat/1086128478C5be95d2608
♻️بازنشر
به مناسبت ارتحال آیتالله طالقانی (ره)
نظر آیتالله طالقانی درباره حجاب اجباری
هدایت شده از ولانگاران 🐀🕳️🧀
🔰طالقانی آنگونه که هست
#حجاب_اجباری
#آزادی_پوشش
🔸مرحوم آیتالله طالقانی (ره)
🔹۲۰ بهمن ۱۳۲۵
🔰قوانین سخت وضع کنید تا شهوات سرکشی نکند
«بزرگترین جنایت به حیات یک ملت و جامعه، ایجاد کردن محیط شهوانی است که از راه چشم و گوش، مبدأ و عواطف پست را برانگیزد [و] برای از میان بردن علم و ابتکار و ذوق به جمال حقیقی و قدرت مقاومت چنین محیطی یگانه وسیله است. ...
مردمی که بخواهند جامعه را زبون و ناتوان کنند و زنجیر بندگی و رقیت به گردن آنها گذارند، اول بندۀ شهوات پستشان میکنند. چنین جامعهای اگر هر قدرت و اسلحه[ای] در دست داشته باشد، باز زبون است. چون اسلحه را دست به کار میبرد و دست را دل پشتیبانی میکند و دل را اراده از اضطراب نگه میدارد و اراده را ایمان و علم تشخیص نیک و بد ایجاد میکند.
محیط تربیتی باید مبدأ مقاومت و اراده را در برابر مهاجمین به حقوق تقویت نماید تا به موقع چون سد آهنین در مقابل متعدی بایستد و دست بدخواه را قطع کند. ولی برای مبدأ شهوانی ایجاد محیط لازم نیست چون احتیاجات و تقاضاهای طبیعی به طور خودکار شهوات را به کار وامیدارند تا به موقع به انجام وظیفه برای بقاء مزاج و نوع قیام نمایند؛ بلکه باید مجامع تعلیمات اخلاقی تأسیس نمود و قوانین سخت وضع کرد تا شهوات سرکشی نکنند و همۀ قوای انسانی عادلانه وظایف خود را انجام دهند.»
🔰از ظهور محیط پست و تظاهر به فسقوفجور جلوگیری کنید
«دستورات و تعلیمات قرآن کریم... به این جهت دیدن و شنیدن و اقدام به چیزهایی را حرام کرده که انسان را از کمالات معنوی باز میدارد و از اعتدال خارج میکند و آنچه برای درک مدارک کمال و رسیدن به تربیت کامل مؤثر است، واجب نموده. واجب نمودن نماز جماعت و جمعه و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد، برای به وجود آمدن یک محیط تربیتی کامل است و حرمت فسق و فجور، به خصوص تظاهر به آنها و منع نمودن از نغمههای شهوتانگیز و امر به چشمپوشی از نامحرم، همه برای جلوگیری از ظهور محیط پست است.
... در محیطی که همۀ مناظر و شنیدنیهای اطفال معصوم آن شهوات پست حیوانی را برمیانگیزد، مبادی حب معرفت و شرف ناتوان و مقهور است. در چنین محیطی مردمان دانشمند و غیوری که مدافع حقوق باشند، کمتر تربیت میشوند؛ یعنی افراد رشید و مقتدر و مشخص در چنین محیطی نادرالوجود خواهند شد و آن عدۀ اندک همه مقهور عناصر پست هواپرست میشوند.»
#راهامام
بهشتی آنگونه که هست (۱)، (۲)، (۳)
طالقانی آنگونه که هست (۱)
🦠ولانگاران
🦠@velengaran
____________________
منبع:
▫️سلسله جلسات رادیویی درباره تعلیم و تربیت اسلامی، جلسه دوم: نقش محیط بر تربیت انسانها
https://taleghani.org/doc/سلسله-جلسات-رادیویی-درباره-تعلیم-و-ترب
▫️گفتارها؛ در زمینه دین، اجتماع، اخلاق، فلسفه، تربیت، سید محمود طالقانی.
▫️منارهای در کویر؛ مجموعه مقالات آیتالله طالقانی، جلد اول (توحید و استبداد)، محمد بستهنگار، چاپ اول، ۱۳۷۷، انتشارات قلم، صص ۱۲۹-۱۳۳. به نقل از؛ مجلۀ آیین اسلام، سال ۶، شمارۀ ۳، ۲۰ خرداد ۱۳۲۸.
