هر روز ڪه
بیدار میشی نگرانی ها
و مشڪلاتت رو با خودت از
اینور به اونور نبر دوست خوبم
به چیزای خوب و زیبا
فڪر ڪن و روزت رو بساز
به این فکر کن که یه خدای
خوب و بزرگ و مهربون
داری که هیچ وقت تنهات نمیزاره
لبخند بزن دوست من
که خدا عاشق لبخند توست😊
#شهیدانہ 🌹
گفتندشھیدگمنامہ !
پلاكهمنداشت ؛
اصلاهیچنشونہاۍنداشت!!
امیدواربودمروۍ
زیرپیرهنیش،اسمشرونوشتہباشھ .
نوشتہبود :
#اگربرایخداستبگذارگمنامبمانم((:
مشتی،
چقدرشباهتداریمبھشون؟!🚶🏿♂💔
دلبکنتاجوننکنی ؛
همینقدرگمنامخریداریمیشن":)!
دنبالکنندههاے فیک‼️
امام حسین دنبالکننده زیاد داشت اما روز عاشورا معلوم شد ۷۲ تاشون واقعے بودن!
باید دید دنبالکنندههاے امام زمان چطورےان؟ حقیقےان یا دروغے؟!
ماتوےکدومدستههستیم؟
دوسـتش مـےڱفتــــــــــــــ:
تــوے مـــدتــے ڪہعــــراقݕــود
وقـــتےمـــےخــــواست بــہڪربلا بــره
روےصـــورتـش چــفیـہ مــےاݩــداختـــــــــــــــ
ومــےگـفتــــــــــ:
اڱــــرݕــہ ݩـامحــرمݩــگاهڪݩے؛راهشـہارتـــــــــــــ بــستـہمیــشہ
#شهیدهادیذوالفقاری
#تلنگر
تاحالابهمُردَنتـونفڪرڪردین
چنـددقیـقہفڪرڪنیم...
خُـبچےداریـم
اعمالمونطورےهستکهشرمندهنشیم
رفیـقهیچڪسنمیـدونہ
۱۰دقیقہبعـدزندهسیـانھ
حالاڪہهستیم خـوبباشیـم
دیگھدروغنگیـم،دیگہدلنشڪنیم...
امامزمـانُدیگھتنہـانذاریـم...(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شایدتلنگر🦋
روزی زن همسایه به در خانه ام آمد. او زنی محجبه وزیبا رو بود که هرچه یاد دارم هیچ یک از عزاداریهای امام حسین"ع" را بدون اشک وگریه نگذرانده بود. وقتی به حیاط می آمد ومی نشست طوری در زیر چادر گریه میکرد که گویی تازه یکی ازاعضای خانواده ش را از دست داده , خلاصه به دم در برای استقبال از او رفتم شرم سنگینی در چشمانش احساس کردم ,از او پرسیدم خیر باشد این وقت صبح با این قیافه چه شده ؟ باصدایی پر از شرم جواب داد: آمده ام حلالیت بطلبم گفتم : چرا؟ گفت: من دیروز ناخواسته غیبت تورا کردم و دیشب خواب دیدم که مرده ام, وقتی به نزدیکی پل صراط رسیدم چندین ایستگاه بود که هر کدام مخصوص به یک گناه بود. یکی دروغ , یکی بد حجابی , یکی راضی بودن همسر, یکی حلال وحرام و آخری غیبت . من همه را با آرامش رد کردم الا ایستگاه غیبت هرچه خواهش والتماس می کردم فایده ای نداشت. می گفتند: ما که نمی توانیم جای دیگران تو را ببخشیم, توباید خودت از آن حلالیت بطلبی, این قدر التماس کردم که ناگهان مردی خوش قامت با صورتی نورانی آمد وگفت: من شفاعتش را می کنم. آرام پرسیدم شما چه کسی هستید؟ فرمود: من حسین ابن علی"ع" هستم . تو اینقدر در عزای من گریه کردی که من شرمم شد وساطتت را نکنم. من مات ومبهوت به ایشان نگاه می کردم بعد به من فرمود: آب دهانت را بیرون بریز , من هم ریختم , آب به شکل جانوری زشت در آمد و فرار کرد تا اینکه از خواب بیدار شدم و تا این موقع که به در خانه ات آمدم گریه می کردم که چطور با تو حرف بزنم , فقط التماس می کنم که از من بگذر , من هم وقتی حال اورا دیدم نتوانستم نبخشم بعد از رفتنش با خود فکر کردم , پس من که این همه به راحتی پشت سر همه حرف میزنم تکلیفم چیست؟ نیت کردم این واقعیت را برای همه بفرستم تا هم از کسانی که غیبتشان را کرده ام حلالیت بگیرم هم کسان زیادی را از عاقبت کارشان آگاه کنم. ای کسی که این پیام را میخوانی اگر من هم روزی نا خواسته پشتت حرف زدم حلالم کن من هم تو را حلال میکنم . همه همدیگر را حلال ڪنیم به خاطر امام حسین"ع" از هم بگذریم . هر چه سریعتر این ڪار را بڪنید زیرا اجل خبر نمے ڪند.
