eitaa logo
👇🏻 تبلیغات گسترده ونوس 👇🏻
1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
331 ویدیو
4 فایل
💥 هو الرزاق 💥 جهت رزرو تبلیغ فقط و فقط 🔴به ایدی زیر مراجعه کنید 👇 خانم ترکی مدیر گسترده ونوس @z_t1369 کانال واریز👇 @venus_variz
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق شوهرم بودم ولی مادر شوهرم سرم هوو آورد منم برای تلافی یک شب رفتم اتاق مادر شوهرم و کاری کردم که دیگه هیچ وقت نتونه.... https://eitaa.com/joinchat/339280200Ce2c4533c9a ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😱😱😱 دلانه👆👆
150 کا پست آزاد عمومی جز رمان کایی 8500😍
📌گسترده ونوس💫🌸 گروه دوم 👇11000😍10000😍8500 https://eitaa.com/joinchat/3016949796C441f887f93 گروه سوم👇8500😍 https://eitaa.com/joinchat/2903048424C545f1ee24c .
کلی تو خونه داشتم😩 جمع کرده بودم بدم که این کانالو دیدم😍 ترفند با شیشه مربا😇 🔑نکات کلیدی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2164129798Cba4f746a31 👆
خداحافظ 😃✋👋 من از شر و و خلاص شدم 😩😎 دوتا ماده رو قاطی میکنی از شر هم راحت میشی واسه همیشه 😍 دستورالعمل👇 https://eitaa.com/joinchat/2164129798Cba4f746a31
بچه های جاریم بیشتر غذاهای گوشت چرخکده ای میخورن 🤦‍♀ یه روز پرسیدم :چطوری انقدر هزینه میکنی😢 پوزخند زد😆گفت: مگه بلد نیستی درست کنی 😂 حوصله توضیح ندارم گوشیتو بیار تو کانال خانومای زرنگ عضوت کنم👇😅 https://eitaa.com/joinchat/133038089C616b958b58 اینجا طرزتهیه با طعم اصلی آموزش داده☝️☝️
120کا پست آزاد بانوان و عمومی جز جوک خبری ها و موزیک🚫 کایی 9000😍
تو اتاق داشتم برای خودم قر میدادم خوشحال بودم که بعد ۳سال این شوهر غیابی رو میخام ببینم که در باز شد و یه پسر ناشناس وارد شد.خواستم جیغ بکشم که به دیوار کوبیدم و جلوی دهنمو گرفت وگفت:_تو کی هستی دیگه تو اتاق من چیکار داری؟با اخم نگاهش کردم شروع کردم به حرف زدن که چیزی از حرف هام نفهمید...کلافه گازی از دستش که روی دهنم بود گرفتم که دادی زد و‌ دستشو کشید عقب:_چته وحشی _وحشی تویی یا من...اینجا اتاق منه نه تو با اخمای در هم نگاهش کردم که لب زد: _تا قبل رفتنم اینجا اتاق من بود.تو کی هستی؟..._عروس خانواده م تو کی هستی با ابرو های بالا رفته نگاهم کرد و چشمک شیطونی زد:_شوهرت...سرش رو خم کرد وکنار گوشم با بدجنسی لب زد....😱🔥 https://eitaa.com/joinchat/4257546242C808e262853
اشاره ای به لباسای که پوشیده بودم کرد و با خنده گفت :شلوار باباتو پوشیدی؟ با صدای خنده بقیه با خجالت سرمو پایین انداختم.خودشو جلوتر کشید و با پوزخند گفت: _الان انتظار داری به عنوان زنم معرفیت کنم؟ اونم توی دهاتی رو؟ دستای لرزونم رو محکم فشار دادم و با صدای که از ته چاه میومد گفتم :آرش من زنتم. پوزخند صدا داری زد و گفت : _تو فقط کنیز من به حساب میایی نه زن من. کافیه بچه به دنیا بیاد تا از خونه پرتت کنم بیرون.لگدی به ساق پام زد که تعادلم رو از دست دادم داشتم روی زمین می افتادم که دستی دور کمرم حلقه شد،که با وحشت به عقب برگشتم با دیدن...❌🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/642777231C387f32c306
200 کا پست آزاد عمومی و رمان ✅ کایی 8000😍
ریپ اولین آزاد تا ۲۵۰کا خالیه❌ .