eitaa logo
👇🏻 تبلیغات گسترده ونوس 👇🏻
1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
330 ویدیو
4 فایل
💥 هو الرزاق 💥 جهت رزرو تبلیغ فقط و فقط 🔴به ایدی زیر مراجعه کنید 👇 خانم ترکی مدیر گسترده ونوس @z_t1369 کانال واریز👇 @venus_variz
مشاهده در ایتا
دانلود
📌گسترده ونوس💫💫 گروه دوم 👇پست آخر تک ریپ 😍17,000 https://eitaa.com/joinchat/3016949796C441f887f93 گروه سوم👇پست چهار 😍12,000 https://eitaa.com/joinchat/2903048424C545f1ee24c گروه چهارم👇پست شش😍 11,000 https://eitaa.com/joinchat/1042546935Cc9bd661d33 گروه پنجم👇پست ده 😍10,000 https://eitaa.com/joinchat/6095116C39c2493197
به خاطر دوست داشتن تن به هر کاری نمیدم 🚫🍃 دختره خوب جوابشو داد 😬✋🏻 بگی حالا نامزدمه.... 🤦🏻‍♀️ یه لحظه زندگیت میوفته تو مسیر بدبختی💔 این فیلم شیطان واقعی رو نشونت میده👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/3201564975Cdccd8f8026
150 کا پست آزاد عمومی جز رمان کایی 8000😍
💯❤️دوسداری مادرشوهرت همش ازت تعریف کنه🤪 💯💜دوسداری انگشت نمای فامیل بشی🤪😇 💯💚دوسداری هنرمندترینِ فامیل شوهرت بشی😇 پس زود بدوووووبیا دلبری کردن رو اینجایادبگیر https://eitaa.com/joinchat/872284600Ca67c00fccb ❌♨️این پیج بابیش از۵۰۰۰ ترفندجالب وکاربردی فقط مخصوص خانمای خوش سلیقه ست😜👸💅💇‍♀ https://eitaa.com/joinchat/872284600Ca67c00fccb
200 کا پست آزاد عمومی جز رمان کایی 8000😍
پنچ سال بود عروسی کرده بودم مجبور شدم بخاطر کار همسرم بیام شهر بزرگی زندگی کنم.واحدروبه رویمون خانوم ۴۰ ۵۰ ساله بود به چشم مادر بهش نگاه می‌کردم چون تنها بود هر روز می‌اومد خونه ما همیشه هم آرایش کرده و شیک پیک باهاش خیلی راحت بودیم تا اینکه هرروز غروب منو به صرف چای دعوت میکرد خونشون درست نیم ساعت بعد برگشتم خواب سنگینی منو می‌گرفت سرشب از خواب بیهوش میشدم یه روز شک کردم مثل همیشه رفتم خونشون چای برداشتم وقتی برا کاری رفت آشپزخونه چای خالی کردم تو گلدون نیم ساعت گفتم خواب میاد دیدم لبخندی زدی رفتم خونه بعد یه ساعت........ https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
😍کیان خیلی حواسش به من بود شایدم داشت بهم ترحم می کرد و این به مذاق زندایی که دختر خواهرش رو واسه کیان لقمه گرفته بود خوش نمی اومد .😒 فردای اونشب کیان اومد دنبالم و ازم خواست باهاش برم. این سردرگمی ها داشت عصبی م میکرد . آخه چرا باید باهاش میرفتم ⁉️ اینو گفتم و کیان با به فرمون کوبید و داد زد : اون بابای بی غیرتت میخواد تورو با اون مردی که شب سراغت اومد ...❌😱 👁‍🗨🔜https://eitaa.com/joinchat/355074477C0f2bee59d7
بساط زهرماری هر شب بابام کار دستم داد❌ آخر شب بود و صدای رفقای بابا بلندتر از هر وقتی بود. تو فکر بدبختی هامون و دعوای صبح مامان بابا بودم که با خودم گفتم به مامانم یه زنگ بزنم ، یادم افتاد گوشی م تو آشپزخونه جا مونده . میخواستم برم برش دارم اما می ترسیدم .😰 مانتویی تنم کردم خاموش بود بی توجه به دوستای بابا که وسط پذیرایی رفتم تو آشپزخونه گوشیم رو برداشتم 😟 داشتم به سمت اتاقم برمیگشتم که یهو که اون روز تو کوچه پا پیچم شده بود رو دیدم با حالت وحشتناکی سمتم می اومد خواستم در اتاق رو ببندم که ...😱👇 👁‍🗨🔜https://eitaa.com/joinchat/355074477C0f2bee59d7
100 کا پست آزاد رمان فقط 👻✅ کایی 8000😍
📌گسترده ونوس💫💫 گروه اول👇8500😍عمومی https://eitaa.com/joinchat/2296250404C43a853de42 گروه دوم 👇8000😍عمومی https://eitaa.com/joinchat/3016949796C441f887f93 گروه سوم👇8000😍رمان فقط ✅ https://eitaa.com/joinchat/2903048424C545f1ee24c .
میگن زنی که داره داره😅 ولی جاریم بدون خرج 😢 همه خونش کارخودشه حتی 😏 بهم گفت کارسختی نبود از اینجا یاد گرفته👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2928017710Cd98aa91c7c