🌱چَشم باز کردم،آقاجان در غیبت بودی!
این و آن و هرچه غیر تو باشد
حاشیه ای بیش نیست...
عاشقانه های منِ گناه کار
در جمعه های دلتنگی است
که دلگیری آن مرا بیشتر
به یاد غم نبودنت می اندازد💔
•|وصـٰال|•
:)
🌱چَشم باز کردم،آقاجان در غیبت بودی!
این و آن و هرچه غیر تو باشد
حاشیه ای بیش نیست...
عاشقانه های منِ گناه کار
در جمعه های دلتنگی است
که دلگیری آن مرا بیشتر
به یاد غم نبودنت می اندازد💔
هوشمندی
هوشمندی به تلاش دائمی کورکورانه نیست. گاهی هوشمندی به تشخیص لحظه مناسب قطع کردن تلاش وتغییر مسیر است.
Intelligence is not about constantly blind endeavours. Sometimes intelligence is about when to stop endeavouring and to change direction!
.͜. ⃟🖤
{ تـلنگرانـہ}
وقتے بیرون میرے چادر و حجاب و سربه زیری
توے دنیاے مجازے ولے...
توی گروه مذهبے با نامحرم چت میڪنے
اونم با لقب "برادر"
بقیہ نمیبینن..درست
ولے خدا ڪہ میبینہ!
اسم خودتو گذاشتے مذهبے؟!
اینو یادتوڹ باشھ همیشھ
مذهبے بودن مهم نیست!!
"مذهبے موندن مهمھ"
🖇💌🕊
💌 بچّهها محاصره شده بودند....
💌 نیروهای پشتیبانی نمیتوانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. #شهیدکارور هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد.
💌 در همین لحظه، بچّهها #کارور را دیدند که با قدمهای استوار به طرف تپّههای بازی دراز میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. تکبیره الاحرام را با صدای بلند گفت و شروع کرد به نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد...
#سرداربینشانخیبرشھیدمحمدرضاکارور
🌷شهید «محمدرضا کارور»🌷
🕊#شادیروحشهداءصلوات🕊
#بدونیم🖐🏻
سفارشمنبهجوانان:
امروزببینیددشمندرچهخطیحرکت
میکنهچهچیزیروهدفگرفته
نقطهمقابلاونهدفرودنبالکنن!
#جهاد_تبیین
#تلنگر
خداهمیشہآنلاینہ...
ڪافیہ...
دݪٺروبہروزرسانۍڪنۍ!
اونموقـ؏مۍبینۍڪہدرتڪتڪ
ݪحظاٺڪنارٺبودھ
وهسٺوخواهدبود...
اگردید؎خطهاشلوغہوحسمیڪنۍ
جوابۍنمیاد...📞
ازپسۅردخدایاپناهمبدھاستفادهڪنꔷꔷ!
خدابہاینپسوردحساسہوبہسرعٺنور
جوابمیدھ!
گاهۍڪہحسمیکنیمارٺباطقطعشده❌
مشڪݪازمخاطبنیسٺ
دݪماویروسه
#تلنگر
شیطونـه کنارِ
گوشت زمزمه میکنه:
تا جوونی از زندگیـت لذت ببر
هر جور که میشه خوش بگذرون
اما تو حواسـت باشه،
نکنه خوش گذرونیت به
قیمتِ شکســ💔ـــتنِ دل امام زمانمون باشه..
یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو
همه بچها رو جمع كرد و با صدای بلند
گفت:«كی خسته است؟»
گفتیم:«دشمن✌️🏼»
صدا زد:«كی ناراضیه؟»
بلند گفتیم:«دشمن✌️🏼»
دوباره با صدای بلند صدا زد:«كی سردشه؟»
ما هم با صدای بلندتر گفتیم:«دشمن✌️🏼»
بعدش فرماندمون گفت:
«خوب دمتون گرم✋🏼،
حالا كه سردتون نیست
مےخواستم بگم كه
پتو به گردان ما نرسیده!😁😂»
#طنزجبهه
‹🎙📻›
-
-
طرفوقتیمیخوادغیبتکنه🗣
یجوریمیگه👀
غیبتشمنباشهکهانگارفرشتهوملائكوجنو...🍃
منتظربودناذنبده😐
تاخودکارقلمشونوبندازنازشدستوربگیرن📝
والا...😂
-
-
🎞⃟ 🕯¦⇢ #تباهیات🚶🏿♂
🎞⃟ 🕯¦⇢ #امر_دیگه_ای_نباشه..؟🙄
-
جمعہ یعنۍ لحظهاۍ را با خیالش سر کنۍ..
جمعہ یعنۍ با غم و فکر وصالش سر کنۍ :)
#یوم_جمعہ🥀
#ایـن_امـامنـا؟!
#ایـن_صـاحبنـا؟!
#بـاز_هـم_جمعـہ_اے_بے_تـو💔
#آیہگرافے🌸
❰یاٰعِماٰدَمَنلاعِماٰدَلَھُ❱
اۍٖتکیہگاهآنکہتکیہگاهۍٖندارد..!
نیستمَراٰتِکیہگاهۍٖاَمنتَرازطُ..!シ••
https://eitaa.com/vesal13/11709
منم خوبم شما هم خوبیی؟😂 ی چیز بگمممم؟
خوب خداراشکر.
خوبیم...
بفرمایید
من فاتحه اسرائیل رو با این خشم و مشت گره کرده خوندم.
#انتقام_سخت
#سردار_حاجیزاده
🌱
ساعتی قبل، خیابان ستارخان تهران به آتش کشیدن چند خودرو به دنبال خصومت و درگیری شخصی
#ناشناس
+آقااااااااا من راهیان نور میخوام😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 همه دوستام دارن میرن من نمیتونم برم
_😭😭😭😭😭😭هعی.....
دلتنگ روزگار پر احساس میشوم
تا راهی سه راهی عباس میشوم
دارم عجیب حال وهوای شلمچه را
دارم هوای نای نوای شلمچه را
دلتنگ لحظه های غریبانه میشوم
اینجا برای آنهمه دیوانه میشوم
حالا کسی دوباره صدایم نمیکند
دردا ز درد و غصه جدایم نمیکند
آمد بهار با همه ی بیقراری اش
دارم نوای زمزمه بیقراری اش
حالا کنار سفره ی هفت سین عیدمان
پای هزار سفره ی رنگین عیدمان
یکسال بعد دیدن فامیل و بستگان
دیدار لحظه سال تحویل و بستگان
با تعارفات کاذبه درگیر میشویم
یا در نتیجه از همگی سیر میشویم
این عید ما نبود دچارش شدیم ما
این چرخ ما نبوده سوارش شدیم ما
حالا که حالمان خوش و خرم نمیشود
یک ذره از غصه ی ما کم نمیشود
باید به فکر چاره بود و به یزدان پناه برد
از حال و روزمان به شهیدان پناه برد
مهمان سفره های پر احساس میشویم
تا زایر حریم گل یاس میشویم
با تربت طلائیه و پاسگاه زید
غرق دعای لحظه تحویل سال عید
با خاک رمل فکه چه آرام میشویم
عاشق که میشویم گمنام میشویم
ما را به پای گریه ی بیگاه میخرند
آنها دل شکسته ی پر آه میخرند
دل عاشق مناطق محبوب میشود
احوال قلب خسته ی ما خوب میشود
نام دو کوهه نام هویزه نوای ما
اروند و هور شدست نینوای ما
دهلاویه، حلبچه هوایی کند مرا
این خاکها کرببلایی کند مرا
اصلاً بدون اینهمه درمان نمیشویم
ما تا ابد جدا ز شهیدان نمیشویم
#محمد_شهادتی
😔😔😔😔