هدایت شده از اصل ۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
🌀 جمعی از مادران نگران، با ارسال نامهای از مسئولان امر خواستند که با قانونمند کردن فضای مجازی از کودکانشان محافظت کنند…
افرادی که حامی این مطالبه هستند، نامه زیر را امضا کنند👇
https://asle8.24on.ir/n/56
#️⃣ اصل هشتم قانون اساسی
https://eitaa.com/asle08
هدایت شده از ولانگاران 🐀🕳️🧀
ای مالک!*
مبادا افراد خوشکردار و بدکردار در نظرت به يك پايه باشند، كه اين شيوه باعث كم رغبتى و دلسردی نيكوكار در نيكى، و جرئتمندی و تشويق بدكاران در زشتكارى است!
و با هر كدامشان همان گونه كه در خور او است رفتار كن و ادبى را كه خودش لازم خود كرده است به او بده، تا خدايت به آن سود بخشد و تو همکارانت را به آن سود بخشى.
از نامه حضرت امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر
#روزپدر
🦠ولانگاران
🦠@velengaran
_________________________
* و لا یکوننّ المحسن و المسیء عندک بمنزلة سواء؛ فإنّ فی ذلک تزهیدا لأهل الإحسان فی الإحسان، و تدریبا لأهل الإساءة علی الإساءة.
و ألزم کلاّ منهم ما ألزم نفسه أدبا منک، ینفعک اللّه به، و ینتفع به أعوانک.
تمام نهج البلاغه، مکتوبات، عهد ۳.
هدایت شده از بر پا
انفجار
🔹انفجار پیجرها در لبنان یک معنای استعاری مهم هم دارد و آن اینکه حقیقت همه ابزارهای تمدن غرب همین است، همه اموری که رام و سربهراه در خدمت من و شما هستند، وقتی بیخشان در دست آنها باشد، هر لحظه ممکن است منفجر شوند و چشمهایت را کور کنند. ما نمیدانیم وقتی آنها موجودیت استکباریشان به خطر میافتد چقدر وحشی میشوند، وحشی تر از آنکه فکرش را بکنید. آنچه در هیروشیما و ناکازاکی دیدید را با هالیوود پنهان کردند اما همین میکیموس پولهای سرگرمکردن بچهها را میدهد اسراییل، تا بچه ها را بکشد. ذاتش را ببینید. میکی موس را میگویم ، همانکه دهه پنجاه و شصت از دیدنش لذت میبردید، آن روز اگر میگفتیم پشت این کارتون زیبا چه جهنمی مخفی شده کسی باور نمیکرد.
🔹پیجر که چیزی نیست، فردا گوشی هایمان منفجر میشود، تلویزیون و رادیو و هواپیما و هلکوپتر و ماشینها و بعد نظامهای حقوقی و قانونی بین المللی و خلاصه همه و همه منفجر میشوند اگر قرار باشد این روح خبیث حلول کرده در آنها را نشانه برویم. روح استکبار. اگر هم این روح جهنمی را رها کنید او هست و همه این تمدن پیکره و بدنش هستند و با همه اینها همه ما را و نسل و دودمانمان را برده و تابع خود میکند و همه را خفه میکند، او هست باور کنیم یا نه، شیطان بزرگ به اندازه یک تمدن بسط دارد، آنها که مظاهر تمدن را نفی میکنند ظاهرگرایانی بیش نیستند،و اما این فقط و فقط جبهه مقاومت است که میداند چه میکند، زدن حاکمیت و ولایت شیطان، این اصل است، همه این ابزارها را تسخیر میکند در مقابل همان شیطان بزرگ و بسط یافته، آری به قول نتانیاهو که در کنگره آمریکا به سناتورهای آمریکایی گفت بعد از ما ، نوبت شما است، او درست فهمید، و البته همه شان میدانند ماجرا از چه قرار است. همان روز اول که خمینی کبیر گفت شاه باید برود معلوم بود این قصه سر دراز دارد.
🔹حالا اگر میبینید پیجرها منفجر میشوند، بفهمید بد زدیم، محکم هم زدیم، همان عملیات وعده صادق ، همان عملیات اربعین حزب الله که پایگاه اطلاعاتشان را در تل آویو زد، همین یک دانه موشک هایپرسونیک یمن، همه نشان داد چگونه قلب تمدن غرب را نشانه رفته ایم، چطور درست نشانه گرفته ایم و درست زده ایم. باز هم میزنیم شک نکنید، هنوز قصه هنیه و فرصتی که برای ضربه ما ساخته، پرونده اش باز است، اما این جنگ نظامی نیست فقط ، تمدنی است سیصد و شصت درجه ای است، و این یعنی همه ما درگیر آنیم بفهمیم یا نه، به چشمهای بسته شده با پیجرهای منفجر شده، قسم.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از توییتر انقلابی
رژیمی که در پیجر بمب جاسازمیکه، در مدیران کشور نفوذی نگذاشته تا اصلاحات را عقب بیندازند و تصمیمات اشتباهبگیرند؟
🗣 S.Amir Sayyah
@twtenghelabi
هدایت شده از شرح حال
احساس میشه یک سری مسئولین اینجور فکر میکنند که جامعه دو قطبی هست، یک قطب انقلابی و یک قطب غیر انقلابی، شما نسبت به دو طرف مسئولی، پس وقتی طیف انقلابی احساستشون گر گرفته تو هم گر بگیر و اصلا گریه کن و شعار بده تا تناسب فضا برای باقی ماندن تو حفظ شود ولی بعد طیف انقلابی را قورباغهپز کن! و برو سر وقت برنامه و زندگی خودت.