#غیبتممنوع😃
سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:🤔
این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...😐🌹
به نظرنتون کارخوبیه؟؟🤔
کیا موافقن؟؟؟ ✅
کیامخالف؟؟؟؟ ❌
اکثر دانشجویان مخالف بودن!!!❌😡
بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...😏
بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن!!"😤
بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته!!!😰
تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄
همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.🤔
ولی استاد جواب نمیداد...😐
یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی؟؟؟ شما مسئول برگه های ما بودی؟؟؟😡😤
استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...🤔📝
استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟🤔⁉️
همه ی دانشجویان شاکی شدن.
استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین؟⁉️⁉️
گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم😓
درس خوندیم📚📖🖊
هزینه دادیم 💵💶💷
زمان صرف کردیم...🕒
هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝
استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه؟
یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄📄📄
استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد.
صدای دانشجویان بلند شد.😱😱😱
استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!😌
دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم.
برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،
پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه!!؟؟🤔
بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔
چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد!
و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!😔😔😔
تنها کسی که موافق بود ....
فرزند شهیدی بود که سالها منتظر بابایش بود🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#تلنگر
دعاے گنهڪاران وقتے ڪه به عالم برزخ میروند😭پروردگارا مرا به دنیا باز گردان...
ناگهان خبرمیرسد ...
🔈انالله و انالیه راجعون
🎈فلانے ازاین دنیا رفت
📢ناگهانے ویهویی
🎵🚫 سرے به پیجش دراینستاگرام و... میزنے میبینے اے وای؛
پراست ازڪلیپهاوموسیقے ورقص و آوازهاے مبتذل ووو...
💖 اما اثرے از یاد خداوند تبارک وتعالیٰ نیست
❤️ دین وایمان قرآن وعترت وذڪروآیات و احادیث... درپیجش نیست!!!
🖤همۀ پستهایش بیهوده....
⁉️ پرونده این پیج براے همیشه بسته میشه؛ با همه محتویاتش،
⁉️تا در برابر خداے تعالیٰ در روز قیامت با صاحبش حاضر شود.
✔پس خواهر و برادر عزیز،
نوجوان و جوان و بزرگسالان عزیز
⭕️ فراموش نڪن پیج تو "صندوقاعمالت" هست
💬 هرپستی
🎥 هرڪلیپی
📱وهرمطلبے ڪه میزارے تومسئولش هستی
📝 ببین براے بعدازمرگت چے پسانداز ڪردهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷جای شهدا خالی...
ڪودڪ : میخوام برم سوریه دشمنا را بڪشم ...
+عمو : دشمنا چه ڪار ڪردن ؟؟
ڪودڪ : بابامو ڪشتن .
شهید مدافع حرم آل الله ...🕊
🌷شهید اسماعیل غلامی یاراحمدی
🌱
#دخترانههاےآرام😊🌿•°
بہ تمام تازه چادڔی ها بگوییڊ:
فقط یڪ نگاه برایتاڹ مهݦ باشڊ
_آن هم نگاه مادڔانه
حضرت زهڔا (س)❤️
#مثل_الماس💎
#حجاب✨