این گروهم فقط رمان ها بزنن
سوم👇10000😍8000 فقط رمان ✅
https://eitaa.com/joinchat/2903048424C545f1ee24c
بچه های جاریم بیشتر غذاهای گوشت چرخکده ای میخورن 🤦♀
یه روز پرسیدم :چطوری انقدر هزینه میکنی😢
پوزخند زد😆گفت: مگه بلد نیستی #گوشت_چرخکده_تقلبی درست کنی 😂
حوصله توضیح ندارم گوشیتو بیار تو کانال خانومای زرنگ عضوت کنم👇😅
https://eitaa.com/joinchat/2952396810C91929aa4eb
اینجا طرزتهیه #گوشت_چرخکده_ارزان با طعم اصلی آموزش داده☝️☝️
اینم کانال آشپزی که درخواست داده بودین😍😍
برای ماه رمضان وعده افطار.و.سحر
کلی غذاهای لقمه ای و پخت چند دقیقه ای میزاره😋😋
حتما عضو شین👌💯
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2952396810C91929aa4eb
من ترانهم 24 سالمه.
چند سال پیش #نامزدم منو به خاطر خواهرم ترک کرد. یه شب تو مراسم عروسی یکی از اقوامم، با نامزد جدیدش دقیقا اومدن روبروی من نشستن، نگاهش همش به من بود و دستش تو دست نامزدش.
وانمود میکرد که خیلی خوشبختن...
دیگه #تحمل دیدنشونو نداشتم، از سالن رفتم بیرون و مسير باغ رو در پيش گرفتم، اصلا نفهمیدم کی رسیده بودم #تهِ_باغ❗️
خیلی عجیب #خلوت بود😰😱
خواستم برگردم برم سالن که سروش روبروم ظاهر شد، خنده ی ترسناکی روی لب داشت بهم نزدیک میشد 📵
خواستم از کنارش ردشم که یهو دستمو ...
https://eitaa.com/joinchat/3556245875C0db195ffbf
200 کا پست آزاد
عمومی جز خبری ورزشی آخرین 10000😍
رمان فقط معمولی بزنه 8000✔️
#پیشنهاد_زن_فقیر_به_قصاب ‼️
قصابی بهنام ومعروفدربالاشهرهستم ه همیشهخدا همانصاف رعایت میکردم. دلمخوش بودبه چهاررکعتنمازی که میخوندم
اون روزمغازه خیلیشلوغ بود اخرینمشتری همرفتمنم مثل هرشب مغازهرو مرتبکردم شاگردمنبودکه خانومی بالباسهایرنگرورفته وارد مغازه شدو باصدایظریف ودلنشینی سلامداد سرموبلندکردم بهچهرهخانم جواننگاهی انداختم خانومدودل باصدایلرزونیگفت :حاجیبچههام گشنهان یهکیلوگوشت بهمبده بهازایپولش...نگاهی بهچهرهخانوم انداختمزیباو دلفریببوداینچه معاملهایه یهکیلوگوشت درإزایچی..؟گوشیبرداشتم باخانومم تماسگرفتم...😨😰https://eitaa.com/joinchat/380371634Cf73f12d7b8
#سرگذشتواقعیپروانه
#اگه_میترسی_از_سرگذشت_این_دختر_نیا
تو اون تصادف لعنتی بود که بابام رو از دست دادیم و عزادار شدیم.
چهلم بابام بود و بچه ها رفته تو حیاط بازی می کردن ولی دخترم تو اتاق خوابیده بود یهو دیدم از اتاق اومد بیرون گفتم مامان فدات شه خوب خوابیدی؟
گفت مامان من که خواب نبودم داشتم با پدر بزرگ بازی می کردم😳😰 گفتم دخترم بابا بزرگ که رفته پیش خدا گفت نههه بیااا تو اتاق منتظرمه باز برم بازی کنیم با دخترم رفتیم اتاق با دیدن صحنه عرق سرد نشست رو بدنم اون بابام نبودولی.....😰😨🔞
https://eitaa.com/joinchat/919077371C55c4569e77
#دخترک_با_روح_....🥶😱
📌گسترده ونوس💫🌸
گروه اول👇8000😍
https://eitaa.com/joinchat/2296250404C43a853de42
گروه دوم 👇
عمومی جز خبری ورزشی آخرین 10000😍
رمان فقط معمولی بزنه 8000✔️
https://eitaa.com/joinchat/3016949796C441f887f93
گروه سوم👇،8500😍
https://eitaa.com/joinchat/2903048424C545f1ee24c
.