باور کنید آنی که شعارش این بود که توافق بد بهتر از هر عدم توافقی است، اگر اسرائیل به ایران هم حمله کند باز میگوید صلح بد، بهتر از هر جنگی است.
آنی که شعارش این بود که آمریکا با یک بمب میتواند تمام قدرت نظامی ما را از بین ببرد، هر اتفاقی هم بیافتد باز کاری نخواهد کرد.
آنی که اسلام و امیرالمؤمنینش فقط یک سری حرفهای رحمانیش است و فقط یک قسمتهای نهج البلاغه را از حفظ میخواند ولی قسمتهای جهاد و مبارزهاش را اصلا نشنیده چه برسد به اینکه حفظ باشد، از دلش معاویه بیرون میآید نه امیرالمؤمنین.
نتیجه اسلام سفارشی نؤمن ببعض و نکفر ببعض در دین جز خواری دنیا و آخرت نیست.
👈 «أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَآءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ الْعَذَابِ»
آیا به بخشی از كتاب [آسمانی] ایمان میآورید و به بخشی دیگر كفر میورزید؟ پس كیفر كسانی از شما كه چنین تبعیضی را [در آیات خدا] روا میدارند، جز خواری در زندگی دنیا نیست، و روز قیامت آنان را به سوی سختترین عذاب باز میگردانند.
@sharhe_hal
هدایت شده از پایگاه خبری اندیشه معاصر
💢مغالطه سخنگوی دولت
📣سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی پیرامون لایحه حجاب، بهطورکلی گفت: معتقدیم کار فرهنگی را با باید و کار سلبی نمیتوان دنبال کرد
🔰 ایشان به خوبی میداند که در فرهنگ باید میان دو موضوع تفکیک کرد:
۱. باور و اعتقاد به یک فرهنگ خاص؛ بایدونباید در این بخش از فرهنگ معنا ندارد؛ چرا که باور و اعتقاد امر قلبی است.
۲. رعایت یک فرهنگ خاص در محیط اجتماعی؛ بایدونباید قانونی در این بخش معنا دارد؛ چون مربوط به رفتار در حوزه عمومی است.
🔹موضوعی که در کشورهای مختلف از جمله ایران در حوزههای مختلف مانند رانندگی و سلامت صورت میگیرد. برای مثال کسی را نمیتوان به اعتقاد و باورداشتن به حرمت شرابخواری مجبور کرد اما میتوان گفت کسی حق رانندگی در حال مستی را ندارد؛ چون سبب تصادف و آسیب به دیگران میشود و حقوق عمومی را پایمال میکند.
✅بر همین اساس، کسی را نمیتوان مجبور کرد که اعتقاد به حجاب داشته باشد اما میتوان گفت کسی حق کشف حجاب در جامعه را ندارد، تا حقوق عمومی در امنیت اخلاقی پایمال نشود.
📎 #دولت
📎 # حجاب
📎 #سیاست_و_اجتماع
🔰پایگاه خبری اندیشه معاصر :
┏━━━━━━━━━🇮🇷┓
🆔 @andishemoasernews
┗🌸🍃 ━━━━━━━━━┛
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 «تئوریسین جنگ»، آمریکاست.
در مقابل آمریکا، ما «تئوری مقاومت» داریم و غربگراها «تئوری تسلیم».
🔰 آیتالله میرباقری:
«تئوریسین جنگ» آمریکاست. در مقابل آمریکا، ما «تئوری مقاومت» داریم و غربگراها «تئوری تسلیم».
غربزدهها اسم تئوری سازش و تسلیم را بهدروغ میگذارند تئوری صلح! و اسم «تئوری مقاومت» را میگذارند تئوری جنگ!
حتماً ما صلحطلبیم، اما صلح پایدار از بستر مقاومت میگذرد، نه از بستر تسلیم و ذلّت.
#تئوری_مقاومت
☑️ @mirbaqeri_ir