eitaa logo
•|وصـٰال|•
343 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
136 فایل
بسم‌اللھ'🌱 •. نمیشه توی کار نیارید! زمین باتلاقیه که باشه! برید فکر کنید چطور میشه ازش رد شد.. هرکاری راهی داره.. #شهیدحسن‌باقری
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید خیلی حرف ها توی دل خفه شده... شاید خیلی نوشته‌ها توی خاک گم شده... خیلی هاش رو آب اروند باخودش برد...
خیلی هاش پاره شد چون میگفت من میرم نمیخوام هیچ اثری ازم بمونه(:"🌱
شایدم بعضیاش خونی شد.. جوهر و خونی قاطی شد!!
شاید ... شاید ... شاید...
چند وقت پیش چندتا دستنوشته خوندم‌از شهیدی که دیگه نفس‌های‌آخرش بود(:"💔
درست یادم نیست اما نشستم باخیالاتم قاطی کردم‌،ي چیزایی نوشتم که خودمم گریه کردم باهاش اتفاقا💔
و یقین دارم از این دست نوشته‌های نوشته نشده توی جنگ زیاد بوده.،بگذریم بخونم برات از دستنوشته‌‌هام..؟!
صداهایی مبهم و عربی به گوشم میخورد گمان میکنم سرباز عراقی دارد میرسد نمیدانم چند تا از بچه ها هنوز زنده‌اند،
اما اینقدر میدانم که... کسی که سرم روی سینه‌اش بود جان داد {این‌ را از یازهرایش فهمیدم}💔
نمیدانم چه شده بود هی میخواست بلند شود هی میگفت :مادر خوش آمدی✨ سید مهدی چقدر تعارف میکرد؛نمیدونم لابد مهمون مهمی داشته:)
+بگذریم من این چیز ها رو نمیفهمم💔
الان که برایت مینویسم اینجا آب تمام شده؛چند ساعت پیش اما یک قمقمه آب داشتیم سه بار تا نفر آخرِ رفت قمقمه. اما هنوز قمقمه خالی نشده!
نمیدانم بچه‌ها چرا امروز تعارفی شده‌اند...؟!!
آن پسر ۱۶ساله از همه تعارفی تر است💔
آره سه نفر مانده به نفر آخر میگوید تشنه نیستم. من اما باور نمیکنم...
درست نمیدیدم اما فکر کنم کاغذهایش را مرتب میکرد... +این پسرم کاغذهایش حکایتی شده روزی که میومدیم جبهه مادرش میگفت:
این حسین ما عاشق شده هواشو داشته باش...😅 +هرروز مینوشت میگفت:( اینا یه روزی میرسه به دست اون که میخوام💔
دیگر وقت نیست بنویسم.. هرخط که مینویسم برای شما آن صدا نزدیکتر میشود گمان کنم بفهمد من زنده‌ام چون نمیتوانم سرفه نکنم!!!
حالا بالا سر من است!!
آه...
_حالا فهمیدم چرا اینقدر بچه‌ها میگویند یازهرا نگو اول لگد به پهلو میزند...
آخدا...😭 یازهرااا چه‌دردی‌داره
مادر ما را حلال کنید.. دست بوس شما(:" کمیل سراپا تقصیر💔
حرفم تمام .. التماس دعا🤲🏻 ••• گویند مرا به رسم رفاقت دعا کنید اما شمامرابه قصد شهادت دعا کنید(:"
رویـای‌شبانه.. !:)