حس خنک 🍸🍈

ثواب یهویی یکی از این قلب ها رو انتخاب کن ❤️ 🧡 💛 💚 💙 🖤 💜 ❤️ده تا صلوات 🧡سه تا آیت الکرسی 💛پنج بار سوره توحید 💚یک سوره الرحمن 💙یک زیارت عاشورا 💜یک دعای عهد 🖤پنجاه بار اللهم عجل لولیک الفرج یکی از این گل ها رو انتخاب کن 🌻 🌼 🌸 🌺 🌹 🌷 💐 🌻شهید قاسم سلیمانی 🌼شهید محمد بلباسی 🌸شهید محمود رادمهر 🌺شهید احمد محمد مشلب 🌹شهید ابومهدی المهندس 🌷شهید سلمان خدادادی 💐شهید حسین لطفی

ظاهرش عشقِ مجازی ست ... حواست باشد ... پشت این شیشه ی تاریک ... دلِ واقعی است ... #رضا_قاسمی

میشہ‌نگـٰام‌کنی؟ راهت‌شه‌زندگیم چشم‌برندارازم میپاشه‌زندگیـــــم(: هرکس‌بجزتورو،انکارمیکنم .. من‌عـٰاشق‌توام.. #امام_حسین #محرم

رفقا نمازاتون سرد نشه .....

السلام علیڪ یا اباعبدالله الحسیـن

روز سوم چله حاجت روایی

شهید صدرزاده در يادداشتى📝 به دوستان بسیجی خود مى‌نويسد: چه مى‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد🚌🚎 فکرش را بکن! راه مى‌روى و راوی مى‌گويد: اینجا قتلگاه شهید رسول خليلى است.💔 یا اینجا را که مى‌بينى همان جایی است که، مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.😭😭 یا مثلاً اینجا همان جایی است که، شهیدحيدرى نماز جماعت مى‌خواند.🌱 شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مى‌كرد و کمین خورد.😞 شهید شهریاری را که مى‌شناسيد؟ همین جا با لهجه آذری برای بچه‌ها مداحی مى‌كرد.🎤 یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگى‌اش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.😔 یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباس‌وار پر کشید.😭 خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.😭 شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...💔 عجب حال و هوایی مى‌شود کاروان مدافعین حرم ... عجب حال و هوایی ...😭 #شهیدانه #یاد_شهدا

روضه خوانی جانسوز کودک ... حتما حتما ببینیدش👆😭

شمارھ‌‌تلفن‌امام‌ࢪضا: 🖇05148888 رفع‌دلتنگـی‌ڪنید:)🌱 برای‌ِماهم‌دعا‌ڪنید💛

﷽برزخ دنیا: آتش و آب و آبرو با هم هر سه گشتند در سفر همراه عهد ڪردند هر يڪى گم شد با نشانى ز خود شود پيدا گفت آتش به هر ڪجا دود است ميتوان يافتن مرا آنجا آب گفتا نشان من پيداست هر ڪجا باغ هست و سبزه بيا آبرو رفت و گوشه اى بگرفت گريه سر داد گريه اى جانڪاه آتش آن حال ديد و حيران شد آب در لرزه شد ز سر تا پا گفتش آتش ڪه گريه ى تو ز چيست ؟ آب گفتا بگو نشانه   چو ما آبرو لحظه اى به خويش آمد ديدگان پاک ڪرد و ڪرد نگاه گفت محڪم مرا نگه داريد گر شوم گُم نميشوم پيدا