ناهله و الجسم یعنی...
نحیف و دل شکسته میری😭💔
جوونی اما مادر پیری
بهونه سفر میگیری😭😭💔
باکیة العین یعنی....
بارون غصه ها میباره😭💔
چشای مادرما تاره....
دیگه علی شده بیچاره😭💔
آقا امیرالمومنین دیدن فضه داره میره
رفتن جلو و با بغض گفتن
فضه زهرام کهـ رفت تو چرا تنهامون میزاری؟! 💔
فضه گریه کرد وگفت
مولا همرو ساکت میکنم زینب و حسین و ام الکلثوم و
همه ساکت میشن
حسن آروم نمیشه😭😭💔
نمیتونه ببینه مادرش جلوی چشماش سیلی میخوره😭
نمیتونه ببینه مادرشو جلوی چشم هاش دارن کتک میزنن😭💔