عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
شأن نام تودراین شعرودر این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازهٔ یکدیگر نیست
از قضا رد شدی و راه قَدَر را بستی
رفتی آنسوتر از اندیشه و در را بستی
رفتی آنجا کهبهآن دست فلک هم نرسید
و به گَرد قدمت بال مَلَک هم نرسید