تنھاوقتۍپاسدارشد‌م‌درشغلم‌موندم‌ وسراغ‌کاردیگہ‌ۍنرفتم‌ودریگان‌ویژه‌ صابرین‌بہ‌کارم‌ادامہ‌دادم😁✨

بعدهادرمکانیڪی‌کارکردم، دربستۍفروشۍوپیک‌موتوری‌مشغول شدم🛵🍦

درمجموع‌سہ‌باربہ‌سوریہ‌رفتم‌کہ‌باراول روکہ‌مصادف‌بارمضان‌سال⁹⁴بودبہ‌ خانواده‌گفتم‌بہ‌کردستان‌میرم‌وماموریتم ⁵⁰روزطول‌کشید :)✋🏾

آرزویم‌هم‌دیداربارهبرۍاست‌کہ‌هنوز قسمت‌مان‌نشده:/ احساس‌میکنم‌اگرمادرم‌حضرت‌آقاراببیند، حتماازبرکت‌وجودایشان،آرامترمۍشودو راحت‌ترباقضیہ‌شھادت‌سجادکنارمۍآید🙂🌻🍃

مۍدانستم‌کہ‌چقدربرادرم‌ازاین‌اتفاق‌ خوشحال‌شده،بعدسریع‌این‌عکس‌درکانال هاهم‌پخش‌شد،الان‌هنوزکہ‌هنوزاست‌ وقتۍاین‌عکس‌رامیبینم‌احساس‌غرور میکنم😌

براۍاعزام‌دوباره‌بہ‌سوریہ‌خیلےتلاش‌کردم تارضایت‌فرمانده‌مون‌روبگیرم‌واین‌باریہ بقیہ‌گفتم‌کہ‌بہ‌اصفھان‌میرم‌تاڪسۍنگران نشہ‌،اماقبل‌ازآخرین‌اعزامم‌قضیہ‌روبہ خواهرم‌گفتم‌وازش‌قوا‌گرفتم‌کہ‌بہ‌ڪسی چیزی‌نگہ🙃🍃

ودرتاریخ‌بیستم‌شھریور¹³⁹⁵براۍدفاع ازحرم‌حضرت‌زینب(س)براۍسومین‌بار بہ‌سوریہ‌اعزام‌شدم‌ونھایتابعدازگذشت‌¹⁸ روز،درࢪوزچھارشنبہ‌هفتم‌مھرماه‌سال¹³⁹⁵ روحم‌درجوارحق‌آرام‌گرفت💛:)

🙂♥️

عیدتون مبارک رفقای وصال🌱

رفیقی رو انتخاب‌کن ؛ که کنارش خدایی‌بشی . . :)🌱

#شهیدانه گفتم: دارم‌‌ازاسترس‌‌می‌میرم گفت‌:یہ‌ذڪربهت‌میگم‌‌هربارگیرڪردی ‌بگو،من‌خیلےقبولش‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌همین‌بازڪرد💔 (آخہ‌خودشم‌بہ‌سختـےاجازه‌ی‌خروج‌گرفت) گفتم: باشہ‌داداش‌بگو، گفت: تسبیح‌داری؟ گفتم: آره،گفت:بگو " الهےبالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"...💔 حتمـاسہ‌سـالہ‌‌ی‌ارباب‌نظرمی‌ڪنہ، منتظرتم‌وقطع‌ڪردمـ.. چشمموبستم‌‌شروع‌ڪردم: الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌نگفتم‌ڪہ‌یهوگفتن: این‌‌پنج‌نفـرآخرین‌لیستہ، بقیہ‌اش‌فـردا💔، توجہ‌نڪردم‌همینجور‌ذڪرمی‌گفتم ڪہ‌یهواسمم‌روخوندن،بغضم‌ترڪید باگریہ‌رفتم‌سمت‌خونہ‌حاضر‌شم، وقتی‌حسین‌رودیدم‌گفتم:درست‌شد😭💔، اشڪ‌توچشمش‌حلقہ‌زد‌وگفت: "الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"... #شهیدحسین‌معزغلامـے💔