ولی‌پای‌تک‌تک‌‌واژه‌های‌مداحیــش تک‌تک‌اشــك‌هامو‌شمــــردم..!

😁والا

🌹⁦⁩⁩⃟🕊️ . . #روایت_آرمان . هر وقت مے‌رفتیم مشهد؛ باید حتما مے‌رفت صحن گوهرشاد. ساعت‌ها اونجا مے‌نشست و دعا مے‌ڪرد. مے‌گفت: این ڪنج دیوار یہ تڪہ از بهشتہ... 🌺بہ روایت مادر شهید بزرگوار 🌺 . . #شهید_آرمان_علی_وردی #شهیدانه

📽 #ببینید | پرتکرارترین آیه‌ای که رهبری خواندند، کدام آیه است؟ ‼️ خداوند کدام قوم را بیشتر یاری می‌کند؟ ⁉️ در هشت‌ سال دفاع مقدس چه کسی تصور می‌کرد بر کل دنیا پیروز شویم؟ ♦️ اتحاد کل دنیا علیه ایران! ⁉️ خداوند به چه کسانی وعده یاری داده است؟ 💢 راه حل شکست دادن دشمن! ♨️ طریقه بهره‌مندی از نصرت اللهی ______________________ 🔹 برشی از سخنرانی #حجت‌_الاسلام_راجی 💠 اندیشکده راهبردی #سعداء 🆔 @soada_ir

معراج شهدا به یاد همه رفقای وصال!💔

دو رکعت نماز به نیابت از همگی خوندم:) ان شالله حاجت روایی همگی🌱

الهی قسمت همه بشه به زودی مهمانی شهدا ✨

🌱✅

این میهمانی عجب صفایی دارد...🌱

همسرش‌میگفت: توۍوصیت‌نامہ‌اش‌برایم‌نوشتہ‌بود:‌ - اگربھشت‌نصیبم‌شد؛ منتظر‌ت‌مۍمانم‌باهم‌برویم🎞🌿" همینقدر؏‌ـٰآشقانھ . . .!(: #شھیداسمائیل‌دقایقۍ•

#داستان‌زیبای‌دو‌رفیق دو شهید... همہ جا معروف شده بودن به باهم بودن؛ تو جبهه حتی اگه از هم جدا شونم میڪردن آخرش ناخواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم...! خبر شهادت علی رو ڪه آوردن ، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و می‌گفت:بچم اول همه فڪر میڪردن علی رو هم مثل بچش میدونه ، به خاطر همین داره اینجوری گریه میڪنه. بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی،تو هنوز زانوهات محڪمه،تو باید ننه علی رو دلداری بدی. همونجوری ڪه های‌های اشڪ می‌ریخت گفت: زانوهای محڪمم ڪجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن. عهد بستن آخہ مادر... عهد بستن ڪه بدون هم پیش سیدالشهدا نرن...! مأمور سپاهی ڪه خبر آورده بود ڪنار دیوار مونده بود و به اسمی ڪه روی پاڪت بعدی نوشته شده بود خیره مونده بود... نوشتہ بود #شهید‌سیدمحمدرجبی...!

25 سال پیش صهیونیست‌ها یه پیرمرد رو با چاقو کشتن 25 سال گذشت یه فلسطینی 10 تا صهیونیست رو کشت. اون فلسطینی نوه‌ی همون پیرمرد بود... #شهیدعلقم‌خیری