من آرمین هستم تو سردخانه بیمارستان امام رضا تبریز کار میکنم کارم اینه که متوفیان تحویل از بخش میگیرم و بعد تحویل خانواده هاشون میدم یه روز دم اذان غروب جنازه پسر جوانی آوردن همکارم پاشد کارهاشون انجام بده یهو گوشیش زنگ خورد کارشو سپرد به من رفت بیرون کسی هم نبود فقط من بودم و جنازه پسر جون تو دلم افسوس میخورد که تو جونی فوت شده یهو یه نسیم خیلی خنکی بهم خورد فک کردم پنجره بازه نگاه کردم دیدم نیست بیخیال شدم کاور جنازه رو آماده کردم برگشتم سمت جنازه دیدم که........
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
بابام عاشق #مامانمه😁
جوری ک ازبعدعروسی تاحالا ی شبم جداازمامانم #نخوابیده😜
ولی بعد۲۵سال زندگی مشترک نمیدونم سرچی #دعوای خیلی بدی کردن و دوروز باهم #قهربودن😱
دیشب بابام برای اینکه آشتی کنه هرچی ظرف کثیف بودشست وباکلی منت کشی بلخره با #مامانم_آشتی کرد🥴🤪
که یهو نصف شب #صدای_جیغ وداد مامانم.... 👇👇
🙊 يكم بی ادبه🔞 ولی تَهِ خنده س 😂💦
#خفن ترین کانال طنز ایتا😍🤣
http://eitaa.com/joinchat/549584896C6b82398c7b
میمیری از خنده😂👅
http://eitaa.com/joinchat/549584896C6b82398c7b
هوووووف نفسم بند اومد از خنده🤪😂
💢بمـــال لینکو بیا جوین ندی ضرر کردی👆😁
اون ماده سفید رو تو عکس میبینی؟
یعنی معجزه میکنه 😱
من از شر بند انداختن و لیزر تا آخر عمر خلاص شدم 😊
لینک تهیه فوری و آسان و رایگان ماسک 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1068957726C3b4ce0da37
دیگه خودتون میدونین از وقتی مدارس تعطیل شده و بچه ها بیس چهاری خونن ،هر پنج دیقه یبار میگن گشنمه. شونصد مدل غذای نونی جدید یادگرفتم که دیگه پای گاز خارپاشنه نگیری، از پف فیلم زودتر حاضر میشن غذاهای اینجا😁👇
http://eitaa.com/joinchat/3701800972Cd2b797408d
ینی از املتم زودتر حاضر شد😳😐 بلاخره تو ایتا یجا بدردِ ما مامان بی حالا خورد 😍😂👇
@ideyeghazaei
300 کا پست آزاد
بانوان 🎀
اولین 13,000😍
دومین 11,000😍
معمولی 6000😶
چند وقتی بود شوهرم زیاد بهم بها نمیداد و مدام سرش تو گوشیش بود.تا اینکه یه شب مامانم زنگ زد گفت:دختر عموت لیلا که سرطان داشت فوت کرده و فردا ساعت 8برا مراسم بیاید روستا.صبح با حسام سوار ماشین شدیم چند کیلومتری از شهر تا روستامون فاصله نبود و اومدیم مراسم،خاکسپاری که تموم شد هر چی به حسام زنگ میزدم گوشیش خاموش بود،از چند نفر سوال کردم یکیشون گفت چند دقیقه پیش با یه خانومی سوار ماشین شدند و به سرعت رفتند سمت جاده شهر،تا این حرفو شنیدم به داداشم گفتم فورا منو ببر خونه کار واجبی دارم.چند کلیومتری که از روستا دور شدیم یه مرتبه زیر یه درخت حسام و با یه خانم دیدم که دارن...😱
https://eitaa.com/joinchat/3548053644C47376e14a6
سر گذشت تلخ و واقعی زندگیم😔👆